مذاکره کنندگان ارشد کشورمان می بایست با درک شکاف تاریخی عمیق و پر نشدنی میان تهران و واشنگتن، منافع متعارض فی مابین و همچنین کارشکنی های احتمالی پیش رو، با تاکید بر حل همه مسائل در یک توافق جامع از دو مرحله ای شدن آن ممانعت به عمل آورند.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ رهبر معظم انقلاب در سخنانی پر اهمیت در 19 بهمن ماه به واکاوی روند گفتگوهای هسته ای کشورمان با شش قدرت جهانی پرداخته و ضمن استقبال از توافقی که در آن مصالح کشور و نظام مد نظر قرار گیرد خواستار وضع چنین توافقی تنها در یک مرحله شده اند. ایشان در این زمینه فرمودند: « چنین توافقی (دومرحله ای) پسندیده نیست زیرا با تجربه‌ای که از رفتار طرف مقابل داریم، توافقِ صرف در کلیات، وسیله‌ای خواهد شد برای بهانه‌گیری‌های پی در پی در جزئیات». بیانات مقام معظم رهبری در این زمینه بیانگر دوراندیشی ایشان نسبت به آینده مذاکرات هسته ای و طرح برخی موضوعات احتمالی در گفتگوهای آتی است. از این رو برآن شدیم در این نوشتار به بررسی چرایی ضرورت توافق احتمالی در یک مرحله بپردازیم.
تشریح مسئله
اگرچه عمر حل تنش های بین المللی از طرق دیپلماتیک و گفتگوهای فی مابین به درازای تاریخ بشریت است، اما سبک نوین دیپلماسی حاکم بر روابط بین الملل را نمی توان بیش از یک سده دانست. پایان جنگ جهانی دوم و تلاش دول جامعه جهانی برای ممانعت از جنگ و خونریزی در گیتی بر ضرورت توجه هرچه بیشتر به مسئله دیپلماسی و تاسیس سازمان های بین المللی جهت رفع معضلات جهانی مهر تاییدی زد. تاریخ جامعه جهانی در طول هفت دهه سپری شده بارها شاهد منازعات گسترده ای بوده که طرفین جهت رفع آن اقدام به مذاکراتی دو یا چند جانبه نموده اند. گفتگو در رابطه با صلح اعراب و اسرائیل، حل بحران اتمی کره شمالی، تنش فزاینده در بالکان، تلاش جهت کاهش تسلیحات کشتار جمعی، منازعه هند و پاکستان بر سر کشمیر تنها بخشی از معضلات جهان در طول دهه های سپری شده بود، معضلاتی که برخی همچون تنش میان آمریکا و شوروی در خلیج خوک ها بر سر استقرار موشک هایی در کوبا با مذاکراتی کوتاه مدت رفع شده و برخی دیگر همچون منازعه عربی-اسرائیلی با گذشت دهه ها همچنان نافرجام مانده است.
جامعه جهانی در طول یکسال گذشته به کرات شاهد مذاکرات میان تهران و شش قدرت جهانی بوده، گفتگوهایی که در پی رفع ابهامات هسته ای ایران صورت گرفته و همچنان ادامه دارد. در این میان شماری از دولت ها خوشبینانه به روند مذاکرات نگریسته و آن را نوید بخش توافقاتی جامع در آینده می دانند و برخی دیگر با عینکی ظن آلود به تداوم گفتگوها نگاه کرده و از عدم توافق سخن می رانند.
روند گفتگوها در طول یک سال و اندی سپری شده تا کنون منجر به وضع توافقی مقطعی تحت عنوان توافقنامه ژنو شده است. طرفین در پایان مذاکرات یک ساله شان ضمن تاکید بر تمدید روند گفتگوها از ایجاد توافقی دو مرحله ای در آینده خبر داده اند، توافقی که ابتدا و نهایتا تا فروردین ماه می بایست مباحث کلی مورد توافق شده فی مابین را ترسیم نموده و نهایتا تا تیر ماه به وضع اتفاق در جزئیات منجر شود. با توجه به نصایح پیشین رهبری معظم انقلاب در خلال مذاکرات و بیانات صریح ایشان مبنی بر وضع توافق در یک مرحله، مواردی متعددی قابل طرحند که صحه بر این اظهارات گذاشته و می تواند راه گشای مذاکره کنندگان هسته ای کشورمان قرار گیرد.
