نماینده مردم تهران در مجلس: افتخار این تیم این است که توانستیم با آمریکا رابطه برقرار کنیم و دولت قبلی نتوانست و حال آنکه باید از آنها پرسید به چه قیمتی و برای چه با آمریکا مذاکره کرده اند؟
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ یقینا یکی از مهم ترین مسائل این روزهای کشور، مسیر نهایی شدن پرونده هسته ای ایران است که پس از طی یک دوره پر فراز و نشیب قرار است سوم آذرماه به ایستگاه پایانی خود در مسقط برسد.
حال باید دید که جمهوری اسلامی ایران طی دوره جدید که با شعار «تدبیر و امید» به کار خود ادامه داده است چه امتیازهایی به طرف مقابل داده است و در مقابل چه منافعی را برای ملت ایران به ارمغان آورده است.
«حجت الاسلام دکتر سید محمود نبویان» نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی از جمله شخصیت هایی است که از ابتدای توافق ژنو تا کنون نقدهای متعددی به توافق داشته است و اکنون که ایران در آستانه دور جدید مذاکرات(و به تعبیر عده ای آخرین ایستگاه آن) قرار دارد طی یک سخرانی در جمع اعضای مجموعه بصائر شهرستان بابل، نکات متعددی را در رابطه با جوانب توافق نامه ژنو و شرایط امضای توافق نهایی مطرح نموده است.
مشروح سخنان ایشان که روز جمعه(16/8/1393) ایراد شده است در ذیل می آید:
مهم ترین بحث موجود در کشور بحث هسته ای است و متاسفانه تیم مذاکره کننده هسته ای با افتخار تمام می گوید که کار را به اتمام رسانده است و تقریبا پرونده هسته ای کشور پیچیده شده است و 3 آذر روز اتمام پرونده است و متاسفانه قرار است جشن هم بگیرند.
افتخار این تیم این است که توانستیم با آمریکا رابطه برقرار کنیم و دولت قبلی نتوانست و حال آنکه باید از آنها پرسید به چه قیمتی و برای چه با آمریکا مذاکره کرده اند؟
مقام معظم رهبری فرمودند که به هیچ وجه نباید با آمریکا رابطه داشت و از آن سو رئیس جمهور تنها کشور اسرائیل را خط قرمز می داند و این در حالی است که رهبری دو کشور اسرائیل و آمریکا را جزء خطوط قرمز می داند.
رهبری فرمودند که به سه دلیل نباید با آمریکا رابطه داشت و به دو دلیل رابطه با آمریکا مضر است و تا زمانی که اینگونه است نباید با آمریکا هیچگونه تعاملی داشت.
حال باید از این آقایان پرسید که در خلال مذاکرات با با 1+5 با آمریکا نشستید دیگر چرا جداگانه تعامل برقرار می کنید؟ چون کدخدا است؟
آقا هم فرمود به سه دلیل نمی توان با آمریکا رابطه برقرار کرد و آن وقت ببینید در 13 آبان امسال تنها وزیر آموزش و پرورش در مراسم شرکت می کند و زمانی که از آقای نوبخت پرسیدند چرا نیامدی گفت روز دانش آموز بود و ما هم وزیر مربوطه را فرستادیم!
آقای خرم(به عنوان مشاور وزیر خارجه) یک هفته قبل از 13 آبان اعلام می کند که برای 13 آبان مراقب باشید چرا که می خواهیم با آمریکا دوست شویم و واقعا باید از آقای ظریف پرسیده شود که چرا این سخنان را تکذیب نکرد؟!
آیا می خواهید با کسی که پا روی حلقوم ملت گذاشته است دوست شوید؟
ما هر چه که با او رابطه برقرا کردیم باید ببینیم چه حاصل ما شده است و هم اکنون نیز در حالی توافق می کنیم که خود آمریکایی می گویند توافق نکردن بهتر از این است که توافق بدی داشته باشیم.
حال زمانی که این جمله آمریکایی ها را در مقابل جمله آقای ظریف قرار می دهیم که معتقد است هر گونه توافقی بهتر از توافق نکردن است، به چه نتیجه ای می رسیم؟
این هرگونه شامل چه می شود و به عبارتی می گوید که اگر کل پروژه هسته ای را دادیم نیز مشکلی نیست و هفته گذشته نیز سرتیم مذاکره کننده هسته ای گفته است که دیگر بس است و چقدر باید هزینه بدهیم!
حال باید پرسید که چه کسی روی اصول مردانه ایستاده است؟ ما یا ایالات متحده؟
رهبر معظم انقلاب اسلامی زمانی که در دولت قبلی به قم رفته بودند، جامعه مدرسین خدمت ایشان رسیدند و دولت را نقد کردند و رهبر انقلاب نیز بعضی از آنها را پذیرفتند اما گفتند زمانی که در دولت اصلاحات کسی به خارج می رفت من اضطراب داشتم و نگران بودم که چه می خواهند بگویند اما الان[در زمان دولت نهم] اصلا نگران نیستم.
در جلسه ای که با آقای ظریف داشتیم خدمت ایشان گفتم که رهبری فرمودند در سال 82 تا 84 در بحث هسته ای کشور دو سال به عقب برده شد و خوب در آن دو سال چه کسی مسئول مذاکرات بود؟ متاسفانه دوباره همان تیم بازگشتند و جا دارد که نگران باشیم.
نمیگوییم که تیم مذاکره کننده خائن است اما معتقدیم اشتباه می کنند
عده ای عوامانه می گویند که نقد تیم مذاکره کننده در مقابل توصیه رهبری مبنی بر اعتماد به تیم هسته ای است و باید به آنها بگوییم که نقد بدین خاطر است که به نظر ما آنها اشتباه می کنند نه اینکه در حال خیانت باشند.
چرا تحلیل رهبری در مورد ضرورت عدم برقراری رابطه درست است؟
اولین نتیجه تعامل با آمریکا همین توافق ژنو بود که باید از این آقایان پرسید(که البته قبلا هم پرسیدیم و جواب ندادند) که این توافق نامه را چه کسی و در چه زمانی نوشت؟
باید بگویم که 5 آبان[زمان امضای توافق ژنو] برای ما بسیار نحس بود و مذاکرات مسقط نیز همینگونه خواهد بود و حالا باید بگویم که خود آقای ظریف در جلسه کمسیون امنیت ملی مجلس گفته بود که از این به بعد می خواهیم در نوشتن تفاهم نامه نقش داشته باشیم!
متاسفانه باید بگویم که تیم مذاکره کننده ضعیف هستند و در مواردی پیش آمده بود که وقتی از آنها در مورد بندهایی ار توافق می پرسیدیم می گفتند اشتباه تایپی است و این نشان می دهد احتمالا آنها این توافق را بدون اینکه بخوانند امضا کرده اند.
باید بگوییم که هیچ اشتباه تایپی وجود ندارد و کسی که این توافق نامه را نوشته فوق العاده باهوش بوده است. این توافق نخستین ماحصل برقراری رابطه با آمریکا بود که باید مفاد آن را مورد بررسی قرار داد.
مفاد توافق نامه ژنو
اول باید ببینیم که در زمان امضای قرارداد در چه شرایطی قرار داشتیم؛ در سال 84 آنها با داشتن 3 سانتریفیوژ توسط ما مخالفت کردند اما طی 8 سال مسیر کشور عوض شد و گفتیم مگر هرچه امریکا گفت است و بر همین مبنا طی 8 سال 19 هزار سانتریفیوژ نصب کردیم.
در دولت قبلی پیش از هر مذاکره از یک دستاورد هسته ای رونمایی می کردیم؛ سانتریفیوژ نصب می کردیم، از فردو رونمایی کردیم و به آنها یادآور شدیم که اگر نطنز مورد حمله قرار گیرد، ما فردو را هم داریم تا بدین ترتیب آنها در مذاکرات حواسشان جمع باشد.
