در حاليکه اغتشاشات با دستگیری عناصر اصلی و میدانی آن رو به سردی گرائیده، فاز دوم تحرکات زاویه نشینان آغاز شده است. از قرار معلوم تصمیم برای کلید زدن این فاز ازآنجا شروع شده که دربررسیهای این زاویه نشینان موضوع ادامه اعتراضات و تجمعات خیابانی مورد بررسی قرارگرفته است.
عده ای بر تداوم وضعیت فعلی تا حصول نتیجه مطلوب تأكيد کرده و عدهاي دیگرهم ناکارآمدی روش مزبور را گوشزد کرده و خواستارتغییر روش اعتراض شده اند. ظاهراً برآیند این بررسیها منجر به تصمیم جدیدی شده است. این تصمیم جدید که با تأكيد برپایان فاز اغتشاشات همراه بوده دربردارنده موارد ذیل بوده است:
1- با توجه به آسیبهای وارده روحی – جسمیبه مردم، موج اعتراضات خیابانی به فاصلهگیری بیشتر با افکار عمومیمنجرخواهد شد.
2- ایستادگی نظام در برابراین شیوه، نخبگان و گروههای مرجع را نسبت به ادامه این وضعیت دلسرد ساخته و دامنه نفوذ آنان در تودهها را کاهش داده است.
3- حمایت رسانههای خارجی و فقدان ارائه قرینههای تقلب و کشته شدن شهروندان، حامیان را بیرمق ساخته و محاسبات هزینه – فایده آنان را به عدم حضور در خیابانها ترغیب ساخته است.
در مجموع باتوجه به موارد گفته شده، این جریان با بررسیهای انجام شده، پایان فاز اول یعنی اغتشاشات را اعلام و فازدوم را برپایه نافرمانی مدنی کلید زده است. این فاز اما دو هدف اصلی را نشانه رفته است؛ هدف اول سلب مشروعیت از دولت مستقر میباشد. دراین روش که حتی در دوران تبليغات انتخاباتی نیزدنبال گردید، شانیت قانونی رئیس جمهور و دولت نهم با طرح اتهاماتی همچون دروغگو بودن،خرافهگرا و... به چالش کشیده شد. البته این روش قرار است با ادامه محورهای ذیل طی روزهای آتی دنبال شود:
- سخنرانیهای عمومییا همان نهضت سخنرانی برای به چالش کشاندن سلامت انتخابات
- نهضت بیانیه نویسی و انتشارآن در رسانههای غیررسمی
- تهیه تومارهای امضا شده گروهی و همگانی
- اعمال فشار برافراد و نهادها شامل: بازخواست از شخصیتها و مسؤولان، تمسخر و اهانت به شخصیتها، تجمعات و تظاهرات در محلهای خاکسپاری افراد و شخصیتها و...
- چله گیریهای سیاسی
- انتشار متون ویژه و انجام سخنرانی و دادن بیانیه مبتنی بر تشویق مقاومت! و...
این اقدامات درشرایطی صورت میپذیرد که در این فاز قراراست برخلاف فاز اغتشاشات، موضع گیریها صریحتر و بیپرواتر شود. دراین زمینه اعتراض شدید یکی از کاندیداها و تأكيد وی مبنی بر مشروع ندانستن دولت را میتوان قرینه آن دانست. اما بخش دیگر این فاز تلاش برای ناکارآمد نشان دادن دولت است. دراین بخش تلاش میشود که از فضاها و روزنه ای اجتماعی برای بیان اعتراضات استفاده شده و دولت را به تنشهای روحی در زمینه «قفل شدگی» امور دچارنمایند. تأكيد براستفاده از فضای اعتکاف و تبدیل ساختن آن به فضای اعتصاب و گره زدن این فضا به سالگرد 18تیر از برنامه ای هدفمند دراین زمینه پرده بر میدارد. اصولا دراین بخش روشهای اعتراضی و نافرمانی مدنی عبارتنداز:
الف- خودداری و انکار:
1 - دست کشیدن و خودداری از کار(تلاش برای اعتصابات صنفی و تحریک لایههای اجتماعی) 2 - سکوت در برابر مشارکتهای اجتماعی 3 - انکار و نفی شخصیتها و مسؤولان 4 - طرد و تکفیر شخصیت ها
ب- عدم همکاری با روندهای اجتماعی، رسوم و نهادها:
1 - تعلیق فعالیتهای اجتماعی 2 - اعتصابات دانشجویی 3 - نافرمانی اجتماعی
ج – کناره گیری از نظام اجتماعی:
1 - درخانه ماندن 2 - تحصن 3 - مهاجرت اعتراضی
بی تردید این اقدامات بیانگرآن است كه برخلاف فاز اول - که اغتشاشات بهصورت پراکنده دنبال میشد -این بار در این فاز قرار است اغتشاش بهصورت جزیره ای دنبال شده و توان دولت صرف پاسخگویی و مدیریت شرایط شود تا تدبیر امور استراتژیک کشور.
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو