سایت دیدبان نوشت: بیان مطالب متفاوت از برخی افراد، اظهار نظر در رابطه با رویداد های انقلاب و گفت وشنودهای متناقض در رابطه با روند مبارزات امام خمینی (ره) از جمله نوشتن بیانیه ها، رفتن به نجف و مهاجرت به پاریس و ... و تشکیک در رابطه با نامه های حضرت امام (ره) که در سالهای پایانی حیات ایشان بیشتر از قبل در فضای عمومی جامعه پراکنده می شد، همه و همه شاید مرحوم حاج سید احمد خمینی را بر آن داشت تا این مسئله را به عنوان یک نگرانی با امام (ره) در میان بگذارد.
* مجوز حضرت امام(ره) برای راه اندازی یک دفتر
مرحوم حاج سید احمد خمینی در پی راهحل میگردد و در نهایت به این نتیجه میرسد که برای حفظ این اسناد، سخنرانیها و نامهها از امام (ره) به صورت مکتوب مجوز بگیرد تا دفتری تأسیس شود. البته تا پیش از آن دفتری در جماران وجود داشت که بیشتر برای پاسخگویی به مراجعات و جمع و ضبط آثار امام (ره) شکل گرفته بود و حاج احمد آقا آن را اداره می کردند.
وقتی مشکلات ذکر شده، در سال 67 بروز میکند حاجاحمدآقا از امام برای راه اندازی دفتری که در آن پروندههای حضرت امام در ساواک، کتابهای ایشان، نامهها و... را جمعآوری و حفظ کنند، مجوز کتبی میگیرد. حضرت امام در 17 شهریور سال 67 در پاسخ به ایشان در نامه ای مجوز لازم برای تنظیم و تدوین تمامی مسایل مربوط به خود را صادر میکنند. ایشان در این نامه می نویسد: ... شما را براى تنظیم و تدوین کلیه مسائل مربوط به خود، که بسا در رسانه هاى گروهى اختلافات و اشتباهاتى رخ داده است، انتخاب مى نمایم و از خداوند متعال که حاضر و ناظر است توفیقات شما را خواستارم...
* تصویب قانون در مجلس شورای اسلامی
حاج سید احمد خمینی براساس طرحی که به همین منظور تدوین شده دستور تأسیس موسسه تنظیم و نشر آثار امام را میدهد ( 18 شهریور ماه 1367 ) که در 14 آبان سال 68 با توجه به وظایف این دفتر، قانونی در مجلس تصویب میشود تحت عنوان قانون نحوه حفظ آثار و یاد حضرت امام خمینی (ره) و در الحاقیه آن به وظایف این موسسه اشاره و تأکید می شود حکمها، گفتار، آثار و مصاحبههای حضرت امام (ره) باید در این موسسه گردآوری شود و از همه نهادها و وزارتخانهها نیز خواسته شده که با این موسسه همکاری کنند.
* آغاز به کار ابتدایی تا رحلت سید احمد خمینی
موسسه در زمان حیات کوتاه حاج احمد آقا پس از رحلت امام بیشتر در جهت جمع آوری سخنرانی ها و نامه و عکس ها و... تلاش نمود . پس از درگذشت حاج احمد آقای خمینی و بنابر وصیت او، تولیت موسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) و حرم مطهر به فرزند ارشدش سیدحسن خمینی که 22 سال داشت، واگذار شد. حاج سید حسن خمینی درباره این مسوولیت و وصیت پدرش از مقام معظم رهبری درخواست تنفیذ کرد. رهبر انقلاب در پاسخ به این نامه، وصیت سیداحمد خمینی را تنفیذ فرمودند.
در نوشتار زیر برخی از عملکرد ها و مواضع موسسه تنظیم و نشر آثار امام و متولی آن سید حسن خمینی در طول نزدیک به بیست سال گذشته می آید:
* دوران اصلاحات، امام زدایی و سکوت موسسه تنظیم و نشر آثار
سومین سال تصدی گری سید حسن خمینی ، با روی کار آمدن سید محمد خاتمی در دوم خرداد 76 مصادف می گردد. در تمام طول دوره اصلاحات، افرادی که نسبت های فامیلی و نسبی با خانواده امام (ره) و متولیان موسسه داشتند و از گروههای تندرو جریان اصلاحات بودند، میانداری موسسه را به دست می گیرند و در مقابل توهین های مکرر گروههای افراطی به حضرت امام (ره) و تخریب هایی که علیه ولایت فقیه صورت می پذیرد سکوت می کنند. متولیان موسسه حتی کوچکترین موضعی نسبت به اقدامات و تحرکات برخی نمایندگان مجلس ششم که همنوا با اکبر گنجی در تلاش بودند تا امام را به موزه های تاریخ بسپارند، انجام نمی دهند و همچنان سکوت پیشه می کنند. سکوتی که شاید ثمره نسبتهای رفاقتی و فامیلی و بده بستان های احزابی بود که سرانشان در دوره حیات حضرت امام (ره) هم مواضع ایشان را تحریف می کردند. البته این جریان به خوبی توانست به شکلی کاملا تشکیلاتی از نوه امام برای هویت بخشیدن به نهاد حزبی خویش سوء استفاده کند. مجمع روحانیون مبارز، جبهه مشارکت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از گروههایی بودند که در آن سالها با ترویج عقاید تجدید نظر طلبانه که با مشی امام (ره) منافات داشت همزمان خود را به بیت امام نزدیک کنند.
ثمره ارتباط گیری منسجم جریان دوم خرداد با موسسه تنظیم نشر آثار تا آنجا پیش رفت که این موسسه در سی امین سالگرد انقلاب اسلامی ویژه نامه ای را منتشر می کند که در آن بیشتر کسانی که در سالهای اصلاحات به تحریف و تخطئه افکار امام راحل یادداشت و مصاحبه ای در آن به یادگار می گذارند. جالب آنجاست که گردانندگان روزنامه های شرق، اعتماد و شهروند امروز که جرایدشان در سالهای اصلاحات پاتوق اکبر گنجی و عبدالکریم سروش و حسین بشیریه بودند، وظیفه تهیه این ویژه نامه را عهده دار می شوند.
* واگذاری پژوهش به کسی که انقلاب را متاثر از شوروی و محکوم به فنا می داند
یکی از مواردی که در شرح وظایف موسسه تنظیم و نشر آثار امام امده است، واگذاری مجموعه پژوهش ها در رابطه با امام (ره) و سیره سیاسی ایشان است. این بخش از پژوهشکده در یکی از سفارش ها تحقیقی را به عباس عبدی واگذار می کند.
عباس عبدی در کنار آخرین وابسته مطبوعاتی سفارت آمریکا در تهران که توسط خودش و دانشجویان پیرو خط امام گروگان گرفته شده بود.
باری روزن در مورد این دیدار گفت: عبدی عذرخواهی کرد و گفت وقتی به عقب نگاه میکند، گروگانگیری را اشتباه میپندارد و متاسف بود که بخشی از آن است.
عباس عبدی در پیشگفتار این تحقیق که با عنوان تحلیل محتوای مطالب امام خمینی چاپ شده است، می نویسد: از این پس (به جز موارد نقل قول) از لفظ آیتالله خمینی که تعبیری فارغ از جهتگیری و متناسب برای استعمال در یک متن پژوهشی استفاده شده است. و این یعنی شاید اندک تعلق خاطری هم نسبت به حضرت امام ندارد. و جای سوال از موسسه اینجاست که چگونه و به چه دلیل مطلبی با این عنوان را به کسی بسپارد که در نشریه راه نو به سردبیری اکبر گنجی چنین می نویسد: انقلاب اسلامی، متأثر از الگوی حکومت شوروی سابق است و سرانجام آنها هم یکسان خواهد بود.
* فرزند صبح پروژه ای که سازنده اش آن را فرزند خود ندانست
موسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) تصمیم گرفته بود فیلمی را بر اساس زندگی بنیانگذار انقلاب اسلامی بسازد، اول قرار بود که این فیلم روایتگر دوران رهبری امام راحل باشد،اما افخمی که به عنوان کارگردان انتخاب شد و مسیر داستان تغییر کرد. پس از کش و قوس های بسیار از نوشتن فیلمنامه گرفته تا انتخاب بازیگران و عنوان فیلم و نوع پرداخت، فیلمبرداری آغاز می شود و پس از نزدیک به ده سال فعالیت و هزینه میلیاردی، بهروز افخمی در شب اکران این فیلم در برج میلاد، این فیلم را ساخته خود نمی داند و از آنچه روی پرده به عنوان اثر خود تماشا کرده است احساس شرمساری می کند.
موسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) در تولید فیلم هم دست در تحریف شخصیت امام می زند تا جاییکه دعوای میان تهیه کننده و کارگردان بالا می کشد و افخمی، تهیه کننده(موسسه تنظیم و نشر) و ناظر کیفی (مهدی ارگانی) را مقصر می داند و درنامه ای شدید اللحن می نویسد:... منتقدین و تماشاگران حق دارند بپرسند که شما در این ده سال چه غلطی میکردید؟ و چرا این همه پول و کار و زحمت هنرمندان دیگر را هدر دادهاید ...فرزند صبح تا پایان فیلمبرداری کمتر از یک میلیارد و هشت صد میلیون تومان خرج برداشته بود من نمیدانم که بابت ویران کردن فیلم در جریان تدوین مجدد دوبله، ساخت موسیقی و کارهای لابراتواری چقدر پول خرج کردهاند؟ اما میدانم مجموع اموال و املاکی که در جریان تولید این فیلم ساخته و یا خریداری شد و هم اکنون در اختیار تهیهکنندگان است بیش از دو میلیارد تومان ارزش دارد!
علاقه مندان می توانند فیلم اعتراض مردمی و اهالی رسانه به افخمی و جواب های او را در اینجا مشاهده کنند.
* بنایی که پس از بیست و چهار سال هنوز نیمه کاره مانده است!
بنای حرم مطهر حضرت امام (ره) در بهشت زهرا که تحت نظر مستقیم سرپرست موسسه تنظیم و نشر آثار امام قرار دارد، هنوز نیمه کاره مانده است. بنایی که متولیان امر با توجه به بودجه های موسسه وقعی به آن نمی نهند. جای تعجب است که حتی در سایت موسسه تنظیم و نشر آثار امام هم پیوندی با نام حرم مطهر حضرت امام وجود ندارد.
اخیرا هم برای چندمین بار بخشهایی از حرم در حال تخریب و ساخت و ساز دوباره اند و هنوز پس از ربع قرن معلوم نیست که چه بر سر حرم مطهر حضرت امام (ره) خواهد آمد! حتی نوع تولی گری فرهنگی حرم امام هم در نوع خود اتفاق تازه ای است، گویی نگاه های باز فرهنگی برخی افراد منتسب به خانواده امام در حرم ایشان هم رخنه کرده است که هیچ نوع محدودیتی برای پوشش و امثالهم وجود ندارد.
* سکوت تلخ موسسه در قبال هتک حرمتهای مکرر به حضرت امام
در طول دوره بعد از انتخابات سال 88 که جریانات موسوم به سبز با کار شکنی و رفتارهای ناپسند به نظام تهمت تقلب زدند و شعارهایی زننده و ساختار شکن و متناقض با آرمانهای امام خمینی (ره) سر دادند، موسسه کوچکترین اقدامی انجام نداد. سکوت در قبال نفی شعارهای اصیلی که یادگار حضرت روح الله بودند، تنها گوشه ای از اغماض تلخ موسسه منسوب به امام (ره) بود. شعارهای نه غزه، نه لبنان ، جانم فدای ایران، مرگ بر اصل ولایت فقیه و جمهوری ایرانی، که متولیان بیت امام فقط آنها را گوش کردند و دریغ از کوچکترین موضع گیری.
تلخی سکوت موسسه تنظیم و نشر آثار امام آنجا به اوج می رسد که پس از 16 آذر و هتک حرمت به تمثال نورانی امام، انصاری، قائم مقام موسسه در یک موضع گیری ، صدا و سیما را مقصر عنوان کرده، هتاکان به عکس امام را عده ای نامشخص خوانده و در نامه ای خطاب به ضرغامی چنین می نویسد: 16 آذر ماه، تلویزیون جمهوری اسلامی در چند بخش خبری تصویری را پخش کردکه حاوی حرمت شکنی نسبت به امام عظیم الشان بوده است. بر فرض آنکه آنچه که در تصاویر تنظیم شده و نامرتبط نشان داده شده است، در گوشه ای از تجمعات آن روز، توسط فردی مجهول و مغرض انجام یافته باشد، توسعه آن به گونه ای که گویی جو غالب چنان بوده است، دروغی بیّن و مسلم میباشد.
* اعتراض سید حسن خمینی به مستند شاخص
در ایام دهه فجر سال 88، صدا و سیما مستندی، مبتنی بر گفتارهایی از حضرت امام (ره) را پخش می کند. به دلیل همزمانی پخش این مستند با ایام فتنه 88، بازخوانی برخی مواضع امام (ره) در مقابل فتنهگریهای منافقین و کج فهمی برخی نزدیکان انقلاب از مسائل روز، به شدت با اعتراض جریانهای همسو با فتنه گران مواجه می شود. نهایتا سید حسن خمینی نیز در نامه ای خطاب به عزت ا... ضرغامی، این مستند را بزرگنمایی غلط و تحریف گونه قضایای گذشته قلمداد می کند و می نویسد: چنانکه از منابع موثق شنیدهام، برنامهای تحت عنوان شاخص در تلویزیون پخش میشود و به گونهای غیر صادقانه و تحریفآمیز، شخصیت جامع عارف کامل و مهربان و رهبری مقتدر امام خمینی(س) را مخدوش نموده است.
عزت الله ضرغامی نیز در واکنش به این نامه می نویسد: چارچوب مستند شاخص مشابه مستند قبلی «امام روح الله» است که از ناحیه جنابعالی و موسسه نشر آثار حضرت امام (ره) مورد تحسین و تقدیر قرار گرفت؛ نکته تأمل برانگیز این است که در این فاصله کوتاه زمانی چه اتفاقی رخ داده که شاخصهای قضاوت اطرافیان شما را تا این حد دگرگون ساخته است؟
رییس رسانه ملی از اینکه سید حسن خمینی چشم بر اتفاقات هشت ماه گذشته، بسته است، توهین های مکرر فتنه گران به امام را یاد آور می سازد و ادامه می دهد: ای کاش همین گونه هم نسبت به حوادث 8 ماه گذشته و جفائی که دشمنان انقلاب و اسلام به اساس نظام جمهوری اسلامی و میراث گرانبهای امام کردند و بغض و کینه سالیان خود را در کوچه و خیابان فریاد زدند، بیانیه میدادید و آن اقدامات شرمآور را نیز محکوم میکردید.
* خاطرات بی سند آقای هاشمی و موضع دو پهلوی موسسه امام
پس از فتنه سال 88، آقای هاشمی رفسنجانی، طی سخنرانی ها و نوشتارهای خود اقدام به تعریف خاطرات زنجیره ای از امام می کند و گویی بنا دارد خواستها و مطالبات خود را از زبان امام به کرسی بنشاند. طی روزهای گذشته پس از انتشار مطلبی با تیتر امام موافق حذف مرگ بر آمریکا بودند، سایت شخصی آقای هاشمی رفسنجانی بخشهایی از کتاب صراحتنامه (آقای هاشمی) را روایت میکند. این اظهار نظر که با انتقاد های گسترده مواجه می شود، با نیمه کاره ماندن سخنرانی آقای هاشمی، (به خاطر سردادن مکرر شعار مکرر برآمریکا توسط مردم) در کرمانشاه نمود مردمی نیز پیدا می کند. بالاخره پس از یک هفته موسسه تنظیم و نشر آثار امام در موضع گیری کاملا دوپهلو مساله حذف شعار مطرح شده از سوی هاشمی را موضع شخصی وی و نه به نقل از امام(ره) معرفی کرده و گفت: طبعا موسسه از آراء و مبانی نظری امام(ره) دفاع میکند. موسسه در جایی حق اظهار نظر دارد که مطلبی به امام(ره) نسبت داده شده باشد و یا تفسیری از دیدگاه امام(ره) و به نام امام(ره) ارائه شود که خلاف نص بیان ایشان بوده باشد.
در ادامه حمید انصاری هیچ گونه توضیحی درباره اینکه اساسا هاشمی می تواند بدون سند و هماهنگی با موسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره) مطلبی را به بنیانگذار انقلاب اسلامی نسبت داده و یا خاطره این را از ایشان نقل کند، یا خیر، ارائه نکرد.
* توهین نعیمه اشراقی و باز هم سکوت
حمید انصاری قائم مقام موسسه در نامه اخیر خود در رابطه با اظهار نظرهای شخصی آقای هاشمی در مورد شرح وظائف موسسه نکاتی را یاد آور شده و نوشته بود: هرگونه توهین و افترا به امام(ره) می تواند از سوی این موسسه نه تنها اطلاع رسانی شود، بلکه مورد پیگیری قضایی و حقوقی قرار گیرد.
اما آیا این اتفاق خواهد افتاد و موسسه حضرت امام (ره) حفظ اصول، شخصیت و آرمانهای امام راحل را بر تعصبات شخصی، حزبی و خانوادگی، ارجحیت خواهد داد؟ امامی که با هیچ یک از بستگانش تعارف نداشت و در رابطه با دیگر نوه خود؛سید حسین خمینی پسر آقا مصطفی که در مشهد دست به اسلحه برده بود، به نیروهای کمیته پیغام داد: سید حسین خمینی تحت الحفظ به تهران اعزام شود و اگر دست به سلاحش برد او را با تیر بزنند.
جعل خاطرات امام راحل، تحریف شخصیت ذو ابعاد ایشان که به کرات از سوی برخی از سابقین انقلاب و نیز افرادی از بیت ایشان صورت پذیرفته است، انگار این روزها شدت نیز گرفته است. به راستی آیا موسسه تنظیم و نشر آثار امام خواهد توانست مسیر اصیل امام را از جریانات حزبی و سیاسی خاص که از انتساب خود به بیت امام سوء استفاده می کنند، جدا کند؟ آیا موسسه حضرت امام و شخص سید حسن خمینی خواهند توانست جلوی کژکارکردهای موسسه، اقدامات عجیب و قابل تامل و پروژوهای شکست خورده عمرانی، فرهنگی و اجتماعی را بگیرد؟
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو