رادیو زمانه در مطلبی همراه با طنز و کنایه در این خصوص نوشت: «اصولاً خاتمي هميشه در حال فال قهوه و استخاره با تسبيح و اخيراً گرفتن فال ورق كامپيوتري است و هر روز بر اساس نتايج فال هاي اول صبح نظر جديد مي دهد. ستاد انتخاباتي "ممد! جون مادرت نامزد شو" اعلام كرد خاتمي با مردم شرط گذاشته كه انتظار زيادي از او نداشته باشند.»

تردیدهایی که اقبال مردمی را نسبت به رئیس جمهور سابق ناچیز توصیف می کنند، بانی دست به عصا حرکت کردن و بهانه قطار کردن و شرط و شروط گذاشتن کسی شد که پیشتر حامیان امروزش از او عبور کرده بودند. شرط و شروط هایی که البته چندان مورد استقبال یاران او قرار نگرفت و دامنه انتقاداتی را از معاون پارلماني دولت اصلاحات تا شمس الواعظین ها و رادیو زمانه ها و... فراهم آورد.

 

رادیو زمانه در مطلبی همراه با طنز و کنایه در این خصوص نوشت: «اصولاً خاتمي هميشه در حال فال قهوه و استخاره با تسبيح و اخيراً گرفتن فال ورق كامپيوتري است و هر روز بر اساس نتايج فال هاي اول صبح نظر جديد مي دهد. ستاد انتخاباتي "ممد! جون مادرت نامزد شو" اعلام كرد خاتمي با مردم شرط گذاشته كه انتظار زيادي از او نداشته باشند.»

 

ماشاءالله شمس الواعظين روزنامه نگار و سردبير روزنامه هاي توقيف شده جامعه، توس، نشاط و عصر آزادگان نیز طی مصاحبه ای، پيش شرط گذاشتن از سوی خاتمی را نشانه ننربازي او دانست. او ضمن طرح این پرسش از خاتمی که "اگر اختيارات رئيس جمهور كم است، پس چرا دوباره مي خواهيد كانديدا شويد؟" در خصوص شرط های خاتمی گفت:«از شخصيتي مثل آقاي خاتمي كه 8 سال رياست جمهوري اين كشور را بر عهده داشته، بعيد است كه اين حرف ها را بزند. اگر ايشان مي خواهد از اين تيپ حرف ها بزند، به نظر من وارد عرصه انتخابات نشود، بهتر است.»

 

چندی پیش خاتمی در خصوص کاندیداتوری در انتخابات گفته بود: «پيش شرط اول اين است كه بتوانم با ملت بر سر خواسته هايشان تفاهم كنم.» و ادامه داده بود: «اگر بر سر اين موضوع بتوانم با جامعه به تفاهمي روشن دست يابم و اين خواسته ها در ميان اقشار مختلف جامعه جنبه خودآگاهي يابد، به پيش شرط نخست خود دست يافته ام.»

 

در واقع اولین نگراني خاتمی برای حضور در انتخابات، نداشتن تفاهم با مردم و نبود تصویری روشن از اهداف و آتیه حضور او است. البته خاتمی توضیح نداده است که در این عدم تفاهم، آيا او و دوستانش در نشناختن مطالبات مردم مقصرند و باید در برداشت های خود تجدید نظر کنند یا این مردم هستند که باید مطالباتشان را تغییر دهند.

 

پیش از این، ابراهیم اصغر زاده نیز در اظهاراتی مشابه گفته بود: «اصلاح طلبان باید میان خود با مردم آشتی ایجاد کنند.» حسین انصاری راد هم اعلام کرده بود:« اصلاح طلبان نباید راه خود را از مردم جدا می کردند. نباید اجازه می دادند تا بین مطالبات مردم و شعارهای اصلاح طلبی فاصله ایجاد شود.» محمود یگانلی نیز اذعان داشته بود: «دوم خردادی ها از مردم عقب افتادند. نقد منتقدان به گروههای اصلاح طلب مبنی بر ضعف ارتباط آنها با بطن جامعه انتقاد واردی است.»

 

خاتمي در مورد پيش شرط دوم خود نيز این گونه توضيح داد: «با ساز و كارهاي موجود تا چه حد امكان عملي كردن برنامه ها براي رئيس جمهوري فراهم است؟ اگر واقعاً امكان اجراي برنامه ها وجود نداشته باشد و موانعي بر سر راه قرار گيرند، ارائه بهترين و كامل ترين برنامه به مردم نيز به منزله اغوا و فريب مردم است.» او همچنین با توجه به عدم تصویب نهایی لوایح دوگانه اختیارات ریاست جمهوری اضافه کرد: «قطعاً اگر شرايط بر همان منوال باشد، بسياري از برنامه ها، فرصت و مجال اجرايي شدن نخواهند يافت.»

 

بهانه قرار دادن موانع ساختاری در حالی صورت می گیرد که پیش از این، سعید حجاریان که به عنوان تئوریسین اصلاحات شناخته می شود، بر این واقعیت صحه گذاشته بود که: «مشکل ما مجلس و شورای نگهبان نیست و با همین ها هم می توان کار کرد. مشکل اصلاح طلبان پایگاه اجتماعی آنهاست.»

 

و این همه در حالی است که پیش از این خاتمی در حاشیه یک همایش تلویحاً از عدم تمایل خود نسبت به کاندیداتوری سخن گفته بود و اضافه کرده بود: «گفته اند نگو، من مي‌خواهم بگويم نمي آيم، دوستان مي گويند فعلا اعلام نكن والا تا الان گفته بودم.»

 

طبیعتاً این پرسش مطرح می شود که علت این همه بهانه گیری چیست و سخن گفتن از اشکالات ساختاری به چه معناست؟ آیا خاتمی با درک همین اشکالات نبود که برای دومین بار در انتخابات هشتم رياست جمهوري کاندیداتوری خود را اعلام کرد؟ آیا موانعی که او از آنها نام می برد، آن روز مهم نبودند؟

 

مسعود پزشكيان وزيربهداشت دولت اصلاحات در خصوص علت طرح این مسئله از سوی خاتمی می گوید: «شرط خاتمي مبني بر تفاهم با مردم بر سر خواسته ها و تعريف از اصلاحات براي آن است كه در دوران رياست جمهوري وي، برخي از دوستان نزديكش پروژه عبور از خاتمي را مطرح كردند.»

 

در واقع برخی معتقدند طرح این مسائل، یادآوری واقعیت های جامعه و ساختارهای قانونی موجود به کسانی است که اگر چه اکنون "یا خاتمی یا هیچ کس" را شعار خود می دانند اما تجربه ثابت کرده است که با رسیدن به قدرت، درصدد عبور از ساختارها و دامن زدن به تندروی ها برخواهند آمد و حتی اگر خاتمی را هم مانعی بر سر راه خود ببینند، از او هم عبور خواهند کرد.

 

در همین زمينه بهزاد نبوی از واقعیت ها سخن به میان آورد و اینکه اصلاحات در حال حاضر در مرحله‌ای نیست که به دنبال ایده‌آل‌ها برود. او ادامه داد: «اگر می‌خواستیم به پرسش مطرح‌شده، ایده‌آلیستی پاسخ دهیم، باید اهدافی را پیگیری می‌کردیم که در دوره‌ی آقای خاتمی تحقق پیدا نکرد، اما امروز نجات کشور از وضعیت بحرانی موجود مطرح است و اساساً ضرورتی ندارد دنبال ایده‌آل‌هایمان باشیم و یا ببینیم با شرکت در انتخابات چقدر می‌توانیم آن ایده‌آل‌ها را تحقق ببخشیم.»

 

مرتضي مبلغ معاون سياسي وزارت كشور در دولت اصلاحات نیز طی اظهاراتی مشابه گفت: «مردم توقع چنداني از خاتمي ندارند. همين كه وي در انتخابات حضور پيدا كند و جلوي كارهايي را كه به ضرر كشور است بگيرد، كار بزرگي انجام داده است.»

 

این اظهارنظرها را می توان به منزله پذیرفتن ظاهری اقتضائات و واقعیات از جانب تندروهای دیروز قلمداد کرد. اما آیا می توان تضمین کرد که در صورت رسیدن به قدرت، به قول کروبی همان تندروی ها شروع نشود و حامیان امروز دوباره از فرشته نجاتشان عبور نکنند؟

 

احتمال دوم که با توجه به اعلام عدم کاندیداتوری خاتمی جدی تر به نظر می رسد، همان بهانه آوردن برای نیامدن است. بابک داد، نويسنده کتاب معروف 100 روز با خاتمي در این خصوص می نویسد: «به عقيده من آقاي خاتمي اين دو شرط را "براي نامزد نشدن" مطرح کرده اند نه براي "نامزد شدن". او همچنین بر این باور است که: «شروط آقاي خاتمي، شروطي کلي و سهل و ممتنع اند که امکان اجراي آنها با منطق خاتمي وجود ندارد.»

 

منتجبي نیز نظری مشابه دارد. او می گوید:«شرط دوم امكان عملي شدن ندارد. براي شرط گذاشتن و مبارزه بايد 3 سال پيش شروع مي كرديم.»

 

اما در کنار همه این احتمالات و اظهارنظرها، یک چیز مسلم است و آن اینکه حامیان خاتمی بايد واقعیت های حضور او را بپذیرند. از یک سو قابلیت ها و توانایی های او را در نظر بگیرند و متناسب با آن از خاتمی توقع داشته باشند. واقعیتی که بهزاد نبوی نیز بر آن صحه می گذارد: «در ذهن خود انتظار نداشته باشید كه اگر خاتمی بیاید، كولاك ‌شود، چراكه خاتمی همان خاتمی قبلی است، با همان روش‌ها و مشی قبلی.» و از سوی دیگر، ریسک شکست انتخاباتی را نیز بپذیرند. در فضایی که حتی رسانه های برون مرزی از ریاست جمهوری مجدد احمدی نژاد سخن به میان می آوردند، باید تبعات عدم انتخاب خاتمی یا رد صلاحیت احتمالی او را نیز در نظر گرفت.