سعد حریری، نخست‌وزیر سابق لبنان برای اولین بار پس از سقوط دولتش در دوازدهم ژانویه 2011 به عربستان سعودی سفر كرد و با برخی از مقامات بلندپایه این كشور همچون سلطان بن عبدالعزیز آل‌سعود، ولیعهد عربستان كه گفته می‌شود بزرگ‌‌‌‌ترین مهره حامی 14 مارس در برابر حزب‌الله و هشت مارس است، ملاقات كرد.

پس از اینكه حزب‌الله و گروه هشت مارس به دلایل سیاسی كه عموماً به ترور رفیق حریری، نخست‌وزیر اسبق لبنان گره خورده است، وزرای خود را از كابینه سعد حریری بیرون كشید، این جوان سیاسی دست خود را در پوست گردو دید و سعی كرد به همت غرب و همچنین عربستان به سناریوهایی بیندیشد كه اجازه ندهد حزب‌الله و هر تیم دیگری در لبنان كابینه تشكیل دهد. وی از ابتدا اعلام كرد كه در هیچ ائتلاف مخالفی برای تشكیل دولت لبنان شركت نخواهد كرد تا دولت لبنان مثل سابق در كما بماند. حریری در سخنرانی روز 28 ژانویه یعنی 15 روز پس از فروپاشی دولتش به حزب‌الله حمله كرد و گفت كه این گروه مسلح به بزرگ‌‌‌‌ترین مشكل سیاسی و فرهنگی لبنان تبدیل شده است كه برای عبور از آن باید راه حلی ملی پیدا كرد.

با این وجود نجیب میقاتی، سیاستمدار و بازرگان لبنانی به عنوان نامزد گروه هشت مارس و یكی از بی‌طرف‌‌‌‌‌ترین نخست‌‌وزیرهای تاریخ این كشور مأمور تشكیل كابینه شده است. بدین ترتیب حزب‌الله كه بر اساس تبلیغات امریكا و غرب تا چند سال پیش فقط به عنوان گروه مبارز و سلاح به دست شناخته می‌شد، پس از جنگ 33 روزه خود را به عنوان تأثیرگذار‌‌‌ترین حزب سیاسی لبنان به جهان معرفی كرد. به گونه‌ای كه تشكیل دولت در این كشور به دلیل پایگاه اجتماعی كه دارد، بستگی به رأی نهایی آن دارد. عربستان و اسرائیل در منطقه و امریكا، انگلیس و فرانسه در نظام بین‌الملل بیش‌‌‌ترین مخالفت را با این تحركات حزب‌الله نشان می‌دهند. چون همه فكر می‌كردند پس از جنگ اسرائیل با حزب‌الله، این گروه سیاسی شیعه كه متمایل به جمهوری اسلامی ایران است، از صحنه نظامی و سیاسی كشور حذف خواهد شد، اما روند تحولات به گونه‌ای دیگر پیش رفت.

سعد حریری در چنین شرایطی كه خاورمیانه با تحولات و تغییرات بی‌نظیری روبه‌رو است، به عربستان‌سعودی سفر كرده تا درباره آینده سیاسی لبنان و منطقه با بزرگ‌‌‌‌ترین متحد منطقه‌ای خود مشورت كند. نخست‌وزیر سابق لبنان بسیار علاقه‌مند است كه در شرایط انقلابی ایجاد شده در منطقه خاورمیانه عربی، به نفع خود و علیه حزب‌الله دست به اعتراضات خیابانی بزند زیرا در این اندیشه است كه لبنان نیز مانند دیگر كشورهای عربی آماده انفجار است. بنابراین سعی می‌كند این تمایلات ذهنی را با ولیعهد عربستان در میان بگذارد.

این در حالی است كه جرقه‌هایی هر چند كوچك از قیام‌های خاورمیانه عربی دامن سعودی‌ها را هم گرفته است و مخالفان دیكتاتوری سعودی‌ها روزهای خشم را برای شروع مبارزات مشخص كرده‌اند. با توجه به اینكه اكثر مخالفان عربستان را شیعیان تشكیل می‌دهند، مقامات این كشور همواره از این موضوع هراس دارند كه قیام‌های دینی و مذهبی بحرین با بیش از 75 درصد و یمن با حدود 50 درصد جمعیت شیعه، به خاك این كشور سرریز شود. شیعیان عربستان كه 20 درصد از جمعیت 25 میلیونی آن را تشكیل می‌دهند اگر چه به لحاظ منابع غنی نفتی در استراتژیك‌‌‌‌ترین مناطق و نواحی كشور سكونت دارند اما در شرایط اقتصادی بسیار نامناسبی به سر می‌برند.

حال اگر شیعیان لبنان نیز به معترضان بحرین، یمن، عربستان و دیگر كشورهای منطقه افزوده شوند كار طایفه سعودی بسیار سخت خواهد شد. از این رو اعضای این قبیله نمی‌توانند موافق اندیشه‌های آشوبگرانه سعد حریری در لبنان باشند. جدا از این مسئله اگر قرار باشد كه مردم لبنان مثل دیگر شهروندان خاورمیانه عربی به خیابان‌ها بیایند در همراهی با حزب‌الله و علیه 14 مارس حركت خواهند كرد، زیرا به دلیل غرور ملی‌ كه حزب‌الله برای مردم لبنان در برابر اسرائیل به ارمغان آورده جای خود را در قلب ملت باز كرده است. مخالفت و حتی مبارزه با رویكردهای منطقه‌ای اسرائیل حداقل خواسته‌هایی است كه مردم عرب از حاكمان خود انتظار دارند. مسئله‌ای كه تاكنون به استثنای دولت و ملت سوریه دیگر ملت‌های عرب در سایه ‌سازشكاری حاكمان خود به آن دست پیدا نكرده‌اند.