الف) تعارض ایدئولوژیک
تحلیل تحولات چهار دهه اخیر بوضوح بیانگر تعارض بنیادین میان منافع جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده است. نظام آمریکا بر اساس لیبرال-سرمایه داری بنا نهاده شده که در پی تثبیت هژمونی و استیلای خود بر مبنای استعمار نوین است، در حالی که جمهوری اسلامی در پی برهم زدن آنچه نظم نوین جهانی نامیده می شود است.
در تحلیل رویکرد مقامات آمریکایی به موضوع هسته ای می توان آن را به دو نگرش منعطف و غیر منعطف تقسیم نمود. در نگاه غیر منعطفانه، آمریکایی ها در پی کسب امتیاز حداکثری و نهایتا تعطیلی تمامی فعالیت های هسته ای ایرانند که در این زمینه با وضع توافق بر مبنای کلیات در پی تحمیل تمامی خواسته های خود در جزئیات خواهند بود. از نگاه این رویکرد، بر سرمیز مذاکره آمدن ایران نشات گرفته از وضع تحریم های فلج کننده بود لذا می بایست نهایت امتیازها را در جزئیات از ایران گرفته و به پرداخت حداقل خواسته های ایران بسنده کنیم. بر این اساس و بر مبنای رویکرد جمهوری اسلامی مبنی بر عدم پذیرش زیاده خواهی های طرف غربی امکان تحقق توافقی در مرحله دوم وجود نخواهد داشت.
از نگاه رویکرد منعطفانه آمریکا که برخی آن را به شخص اوباما نسبت می دهند، واشنگتن در پی آن است با ایجاد توافق در کلیات زمینه رفع سایر تخاصمات فی مابین را در خلال روند جزئیات مطرح نماید. طرح مباحثی نظیر تعهد ایران به موازین حقوق بشر و عدم حمایت از آنچه گروه های تروریستی نامیده می شود در ادامه مطرح شده تا فضای مشارکت ایران درنظم کنونی بین المللی فراهم گردد، امری که با ماهیت جمهوری اسلامی در تعارض است، چرا که ایران اموری همچون حمایت از مسئله فلسطین و مقابله با نظام استکبار جهانی را جزو ارکان انقلاب خود می پندارد.
در تحلیل هر دو رویکرد فوق ضروری است در صورت احتمال وضع هرگونه توافقی که منافع ملی را در بر می گیرد، موافقتانه توامان در بر گیرنده کلیات و جزئیات باشد.
ب) کارشکنی احتمالی
در صورت توافق طرفین در کلیات چگونگی رفع ابهام از فعالیت های هسته ای کشورمان، بی شک فرآیند اجرای جزئیات امری زمان بر خواهد بود. مقامات غربی تلویحا بر طولانی بودن روند تحقق جزئیات صحه گذارده اند. در این میان هرگونه تغییر احتمالی در راس هیات های بلندپایه غربی در آینده می تواند زمینه عدم پایبندی آنها به مفاد توافقنامه را در بر داشته باشد، بویژه آن که طرف جمهوری خواه در آمریکا ضمن بی اعتنایی به سیاست هسته ای اوباما در پی سلب این امتیاز از دموکرات هاست.
باتوجه به فرآیند طولانی تعهد طرفین در اجرای جزئیات، روی کار آمدن جمهوری خواهان در آمریکا در آینده ای نزدیک و یا عناصر تندرو در فرانسه و بریتانیا می تواند در مسیر اجرای کامل مفاد توافقنامه سنگ اندازی نماید، امری که بدون تردید مورد حمایت صهیونیست های دست راستی و شیوخ محافظه کار عرب نیز قرار خواهد گرفت. لذا ضروری است ضمن تاکید بر یک مرحله بودن توافق آتی، شرط رفع تمامی تحریم ها در برابر اعتماد سازی مطلق ایران مطرح و دنبال گردد.
