ابراهیم فیاض، معتقد است که دو‌طبقه بورژوازی تجاری- سنتی و بورژوازی صنعتی در انتخابات ریاست جمهوری آینده در تقابل با یکدیگر قرار می‌گیرند. وی تاکید دارد که طیف بورژوازی تجاری به افراد و حضور چهره‌ها نظر دارد، در صورتی که بورژوازی صنعتی که دولت‌های نهم و دهم پایه‌گذار آن هستند به‌دنبال ایجاد ساختار است.

شبکه ایران / ابراهیم فیاض، استاد دانشگاه معتقد است که دو‌طبقه بورژوازی تجاری- سنتی و بورژوازی صنعتی در انتخابات ریاست جمهوری آینده در تقابل با یکدیگر قرار می‌گیرند. وی تاکید دارد که طیف بورژوازی تجاری به افراد و حضور چهره‌ها نظر دارد، در صورتی که بورژوازی صنعتی که دولت‌های نهم و دهم پایه‌گذار آن هستند به‌دنبال ایجاد ساختار است. مشروح مصاحبه با این استاد دانشگاه در پی می‌آید.

وضعیت فعلی طبقات اجتماعی در روز‌های نزدیک به انتخابات چگونه است؟
به‌نظر می‌آید مردم در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده حرکتی روبه‌جلو دارند تا آنجایی که نا‌امنی به‌وجود نیاید و ثبات حاصل شود. اما در این راستا محورهای قدرت خصوصاً اشرافیتی که در این مدت در ایران شکل گرفته، ظاهراً علاقه‌ای به این حرکت روبه‌جلو ندارد و در نظر دارد تا خانواده‌های قدرت تشکیل دهد واین همان موضوعی است که معطوف به هشدار مقام معظم رهبری می‌شود. ایشان فرمودند؛ وقتی ثروت و قدرت به هم بپیوندد، اشرافیت به وجود می‌آید که در حال حاضر در لایه های زیادی از اجتماع با آن دست به گریبان هستیم.

این اشرافیت بیشتر به مواضع خود می‌پردازد و آن‌را برای تمام تحلیل‌ها وتفکرات خود محور قرار می‌دهد. این گروه به‌شدت دنبال این هستند که جامعه را در جای خود نگه‌دارند. آن‌ها حتی معتقدند که اگر به جامعه فشار هم بیاید مهم‌نیست، چرا که مهم پیشروی فعالیت آن‌ها است، این در حالی است که جامعه پویاست.
در این راستا مقام معظم رهبری می‌فرمایند که باید حتی میانبر زد. نباید به شکل مستقیم حرکت کرد. البته الآن بسیاری از نهادهای قانونی که وجود دارد متاسفانه به شکل محافظه‌کار درآمدند و ترمزها را می‌گیرند که کار جلو نرود.
یعنی جلوی حرکت مردم را می‌گیرند؟
دقیقاً به راه‌های متفاوت، اما آن‌چه در این قصه وجود دارد همین است که مطرح کردم؛ مسئله این است که این‌ها به‌دنبال این هستند که با استفاده از نهادهای قانونی جلوی پیشرفت‌ها را بگیرند. چون اگر این طور باشد خیلی از ساختارهای اجتماعی جدید از جمله جوان‌های جدید می‌توانند وارد شوند و ساختارهای اقتصادی را به جلو حرکت دهند. یکی از نکات بزرگ این است که آقای احمدی‌نژاد دنبال این است که بورژوازی تجاری قدیمی ایران که از مشروطه تاکنون شکل گرفته (دوران غربزدگی) را متوقف کند.
فعالیت این طیف به چه شکلی است؟
تا امروز همه گرفتاری‌های ما یک چیز است، آن هم این‌که بورژوازی تجاری در ایران وجود دارد و نمی‌گذارد که کشور رشد صنعتی کند. چون این طیف به‌دنبال خرج کردن پول نفت هستند تا از این منظر واردات انجام دهند و روی آن سود کنند. البته در این راستا فسادهای زیادی نیز رخ داده مثل همین فساد بانکی که الآن به‌وجود آمده است. همیشه در این بورژوازی تجاری واسطه‌گری بسیار زیادی وجود دارد و البته فساد زیادی هم به‌وجود می‌آورد. در بورژوازی تجاری هیچ زحمتی کشیده نمی‌شود و با تلفن و زدوبند سودهای کلان کسب می‌کنند و حتی تا وابستگی هم ما را پیش می‌برند.
به‌طور مشخص آن‌ها چه هدفی را دنبال می‌کنند؟
بورژوازی تجاری سنتی دنبال این است که علاوه بر رکن‌های اقتصادی، ارکان سیاسی نظام را نیز در دست بگیرد و برای این مهم از ابتدای انقلاب نیز تلاش‌های بسیاری انجام داده است. بورژوازی تجاری پیش از انقلاب نیز برای دستیابی به چنین هدفی با استفاده از پیاده‌کردن فقه سنتی حرکت می‌کرد که امام(ره) آن را رد کرد و مطرح کردند که ما هم فقه سنتی، هم فقه پویا و هم فقه سنتی پویا داریم و همه باید در کنار هم دیده شود.

