فایل PDF پنج مقاله در بررسی عملکرد شبکه جانیان مزدور بیگانگان موسوم به جستجو و شکار(جوش)

فهرست

فراز نخست (دوران ستمشاهی جستجو و شکار)..................................صفحه 5

جوش مخفّف نام طرح به کلّی سرّی جستجو و شکار بود که با الگوی آمریکایی (تکمیل شده موسوم به(Search & Destroy) به کاررفته درویتنام) طرّاحی و اجرا گردید.گروه نخبه و کاملاً مورد اعتماد نیروهای امنیّتی آمریکا به شکل هرمی و با حفاظت بسیار بالا (از هویّت و مأموریّت های افراد)در این طرح سازمان داده شدند.گفته میشود افرادی از پرسنل ساواک ، شهربانی و ارتش بویژه رکن دوّم عضو جوش بوده اند. مأموریّت شبکه ی جوش در ایران ؛ جستجو ، شناسایی و نفوذ با فابلیّت انهدام در بین فعّالان احزاب و گروههای ضدّ "ستمشاه" و خاندان طاغوت بویژه در جریانات ضدّ مشروطه ی ملّی- مذهبی بوده است به نحوی که بتوانند در یک زمان به شکار سران انقلاب از طریق اجرای یک حمام خون بپردازند...

فراز دوّم (جستجو و شکار بعد از پیروزی انقلاب)................................صفحه 25

..با معرّفی چهار نفر به دفتر امور انقلاب در نخست وزیری، چهار حکم با امضای "ابـــراهیم حکیمی" رئیس دفتر نخست وزیر دولت موقّت در تاریخ 9/4/1358 صادر می‌شود و به هر یک مجوّز دسترسی به احکام تا رده ي به کلّی سرّی در یکی از نیروهای ارتش داده می‌شود. "مسعود کشمیری" به شماره حکم«1584 رزدج» برای نیروی هوایي،"علی اژئیان" به شماره حکم «1585 رزدج» برای ستاد مشترک ارتش، "سعید حجاریان" به شماره حکم «1586 رزدج» برای نیروی دریایی، "حبیب الله داداشی" به شماره حکم «1587 رزدج» برای نیروی زمینی... آنها از اختیارات ویژه‌ای در رفت و آمد آزادانه به محلِّ بایگانی اسناد طبقه‌بندی شده برخوردار بوده و به پرونده‌های به کلّی سرّی آزادانه دسترسی داشتند، مانند پروژه HB یا IBEX { آی بکس مربوط به هواپیماهای آواکس و فرماندهی اطّلاعات و شناسایی (فاشا) مربوط به پروژه‌های حسّاس آمریکایی‌ها در نیروی هوایی زمان "(ستم)شاه" که توسّط "کشمیری" مورد دستبرد واقع شده بود.}

در تاریخ 27/2/1361 نامه‌ای به رکن دوّم کمیته ی ستاد مشترک ارتش نوشته شده و دستور داده می‌شود ظرف 24 ساعت کلّیّه ملحقات ومکاتبات طرح جوش، در اختیار دادستانی قرار گیرد.

مهندس "محمّد كاظم پیرو رضوی" {مسئول و زوج "حبیب الله داداشی"} در تماس تلفنی اعلام می‌دارد که اوراق سه چهار هزار برگه و پخش در پرونده‌های مختلف است و ممکن نیست. در نهایت ناگزیر به تمکین می‌شود امّا اعلام می‌کند نماینده دادستانی باید در محل بررسی نمایند. از او خواسته می‌شود تا کپی پرونده را به دادستانی دهند ،او ادّعا می‌کند که این حجم کپی خلاف شرع است. آیت الله "املشی" مسئولیّت شرعی آن را برعهده می‌گیرند و آنها می‌گویند کاغذ نداریم. کاغذ فرستاده می‌شود و می‌گویند دستگاه کپی خراب است. مکاتبه می‌شود تا ریاست رکن 2 در اختیارشان قرار دهد، اما باز امروز و فردا می‌نمایند تا سرانجام انفجاری در دادگستری، زیر اطاق دادستان کلّ کشور و دفتر دادستانی رخ می‌دهد. به نظر می‌رسد این انفجار قصد حذف فیزیکی پیگیری کننده‌های این پرونده را داشته است، که به لطف الهی با ناکام ماندن این ترور پیگیری‌های مکرّر ادامه می‌یابد. سرانجام بخش ناقص دیگری از پرونده تحویل می‌گردد که مربوط به بخش اطّلاع رسانی بوده و از بخش عملیّات سندی در اختیار گذاشته نمی‌شود.