اهمیت مسئله فوق از زاویه ای دیگر بدین جهت است که با وجود گفتگوهای مکرر طرف ایرانی و آمریکایی به عنوان دو طرف اصلی ماجرا، احتمال ورود پای سومی که در پی کارشکنی در این روند پیش کشیده شود وجود دارد. هر پنج کشور روسیه، چین، فرانسه، بریتانیا و آلمان در صورت لزوم و در صورت صلاح منافعشان ممکن است در خلال توافق در مورد جزئیات و یا نحوه اجرای آن کارشکنی نمایند، امری که با اقدام غیر دوستانه در میانه توافق ژنو از سوی طرف فرانسوی مسبوق به سابقه است.

ج) موافقتنامه های ناکام
نگاهی به رخدادهای چند دهه گذشته حکایت از وجود شمار زیادی از توافقنامه ها دارد که صرفا بر روی کاغذ مانده و جنبه عملی نیافته است. فرآیند گفتگوهای موسوم به صلح میان اعراب و رژیم صهیونیستی بارها شاهد توافق ها و یا طرح هایی چون اسلو، مادرید، آناپلیس، زمین در برابر صلح و... بوده که عمدتا مجال تحقق نیافته است. توافق هایی که حتی حمایت قطعنامه ها و مصوبات شورای امنیت را من جمله در زمینه عقب نشینی اسرائیل از سرزمین های عربی پشت سر خویش احساس می نموده است.
توافق اخیر میان دولت اوکراین و جدایی طلبان روس تبار موسوم به مینسک را می توان نمود امروزی توافق در کلیات دانست، این در حالی است که طرفین ضمن عدم دستیابی به راه حلی جامع، مدام یکدیگر را به نقض توافق کلی متهم می نمایند.

تاکید بر وضع توافقی یک مرحله ای در مناقشه اتمی ایران زمانی اهمیت دو چندان می یابد که بدانیم طرفین منازعه به حسن نیت یکدیگر ظن داشته و دیواری بزرگ از بی اعتمادی میان آنها استوار است. ایران و آمریکا در طول چند دهه گذشته به اندازه ای به یکدیگر ظنین هستند که احتمال رسیدن به توافق در جزئیات پس از توافق در کلیات دور از ذهن و غیر عقلانی به نظر می آید، بویژه آن که طرف آمریکایی همچنان که در پی یافتن توافقی به اصطلاح خوب گام برمی دارد، مصر و تحت فشار است که توامان منافع هم پیمانان کلیدی خود در منطقه نظیر عربستان سعودی و اسرائیل را نیز تامین نماید.
نتیجه گیری
جمهوری اسلامی ایران پیشتر و در خلال مذاکرات یک دهه پیش و حتی در مذاکرات کنونی مکررا شاهد نقض عهد طرف مقابل در برابر تعهداتش بوده است. پذیرش پیشدستانه پروتکل الحاقی و تعلیق فعالیت های هسته ای در روند مذاکرات پیشین و عدم تعهد و اطمینان نیافتن طرف مقابل با وجود روند طولانی اعتماد سازی ایران در این باره مصادیق روشنی می باشند که جمهوری اسلامی را مجاب ساخته است که از وضع هرگونه توافقی در مقطع کنونی و در خلال مذاکرات پیش رو که در برگیرنده تمامی جزئیات من جمله رفع حربه تحریم آن گونه که رهبری معظم انقلاب فرمودند پرهیز نماید.
برآوردی مبتنی بر عقلانیت و واقع بینی نسبت به هر گونه توافق احتمالی در آینده، می بایستی مذاکره کنندگان ارشد ایران را بر آن دارد که با درک شکاف تاریخی عمیق و پر نشدنی میان تهران و واشنگتن و منافع متعارض طرفین در سطح منطقه و جهان و همچنین کارشکنی های احتمالی، با تاکید بر حل همه مسائل در یک توافق جامع از دو مرحله ای شدن آن ممانعت به عمل آورند.

منبع
"Our President, analytical news site"