البته امام راحل نکته مهم دیگری نیز مطرح کردند و آن خطر رشد اسلام آمریکایی است. این‌که رشد بورژوازی سنتی در نهایت تحجر را تولید خواهد کرد که این با اسلام ناب محمدی در تضاد است. اسلام امریکایی با پرچم روشنفکری مثل یک غول حرکت می‌کند تا سیاست را نیز بعد ازاقتصاد مصادره کند.
الان این گروه به‌دنبال چه چیزی هستند؟
جنگ آینده‌ای که وجود دارد جنگ بین بورژوازی تجاری و بورژوازی صنعتی است، یعنی بورژوازی سنتی در نظر دارد تا کشور را به شکل غیر صنعتی حرکت دهد و تنها ملاک اقتصاد و محور آن بازار باشد. پول نفت برود و کالا برگردد. تولید و صنعتی شدن چندان در حیطه کار این طیف وجود ندارد، ضمن این‌که فرهنگ را نیز با چنین ساختاری پیگیری می‌کند.
در مقابل این طبقه چه گروهی فعال هستند؟
حرکت به‌سمت صنعتی شدن، که امروز مطالبه بزرگان نظام و تمام اقشار تحصیلکرده و نخبه است. یکی از مباحث مهمی که برآن تاکید می‌شود همین عقلانیت است در حالی که بورژوازی تجاری، هدف ضد عقلانی دارد.
در انتخابات ریاست‌جمهوری آینده کارکردهای این دو جریان چگونه است؟
برای انتخابات ریاست جمهوری آینده این دو قشر روبه‌روی هم و در مقابله با یکدیگر قرار می‌گیرند که البته در حال حاضر نیز آثار آن آشکار شده است. بورژوازی تجاری که ریشه در دولت‌های قبلی دارد، با همه تفاوت‌هایشان همواره دنبال بده بستان بودند و بورژوازی صنعتی که با دولت نهم ودهم شکل گرفت و مراحل شکوفایی خود را طی کرده با این طیف درگیر خواهد بود.

دعواها و درگیری‌هایی نیز که امروز مشاهده می‌شود بر سر همین تقابل است و درگیری دولت‌های قبلی چه چپ و چه راست با دولت‌های نهم و دهم؛ بر سر همین ماجراست، آن‌ها مشاهده می‌کنند که بورژوازی صنعتی در حال رشد است و پایه‌های آن در حال شکل‌گیری است. پیشرفت‌ها به‌روز می‌شود و البته دانش‌روز به ایران می‌رسد و روز به‌روز نیز عقلانیت صنعتی در ایران شکوفاتر می‌شود. اینجاست که آن‌ها تحمل این ماجرا را ندارند و مباحث بین‌این دو گروه بالا می‌گیرد.
به‌گفته شما این تضاد گفتمانی در نهایت به شکل درگیری میان این دو طیف در انتخابات ریاست جمهوری نمود پیدا خواهد کرد.
دقیقاً چنین می‌شود، آن‌هم با تمام ابعاد موضوع. یک طرف تحصیلکرده‌های جوان چه طلبه‌ها و چه دانشگاهیان حضور دارند و طرف دیگر قشر سنتی که بعضاً مسن‌هستند حاضر می‌شوند.
فکر می‌کنید بورژوازی سنتی به‌دنبال استفاده از جوانان در عرصه فعالیت‌های سیاسی باشد؟
نه، همین الآن هم که مباحث انتخاباتی از سوی آن‌ها مطرح می‌شود، همچنان به دنبال چهره‌های قدیمی و پیر هستند. این طیف به طور کلی با حضور قشر جوان مخالف است، حتی اگر این طیف جوان همفکر و همراه آنان باشد.
یعنی معتقدید که بورژوازی سنتی به دنبال ریاست بر طیف جوان همسو با خود هست؟
بله، کاملاً این‌گونه است. این طیف به‌دنبال حضور افراد سن‌وسال گذشته است و حتی نمی‌گذارد جوانان طرفدار بورژوازی تجاری نفس بکشند و عرض‌اندام کنند.
به‌نظر شما این دو گروه کدام طبقه اجتماعی را می‌توانند رهبری کنند؟
طبیعتاً قشر اشرافی‌ها پیرو بورژوازی تجاری سنتی هستند. این طیف سعی می‌کند تا تبلیغات دینی و مذهبی داشته باشد. یعنی به‌دنبال استفاده از فضای دینی و فقهی برای جمع‌کردن آرا است و به‌نوعی دست روی گرایش‌های مذهبی افراد می‌گذارد. به‌نوعی در مقابل همان فقه پویایی که مطرح کردم این‌ها فقه سنتی را پیش می‌کشند. این بدان معناست که اهداف وخواست خود را در لفافه یک سری مباحث دینی مطرح می‌کنند.

آن‌ها به هیچ وجه به شکل مستقیم در خصوص خواست‌هایشان که همان عقب‌راندن صنعت و جایگزین‌کردن تجارت و بازار هست موضع‌گیری نمی‌کنند. این همان خواست کشورهایی است که به هیچ وجه علاقه‌ای به ایران صنعتی ندارند چرا که در پرتو ایران‌صنعتی، الگوی تمدن اسلامی نیز پیش می‌آید. الآن نیز با تلاش‌هایی که توسط دولت نهم و دهم صورت گرفته، ایران در حال صنعتی شدن بدون حضور آمریکاست و الگوی صنعتی خودکفا درایران در حال شکل‌گیری است. این مهم برای غربی‌ها بسیار خطرناک است.
حالا همین بورژوازی صنعتی که می‌تواند خطرات فراوانی را برای غربی‌ها به ارمغان آورد در عین‌حال از نظر شما پیشرفت و آبادانی را به ایرانیان هدیه کند، در عرصه سیاسی و به‌خصوص انتخابات چه طبقه‌ای را هدایت می‌کند؟
این‌ طیف طبقه متوسط روبه‌پایین را هدایت می‌کند که البته اکثریت تام جامعه نیز به این طبقه اختصاص دارد. بورژوازی صنعتی با استفاده از چنین ظرفیتی می‌تواند آثار بسیار زیادی در سطح جامعه ایجاد کند که متاسفانه این دولت از این مهم غافل است. دولت زحمت‌های زیادی برای این موضوع می‌کشد، اما از نتایجی که باید حاضل شود غافل است. دولت در این راستا هرگز نتوانسته در فعالیت‌های تئوریک و تبلیغاتی برای بورژوازی صنعتی بنیانی را ایجاد کند؛ بدین‌معنا که اگر قشر متوسط و پایین با هم همراه و هماهنگ شوند، جنبش اجتماعی به معنای واقعی به‌وجود می‌آید و این در پرتو فعالیت برای احیا و شکوفایی بورژوازی صنعتی قابل تحقق است.
بورژوازی صنعتی به‌زعم شما یک سری پویایی‌ها را حتی با نقدهایی که به آن هست، در جامعه ایجاد کرده، اما یک ماجرایی در پرتو سیاست‌های اقتصادی دولت اتفاق افتاد به نام هدفمندی‌یارانه‌ها که نتایج حاصل از آن باعث شد که طبقات مختلف اجتماعی با آن درگیر شوند.
خب این همان بورژوازی صنعتی است، یعنی موقعی که یارانه‌ها نباشد، بیشترین کسی که سود می‌برد از این منظر همین بورژوازی تجاری است. در حالی که اگر این هدفمندی یارانه‌ها تا انتها به اجرا برسد، بورژوازی صنعتی سود خواهد برد.
اما در پرتو این طرح و افزایش قیمت‌ها قدرت خرید بخش زیادی از مردم کم شد و یک قسمت زیادی از طبقه متوسط به سمت طبقه فرودست حرکت کرد و در نتیجه از تعداد این طبقه کاسته شد.
اگر قشر متوسط افراد متفکری باشند و مهارت داشته باشند، بلافاصله بعد از این‌که یارانه‌ها اجرایی می‌شود، می‌توانند تولید را شروع کنند.
اما الآن این طور نیست؛ تولید به آن صورت انجام نمی‌شود و از طرف دیگر نیز قدرت خرید مردم هم کم شده است.
نه؛ این‌گونه نیست. الآن به‌عنوان مثال هر وقت که بلیت‌هواپیما بخواهیم به هیچ‌عنوان پیدا نمی‌شود. این به‌چه معناست؟ ما مردم بسیار پولداری داریم. مردم به‌جای این‌که کالای بی‌مصرف خریداری کنند و در خانه بگذارند، می‌توانند تولید کنند.
پس شما معتقدید هدفمندی یارانه‌ها و تحریم‌ها تأثیر نامطلوبی روی طبقه متوسط نداشت.
خیر. آن قشر پایین که پولدار‌تر شد و قشر متوسط هم از دولت پول دریافت می‌کند.
خب سطح خرید این دو قشر هم با هم کاملاً متفاوت است.
تفاوت دارد، اما طبقه متوسط خرید کالاهای بی‌مصرفی را انجام می‌دهند، یعنی اگر گربه‌های شمال شهر را مشاهده کنید از خوردن آشغال گوشت فراوان فربه شده‌اند و نمی‌توانند راه بروند. الآن حتی قشر متوسط هم بیشتر به سمت طبقه اشرافیت گرایش دارد و طرفدار بورژوازی تجاری است و البته متوجه است که خطا می‌کند و در حال اسراف کردن است، مثلاً برای این قشر مهم است که آدامسی که می‌خورد حتماً خارجی باشد.
البته این مباحثی که شما مطرح می‌کنید چندان همه‌گیر نیست.
قشر متوسط روبه بالا این گونه است. چرا که قشر متوسط خود چند نوع دارد، قشر متوسط روبه بالا نگاه به اشرافیت بالادست دارد که بسیاری از آن‌ها با بورژوازی تجاری در ایران همراه هستند، اما قشر متوسطی که رو به پایین است و وسط است، اهل مطالعه و فکر است.
و شاید در کنار این‌ها اهل تحمل در برابر فشارهای اقتصادی هم باشند.
خیلی بالاتر از این حرف‌ها. من چندان معتقد نیستم که مردم تحمل می‌کنند. بلکه به‌دلیل درک بالایی که دارند، متوجه تغییر وضعیت و شرایط هستند و می‌دانند که رشد اقتصادی یعنی همین مثل مردم برخی کشورهای عربی نیستند. که هیچ‌کاری انجام ندهند و تنها خوردن و خوابیدن را سرلوحه کار خود قرار دهند و هیچ‌گاه تحمل کم‌خوردن را نداشته باشند.
جامعه ما کاملاً متوجه شده است که رشد آینده با این مسائل پیش می‌‌رود. شاید انتقاد هم بکند، اما متوجه است که چه اتفاقی رخ می‌دهد. تحمل می‌کند و در کنار آن با نظام همراه و هماهنگ است و در راهپیمایی 22 بهمن شرکت می‌کند و به‌دنبال حفظ هویت و اقتدار ملی نیز هست.

من تعجب می‌کنم که چرا امریکایی‌ها متوجه نمی‌شوند که با چنین ملتی نمی‌توان مقابله کرد. اتفاقاً به نظر می‌آید که به‌جای تحریم‌ها باید راه‌ها را باز می‌کند و شاید خودشان هم سود می‌برند. الآن با این شرایط جامعه از حالت مصرف‌گرایی صرف که اتفاقاً بورژوازی سنتی پیگیرش است، در می‌آید و به سمت سرمایه‌گذاری وتولید حرکت می‌کند. اتفاقاً وقتی سکه و دلار گران شد و مردم به سمت خرید این دو مقوله حرکت کردند، نشانه تغییر ذائقه در سرمایه‌گذاری بود.
با این شرایط رئیس‌جمهور آینده یا کاندیداهای حاضر در عرصه انتخابات باید از کدام طیف و جریانی نیابت کنند؟
به‌نظر می‌آید کسی که به‌عنوان رئیس‌جمهور آینده در صحنه حضور پیدا می‌کند باید ادامه دهنده سیاست‌های فعلی باشد تا اقتصاد رو به رشد برود و اگر چنین نباشد اقتصاد برگشت می‌کند که این البته خطرناک است. مشکل اقتصاد ما رکود همراه با تورم بوده است. الآن اگر موفق شویم پول‌های خردی را که دست قشر متوسط روبه‌بالاست جمع آوری کنیم و به‌شکل سرمایه استفاده کنیم، باعث رشد اقتصادی می‌شود و رکود را از بین می‌برد.
آیا این مسائلی که شما در خصوص رشد اقتصادی و پویایی اقتصاد و تولید مطرح می‌کنید برای اقشار مختلف قابل لمس است؟
بله، قشر متوسط به پایین این موضوع را درک کرده و مشاهده می‌شود که قشر متوسط روبه‌بالا نیز متوجه این قضیه می‌شود و اگر این دو قشر در کنار هم قرار گیرند، حتماً جنبش صنعتی شدن ایران به‌سرعت حرکت می‌کند در نتیجه رئیس‌جمهور آینده که آیا از قشر بازاری باشد یا قشر صنعتی، شرایط را مشخص می‌کند.

در حال حاضر قشر بازار نیز شدیداً در حال فعالیت است و اختلاف‌هایی که بین دولت و مجلس در حال رخ داده است، نمود همین ماجراست؟در حال حاضر مجلسی‌ها بیشتر از قشر بورژوازی سنتی بازار نمایندگی می‌کنند، چرا که بیشتر نمایندگان به حزب بازار وصل هستند و دولت که قشر بورژوازی صنعتی تولیدی را هدایت می‌کند، در تقابل با آن‌هاست. بر همین اساس نیز سعی کردند از طرق مختلف با اجرای هدفمندی یارانه‌ها مقابله کنند.
به‌نظر شما همین گروه‌ها و طبقات اجتماعی که تا حالا بررسی وتحلیل کردید، در عرصه انتخابات یازدهم ریاست جمهوری بیشتر به سمت چهره‌های شناخته شده و جریان‌های مرجع گرایش پیدا می‌کنند یا این‌که به‌نوعی به‌دنبال چهره‌ای مستقل و جدید هستند؟
این‌ها گذشت. چرا که جامعه به سمت ساختار حرکت می‌کند، چون بورژوازی تجاری، مصرفی است که افراد را به‌وجود می‌آورد، اما بورژوازی صنعتی ساختار را به وجود می‌آورد؛ ساختاری که به همراه عقلانیت اقتصادی است و با پیدایش این ساختار، دیگر فرد مهم نیست، بلکه آن ساختار مهم است. درباره این ماجرا باید اقناع صورت گیرد، یعنی گفتمان‌سازی روی بورژوازی صنعتی تولیدی باید شکل گیرد.
یعنی معتقدید که دیگر شعار و فعالیت‌های هیجانی تبلیغاتی جوابگو نیست؟
نه، اتفاقاً همین بورژوازی سنتی تجاری به‌دنبال شعار و خوش‌تیپی وخانواده‌دار بودن و این‌ها است که همه این‌ها مباحث از پیش بافته‌است. این‌ها دنبال عقبگرد هستند.
پس چهره‌ها و افراد هم معنای چندانی در عرصه انتخابات ندارند؟
نه؛ مهم نیستند، بلکه اقناع مهم است. باید روی عقلانیت تولید صنعت کار کرد. الآن دولت احمدی‌نژاد ساختارسازی کرده، یعنی به‌نوعی مشروعیت نهادهای اجتماعی بالاست و این کار را دولت نهم و دهم انجام داده‌است. این همه اعتراضی که به قوا می‌شود، هیچ‌چیز تکان نمی‌خورد، چون مشروعیت نظام بالاست.
قائل‌به این هستید که تمام طبقات این ساختار را پذیرفته‌اند؟
بله؛ حتی قشرهای روبه بالا. قشرپولدارها هم پذیرفته‌اند و جالب‌تر این‌که اقشاری که ساکن خارج از کشور هستند هم به فعالیت‌ها دولت نهم و دهم معتقد هستند.
پس این اعتراضات نسبت به عملکرد دولت چیست؟
خب این‌ها همان بورژوازی سنتی است.
پس این طبقه چنین اعمالی را نپذیرفته است.
این‌ها قشر اقلی هستند که به‌شدت طبقه اجتماعی خود را نیز عادت می‌دهند و سعی می‌کنند از راه‌های مختلف بتواند چهره واقعی خود را پنهان کنند.
شما معتقدید که مردم دیگر به سمت شعارها حرکت نمی‌کنند و از این رویکرد دلزده شده‌اند؟
دقیقاً همین‌طور است چون مردم حس می‌کنند و متوجه می‌شوند. قشر متوسط هم در حال اعتقاد پیدا کردن است. انتخابات آینده هم به این شکل است که اگر به‌عقب‌برویم برای همیشه در اقتصاد جهانی نابود می‌شویم.
یعنی چه به عقب برویم؟
یعنی بورژوازی سنتی بیاید، پول نفت برود و کالا وارد شود.
با تحریم‌ها؟
بله؛ الآن هم دارند درآمدزایی می‌کنند و فعالیت‌های خود را به‌راحتی انجام می‌دهند.
و در نهایت انتخابات آینده به چه سمت و سویی با حضور طبقات مختلف اجتماعی می‌رود؟
انتخابات ریاست جمهوری آینده حرکت روبه جلو دارد، چرا که مردم نیز حرکت روبه‌جلو دارند. مردم با این نوع رفتار به‌دنبال ایجاد فضای امن در کشور هستند، اما محورهای قدرت خصوصاً طبقه اشرافیت، حرکت روبه‌جلو را نمی‌پسندد، چرا که ثروت و قدرت است که اشرافیت را به‌وجود می‌آورد و متاسفانه در جامعه امروز در لایه‌های زیادی با آن مواجه هستیم. آن‌ها با فشارهایی که به جامعه وارد می‌کنند به‌دنبال این هستند که حرکت روبه‌جلو و پویایی را از جامعه بگیرند.

در این راستا به‌نظر می‌آید ساختارهای اجتماعی جدید می‌توانند وارد شوند، فعالیت کنند، اقتصاد را جلو ببرند و شکوفایی و رشد را ایجاد کنند. اما آقای احمدی‌نژاد به‌دنبال این است که بورژوازی سنتی و تجاری راکه از آغاز انقلاب اسلامی نیز در ایران وجود داشت، منفعل کند. به‌هر حال بورژوازی سنتی و تجاری در ایران حضور دارد و مانع رشد و پیشرفت کشور می‌شود.

آن‌ها همان‌طور که گفتم فقط با پول نفت فعالیت می‌کنند و یک نوع واسطه‌گری را پیگیری می‌کنند. به‌نظر می‌آید که در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم این دو قشر در مقابل هم قرار می‌گیرند؛ بورژوازی تجاری که ریشه در دولت‌های قبلی دارد و بورژوازی صنعتی که پایه‌گذار آن دولت‌های نهم و دهم هستند.

نکات
*‌ رقابت انتخاباتی آینده میان بورژوازی صنعتی و بورژوازی سنتی و تجاری شکل می‌گیرد
*‌ بورژوازی صنعتی را طبقات متوسط روبه‌پایین جامعه نمایندگی می‌کنند
*‌ اگر هدفمندی یارانه‌ها تا انتها به اجر برسد بورژوازی صنعتی سود می‌برد
*‌ اگر قشر متوسط روبه‌بالا و پایین کنار هم قرار گیرند، جنبش صنعتی شدن در ایران سرعت می‌گیرد.
*‌ اشرافیت حاضر در عرصه کشور می‌خواهد جامعه را در جای خود نگه دارد
*‌ اسلام امریکایی با پرچم روشنفکری مثل یک غول حرکت می‌کند تا سیاست را نیز بعد از اقتصاد مصادره کند

منبع: هفته نامه مثلث