فراز سوّم ( منزل آلادپوش ؛ مأمن میر حسین ) .............................صفحه 63

بطور دقیق معلوم نیست که "آلادپوش" در چه تاریخی مارکسیست شد. ساواک و کمیته ی مشترک با تعقیب اطّلاعاتی که از طریق "وحید افراخته" بدست آورده بودند، نسبت به دستگیری یا ضربه به "بهرام آرام"، بوسیله تعقیب ردهایی که از "حسن آلادپوش" داشتند، امیدوار و حسّاس شدند. با تحت نظر قرار دادن "مسعود متّحدین" ( برادر "محبوبه") و افراد مرتبط با او، عملیّات مفصّل چند ماهه‌ای با نام رمز " کولاک" با استفاده از همه امکانات تعقیب و گریز و مراقبت و شنود تلفنی انجام شد. در جریان این عملیّات "حسن آلادپوش" نیز مشاهده شد ولی ناگهان در اواسط تابستان 1355 او را گم کردند. چند روز بعد در 6 شهریور ماه 1355 ، سه مستشار آمریکایی کارمند "راکول اینترنشنال"و فعّال در پروژه‌ی " آی بکس" IBEX ( سیستم استراق سمع در مرزهای شوروی سابق) در حوالی میدان وثوق واقع در شرق تهران ترور شدند. "آلادپوش" در این عملیّات راننده فولوکس واگن سد معبر کننده بود و اتومبیل مزبور که به هنگام مراقبت ساواک ، "آلادپوش" با آن دیده شده بود در صحنه بجا ماند. ..."میرحسین موسوی" در سال های فعّالیّت دکتر "شریعتی" به همراه "حسن آلادپوش" (همسر "محبوبه متّحدین") و "عبدالعلی بازرگان" (فرزند مهندس "مهدی بازرگان") شرکتی به نام سمرقند را بنیان نهاده بود و در پوشش فعّالیّت های مهندسی، پاتوقی ... درست کرده بودند.

"جلال‌الدین فارسی"... اینگونه اشاره کرده : "در دوران نخست وزیری "موسوی" هم زمانیکه "امام" راحل قطعنامه را پذیرفتند، "میرحسین" با دادن استعفا مخفی شد تا این‎گونه در جامعه القا کند که من موافق قطعنامه نبودم و از خودش در افکار عمومی قهرمان بسازد. "امام" هم روسای قوه قضاییّه و مقنّنه و اگر اشتباه نکنم یک یا دو نفر دیگر را احضار کردند و بدون بحث در خصوص پذیرش یا عدم پذیرش استعفانامه "موسوی" به‎دنبال فرد جایگزین بودند که آقا {ی خامنه ای}وارد جلسه میشوند و "امام" شرح جلسه را میفرمایند و نظر آقا را میخواهند که آقا از تصمیم شوم "میرحسین" پرده‎برداری میکنند و به "امام" می‎گویند با استعفا موافقت نکنید، چراکه او به دنبال قهرمان سازی از خودش است. "امام" در این زمان دستش را بلند میکند و با اشاره به آقا میفرمایند این درست است..." ... "میرحسین موسوی" در فاصله زمانی تنظیم استعفا نامه در 14 شهریور تا 17 شهریور که {با پیغام تهدیدآمیز امام خمینی نهایتاً}به محضر "امام" می‌رسد، در منزل "آلادپوش" ... به سر می‌برده است. ...محمد نخشب ، عبدالحسین راضی و مرحوم مقتول دکتر "کاظم سامی"مردی که از سوابق "میرحسین موسوی"و همسرش زیاد می دانست!...

فراز چهارم (خونخواهی قربانیان جوش یا رفاقت با فرقه ی فرقان؟!)............صفحه93

..." سیّد محمّد موسوی خوئینی ها" (صاحب سلسله مباحث تفسیر تفنگی! قرآن در مسجد جوزستان نیاوران)؛ لیدر معنوی و پدرکاریزماتیک فرقه ي فرقان بوده که در انتخابات 1388 به دنبال بازتولید "میرحسین موسوي" به جای "اكبر گودرزی" بوده است...

