مردم میدانند در صورتی که بنیانهای اقتصادی کشور درست شود میتوانند با آسودگی خاطر بیشتری زندگی کنند و صرفاً با توزیع پول، وضعیت آنان بهتر نخواهد شد. ما مخالف اقتصاد دستوری هستیم اما با درجهای از دخالت و نظارت دولت در اقتصاد موافقیم.
هفته نامه تجارت فردا گفت و گویی با محمد باقر نوبخت، نماینده اقتصادی حجت الاسلام حسن روحانی، رئیس جمهور منتخب انجام داده است که بخش هایی از آن در ادامه می آید:
* فکر میکنم بهتر است تقسیمبندی اجتماعی را بر اساس میزان درآمد افراد به کمدرآمد یا پردرآمد یا بر اساس وضعیت جغرافیایی، به شهری و روستایی مطرح نکنیم.
* با وجود اینکه شعارهای انتخاباتی آقای دکتر روحانی پوپولیستی نبود اما تمام اقشار ضعیف و قوی جامعه از آن استقبال کردند. آقای روحانی شعارهای منطقی مطرح کرد بنابراین چه دهکهای پایین و چه دهکهای بالا و چه افرادی که در شهر یا روستا زندگی میکنند، موافق این شعارها بودند.
* مردم میدانند در صورتی که بنیانهای اقتصادی کشور درست شود میتوانند با آسودگی خاطر بیشتری زندگی کنند و صرفاً با توزیع پول، وضعیت آنان بهتر نخواهد شد.
* روستاییان با رای بالایی که به سبد آقای روحانی ریختند، نشان دادند روشنفکران و تحلیلگران سیاسی اتهامات بیاساسی به آنها زدهاند. طبقه روشنفکر ما فکر میکرد که تنها خود امکان تجزیه و تحلیل صحیح دادهها را دارد اما روستاییان در 24 خردادماه این ادعا را رد کردند. امروز متوجه شدهایم که افراد بدون توجه به محل سکونت و بدون توجه به میزان درآمدشان از عقلانیت برخوردارند.
* اما مردم به سرعت دریافتند توزیع پول، نه درآمدهایشان را افزایش داد و نه بنیانهای اقتصادی آنها را سامان بخشیده. تنها نتیجه سیاستهای بازتوزیعی دولت، افزایش تورم بود. مردم تصمیم گرفتند تا به نقطه مقابل سیاستهای دولت فعلی که با تعقل و تدبیر به مسائل اقتصادی میپردازد توجه کنند.
*ما نمیتوانیم بگوییم توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی مقدم است. اینکه تنها کسی بیاید و توسعه اقتصادی را در پیش بگیرد و به دنبال توسعه سیاسی نباشد مطمئناً مردم در دورههای بعد به سمت توسعه سیاسی میروند. از آن سو اگر توسعه صرفاً سیاسی باشد، جداً مردم احساس کمبود خواهند کرد.
*دکتر روحانی در نظر دارد، ترکیب معقول و متناسبی از توسعه سیاسی، آزادیهای مدنی و مباحث مربوط به حقوق شهروندی را در کنار موضوعات اقتصادی و معیشتی مردم پیگیری کند.
*ما نمیتوانیم تنها با معطوف شدن به مباحث اجتماعی، سیاسی و آزادیهای مدنی رضایت عمومی را جلب کنیم. بنابراین اطمینان داشته باشید در دولت آقای روحانی علاوه بر تکریم آزادیهای سیاسی و اجتماعی، از مسائل اقتصادی غفلت نخواهد شد.
* میراث به جا مانده از آقای احمدینژاد، سیاههای از انواع و اقسام نیازهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است و اولویت دادن به هرکدام از این نیازها اگرچه خرسندی بخشی از جامعه را به دنبال دارد اما منجر به بیتوجهی به نیازهای دیگر اقشار میشود. به هرحال هنر دولت آینده باید این باشد که تا حد امکان به صورت حسابشده به همه نیازها توجه کند.
*ما ترکیب بهینه و منطقی از بازار و دولت را در دستور کار سیاستهایمان خواهیم داشت. اینکه فکر کنیم در این شرایط نامتعادل ما به نوعی به اقتصاد لیبرالیستی و اقتصاد سرمایهداری متوسل شویم اینطور نیست. آقای روحانی بنا دارد تا تعادل را در سیاستهای اقتصادی ایجاد کند، بیکاری را کاهش دهد. تورم را پایین بیاورد. اما اینکه فکر کنیم دست نامرئی آدام اسمیت بیاید و بیکاری را کاهش دهد یا تورم را پایین بیاورد، اشتباه است.
* به کنترل قیمتها هم اعتقاد دارم و هم اعتقاد ندارم. توضیحش این است که قیمتها باید با ساز و کار اقتصادی مشخص شود اما معنیاش این نیست که تولیدکننده در بازار نامتعادل فعلی هر اندازه که دوست داشته باشد قیمتها را افزایش بدهد. مقداری از افزایش قیمتها ممکن است اجتنابناپذیر باشد چون قیمت عوامل تولید بالا رفته اما در همه کشورها، روی کالاها برچسب قیمت میگذارند.
* ما مخالف اقتصاد دستوری هستیم اما با درجهای از دخالت و نظارت دولت در اقتصاد موافقیم. نظارت بر بازار و طراحی ساز و کار مربوط به آن در شرایط فعلی اقتصاد ایران ضروری است و ما نامش را نمیگذاریم اقتصاد دولتی. به همان میزان که سیاستهای آقای روحانی با نگاه سرمایهداری و اقتصاد سرمایهداری متفاوت است با اقتصاد متمرکز دولتی هم متفاوت است. ترکیب معقولی از دولت و بازار میتواند پاسخگوی نیازهای اقتصادی این مقطع از اقتصاد کشور باشد.
* آقای روحانی نمیخواهد وارد دستهبندیهای مکتبی و چارچوبی شود. اطمینان داشته باشید ایشان از نسخههای رادیکال دوری میکند.
* بر اساس طرحهایی که در دست بررسی داریم. ما برای احیای سازمان مدیریت و برنامهریزی نواقص گذشته آن را اصلاح میکنیم. فضا و ماموریت جدیدی برای سازمان مدیریت و برنامهریزی قائل هستیم.
* به گزارشهای برخی مراکز پژوهشی و تحقیقاتی رشد اقتصاد و بهرهوری فعلی ایران منفی است. بنابراین ما باید سیاستها و راهکارهایی را در پیش گیریم که بتواند علاوه بر رشد اقتصادی، بهرهوری را نیز افزایش دهد.
* بهبود موضوع معیشت مردم بر اساس اهدافی که در سند چشمانداز بر آن تاکید شده در اولویت است، بنابراین هدفی که باید در میانمدت مورد توجه قرار گیرد مساله بهبود معیشت مردم است.
* منابع دولتی نیز عمدتاً در صندوق توسعه ملی تجمیع شده است و ما نیز ناچار هستیم برای دستیابی به رشد اقتصادی کشور از این منابع و منابعی که در بودجه سنواتی کشور در نظر گرفته میشود، استفاده کنیم. اما متاسفانه به دلیل مشکلات باقیمانده از سالهای گذشته سرمایهگذاری ما منجر به افزایش تولید و محصول نمیشود چرا که با حجم گسترده طرحها و پروژههای ناتمام مواجه هستیم.
* بر اساس آمار موجود در حال حاضر بیش از سه هزار طرح ناتمام در کشور وجود دارد که با توجه به محدود بودن منابع کشور خبر چندان خوشایندی نیست چرا که هر اندازه سرمایهگذاری در این طرحها انجام دهیم باز هم کافی نیست و منجر به خروجی محصول نمیشود.
*یکی از اقدامات دیگری که باید در دستور کار سیاستهای اقتصادی دولت آینده قرار گیرد مهیاسازی فضای مناسب برای سرمایهگذاری است. 10 مولفه برای بهبود فضای کسب و کار وجود دارد و ما میتوانیم با اجرای آنها به افزایش سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی در این محیط کمک کنیم. یکی از این موارد ایجاد امنیت سرمایهگذاری و به وجود آوردن اطمینان خاطر برای سرمایهگذاران است.
* ما باید روابط خود با کشورهای جهان را بهبود بخشیم و از حضور سرمایهگذاران خارجی در طرحها و پروژههایمان استقبال کنیم. امروز اقتصاد کشورها در هم تنیده است و ما نمیتوانیم به صورت ایزوله فعالیت کنیم. افزایش مراودات با کشورهای جهان و ارتقای مناسبات اقتصادی ایران در کنار تلاش برای کاهش تحریمها نخستین موضوعاتی است که باید در دستور کار دولت آینده قرار گیرد.
* نقدینگی همیشه به دنبال یافتن بهترین مکان برای حفظ ارزش واقعی خود است و با توجه به اینکه در شرایط تورمی امکان تقلیل ارزش دارایی وجود دارد نقدینگی به دنبال مکانی است که بازدهی آن بیشتر از بازدهی پول نقد باشد. یکی از بازارهایی که در کوتاهمدت بازدهی مناسبی داشت همین بازار ارز بود که در یک روز مثلاَ 40 تا 50 درصد، بازده نقدینگی برای سرمایهگذارانش ایجاد میکرد.
*برخی از دولتمردان ما با سخنان و رفتارشان به گونهای عمل کردند که به جای اینکه به تلطیف فضای جهانی در مورد پرونده هستهای کشورمان کمک کند به صورتی رفتار کردند که ما با قطعنامههای متعددی مواجه شدیم. شکی نیست که رفتار کشورهای دیگر در مواجهه با برنامه هستهای ایران بسیار ظالمانه و غیرقابل قبول بود اما ما نیز با در پیشگیری سیاستی نادرست و ادبیاتی چون «آنقدر قطعنامه بدهید تا قطعنامهدانتان پاره شود» آنها را بیشتر تحریک کردیم.
* باید بپذیریم که دیپلماسی هنری است که هر کسی از عهده انجام آن برنمیآید. تنها کسانی که با قاعده بازیهای بینالمللی آشنا هستند میتوانند با رعایت منافع و امنیت ملی در یک گفت و شنود منطقی با جهان حاضر شوند و افکار عمومی را از روند مسالمتآمیز برنامههای هستهای ایران آگاه سازند. ما توانستیم این شکل از گفتمان مسالمتآمیز را در داخل کشور به وجود آوریم بنابراین معتقدیم در سطح جهانی نیز این کار شدنی است.
* اعتمادسازی 24 خرداد میتواند ابعاد جهانی نیز داشته باشد و شرایطی را به وجود آورد که ایران در سطح خارجی نیز به جایگاه گذشتهاش بازگردد. عرصه جهانی عرصه امتیازگیری و امتیازدهی و در یک کلام سیاستبازی است. گاهی شما باید از موضعتان کوتاه بیایید و گاهی طرف مقابل. شعارهای اعتدالگرایانه هیچگاه نشاندهنده ضعف شما نیست. کمترین اثر بهبود رابطه ایران با جامعه جهانی که در شعارهای دولت یازدهم متمرکز بود در روزهای گذشته مشاهده کردیم که منجر به کاهش نرخ ارز و طلا و رونق بازار شد. همین که مردم به موضوعی امیدوار شوند بلافاصله رونقی در بازار ایجاد میشود و تقلیلی در برخی از قیمتها به وجود میآید.
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو