در مسئله هسته ای در دولت هشتم(دولت اصلاحات) یک مسیر تعاملی با طرف مقابل طی شد و این تعامل چون مبتنی بر ابتکار و متکی بر اقتدار نبود به یک وادادگی منجر شد که نهایتا در آن دوران شش قطعنامه از شورای حکام آژانس گرفتیم.

اصلاح طلبان در انتخابات 88 با تمام قوا وارد عرصه شدند؛ تحلیل آنها از شرایط این بود که تمام آرای خاموش متعلق به این جریان است و اگر همه جانبه وارد صحنه شوند می توانند پیروز انتخابات شوند اما تحلیل آنها اشتباه از آب درآمد و آرای خاموش به جریان اصولگرایی تمایل نشان داد. اما بعد از انتخابات سال 88 و اصطکاک سخت اصلاح طلبان با نظام که منجر به ریزش پایگاه اجتماعی این جریان نیز شد برخی از تحلیلگران اصلاح طلب سیاست تحریم انتخابات مجلس نهم شورای اسلامی به عنوان یک شیوه مقابله نرم با نظام، برای امتیازگیری های آینده را پیشنهاد دادند که برخلاف تحلیل مشارکت 30 درصدی آنها، با مشارکت 64 درصدی روبرو شد و خلاء جریان اصلاح طلبی، نه تنها از مشارکت سیاسی مردم نسبت به انتخابات پیشین مجلس کم نکرد، بلکه حدود ده درصد مشارکت سیاسی در این انتخابات رشد کرد.

انفعال جریان اصلاحات در این انتخابات کار را بجایی رساند که «محمد خاتمی» که از جمله حامیان سیاست تحریم بود در یکی از شعبه های کناره شهر مخفیانه رأی دهد.این یک ضربه اساسی برای جریان مدعی هوادار و بدنه اجتماعی و سیاسی است که وضعیت منفعل امروز آنها و عدول از همه شرط گذاری ها برای نظام نیز نتیجه طبیعی همان نحوه مواجهه است.
این جریان امروز به این نتیجه رسیده اند که فارغ از شکست یا پیروزی باید در انتخابات شرکت کنند. عدم چسبندگی های قوی بین این جریان سیاسی و بخش بزرگی از بدنه اجتماعی متعلق به آنها که علی رغم تحریم سیاسی آنها، در انتخابات مجلس نهم شرکت کردند؛ نشان داد که در صورت تحریم انتخابات از سوی جریان اصلاح طلب این پایگاه اجتماعی به جریانات دیگر منتقل می گردد و نتیجه طبیعی تحریم، نزول و ریزش پایگاه اجتماعی آنهاست و آسیبی به حاکمیت وارد نمی کند و در صورت تداوم و تکرار این رویه، اصل موجودیت سیاسی آنها به لحاظ اجتماعی و مردمی زیر سئوال خواهد رفت.


اصلاحات در اوایل سال گذشته صحبت از حضور محمدعلی نجفی کرد و بعد از آن عارف نیز از این جریان به میدان انتخابات آمد اما آنچه مد نظر سران اصلاح طلب بود نه نجفی بود و نه عارف؛ چرا که این جریان به یک گزینه اجماع کننده در اصلاحات نیاز داشت. از اواخر تابستان در جریان اصلاحات «طرح دولت وحدت ملی» دوباره بر سر زبان ها افتاد. هاشمی اولین کسی بود که وحدت ملی را مطرح کرد. هاشمی در دیدار پر حاشیه با جمعی از رزمندگان دفاع مقدس سخن از ایجاد دولت وحدت ملی به میان آورد.
ابتدای امر گزینه «وحدت ملی» ناطق نوری معرفی می شد اما از آنجا که گزینه هاشمی باید اجماع اصلاحطلبان را حاصل می کرد ناطق نمی توانست گزینه خوبی باشد و تحلیل ها به سمت مسئول پرونده هسته ای در دولت اصلاحات رفت. «حسن روحانی» گزینه ای بود که هم می توانست گزینه کارامدی برای وحدت ملی باشد؛ هم مورد اتفاق نظر هاشمی و خاتمی قرار گیرد همچنین تمایلات زیادی برای حضور نشان داده بود. روحانی در مهر ماه 91 با حمله شدید به دولت در جمعی از اصلاح‌طلبان همچون علی یونسی، سیدرضا اکرمی، نوبخت و شافعی در همایش «برند برتر، کیفیت برتر» گفت: «دولت مدیر می خواهد نه نوکر». از طرفی خلاء حضور خاتمی در انتخابات را نیز پر کند تا پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان که ممکن است در انتخابات به جریان دیگری منتقل شود را جمع کند.
حسن روحانی به دلیل وادادگی اش در مقابل غرب گزینه مناسبی نیز در خصوص «گفتمان سازش با غرب» برای اصلاحات است و این امتیاز دیگری بود که اجماع اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات با یک گزینه حاصل شود. اما برای معرفی روحانی به عنوان گزینه اجماع کننده نیاز به اشارات و زمزمه هایی در این جریان بود که این کار از اوایل زمستان گذشته در دستور کار جریان اصلاحات بویژه فعالین حزب کارگزاران قرار گرفت. هاشمی در مصاحبه ای که شخصا انجام داد؛ گفت: «بنا ندارم در انتخابات آینده نامزد شوم» و این سخن او بازتاب های متفاوتی در فضای رسانه ای کشور به همراه داشت.
جدی ترین اظهار نظرها در مورد حضور هاشمی در انتخابات را بعد از وی فرزند کوچکش در مصاحبه با نشریه مثلث انجام داده است. یاسر هاشمی که ظاهرا از پدر خود یک اسطوره شکست ناپذیر ساخته است؛ گفت: «آقای هاشمی انقلاب را فرزند خود می داندو تلاش دارد، کمک کند تا انتخابات در یک شرایط مطلوب برگزار شود» یاسر هاشمی در این گفتگو؛ حسن روحانی را گزینه مناسبی برای جانشینی پدرش در انتخابات معرفی می کند و می گوید:« حسن روحانی گزینه مورد علاقه هاشمی است که می تواند وحدت ملی را با هدایت هاشمی به سرانجام برساند»
کرباسچی؛ دبیر کارگزاران نیز حسن روحانی را بدل هاشمی دانست و معتقد بود که او می تواند اعتدال را رعایت کرده، وی تلاش کرد که همفکرانش نیز در کنار روحانی قرار بگیرند.
همه زمینه سازی ها برای حضور «حسن روحانی» در انتخابات مهیا شد تا در هفته گذشته همایش انتخاباتی حسن روحانی با همان افرادی که در سال 76 به دور خاتمی جمع شده بودند برگزار شود. کارگزاران که هسته اصلی حمایت از خاتمی در سال 75 و 76 برای انتخابات دوم خرداد بودند همگی به دور روحانی حلقه زدند تا خاطرش را از حمایت هاشمی و خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم جمع کنند.
فاطمه و یاسر هاشمی فرزندان آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، علی یونسی وزیر اطلاعات خاتمی،محمدحسن غفوری فرد؛ یار همیشگی هاشمی، اکبر ترکان، مدیران مترو در زمان محسن هاشمی، علاوه بر اینها روحانیون نزدیک به هاشمی همچون علی عسگری؛ مشاور پارلمانی هاشمی و سیدمحمود علوی و تعدادی از طلاب، محمد علی زم رئیس سابق حوزه هنری، ذاکری و اشرفی اصفهانی از چهره‌های نزدیک به کروبی و خاتمی و شهیدی باجناق ناطق نوری که مدتی نیز سرپرستی بازرسی ویژه ریاست جمهوری دولت احمدی‌نژاد را بر عهده داشت، در همایش حضور داشتند و مجری گری برنامه نیز بر عهده غفاری؛ مسئول روابط عمومی شهرداری تهران در زمان غلامحسین کرباسچی بود.
در ستاد روحانی محمدرضا نعمت‌زاده ریاست ستاد انتخاباتی را بر عهده دارد. وی وزیر صنایع و معادن دولت‌های اول و دوم آقای هاشمی رفسنجانی بوده است.
اکبر ترکان قائم مقام و معاون ستاد انتخاباتی روحانی است. وی در دولت اول آقای هاشمی رفسنجانی به عنوان وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و در دولت دوم به عنوان وزیر راه و ترابری مشغول به کار بود. ترکان در بین سال‌های 80 تا 88 نیز معاون وزیر نفت بوده است.
محمدباقر نوبخت نیز سخنگوی ستاد مردمی انتخابات روحانی است. وی دبیرکل حزب «اعتدال و توسعه» و معاون «پژوهش‌های اقتصادی» مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
بابک دربیگی مسئول روابط عمومی ستاد انتخاباتی روحانی است. وی پیش‌تر مدیر مسئول سایت خبری آفتاب بوده است.
محمد سلطانی‌فر نیز ریاست کمیته تبلیغات و رسانه ستاد انتخاباتی حسن روحانی را بر عهده دارد. سلطانی‌فر مدیر گروه مطالعات رسانه‌ای مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت‌نظام و مدیر مسئول روزنامه "صبح اقتصاد" است.
حسن روحانی که با شعار «دولت تدبیر و امید با دکتر روحانی» از سوی احزاب هم راستا با کارگزاران نیز مورد حمایت قرار گرفتند و در این زمینه حزب اعتدال و توسعه با شعار «به استقبال شیخ حماسه‌آفرین آمده‌ایم» به سالن همایش وارد شدند.
روحانی در این مراسم سیاست هاشمی و خاتمی برای نحوه ورود در بازی انتخابات را شفاف توضیح داد و گفت:«به نفع هيچ کس کناره‌گيري نمي‌کنم و به طور قطع آيت‌الله هاشمي رفسنجاني و خاتمي در انتخابات رياست جمهوري حضور پيدا نمي‌کنند.»
اما روحانی که در این انتخابات بزرگترین چالشش عملکرد وی در دوران اصلاحات بر روی مسئله هسته ای و وادادگی اش نسبت به غرب در خصوص پذیرش تعلیق ده ساله ایران است در اولین اظهار نظرهای انتخاباتی اش نیز دوباره به سراغ رابطه با آمریکا رفت و از سه مرحله ای بودن رابطه با آمریکا گفت:« آمریکا یک واقعیت در دنیای امروز است که نمی‌توانیم آن را انکار کنیم. چون یک ابر قدرت است. قدرت اول اقتصادی و علمی و نظامی را در دنیا دارد و در مجامع بین المللی تأثیرگذار است. جمهوری اسلامی ایران هم یک قدرت بزرگ و تأثیر‌گذار در منطقه و جهان است. دلایل اینکه ما به این شرایط با آمریکا رسیده​ایم به خاطر اقداماتی بوده که آمریکا پس از پیروزی انقلاب آغاز کرده و اقداماتش منجر به روابطی پرتنش بین دو کشور شده است و بعد هم به روابط تخاصم آمیز رسیده است.»
وی با به بهانه قرار دادن منافع ملی در خصوص تایید رابطه با آمریکا گفت:«اینکه با آمریکا حرف بزنیم یا نزنیم و رابطه داشته باشیم یا نداشته باشیم، اصل نیست. اصل منافع و امنیت ملی ما است که باید ببینیم اهداف ما چگونه تأمین می​شود.»
وی در این زمینه ادامه داد:«شاید دولت آینده فرصتی بیابد که طی آن بتواند حداقل روابط ایران و آمریکا را که امروز تخاصم آمیز است، را به یک رابطه توام با تنش تبدیل کند. یک زمانی دولت​ها دنبال کاهش تنش بودند، حتی در رابطه با آمریکا. اما امروز سطح روابط دو کشور از تنش بالاتر است و رابطه ما با آمریکا در حد تخاصم است. در قدم اول دولت بعد باید تخاصم در رابطه با آمریکا را به تنش تبدیل کند و در مرحله دوم بکوشد تنش را کاهش دهد و حتی اگر توانست به تنش پایان دهد. پس از طی این سه مرحله، می‌توان به مراحل بعدی رابطه هم فکر کرد.»
علی باقری معاون بین الملل شورای امنیت ملی چندی پیش در این رابطه گفته بود:« تعامل مبتنی بر سه اصل منطق از طریق ابتکار ها و متکی بر اقتدار است؛ یعنی صرفا یک تعامل خنثی نیست. ما یک تجربه ای داریم از تعامل منفعلانه در دوره های قبل که باعث شد طرف مقابل با هر نوع تعاملی حساس کند که جمهوری اسلامی ایران دچار سستی است و نگاه تجاوز طلبانه خودش را تشدید بکند و جلو بیاید»
باقری دوران اصلاحات را که روحانی از آن به دوران موفق یاد می کند؛ به دوران «وادادگی» تعبیر می کند و می گوید:« در مسئله هسته ای در دولت هشتم(دولت اصلاحات) یک مسیر تعاملی با طرف مقابل طی شد و این تعامل چون مبتنی بر ابتکار و متکی بر اقتدار نبود به یک وادادگی منجر شد که نهایتا در آن دوران شش قطعنامه از شورای حکام آژانس گرفتیم و این قطعنامه ها در شرایطی بود که به فاصبه چند روز بعد از گفتگوی سه کشور اروپایی که آن زمان طرف مقابل ما بودند ما قطعنامه می گرفتیم یعنی سه کشور اروپایی می آمدند در تهران قرارداد سعدآباد امضا می شد؛ قطعنامه در شورای حکام علیه ما تصویب می شد یا در پاریس ی توافقنامه با این سه کشور امضا می کردیم و این سه کشور می رفتند در شورای حکام قطعنامه علیه جمهوری اسلامی ایران تصویب می شد»
حسن روحانی البته نقطه آسیب دیگری نیز در انتخابات آینده خواهد داشت و آن وجود افراد تکنوکرات در اطراف وی هستند. مرعشی از اعضای کارگزاران درباره این حزب می گوید:«کارگزاران لیبرال دموکرات است و ما در حزب كارگزاران به افراد و انسان‌ها اصالت مي‌دهيم و مشي ما ليبراليستي است نه سوسياليستي.» حضور احزاب «کارگزاران»، «اعتدال و توسعه» و تیم های فعال هاشمی در کنار روحانی که همه تفکر تکنوکرات دارند می تواند آسیب جدی برای آرای روحانی در انتخابات باشد.