آقای "موسوی خوئینی‌ها" درحالی‌كه محكوم به 15 سال زندان شده بودند پس از حدودِ 10 ماه از زندان آزاد شدند. دیگر اوج انقلاب بود. چند جلسه‌ای با اصرار دوستان در مسجد جوزستان تفسیر گفتند؛امّا رویّه و برداشت ایشان نسبت به قبل از دستگیری 180 درجه تغییر كرده بود. دیگر از آن برداشتهای گذشته از قرآن هیچ خبری نبود. به‌عنوان مثال قبل از زندان وقتی سورة بقره را تفسیر می‌كرد و به آیة 50 كه در مورد عبور اصحاب "موسی"(ع) از دریا است سخن می‌گوید: «فرّقنا بكم البحر» معتقد به معجزة شكافتن دریا نبود و می‌گفت این عبور معجزة خود مردم بود با چه وسیله‌ای نمی‌دانم قایق، شنا كردن و … ولی در هر حال وقتی خداوند كلمة «بكم» را به‌كار می‌برد چنین است در غیر این صورت كلمة «لكم» را به‌كار می‌گرفت ... اینچنین برداشتهای آقای "موسوی خوئینی‌ها" تقریباً با برداشت همة مفسّرین متفاوت بود و می‌توانست به بسیاری از پرسشهای جوانان در مورد اینچنین معجزات پاسخگو باشد و آنها را جذب نماید. امّا پس از بازگشت از زندان افكار و اندیشه‌های ایشان به‌كلّی متفاوت شد ... انقلاب دیگر نزدیك می‌شد ... هفتة همبستگی و تحصّن 25 روزه (29 آذر تا 23 دی) ـ و بالأخره راهپیمایی‌ها و غیره.... وقتی آقای "خمینی" به پاریس وارد شد ناگهان شنیدیم آقای "خوئینی ها" سر از پاریس درآورده و تا روز آخر آنجا بود و با آقای "خمینی" و دیگران به ایران بازگشت. باید یادآور شوم آقای "خوئینی‌ها" با "احمدآقا خمینی" در زمان ابتدای طلبگی روابط بسیار نزدیكی داشت و می‌توان حدس زد از بسیاری وقایع ... پاریس هنگامِ اقامتِ آقای "خمینی" با اطّلاع و در تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها برای آینده مؤثّر شده بود...

آیا دانشجویان می‌دانند جناب "خوئینی‌ها" چند سال بعد از انقلاب خانه ي خریداری شده از سوی مردم را فروختند و به باغ بزرگی كه متعلّق به آقای "خسروشاهی" (از مؤسّسین كارخانه‌های مینو) بود و معلوم نیست با كدام مجوّز شرعی و عرفی ... مصادره شده بود منتقل شدند. این باغ كه بیش از چهار هزار متر وسعت دارد و ویلای بسیار مجلّلی در وسط آن ساخته شده و در جماران خیابان حصارك پلاك 15 یعنی یكی از بهترین نقاط شمیران قرار دارد محلِّ سكونت حضرت آیت‌الله "خوييني ها"ست . همان كسی كه قبل از انقلاب سرِ منبر می‌گفت : اگر كسی در لباسش یك تكّه‌نخ غصبی باشد نمازش درست نیست یا به نقل از "علی" علیه‌السلام می‌فرمودند سطح زندگی حاكمان باید برابر با زندگی فقیرترین طبقات باشد ، چگونه امروز درحالی‌كه هزاران انسان در حصیر آبادها و حلبی‌آبادها زندگی می‌كنند و صدها نفر در همین تهران كارتن‌خواب هستند، به خود اجازه می‌دهند در چنین كاخی آن هم متعلّق به غیر زندگی كنند؟...

فراز پایانی (راز سكوت امثال اسماعیل داوودی شمسی!) .......................صفحه 119

عناصر تحت هدايت شبكه ي سرّی جانيان جستجو وشكار (جوش ) توانستند در هماهنگی با اربابان بیگانه ی خود ؛ با شهید نمودن محور های اصلی ضدّ شبکه ی خود نظیر "سیّد حسن آیت" و دیگر شهدای حزب جمهوری و نیز رئیس جمهور "رجایی" و نخست وزیر "باهنر" وزیر دفاع "فکوری" و امثالهم (رضوان الله تعالی علیهم اجمعین)؛ مهره ی نفوذی خود یعنی "میر حسین موسوی" (که به حق میتوان او را "میر ماسون" ("رهجو" ی "رهنورد" قسطنطنیّه) خواند ) از سرپرستی وزارتخارجه به نخست وزیری بکشانند. موفّقیّت شبکه جوش در این کیس برای روکشانندگان جوش آنقدر مهم بود که حاضر باشند حتّی هزینه ی شهید سازی و حذف نفوذی های دیگری در سطح دبیری شورای امنیّت کشور (مثل "کشمیر ی"یا"قدیری") را نیزبپردازند!


برای دریافت فایل اینجا کلیک نمایید.