پيشكسوتان انقلاب و آنان كه از دهة 30 در صحنه بوده‌اند مرا مي‌شناسند و نويسنده‌اي منتقد مي‌دانند كه نه مدّاح‌السّلاطين و نه حتّي توجيه‌گر هيچ دولت پس از انقلاب نبوده‌ام و صدها نوشته من در نشريات مهم كشور در ظرف سي سال پس از انقلاب و شب‌نامه‌هايي كه قبل و گاه حتي پس از انقلاب، نوشته‌ام اين حقيقت را گواهي مي‌دهد.

وجه انتقادي مقالات من باعث شده كه هيچ روزنامه‌اي متعلق به هيچ جناحي، بسياري نوشته‌هاي مرا منتشر نكنند. ليكن بايد دانست منتقد بر چند گونه است:

گروهي، منتقد ابزاري‌اند. آنان كه خود پايداري ندارند و به اعتبار كسانشان به مقامي مي‌رسند و تحت تأثير ديگران، دولتي را نقد مي‌كنند و تا آنجا پيش مي‌روند كه براي اثبات نظر باطل‌شان استناد به گفته‌هاي دشمنان هم مي‌كنند.

گروه ديگر آنان كه به عقده حقارت، مبتلا هستند و هميشه خود مي‌سوزند و ديگران را مي‌سوزانند و تخريب‌گران ماهري‌اند.

اما اينك عمدة مخالفان دولت، به وضعيتي رسيده‌اند كه گويي هر نفسي كه احمدي‌نژاد مي‌كشد و هر تصميمي كه مي‌گيرد از نظر آنان بايد درهم كوبيده شود. چپ و راستي كه احمدي‌نژاد به ساز هيچ‌يك نرقصيد و دل به دريا زد و بي‌واسطه با مستضعفان، سخن گفت و به خدمت‌شان كمر بست و نان بسياري را آجر ساخت، اينك براي فلج ساختن دولت در كنار يكديگر قرار گرفته‌اند. چرا؟

انصاف را، آيا اين اشكال است كه چرا رئيس‌جمهور، كابينه خود را از كساني برگزيند كه به آنان اعتماد دارد؟ آيا اين شهامت نيست كه چون فرد منتخب خود را مناسب نديد بدون جمود و تعصّب، او را گرچه دوست نزديكش باشد كنار گذارده و ديگري را برگزيند؟ آيا شما مي‌دانيد اميرمؤمنان(ع) پس از آنكه نامه صدارت شخصي را به دستش ‌داد، گاه هنوز به سكّان مأموريت نرسيده، او را عزل ‌كرد؟! آيا مي‌دانستيد بزرگان اسلام با نصب اسامه‌‌بن‌زيد به سركردگي قوا به خاطر جوان بودن و به اتّهام بي‌تجربگي، بر پيامبر(ص) منتقد بودند؟ مگر امام خميني اصرار بر انتخاب و انتصاب جوانان نداشت و مگر اكثر وزيران در زمان امام، مردماني گمنام و زير 40 سال نبودند؟! به راستي چرا مجلس پنجم يعني راستي‌هاي شكست خورده كه در اختيار همفكران بعضي از شما بود چنان در برابر دولت بنيان‌سوز و سكولار خاتمي، تسليم محض بودند و در همه چيز با او و وزيرانش، مماشات مي‌كردند ولي اينك دولت 25 ميليوني احمدي‌نژاد را، به هر بهانه و در هر فرصت، تحت فشار قرار مي‌دهيد و بهانه‌هاي بني‌اسرایيلي مي‌گيريد؟! آيا رأي بي‌سابقة ملّت و حمايت مكرّر رهبري، هيچ‌يك حجّت را بر شما تمام نكرده است كه در كنار فراكسيون فرصت‌طلب دوّم خردادي‌هاي شكست خورده در مجلس قرار مي‌گيريد؟

چرا وزراي خاتمي، در نزد شمايان، آن همه محترم بودند كه جرأت كوچكترين انتقادي نمي‌كرديد و چرا در دولت‌هاي جناح راست‌ در دورة ماقبل خاتمي، هر رفتار نادرستي كه انجام مي‌دادند به‌به مي‌گفتيد و امروزه اين همه منتقد و ريزبين شده‌ايد؟! چرا در ظرف 30 سال، سخني درباره توزيع عادلانه سوبسيد بيت‌المال نگفتيد و همواره زكات اسلامي را به صورت زكات فرهنگي و سوبسيد به نازپروردگان تقديم كرديد؟! سخن با شمايان بسيار است. اهل آخرت، از خدا بترسند و اهل دنيا آگاه باشند كه موكّلين، وكيلان را زير ذرّه‌بين نگاه مستضعف‌پرور خود دارند و همة‌ جناح‌ها در انتخابات مجلس نُهم و. . . به آرای 25 ميليوني ملت، كه شايد ديگر براي هيچ كس تكرار نگردد، محتاج خواهند بود. دوستان، به ملّت و انتخاب ملّت، احترام بگذاريد. انتقاد كنيد اما كينه‌ورزي و اهانت نكنيد و تعصّب نورزيد و تسويه حساب شخصي نكنيد. اين دولت انقلابي، پرطرفدارترين و مردمي‌ترين دولت در تاريخ جمهوري اسلامي است و در برابر دشمنان جهاني و اين همه كينه‌توزان داخلي، سزاوار همدلي و همياري است نه سنگ‌اندازي و تضعيف.

بگذاريد دولت سرپا بايستد و نهضت اصلاحات بزرگ را در اين كشور، آغاز كند.