غلامحسین کرباسچی: "درحال‌حاضر کسی آشناتر، قوی‌تر و مسلط‌تر از آقای روحانی به مسائل مختلف کشور متصور نیست!! کسی که در مجموع، این آمادگی را داشته باشد تا بتواند دور جدید ریاست جمهوری را اداره کند، نداریم!/ به نظرم هیچ‌یک از افرادی که نام آنها این روزها مطرح می‌شود را نمی‌توان با کارنامه، عملکرد و شخصیت آقای روحانی مقایسه کرد!/ عقل (اصولگرایان) ایجاب نمی‌کند مجددا وارد یک میدان سیاسی جدید شوند؛ درحالی‌که تجربه‌های ناموفقی دارند که حتی دو بار تکرار شده است!/ معتقدم اگر مجموعه نهادهای انقلابی، نظامی و امنیتی و نیروهای ارزشی، احمد نژاد را حمایت نکنند، هیچ جایگاهی ندارد/تجربه مجموعه نظام و چیزی که ما در این سی‌وهشت سال پس از انقلاب دیدیم؛ این نیست که کسی بعد از دو دوره ریاست‌جمهوری دومرتبه بخواهد در انتخابات حضور پیدا کند.

غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی، در گفت‌وگوی مفصلی که با خبرگزاری ایسنا انجام داده، درباره موضوعات متنوعی از جمله انتخابات ریاست جمهوری آینده، حصر و نیز انتخابات ریاست مجلس که خرداد گذشته انجام شده، صحبت کرده به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛است که اهم آن در پی می‌آید: درحال‌حاضر کسی آشناتر، قوی‌تر و مسلط‌تر از آقای روحانی به مسائل مختلف کشور متصور نیست. کسی که در مجموع، این آمادگی را داشته باشد تا بتواند دور جدید ریاست جمهوری را اداره کند، نداریم.
آقای روحانی آن کارهایی را که نباید انجام دهد انجام نداده است و هنر او این است که در این چهار سال، تا آنجا که توانسته، از بحران‌ها جلوگیری کرده و درعین‌حال بحران جدیدی به کشور اضافه نکرده است.
به نظرم هیچ‌یک از افرادی که نام آنها این روزها مطرح می‌شود را نمی‌توان با کارنامه، عملکرد و شخصیت آقای روحانی مقایسه کرد.
عقل (اصولگرایان) ایجاب نمی‌کند مجددا وارد یک میدان سیاسی جدید شوند؛ درحالی‌که تجربه‌های ناموفقی دارند که حتی دو بار تکرار شده است.
وقتی کسی (قالیباف) دو بار خود را در معرض افکارعمومی می‌گذارد و اقبالی نمی‌بیند، بهتر است حیات سیاسی خود را در همین حدی که هست، حفظ کند و اگر من می‌خواستم تصمیم بگیرم یا به کسی مشورت دهم، توصیه نمی‌کردم این‌گونه و آن‌هم پی‌درپی، در عرصه رقابت حاضر شود. می‌توان گفت بهتر است فرد در مدت زمان و با تغییر نسل‌ها، شانس خود را امتحان کند؛ اما زمانی که در حدود هشت سال شانس خود را امتحان کرده، دیگر جایی برای تکرار مجدد آن وجود ندارد.
تجربه مجموعه نظام و چیزی که ما در این سی‌وهشت سال پس از انقلاب دیدیم؛ این نیست که کسی بعد از دو دوره ریاست‌جمهوری دومرتبه بخواهد در انتخابات حضور پیدا کند. این حرف را برخی در همان سال ۸۴ به آقای هاشمی زدند؛ اما ایشان مجبور شدند به‌دلیل احساس وظیفه، در عرصه حاضر شوند. اما حضور ایشان در مجموع تجربه موفقی نبود.
در سال ۹۲ نیز جمع‌بندی شورای نگهبان این نبود که با وجود فراهم‌بودن زمینه افکارعمومی، ایشان را تأیید کنند. درباره آقای احمدی‌نژاد نیز قضیه خیلی متفاوت است؛ چون گرایشی را که آن روز به آقای هاشمی بود، اصلا نمی‌توان با وضعیت آقای احمدی‌نژاد مقایسه کرد و معتقدم اگر مجموعه نهادهای انقلابی، نظامی و امنیتی و نیروهای ارزشی، ایشان را حمایت نکنند، هیچ جایگاهی ندارد و فقط آدمی است که هشت سال رئیس‌جمهور بوده است.
اینکه به شهری رفته و عده‌ای دورش جمع شوند بااینکه بتواند کسب رأی کند، خیلی متفاوت است. من فکر نمی‌کنم این مسائل اصلا قابل پرداختن باشد. شاید آقای احمدی‌نژاد الگویی در ذهن داشته باشد که مانند آقای هاشمی در سال ۹۲، دوباره وارد عرصه شده و نهایتا بتواند فردی مثل آقای روحانی را با حمایت، روی کار آورد؛ اما این کارها کپی‌برداری ناقصی از الگوهاست چون همه آقای هاشمی نمی‌شوند و همه ذهنیت‌ها متناسب با ذهنیت آن زمان نیست. جنس افکارعمومی در هر دوره متفاوت است.
رفتار شورای نگهبان را نیز درباره تأیید یا رد آقای احمدی‌نژاد نمی‌توان پیش‌بینی سیاسی کرد؛ چراکه آنها به‌ویژه فقها، براساس وظیفه شرعی خود در هر زمان عمل کرده و فکر نمی‌کنم بتوان تحلیلی سیاسی در این‌باره ارائه داد.
اصلاح‌طلبان گزینه‌های فراوانی دارند که در حد ریاست‌جمهوری باشند. کسانی که در شرایط نرمال و بدون حاشیه، بوده و می‌توانند تأیید شوند. حتما در آینده از این گزینه‌ها استفاده خواهد شد. برای اینکه در شرایط انتخابات و حمایت از آقای روحانی قرار داریم، نمی‌خواهم ذهنیت جامعه را مخدوش کنم؛ به همین دلیل از کسی نام نمی‌برم.
موضوع اصلی در رابطه با بحث ریاست مجلس شامل دو نکته می‌شد؛ اول اینکه آیا اصلا آقای عارف می‌تواند رئیس مجلس شود؟ برداشت ما از انتخاباتی که انجام شد، این بود که ایشان در مجلس دهم رأی کافی برای کسب کرسی ریاست را ندارد. من در جلسه‌ای گفتم اگر ایشان رأی داشته باشد و بتواند، ما مخالفتی نداریم.
این موضوع نظر بسیاری از اصلاح‌طلبان شامل جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، هم بود. شاید در مصاحبه‌ها علنا اعلام نکرده باشند، اما در جلسات، نظرشان همین بود که بگذاریم مجلس با همان کیفیت اعتدال و بدون نیروهای افراطی، کار خود را پیش ببرد. واقعیت مجلس نیز همین بود که اتفاق افتاد و این‌طور نبود نمایندگان با یک مصاحبه و حرفی که امثال بنده بزنیم، نظرشان را تغییر داده و مسئله مجلس عوض شود.
من شخصا معتقد بودم، مجموعه کسانی که با فهرست امید وارد مجلس شدند، کسانی نبودند که بین انتخاب آقای لاریجانی و آقای عارف، آقای عارف را انتخاب کنند و دیدیم که این کار را هم نکردند. بنابراین من معتقد نیستم تحلیل‌ها و مصاحبه‌های افراد نقش تعیین‌کننده‌ای در این مسئله داشت. درکل، خط فراکسیون‌های ما آن‌قدر پررنگ نیست که تعیین‌کننده باشد، به‌ویژه که اکنون سه فراکسیون شکل گرفته است و شاید این محصول کم‌کاری مجموعه لیست امید بوده، چون آنها می‌توانستند طوری عمل کنند که ما در مجلس بیشتر از دو فراکسیون نداشته باشیم. به‌هرحال این‌طور صلاح دیدند و امیدوارم در عملکردهای آینده، به نفع مجلس و کشور فعالیت کنند. عده‌ای هستند که در فهرست امید نبودند؛ اما در مجلس دهم رأی آوردند و حالا عضو فراکسیون سوم شدند. درکل خیلی قشنگ نیست بعد از برگزاری یک انتخابات موفق، برای برخی خط‌ونشان بکشیم و بگوییم شما به خاطر ما بودید یا ما به خاطر شما بودیم. تحلیل‌های این‌چنینی اصلا جالب نیست و اینها به درد رقبای سیاسی‌ای می‌خورد که می‌خواهند بین گروه‌هایی که یک جبهه واحد تشکیل داده‌اند، اختلاف جدی ایجاد کنند؛ بنابراین به نظر من جبهه حامیان دولت باید پیوندشان را در این مجلس تقویت کنند حتی در قالب دو فراکسیون وحدت جبهه‌ای خود را حفظ کنند؛ نباید دنبال این حرف‌ها بود که اگر در لیست ما نبودی رأی نمی‌آوردی.

درباره اینکه آیا واقعا این حصر به نفع کشور، مردم، انقلاب و خود این افراد هست یا خیر، اختلاف نظراتی وجود دارد. قطعا عده‌ای از مردم و مجموعه سیاسی کشور معتقدند این شرایط و فضا نه‌تنها به‌نفع کشور، نظام و انقلاب نیست، بلکه حتی نتیجه عکس می‌دهد اما برخی معتقدند این حصر برای اداره و آرامش کشور و برای حفظ جان و امنیت محصورین ایجاد شده است. من معتقدم حتی اگر مخالف آقایان موسوی، کروبی و خاتمی باشیم نباید این محدودیت‌ها را ایجاد کنیم چون نمی‌توانیم با حصر و ایجاد محدودیت به نتیجه دلخواه برسیم، به قولی «الانسان حریصٌ علی ما منع» و جایگاه این افراد هیچ‌وقت با چنین برخوردهایی تنزل پیدا نمی‌کند.

باید پرسید عبور از روحانی به سمت چه کسی؟ وقتی کسی وجود ندارد این عبور معنا پیدا نمی‌کند. بهتر است این طور بگوییم که اگر ما مصالح مردم، کشور و انقلاب را می‌خواهیم باید به دنبال گزینه اصلح باشیم. اگر درحال‌حاضر گزینه‌ای بهتر از آقای روحانی وجود دارد حتما باید معرفی کنیم؛ اما اگر مجموعه شرایط کشور چنین چیزی را در چنته ندارد، عبور معنا نمی‌دهد. من فکر می‌کنم تاکنون هیچ اصلاح‌طلبی این بحث را مطرح نکرده که باید از روحانی عبور کنیم چون طرف دیگر، فردی وجود ندارد.

ما قطعا هجمه‌های واردشده به آقای هاشمی را قبول نداریم و افکار و برنامه‌های ایشان را برای کشور مفید می‌دانیم. این موضوع به شخص آقای هاشمی یا خانواده ایشان برنمی‌گردد بلکه به افکار ایشان مربوط می‌شود. حزب کارگزاران در مجموع اعتقاد دارد افکار آقای هاشمی برای سازندگی و توسعه کشور تاکنون مفید بوده و درحال‌حاضر نیز مفید است. ما بسیاری از مسائلی را که در رابطه با فرزندان ایشان مطرح می‌شود نمی‌دانیم و قبول نداریم و به این کاری نداریم که ایشان پنج فرزند دارد، عمامه سفید دارد یا این‌طور لباس می‌پوشد، بلکه مسئله ما با آقای هاشمی مسئله افکار، شخصیت و سوابق ایشان است.(+)

لينک کوتاه مطلب: http://goo.gl/81llUd