اما در دولت فعلی از خرداد تا به حال همه فعالیت ها را به حالت تعطیل در آورده اند و اینگونه پای میز مذاکرات می روند.
جالب است که کنگره آمریکا هم دولت را را خواسته به آنها گفته است که اگر ایران با فشار تحریم ها به میز مذاکره آمده و دست خود را بالا برده است پس چرا تحریم ها را ادامه ندادید و به سراغ مذاکره رفته اید؟
آنها نیز کاملا هوشمندانه گفتند که ما ابزاری به نام تحریم داشتیم که به شدت هم به ایران فشار آوردیم اما این ابراز رفته رفته به سمت کندی میرفت و از سویی کشورهایی چون روسیه و چین حاضر به همکاری نبودند و از سوی دیگر کالای تولید شده ما در ایران بازار فروش خود را از دست داده بود و از آن طرف ایران به سوخت هسته ای با غنای بیست درصد رسیده بود و از طرف دیگر سرعت پیشرفت تکنولوژی هسته ای ایران بسیار سریع بود و ایرانی ها به نسل های جدید سانتریفیوژ دست یافته بودند.
اما ما[آمریکایی ها] اولا ابزار فشار ایران که همان سوخت 20 درصدی بود را از آن گرفتیم و همچنین به ایران گفتیم که حق نصب سانتریفیوژهای جدید، توسعه آن و حتی تزریق گاز بیشتر را ندارید اما در مقابل تحریم ما سر جای خود باقی است و در نتیجه ما اهرم فشار ایران را از دستش خارج کردیم و حال آنکه اهرم فشار ما در جای خود باقی است.
باید از این آقایان پرسید که واقعا نتیجه تعامل با آمریکا چه بوده است و وقتی تا این حد با آمریکا نزدیک شده اند که به قول خانم شرمن با اسم کوچک همدیگر را در مذاکرات صدا می زنند، چه نتیجه ای عاید ملت ایران شده است.
در همین گام نخست به سراغ فردو نیز رفتند و جایی که دشمن نمی تواند حمله کند را تعطیل کردند و علاوه بر آن 28 تعهد از ایران گرفتند.
در اراک نیز ما را متوقف کردند و حال آنکه قرار بر آن بود که در پاییز سال 92 سوخت مجازی وارد آب سنگین کن های اراک شود و تا بهار امسال نیز سوخت واقعی وارد شود تا سالانه 9 کیلوگرم پلوتونیوم(برای تولید برق هسته ای) در اختیار ما قرار دهد اما آمریکایی ها عبارت FULLY RESOLVE را در رابطه با اراک قرار دادند تا تمام نگرانی های خود را رفع کنند.
جالب است که با این همه آقای عراقچی در کمسیون امنیت ملی حاضر می شود و می گوید ما به کمک آمریکایی ها در حال مدرن کردن تجهیزات خود هستیم و این یک موهبت است.
در این توافق 16 بار از " enrichment"(غنی سازی) استفاده شده است اما در هیچ جای آن تعبیر the right of enrichment وجود ندارد و همه جا گفته اند که حق غنی سازی را به رسمیت شناخته اند! آیا این صداقت است؟
ممنوعیت بازفرآوری، تخریب ساختمان محل بازفرآوری، اجازه برای نظارت های بیشتر، اطلاعات مربوط به سایت های هسته ای، اطلاعات فعالیت های سایت های هسته ای، اطلاعات معادن اورانیوم، اطلاعات طراحی اراک، اجازه بازدید روزانه(که تا پیش از این نداشتند)، نظارت مدیریت شده بر کارخانه های مدیریت سانتریفیوژ و... از جمله امتیازهای است که در توافق ژنو نسبت به آن متعهد شده ایم.
علاوه بر این ایران متعهد به اجرای "گام های اضافی" شده است که بر اساس آن ملزم به اجرای قطعنامه های سازمان ملل هستیم که توقف تمام فعالیت های هسته ای و توقف برنامه های موشکی بالستیک(بر اساس بند 9 قطعنامه 1929) از جمله آنها می باشد.
جالب این که یک خبرنگار از خانم شرمن می پرسد که رهبر ایران هرگونه مذاکره پیرامون برنامه موشکی ایران را احمقانه می داند پس شما چگونه بر سر آن به توافق رسیده اید و خانم شرمن نیز پاسخ می دهد که مذاکره کننده گان ایران ذیل این تعهد را امضا کرده اند.
بدین ترتیب در گام اول جلوی پیشرفت را گرفتند و در گام نهایی نیز می خواهند همه ی فعالیت ها را به طور کامل متوقف کند و برای مثال فردو که در گام نخست سه چهارم آن تعطیل شد در گام نهایی به طور کامل تعطیل شود.
همین موارد است که تکلیف می کند که نگذاریم که 3 آذر جشن بگیرند و جلوی آنها را بگیریم.
صادقانه بگویند که در مذاکرات 5 آبان 92 آقای برنز چند سانتریفیوژ را قبول کردند؟ در نظنز از 21000 سانتریوفیوژ به 6000 هزار رسیدند.
هم اکنون نیروگاه 1000 مگاواتی بوشهر سالانه به 30 تن اورانیوم غنی شده(با غنای 3.5 تا 5 درصد) نیاز دارد که تا سال 2021 روسیه آن را تامین می کند و با همین سانتریوفیوژهایی که در اختیار داریم(اگر اجازه کار کردن داشته باشند)، سالانه 3500 کیلو تولید می کنیم(با 9400 سانتریفیوژ در نطنز) بنابراین(با در نظر گرفتن 8400 کیلو اورانیوم غنی شده) اگر با 6000 سانتریفیوژ به کار خود ادامه دهیم حتی از تامین سوخت نیروگاه بوشهر نیز پس از سال 2021 بر نمی آییم.
در مورد اورانیوم 20 درصدی هم در ابتدا گفته بودند که می توانید مقداری از آن را به غنای 3.5 تا 5 درصد و بقیه را به سوخت تبدیل کنید که الان می گویند به طور کامل باید از بین برود.
از جمله تقاضاهای جدید آنها نیز این است که آن 8400 کیلو را هم از بین ببرید و به 1000 کیلو قانع باشید.
با این تفاسیر ما برای تامین سوخت نیروگاه 1000 بوشهر دچار مشکل می شویم و حال حساب کنید که اگر بخواهیم مصوبه مجلس مبنی بر تامین 20000 مگاواتی برق را اجرا کنیم دچار چه مشکلاتی می شویم.
در مقابل این امتیازات چه تحریم هایی برداشته شد؟
در ابتدا باید این توضیح داده شود که 4 نوع تحریم علیه ایران وجود دارد که عبارتند از: اشاعه سلاح های هسته ای، تروریسم، حقوق بشر، بالستیک و در یک تقسیم بندی دیگر نیز با سه نوع تحریم مواجه ایم که عبارتند از:شورای امنیت، اتحادیه اروپا و آمریکا(که تحریم های امریکا نیز به دو نوع دستورات رئیس جمهور و مصوبات کنگره تقسیم می گردد).
در رابطه با تحریم های شورای امنیت که می گویند نمی توانیم کاری بکنیم و لغو تحریم های اتحادیه اروپا نیز تابع لغو تحریم های آمریکا است و دراین میان تنها تحریم هایی لغو می شود که صرفا در ارتباط با موضوع هسته ای بوده است.
طرف مقابل آمد و تحریم های علیه ایران را برشمرد که مجموع آن به حدود 40 تحریم می رسد و گفتند که برخی از این تحریم ها صرفا برای پرونده هسته ای و بسیاری از آنها چند جانبه است و هم جهت موضوع هسته ای ایران و هم به سایر جهات(موشکی، تروریسم و حقوق بشر) است که آنها نیز سر جای خود باقی است؛ برای نمونه فلان بانک شما هم برای پرونده هسته ای و هم برای برنامه موشکی تحریم است که این مورد شامل لغو تحریم نمی شود.
در نهایت زمانی که تحریم های مشترک برداشته شود در بهترین شرایط 5 تا 6 تحریم لغو می گردد و می خواهیم به خاطر آن جشن بگیریم!
برای همین است که به ما می گویند افراطی هستید و جنجال می کنید.
تحریم های جدید پس از توافق ژنو
در حالی که آنها در توافق ژنو متعهد شده بودند هیچ تحریم جدیدی علیه ایران وضع نکنند بعد از سه آذر 92 تا کنون 31 شرکت و نهاد جدید ایرانی، 16 شرکت کشتیرانی جدید، 5 بانک ایرانی جدید، 20 فرد ایرانی، 2 فرد خارجی جدید، 3 بانک خارجی و 15 شرکت خارجی مجددا تحریم شدند.
علاوه بر این جریمه شرکت هایی که با ما همکاری می کنند نیز به این لیست اضافه می شود که رقم آن به بیش از 9 میلیارد دلار می رسد.
دو هفته قبل دادگاهی در امریکا ایران را بیش از 400 ملیون دلار جریمه کرده است.
معراج ایر و کاسپین ایر به دلیل حمل محموله هایی برای کمک به دولت سوریه تحریم شد و در کمیسیون می گویند یقه ما را گرفته اند که چرا اینقدر به سوریه پرواز دارید؟
معلوم نیست چه امضایی کرده اند که این چنین جسور شده اند و در امور ما دخالت می کنند و استقلال ما را زیر سوال می برند.
شرکت ترکیه ای پایونر لوجستیکس و شرکت تایلندی آسیایی لوجستیکس به علت همکاری با ماهان ایر تحریم شدند.
یک شرکت اماراتی به دلیل همکاری در قسمت بیمه کشتیرانی نیز جریمه شد که علیرغم تعهد به لغو تحریم های کشتیرانی تا کنون یک کشتی را هم بیمه نکردند.
افزایش توهین ها پس از توافق ژنو
نکته دیگری که رهبری در علل عدم نیاز به برقراری رابطه با آمریکا فرمودند، افزایش توهین ها بوده است که ما شاهد توهین های متعدد بودیم که در یکی از آنها وندی شرمن گفته بود DNAایرانی ها فریب است.
اشتون نیز در سفر به ایران با هر که دوست دارد دیدار می کند و بعد وزارت اطلاعات و امور خارجه می گویند به ما ربطی ندارد.
اخراج دانشجویان از فنلاند از دیگر توهین های آنها بود و حتی اجازه ندادند هواپیمایی مجلس از فضای هوایی امریکا اسفاده کنند.
رهبری آنها را از دیدار با مسئولان آمریکا نهی کردند و آنها با کامرون دیدار کردند و کامرون نیز در کمتر از یک ساعت به ایرانیان توهین کردند.
مضرات برقراری تعامل با آمریکا
رهبر معظم انقلاب پس از ذکر دلایل عدم نیاز به برقراری رابطه با امریکا، مضرات آن را نیز برشمردند که اولین آنها «افزایش توقع» آمریکایی ها بوده است.
هم اکنون نیز آنها گفته اند که دیگر بازرسی آژانس را قبول ندارند و خودشان باید بازرسی را انجام دهند.
دومین ضرر مهم برقراری رابطه با آمریکا این است که آنها می گویند ملت ایران 35 سال مقابل آمریکا ایستاد و در نهایت با آمریکایی ها مذاکره کرد پس باقی ملت ها نیز حساب کار خود را بکنند.
با وجود همه این مسائل باز هم می خواهند دو جانبه مذاکره کنند و بگویند تو کدخدایی و زور داری.
تیم قبلی مذاکره کننده عزت ایران را حفظ کرد و آقای برنز که 16 بار تقاضای مذاکره با ایران را داده بود با مخالفت تیم مذاکره کننده روبرو شده بود.
باید به این سوال پاسخ دهیم که آیا آمریکا قدرت منطقه است یا ایران؟ چه کسی در فلسطین پیروز شد؟ آمریکا، اسرائیل، آلمان و انگلیس یا ایران؟ در لبنان چه کسی پیروز است؟ چه کسی از حزب الله پشتیبانی می کند؟ در عراق دست برتر با چه کسی است؟ در یمن چطور؟
یکی از تحلیل گران عرب ضد ایرانی می گوید که ای سران عرب بیدار باشید که ایران سه پایتخت را گرفته و در حال تسخیر پایتخت چهارم(صنعا) است.
با این وجود آنها از خط قرمز های رهبری عبور کردند و با آنکه رهبری فرمودند که هیچ کجا نباید تعطیل شود باز هم تعطیل شد و تاکید رهبری مبنی بر عدم کند شدن تحقیق و توسعه نیز نادیده گرفته شد!
تاکید امام خمینی بر نادیده گرفتن رفاه ایجاد شده توسط غربی ها
امام خمینی(ره) حتی رفاهی که غربی ها ایجاد کنند را قبول نداشتند و فرمودند:
«این مسئله تصادفی نیست: مسئلۀ اینکه در مدارس ما در زمان اینها ضداسلامی نمو میکرد تصادفی نبود. مسئله، مسئلۀ حساب شده بود؛ حساب کرده بودند که آن چیزی که بتواند یک کشوری را از دست آنها نجات بدهد انسان اسلامی متعهد است. آنهایی که اسلامی بار نمیآیند و همۀ توجهشان به همین عالم ماده است ـ آنها ـ دنبال اینند که اتومبیل داشته باشند! این اتومبیل از دست شیطان به آنها برسد یا از دست خدا برسد فرقی ندارد در آن که میدهد؛ او اتومبیل میخواهد، او پارک میخواهد، او زندگی مرفه میخواهد؛ این زندگی مرفه را یک نفر دزد به او بدهد یا یک نفر نبی به او بدهد، هیچ فرقی پیش او نیست؛ برای اینکه به آن دهندهاش کاری ندارد. انسانِ متعهد است که اگر چنانچه پارکها را یک آدم منحرف به او بدهد قبول نمیکند؛ و اگر یک چیز مختصر را یک آدم صحیح به او بدهد برایش ارزش قائل است. این انسان است که اینطور است. آنکه میتواند منفعت یک مملکت و یک کشوری را حفظ کند آنی است که فرق میگذارد مابین زندگیای که از کارتر به او برسد، یا زندگیای که از یک فرد مسْلم به او برسد. بین این دو تا فرق میگذارد. این نمیرود دنبال اینکه از شاه باشد، خوبتر باشد، بهتر باشد، ولو از یک آدم جنایتکار باشد! او دنبال این است که از کجا پیدا شد، نه چی هست. آنکه مادی است دنبال این است که اینکه دست من آمد چی هست؛ کار به این ندارد که از کجاست. آن کس که متعهد است دنبال این است که از کجا آمد. آیا از طریق حلال آمد؟ آیا از مال مردم دارند به این میدهند؟ مال دزدی است اینکه دارد به او میدهد؟ مال حلال است که دارد به او میدهد؟ این دو طایفه با هم فرق میکنند.»
امام خمینی آمریکا را صراحتا شیطان خواندند و گفتند:
«در نظرم است که در یک روایتى است که رسول خدا که مبعوث شد، آن شیطان بزرگ فریاد کرد و شیطانها را دور خودش جمع کرد و اینکه مشکل شد کار بر ما. در این انقلاب، شیطان بزرگ که امریکاست، شیاطین را با فریاد دور خودش دارد جمع مى کند. و چه بچه شیطان هایى که در ایران هستند و چه شیطانهایى که در خارج هستند، جمع کرده است و هیاهو به راه انداخته است.»
برنامه اصلاح طلبان در آینده
در پایان باید عرض کنم که آنها [اصلاح طلبان] در حال برنامه ریزی برای مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری هستند و بر این باورند که مجلس خبرگان آینده یک مجلس رهبرساز است که می تواند رهبری را استیضاح کند اما با وجود مردم ولایتمدار ان شاالله هیچ گزندی متوجه ملت نخواهد شد.
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو