یکی از طرفداران دولت در دیدار با حسن روحانی: پس از هشت سالی که جامعه را تا مرز خفگی پیش برده بود، پس از هشت سالی که نفسهایمان را به شماره انداخته بود، حالا روزهایی فرا رسیده است که میتوان نفس کشید، حالا آن سالهای تلخ میتواند تنها یک خاطرهی بد باشد که روز به روز دورتر و کمرنگتر به نظر میرسد.
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ برخی از طرفداران دولت در دیدار با حسن روحانی در شب گذشته به نمایندگی از سایر شرکت کنندگان دراین مراسم به بیان دیدگاهها و نقطه نظرات خود پرداختند.
در این مراسم بهاره آروین، دانشآموخته دکتری رشته جامعهشناسی که توسط برگزارکنندگان این مراسم دولتی انتخاب شده بود خطاب به حسن روحانی گفت: سلام. روی صحبتم با خودمان است، با آقای رئیسجمهور هم که از خودمان است. پس از هشت سالی که جامعه را تا مرز خفگی پیش برده بود، پس از هشت سالی که نفسهایمان را به شماره انداخته بود، حالا روزهایی فرا رسیده است که میتوان نفس کشید، حالا آن سالهای تلخ میتواند تنها یک خاطرهی بد باشد که روز به روز دورتر و کمرنگتر به نظر میرسد. من اما میخواهم در همین چند دقیقه، این خاطرات تلخ را یادآوری کنم، میخواهم پیشنهاد کنم که فراموش نکنیم، از روی این هشت سال نپریم انگار که استثنایی بر قاعده بوده است و حالا هم تمام شده و رفته است.
وی ادامه داد: میخواهم بیدفاع بودن خودمان در آن هشت سال را به یاد بیاوریم، بیدفاع بودن جامعه در برابر سیاستهای افراطی و تصمیمات یکشبه، میخواهم حواسمان به بهتزدگی این روزهایمان باشد از شنیدن خبرهای مربوط به دولت قبل، خبرهایی انچنان عجیب و باورنکردنی که هرکس نداند فکر میکند نه در همین مملکت و جلوی چشمانمان، بلکه در داستانهای تخیلی ترسناک در جوامع چنین و چنان اتفاق افتاده است.
این دکترای جامعهشناسی افزود: حالا البته آن روزها تمام شده، آن سالها گذشته است، اما ما و جامعهمان تا چه حد در برابر تکرار چنین سالهایی مصون شدهایم، تا چه حد توانمند شدهایم، اگر بار دیگر قرار باشد سازمان برنامهریزی مملکت یکشبه منحل شود، دانشگاهی یکشبه ادغام شود، صدها تن از اساتید به انحاء مختلف از کار برکنار شوند، انبوه دانشجویان با ستارههای مرئی و نامرئی از تحصیل بازبمانند، میلیاردها دلار بدون هیچ نوع حساب و کتابی حیف و میل شود، اگر قرار باشد هزاران نفر از دوستان و خویشاوندان مسئولین دولت وقت بدون رعایت هرگونه قانون و ضابطهای به استخدام دولت در آیند، اگر قرار به تکرار آن سالهای تلخ باشد، جامعه تا چه حد توانمند شده است؟ تا چه حد میتواند از خودش دفاع کند در برابر قدرت افسارگسیختهای که هیچ حدی برای خواست و ارادهاش نمیشناسد؟
وی افزود: ما امروز میتوانیم نفس بکشیم، میتوانیم امیدوار باشیم، به تدبیر دولتمردانمان اعتماد کنیم، اما اگر بار دیگر اینگونه نباشد چه؟ اگر بار دیگر دولت جایش را به دولت قبل بدهد چه؟ ما از این فرصت نفس کشیدن، از این روزهای اعتماد و امید چه استفادهای کردهایم؟ باز همه دست به دامن دولت شدهایم برای شغل، برای سر و سامان دادن به اوضاع دانشگاه، به وضعیت فرهنگ، به اقتصاد. باز هم دولت یک سر دارد و هزار سودا، انگار که دولت غول چراغ جادو باشد و پایهی برآوردن یک به یک آروزهای ما، امیدهای ما، حرفم این است که غول غول است، امروز حرف ما را میشنود، اما شاید باز روزی برسد که به اشارهی سرانگشتش نه از تاکِ این روزها نشانی بگذارد نه از تاکنشاناش، چنانکه در آن هشت سال کرد و شد.
آروین تصریح کرد: غول غول است، میتواند پایش را دوباره بگذارد روی گلوی جامعه و نفسهایش را به شماره بیندازد، حالا که پایش را برداشته، حالا که باز فرصت نفس کشیدن بازگشته، همین روزها وقتش است برای اینکه ما و جامعهمان بلند شویم، روی پای خودمان بایستیم، یکی یکی کارهای غول را از دستش بگیریم و خودمان مسئولشان شویم، خودمان، جامعهمان توانمند شویم آنقدر که بتوانیم اگر روزی روزگاری باز مجبور به تحمل روزهای سخت و سالهای تلخ شدیم، اینبار بتوانیم از خودمان دفاع کنیم، اینبار دیگر غول آنقدرها هم غول نباشد، که دیگر نتواند هر لحظه هرکار دلش خواست بکند.
این استاد دانشگاه خطاب به رییس جمهور اظهار کرد :میدانید آقای رئیسجمهور، ظاهرش نشان نمیدهد، ظاهرش خیلی هم معقول و موجه است، چه اشکالی دارد دولت خودش را مسئول ریز و درشت مسائل موجود بداند و با تمام توان در جهت حل این مسائل گام بردارد، ظاهرش نشان نمیدهد که چنین رویکردی، چنین همه کاره بودنی تا چه حد میتواند جامعه را به سمت دست به سینه نشستن و تنها چشم به دست دولت داشتن براند. تا چه حد میتواند جامعه را کمتوان کند و بیدفاع، کمتوان و بیدفاع برای مقابله با روزهایی که دیگر دولت، دولت تدبیر و امید نیست.
آروین افزود: باز میخواهم یادآوری کنم، میخواهم خودمان را به خودمان یادآوری کنم، به آقای رئیسجمهور هم که از خودمان است، میخواهم روزهایی را به یاد بیاوریم که در اوج نومیدی و یاس بودیم و درست در همان روزها، به تدریج اما مطمئن به این نتیجه رسیده بودیم که به دولت، به بهبود اوضاع از طریق دولت امیدی نیست، کار خودمان است، خودمان باید دست به زانوهایمان بگیریم و بلند شویم، بعد ناگهان اوضاع عوض شد، دولت عوض شد، حالا دیگر میشد به بهبود اوضاع به مدد هزاران دستِ پرقدرت دولت امیدوار بود، چشممان باز همهاش به دولت است به جای اینکه به خودمان باشد، به دستهای کمتجربه و کمتوانِ جوانانهمان، دولت هم مثل ما، چشماش به نیروهای پرتجربه و متخصصی است که بتوانند در کمترین زمان بخشهایی از ویرانیهای سالهای گذشته را سامان دهند، همهی حرفم این بود که این اصلاحات، این ساختنها نه فقط خوب بلکه ضروری است، اما ناپایدار است اگر تکیهاش به قدرت دولت باشد نه توانمندی جامعه؛ جامعه روی پای جوانانِ تازه نفساش میایستد، جوانانی که باید بهشان اعتماد کرد تا بیاموزند، تجربه کنند، مسئولیت بر عهده گیرند و توانمند شوند.
وی در پایان گفت: همین دیگر، خواستم بگویم از روی آن هشت سال نپریم، فراموشاش نکنیم چون پر است از خاطرههای بد، آن هشت سال با همهی تلخیاش، جزئی از جوانی ماست، جزئی از تاریخ ماست، فراموش کردن تاریخ تنها به تکرارش میانجامد، روی صحبتم با خودمان است، با آقای رئیسجمهور هم که از خودمان است.
منبع : ایسنا
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو