هاشمی رفسنجانی

بر اساس روایت عفت مرعشی، ابتدا فردی بدون اسلحه وارد اتاق جناب هاشمی رفسنجانی شده و با ایشان "گلاویز" و سپس به "کتک کاری" و "کوبیدن مشت" بر صورت جناب هاشمی رفسنجانی مشغول شده و در حین این درگیری فیزیکی، نفر دوم با اسلحه وارد اتاق شده است. این روایت به طور کامل با مدل رفتار گروهک فرقان در همه اقدامات تروریستی اش متفاوت است؛ کافی است مروری گذرا بر نحوه ترور شخصیتهایی که توسط گروهک فرقان به شهادت رسیدند داشته باشیم.

کارشناسان سیاسی و بین‌الملل به اظهارنظر هاشمی در خصوص اینکه "دنیای فردا دنیای گفتمان‌ها است، نه دنیای موشک‌ها" واکنش نشان داده و آن را ساده انگارانه و از القائات دشمن در اذهان نخبگان کشور دانستند/ظریف: مردم ایران می‌گویند برای به دست آوردن سرمایه‌گذاری‌های غرب، حاضر به از دست دادن توان دفاعی خود و تکرار تاریخ نیستند/ قدیری ابیانه: این اظهار نظر خلاف مبانی قرآنی و از القائات دشمن به اذهان نخبگان کشور است.

بازي را فقط در تهران نبايد ديد! هاشمی رفسنجانی از همان اول هم اساساً اين قدر بين مجتهدين کشور جايگاه نداشت که بتواند در کشور، ليست ببندد؛ درست از همين رو بود که دست به دامن ليست طرف مقابل شد تا با جا دادن مشترکين در فهرست خود، هم اوضاع نابسامانش را رفو کند و هم با طرح ريزي بازي تهران، ورود غيرمشترکين ليست جامعه مدرسين به خبرگان را دشوار نمايد. اگر از تهران کمي فاصله بگيريم و کاملاً واقع بينانه و بي طرفانه تغييرات نمايندگان در استان ها و نيز مواضع و گرايش آنها را رصد کنيم، بيش از پيش درخواهيم يافت هاشمي چقدر تنهاست!

بسیار مهم: حتماً بخوانید=> رهبر معظم انقلاب در دیدار با مردم آذربایجان در مورخ 28 بهمن 1394 ضمن اشاره به نقشه دشمن خارجی و همصدایی عامدانه یا جاهلانه برخی در داخل با ایشان فرمودند : "دشمن درصدد آن است که افکار عمومی ما را از اهداف خود و نیّات پلید خود غافل نگه دارد؛ برنامه‌هایی را میچینند، قطعات جداگانه‌ای را در جاهای مختلف تدارک می‌بینند تا این قطعات را به هم وصل کنند، آن‌وقت آن نقشه و توطئه‌ی اصلی آنها تحقّق پیدا کند"؛ هاشمی رفسنجانی طی سخنرانی دیروز-30 بهمن 1394- خود ابعاد و گام های این نقشه را به خوبی توصیف می کند!

تحلیلگر مسائل سیاسی نوشت: یادگار امام دارای انتقادات صریحی از سیاست‌های دولت سازندگی در جهتگیری اقتصادی و سیاست خارجی بود و توأمان از نقدناپذیری هاشمی و دولت وی نیز انتقاد می‌کرد؛ بنابراین مواضع یادگار امام در دوره سازندگی، چالش مشترک آنهاست و مسکوت گذاشتن موضع خود در برابر آن دیدگاه‌ها، بهترین مواجهه و البته انتخاب ناگزیر آنهاست البته اگر قابل تداوم باشد.

"آقایانی که تصمیمات نادرست می گیرند، باید بفهمند که اگر این مردم بی تفاوت بشوند، مصونیت ما -باقی- نمی ماند، چه جوری مردم بی تفاوت می شوند؟ یکی اش همین انتخابات است، مردم اگر ببینند در انتخابات "رأی تحمیلی" است، قطعا تکرار نمی کنند. ما از انتخابات اولمان، همیشه مردم همه آزاد بودند، اکثریت قوی را داشتیم، از ۹۹ درصد گرفته تا ۶۰ ،۷۰ درصد همیشه - رای اکثریت- را داشتیم ، اما نهادهایی هستند که ایجاد محدودیت می کنند، چه کسی به ما اجازه داده اینگونه در سرنوشت مردم مداخله کنیم؟"

فارغ از اینکه «اشبه‌الناس به امام» بودن را باید با ملاک‌ها و اصول امام سنجید و صِرف انتساب فامیلی به یک نفر منجر به اشبه‌الناس‌بودن به او نخواهد بود؛ باید گفت حتی اگر فرض هاشمی مبنی بر «اشبه‌الناس دانستن سیدحسن خمینی» به «امام» را درست بدانیم، آیا باید صرفا به خاطر این «انتساب»، قانون و چارچوبهای قانونی زیرپا گذاشته شود؟ به تعبیر دقیق‌تر قرار است یک فرد چون نوه‌امام‌راحل و بنیان‌گذار کبیر انقلاب است از همه قوانین وچارچوب‌های قانونی استثنا باشد و درب هیچ‌کجا به رویش بسته نباشد؟

اکبر هاشمی رفسنجانی در مراسم گرامیداشت سی و هفتمین سالگرد ورود امام به کشور و در آغاز دهه فجر در فرودگاه مهرآباد با استفاده ابزاری از برجام، آنرا تأمین خواسته مردم !!! در امتداد حذف دولت جنگ طلب قبلی!!! و انتخاب دولتی مدبر!!! دانسته چنین نتیجه گیری می کند که چون این شرایط مناسب را مردم رقم زده اند، پس همین مردم باید صلاحیت نمایندگان خود را تشخیص دهند و شورای نگهبان، صدا و سیما، ائمه جمعه، سپاه و تریبون داران مخالف دولت را فاقد صلاحیت قانونی و خاستگاه مردمی دانسته و ضمن تحریک افکار عمومی و تلاش برای القاء نارضایتی عمومی شاه بیت فتنه را چنین بر زبان می آورد:"امام نیز چنین شرایطی را داشت و با طاغوت زمان خود با همکاری ملت انقلاب را پیروز و طاغوت را بیرون کرد."

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از عدم پیگیری طرح کرسی آزاد اندیشی از سوی رهبری و ذوب شدگان در ولایت گلایه کرد و گفت: اگر در این کرسی‌های آزاد اندیشی آبروی کسی به خاطر ابراز عقیده اش ریخته شود ما هرگز ترقی نمی کنیم.

هاشمی رفسنجانی در ادامه تحریفات خود در نظرات و آراء امام خمینی و با اشاره به جمله معروف «میزان حال فعلی افراد است» مدعی شد : این تعبیر مربوط به زمانی بود که بعضی ها می خواستند همة نيروهايي را كه در زمان شاه ‌كار مي‌كردند يا با انقلاب همراهي نمي كردند ؛ از كار بركنار كنند. هاشمی با این سخن نتیجه گرفته است که منظور امام حال فعلی همان افرادی بود که زمان انقلاب همراهی با نهضت نداشته و امروز با انقلاب همراه شده بودند و طبیعتا باید بر اساس حال فعلی از این افراد استفاده شود .