قسمت هایی از كتاب فرزند ملت: "دكتر عادت دارد وقتى با كودكى ملاقات مى كند، دست روى قلب كودك مى گذارد و دعايى را زمزمه مى كند. بعد يك هديه به او مى دهد.از يك شكلات گرفته تا يك دانه پسته!/دكتر علاوه بر پرهيز از مال و لقمه ى حرام،از مال شُبهه ناك هم پرهيز مى كند. در مهمانى هاى رسمى داخل و خارج كشور طورى با غذا و سالاد بازى مى كند که اطرافیان متوجه نشده و ناراحت نشوند."
دانلود کتاب " فرزند ملت " (خاطرات منتشر نشده از دکتر احمدی نژاد)
به گزارش «پايگاه تحليلي تبیینی رئيس جمهور ما»؛ در سفرهاى استانى رسم بر اين است كه به محض ورود به هر شهرى،فرزند شهيد يا كودك خردسالى به دكتر خير مقدم مى گويد. آقاى دكتر هم به تناسب در گوش آنها چيزى مى گويد كه شاد مى شوند. برخورد دکتر باعث مى شود ابهت رئيس جمهور به يك رفاقت تبديل شود.92
رفتار دكتر با كودكان و نوجوانانى كه ايشان را از نزديك مى بينند، آن قدر برايشان جذاب و به ياد ماندنى است كه رفتار و گفتار او را به عنوان الگو ى خودشان قرار مى دهند. يك بار نوجوانى به دكتر نامه نوشته بود كه من تمام ديوار هاى اتاقم را پر از عكس شما كرده ام به اميد روزى كه بتوانم دوباره در شهرمان شما را از نزديك ببينم. از دكتر هم يك هديه به عنوان ياد گارى خواسته بود كه من به عنوان منشى مخصوص دكتر برايش به دستور ايشان يك جلد ديوان حافظ فرستادم.
از زمانى كه تشكلمان را راه انداخته بوديم، تا آن زمان يعنى سال1377، اغلب سياسيون را از هر جناحى به جلساتمان دعوت كرده، پاى حرف هايشان نشسته بوديم. تنها چيزى كه در اين چند سال دستمان آمده بود اين بود كه عالم سياست يعنى عالم دروغ و ريا و فريب. ديگر برايمان يقينى شده بود كه نمى توان از بين سياسيون كسى را به عنوان الگويى كه پايبند به اخلاقيات باشد، پيدا كرد. با اين حال به جلساتمان ادامه مى داديم. تا اينكه يك بار دكتر آمد و برايمان سخنرانى كرد. صحبت هاى او، باز تعريف انديشه ى سياسى ما درخصوص سياسيون بود. هنوز در كشور بودند مردان سياستى كه ديانتشان عين سياست وسياستشان عين ديانتشان است.
دكترحساسيت خاصى به پرداختِ خُمس داراييش دارد. و براى خودش سال خُمسى دارد. هر سال، يك روز جمعه، دكتر و همسرش از صبح تا شب مى نشينند و خُمس آن سال راحساب –كتاب مى كنند. حتى اگر يك كيلو برنج اضافى هم باشد، آن را هم حساب مى كنند. بعد مبلغ خُمس را مى فرستند دفتر مقام معظم رهبرى. بچه هايش هم وقتى هر كدام به صورت ساعتى، در مدرسه اى شروع به تدريس كردند و حقوق بگير شدند، از آنها خواست براى خودشان سال خُمسى تعيين كنند.93 94 95
***
دكتر علاوه بر پرهيز از مال و لقمه ى حرام،از مال شُبهه ناك هم پرهيز مى كند. در مهمانى هاى رسمى داخل و خارج كشور طورى با غذا و سالاد بازى مى كند که اطرافیان متوجه نشده و ناراحت نشوند.
سفارشش به بچه هايش هميشه اين است كه اگر جايى دوستانتان مى خواهند مهمانتان كنند،شما پول خودتان را خودتان بدهيد. اگرخواستيد، دوستانتان را هم مهمان كنيد، وسعی کنید كسى مهمانتان نكند.
دكتر در عين حالى كه حواسش به بچه هايش بود، از آن پدرهايى هم نبود كه زياد توى نخ كارهاى بچه هايش برود. به قول پسر كوچكش على رضا: پدر محدوده ى فرضى برايمان تعيين مى كرد. خط قرمزها را به ما مى شناساند. ما خودمان مى دانستيم چه مسيرى را بايد برويم. و تاچه حدودى.
دكتر بچه هايش را طورى بار آورده كه وقتى براى ديدن پدرشان به دفتر رئيس جمهور مى آيند، ما كارمند هاى دفتر، حتى يك فنجان چايى نمى توانيم به آنها بخورانيم. چند بار هم ديدم كه وقتى از تلويزيون آهنگ هاى خاصى پخش مى شود سريع خاموشش مى كنند. نسبت به صحبت هايى هم كه مى كنند فوق العاده مراقبند.
همسر دكتر از ابتداى زندگى مشتركشان همواره همراه خوبى براى او بوده. درزمان فرماندارى در ماكو به همراه معاونانش، سه خانواده با هم در يك خانه زندگى مى كردند. به خاطر رعايت بحث محرم و نامحرم خانه را با پرده هاى ضخيم به چند قسمت تقسيم كرده بودند تا خانمها راحت باشند. 96 97 98
دانلود کتاب " فرزند ملت " (خاطرات منتشر نشده از دکتر احمدی نژاد)
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو