رسانه‌‌ها، این خطوط ناخودآگاه اربابان خط و ربط سیاسی، چنان نقشی را در فضای انتخابات 88 ایفا کردند که ازخلال آن، تلاش آنان برای «میانداری» نیز قابل رصد بود. درحوزه رسانه‌‌های خارجی اما این شبکه خبری بی بی سی فارسی بود که طی ماه‌‌های قبل و بعد از انتخابات چالش‌‌های نرمی‌ را درزمینه مقابله با ارزش‌های ایدئولوژیکی تدارک دید.

انگلیس چگونه بر موج سبز سوار شد؟

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری گرچه عرصه‌ای برای به میان آمدن دیدگاه‌‌ها و خطوط فکری جریان‌‌های عمده سیاسی کشور شد اما به موازات خود، جریان‌‌های هدایتگری را نیز تجربه کرد. بخش عمده و اساسی این هدایت‌‌ها و کنترل‌‌ها بی‌شک، «قدرت پشت گفتمان‌ها» یعنی «رسانه‌ها» بودند. رسانه‌‌ها، این خطوط ناخودآگاه اربابان خط و ربط سیاسی، چنان نقشی را در فضای انتخابات ایفا کردند که ازخلال آن، تلاش آنان برای «میانداری» نیز قابل رصد بود. در حوزه رسانه‌‌های خارجی اما این شبکه خبری بی بی سی فارسی بود که طی ماه‌‌های قبل و بعد از انتخابات چالش‌‌های نرمی‌را درزمینه مقابله با ارزش‌های ایدئولوژیکی تدارک دید. اصولا این شبکه با دو تاکتیک وارد فضای انتخابات ایران شد. نخستین تاکتیک، حواس پرتی جمعی (mass‌ distraction) بود که براساس آن سعی شد پیام‌‌ها از محتوا تهی شده و ارزش‌‌های خبری دیگری دراذهان شکل بگیرد. تاکتیک دیگر هم تزریق زیرپوستی (hypodermic needle) بود که طی آن تلاش شد برخی از پیام‌‌های هدف‌گذاری شده با دزهای مختلف به ببیندگان و مخاطبان القا شود. با توجه به دو مورد ذکر شده و با بررسی‌‌های صورت گرفته می‌توان گفت که ورود این شبکه به فضای انتخابات ایران در سه فاز طراحی و پیگیری شد.

الف – فاز اول، عدم مشارکت «نمایان»

در این فاز با توجه به فضای گنگ بودن احتمال حضور کاندیداها درعرصه رقابت‌‌ها به سنت انتخابات گذشته سعی شد که مشارکت بالای مردم در این انتخابات عملی نشود. فضا سازی متناسب با تحولات صحنه و نیز سوق دادن مردم به بی‌تفاوتی حضور در انتخابات سخت مورد تأکید قرارگرفت تا «نقدینگی اعتماد مردمی‌به نظام» به چالشی جدی دراین زمینه تبدیل شود.

ب- فاز دوم- تلاش برای «تغییر»

پس از آنکه کاندیداهای دیگر نیز به میدان آمدند و فضای رقابت‌‌ها نیز رو به گرمی‌رفت، این شبکه با تغییر رویکرد سعی در مصادره فضای سیاسی کشور در جهت اهداف بنگاه سیاسی خود نمود. برجسته ساختن انتقادات علیه دولت مستقر، به کاربستن رویکردهای «عاطفی»، «ناسیونالیستی»، «ترغیبی»، «القایی» با تکیه بر«فضای وانموده» برای معکوس ساختن حقایق و وقایع ازجمله مواردی بود که در این فاز بشدت دنبال شد. دراین بخش به‌طورکلی شبکه بی بی سی فارسی برای مقابله با دولت نهم و نیز بالانس رسانه‌ای جریان مقابل سه تکنیک را دردستور کار خود قرارداد.

الف-1- تکنیک پارازیت روانشناختی

در این تکنیک سعی گردید مجموعه اقدامات دولت مستقر به چالش کشیده شده و حتی مجموعه اهداف، پیام‌‌ها و اقدامات آن به نوعی دستکاری و تحت الشعاع قرارگیرد. بیان این نکته که «دولت موجود در سیاست هسته‌ای خود موفق نبوده»، «وضعیت اقتصادی مطلوب نیست»،

«خرافه گرایی جان گرفته»،«افتتاح پروژه‌‌ها نمایشی» می‌باشد و... از عمده محورهایی بود که به همان شیوه تزریق زیر پوستی در برنامه‌‌های این شبکه دنبال شد.

الف-2- تکنیک اسطوره سازی

دراین روش سعی شد از برخی کاندیداها به شکل غیرمستقیم شخصیت‌هایی ساخته شود که در مقایسه با سایر نامزدها از ویژگی‌‌های خاصی برخوردار باشند. درحقیقت با خلق شخصیت بی‌همتا برای برخی کاندیداها سعی شد دراین فضا اسطوره‌ای برای نجات خلق شده و حالتی قابل پرستش بگیرد. این اسطوره قرار بود خیلی چیزها را تغییردهد و حتی نسبت به رقیب اصلی قراربود ریل سیاست‌‌های گداپرورانه را تغییردهد. این اقدامات در حالی صورت می‌گرفت که به موازات آن سعی شد این شبکه در طول برنامه‌‌های خود نقش سخنگویی جامعه را برعهده گرفته و انرژی روانی لازم را به جامعه تزریق کنند. همچنین دراین میان با دنبال ساختن فضای رعب تبلیغاتی تلاش شد کاندیدای اسطوره پیشاپیش پیروز انتخابات معرفی شده و عدم قطعیت این موضوع با احتمال تقلب در انتخابات سوئیچ شود. این روند البته با به کاربردن آخرین متدهای رسانه‌ای با زیرکی دنبال شد و این شبکه با اخبارگیری داخلی سعی کرد در قالب سخت خبرو نرم خبر به القای پیام‌‌های خود بپردازد. دراین میان همچنین با توجه به حضور برخی از خبرنگاران اصلاح‌طلب در کادر این شبکه و نیز ارتباط گیری‌‌های داخلی برای دریافت اخبار نشان داد که این شبکه با نیت و قصد قبلی برای تأثیر گذاری برانتخابات ایران تأسیس و فعال شده است. آموزش عمومی ‌برای برخی خبرنگاران ایرانی در قالب اردوهای رسانه‌ای در یکی از کشورهای حاشیه خلیج فارس آن‌هم در شرایطی که وزرات امور خارجه انگلیس با کسری بودجه مواجه شده و برخی از شبکه‌‌های بی بی سی درتعدادی از کشورها نیز تعطیل شد، نشان داد که انگلیس بیش از هرچیزی به تحولات خاورمیانه بویژه ایران سخت چشم دوخته است.

فاز سوم – اغتشاشات و اعتراض به روند انتخابات

زمانی که برای پوشش اخبار انتخابات گروهی 55 نفره از رسانه‌‌های انگلیس به ایران عزیمت کردند، می‌شد حدس زد که این انتخابات برای خیلی‌‌ها سرنوشت ساز است. نتایج انتخابات که مشخص شد این گروه 55 نفره رسانه‌ای به دلیل اینکه نتیجه انتخابات مطلوب آنها نقش سخنگویی جریان اعتراض و سپس اغتشاش را برعهده گرفتند. دراین مقطع بی بی سی فارسی در برنامه‌‌های خود ضمن برگزار ساختن میزگردهای مختلف نظرات کارشناسان را همچون تأکید برآمدن به خیابان‌‌ها برای بیان اعتراضات، کوتاه نیامدن در برابر کودتا و تقلب در انتخابات و... به اذهان القاء و برعدم انقیاد به قانون تصریح می‌کردند.

این شبکه همچنین با درخواست از بینندگان خود می‌خواست که با موبایل‌‌های خود تصاویر درگیری‌‌ها را به این شبکه mail کنند. هدف عمده از این اقدام به باور کارشناسان عملیات روانی، این بود که:

1- با توجه به اینکه تصاویر با دوربین‌‌های غیرحرفه‌ای گرفته می‌شوند، وجود سانسور و فضای امنیتی را برجسته سازند و 2- با توجه به میزان pixel دوربین‌‌های تلفن‌‌های همراه تصاویر را مستندترو حجیم انتشار دهند. در این میان ارتباط ستاد قیطریه کاندیدای اصلاح طلبان با شبکه بی بی سی و پوشش برخی از تولیدات آن در قالب «شایعات»، ‌«اخبار با منابع سیاه و خاکستری» انتشاراطلاعیه‌‌ها و emailها ‌مورد قابل کتمانی نمی‌باشد مضاف براینکه ستاد مزبور ارتباط کاملاً «آن‌لاین» با شبکه خبری بی‌بی‌سی داشته و عمده اطلاعات را برای پوشش خارجی و ایجاد هیجانات به این شبکه مخابره می‌کرد. کشف ‌دوربین‌های فوق‌حرفه‌ای، سی‌دی‌های تبلیغاتی و تخریبی و نیز دستگاه ارسال کننده ماهواره‌ای نیز قرینه‌هایی دیگر برای این ارتباط می‌باشند. اما به لحاظ تکنیکی نیز این شبکه از تکنیک«تراکم شناختی» بهره برد. این روش به این واقعیت اشاره دارد که بی‌بی‌سی فارسی اخبار، اطلاعات خود را برای انتقال درزمانی محدود،به شکلی فشرده ارائه داد. وقت اندک برای فکر کردن به موضوعات شیوه‌ای بود که از سوی این شبکه دنبال شد تا ضمن منفعل ساختن مخاطب، به دزهای بالای اطلاعات دارای معنای مطلق، قطعه قطعه، بسته بندی شده، و از قبل هضم شده عادت کند. در مجموع می‌توان گفت که این شبکه در راستای بی‌ثبات‌سازی داخلی که یکی از روش‌‌های جنگ نرم است تلاش‌‌های بسیاری را سامان داد. قتل یک شهروند مظلوم ایرانی برای تهیه مستند یکی از روش‌‌های غیر انسانی آنان بود. تهیه فیلم از این قتل دلخراش آن‌هم با کیفیتی بالا و بدون شلوغی‌‌های رایج در صحنه اعتراضات، موضوعی است که شک‌‌های جدی ای را دراین زمینه برمی‌انگیزد. قتل در فرعی‌‌های خیابان امیرآباد به‌دور ازراهپیمایی اصلی مسائلی هستند که هنوز جواب‌‌های صریحی را طلب می‌کند. گرچه دراین میان برخی نهادهای مسؤول به سرنخ‌هایی دراین زمینه دست یافته‌اند اما برخی اخبار دیگر مبنی بربرنامه‌ریزی این شبکه برای پوشش خبری – تصویری ترور احتمالی یکی از نزدیکان میرحسین موسوی در روزهای پیش از انتخابات ازسناریویی پرده برمی‌دارد که نقش بی بی سی فارسی درآن قابل کتمان نیست.