بر کسی پوشیده نیست که خیلی کارهای‌تان، بدون هماهنگی با رهبری معظم انقلاب بود ولی تلاش داريد همه چیز را هماهنگ نشان دهيد. شما کنار آمدن با کدخدای دهکده جهانی را نه برای مردم و حل مشکلات آنها و کشور، بلکه براي فربه‌شدن بيشتر خود و خانواده و حلقه‌هايي که خودتان آنها را يک اليت محدود مي‌دانيد مصروف کرده‌ايد.

کارزار تبلیغات انتخاباتی با پایان ثبت نام نامزدهای ریاست جمهوری شروع شده و آنچه توسط چهره‌های معروف در این میدان رقابت مطرح می‌شود، معیار سنجش مناسبی برای اين است که بدانيم برخی چه خواب‌هایی برای این ملت و نظام و کشور دیده‌اند.
اگرچه آزموده را آزمودن خطاست ولی شاید در کنار تطور و تحولی که در نظام جهانی و یا نظام منطقه‌ای شاهد آن هستیم، این برخی هم تغییر کرده باشند.

نسخه‌ای که توسط یکی از نامزدهای ریاست جمهوری که از چهره‌های شناخته‌شده در دوره‌های حکومتی 16 ساله سازندگی و به اصطلاح اصلاحات است، ناظر به این مؤلفه است که حل مشکلات کشور را در ابعاد سیاسی و اقتصادی، در آشتی با جهان و به‌ویژه کدخدای دهکده جهانی است و جالب است که با اشاره به کارنامه اقدامات خود، این ابراز دوستی و کنار آمدن با اروپا و آمریکا را با هدف دفع شر و جنگ علیه کشورمان توصیف می‌کند.

البته اهل فن و اهل اطلاعات به‌خوبی می‌دانند که داستان جنگ آمریکا علیه ایران در سال 82 را خودشان دامن زدند تا کارهای‌شان را توجیه کنند و بگویند خدا را شکر که خطر از بیخ گوش ما گذشت! البته بر کسی پوشیده نیست که خیلی کارهای این بزرگوار، بدون هماهنگی با رهبری معظم انقلاب بود ولی تلاش دارد همه چیز را هماهنگ نشان دهد.

نکته اینجاست که ایشان همه این کشفیات جدید برای حل مشکلات کشور را با چه هدفی مطرح می‌کند؟ یک راه این است که بررسی کنیم ایشان و زوج انتخاباتی وی و طیف حکومتی اصلاحات در تمامی سال‌های حکومت 16 ساله، مگر همین تنش‌زدایی و اعلام دوستی با دشمنان قسم‌خورده کشور و انقلاب را به اجرا نگذاشتند که حالا باید آن را تکرار کنند و به مردم هم بگویند اگر کدخدای دهکده جهانی را داشته باشیم، مسأله حل است؟ در واقع بله؛ ایشان و بقیه دوستان‌شان اين کار را بارها در لندن و پاریس و ... به اجرا گذاشته‌اند و حتی بدون مجوز قانونی از مجلس یا نظام در مورد CTBT وبسیاری از موضوعات راهبردی در نظام خودسری کرده‌اند ولی حاصل آن، دست خالی این نظریه‌پردازان است.
اصلاً این نامزد ریاست جمهوری و یا دیگر دوستان همفکر وی می‌توانند یک نمونه موفق از این نسخه شفابخش را مطرح کنند؟ حتماً می‌گویند مدل ترکیه! این ترکیه شرایط فعلی را که فاقد ارکان لازم و شبیه بادکنک است در ازاي سیاست و رفتار لائيک به دست آورده است. اگر شما همین را می‌خواهید مطرح کنید، شفاف‌تر بگويید که با اعلام برائت از اسلام، انقلاب، امام خميني(ره)، شهدا، رهبری معظم انقلاب و مردم، و همه ارزش‌های این کشور، می‌خواهید از ترکیه تقلید کنيد!

از این بحث که بگذریم، نکته مهم این است که حاکمان استانبول تا آنجا صداقت دارند که اگر با کدخدای دهکده جهانی هم با بهاي سنگینی می‌بندند، برای چاپیدن و پر کردن کیسه‌های خودشان نیست بلکه در حیطه فردی به موازین و ارزش‌های حداقلی پايبند هستند. آیا شما هم در آن 16 سال همین کار را کردید؟ یا اینک کنار آمدن با کدخدای دهکده جهانی را نه برای مردم و حل مشکلات آنها و کشور، بلکه براي فربه‌شدن بيشتر خود و خانواده و حلقه‌هايي که خودتان آنها را يک اليت محدود مي‌دانيد مصروف کرده‌ايد؟!

 

شما که به مردم و دموکراسی و حقوق شهروندی و نجات کشور اعتقاد دارید با مردم شفاف سخن بگويید به مردم بگویيد ما به بن‌بست رسیده‌ایم و از طلا گشتن پشیمانیم ولی می‌خواهیم «مس‌شدن» را از جیب مردم و کشور و با نام آنها بپردازیم.

به مردم بگويید که با لباس پیامبر(ص) زندگی می‌کنید ولی اعتقادی بدان ندارید و سرخوشي با دشمنان دین و انقلاب و مردم و کشورمان را بر باقی‌ماندن بر ارزش‌های انقلابی و دینی ترجیح می‌دهید و حاضر نیستید کمی هم شرایط "شعب ابی‌طالب" را تماشا کنید، چرا که شما اهل تحمل این شرایط نیستید.

به مردم بگويید که در ازاي 16 سال در قدرت و حکومت و همه بازی‌های سیاسی این 16 سال، چقدر به خودتان خدمت کردید و چقدر به مردم و کشور!؟ راستش را بگويید که مي‌خواهيد با این توهم که مشکل را با کدخدا حل کنید و با جهان آشتی کنید يا اينکه می‌خواهید مشکل خودتان و دوستان در حبس خانگی و اهل فتنه را حل کنید و باز هم به دارایی‌های مادی‌تان بيفزايید. آیا حاضرید کمي به مردم هم فکر کنيد و از خمس و زکات آنچه برای خود جمع می‌کنید به مردم هم بپردازید و برای اصالت مردم و انقلاب و کشور و نظام و اسلام هم احترامی قائل باشید؟

اگر شما و دوستان‌تان به ضرورت بازنگری در همه چیز رسیده‌اید، اشکالی ندارد ولی بدانید مردم و نظام و اسلامیت و انقلابی‌گری در این کشور نه‌تنها، توهم شما را بی‌ارزش می‌داند بلکه به افق آینده‌ای روشن و موفقیت‌هایي بی‌تردیدی و در دسترس، چشم دوخته است.


هادي محمدي، کارشناس ارشد سياست خارجي