حسن روحانی باید توافق را به عنوان «تسلیم نیروهای بزرگ در مقابل ملت بزرگ ایران» نیز بفروشد. کار عجیبی است زیرا در حالی که روحانی مؤافقت را در کشور خود افزایش میدهد چنین اظهاراتی چندان مناسب نیست تا طرفهای مقابل به جدی بودن ارادهی ایران اعتماد پیدا کنند.
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»به نقل از دولت بهار، ترجمه مقاله دیروز نشریه دی تسایت در باره مذاکرات هسته ای ژنو به قلم کارستین لوتر را در ادامه می خوانید:
آیا ایران در توافق اتمی جدی است؟ بدبینها به دلایل موجه اکثریت هستند. اما جانشین بهتری وجود ندارد.
اگر ایران بمب میخواهد، در بهترین راه برای دسترسی به آن قرار دارد. توافق موقت برای محدودیتهای بیشتر و بازرسیهای سختتر نیز که قرار است دوشنبه به اجرا در آید، نمیتواند تغییری در این واقعیت ایجاد کند. توقفی که معنای اجرای این توافق است امکان تداوم مذاکرات را مهیا میکند. و مادام که این توافق برقرار است جهان کمی امنتر است – [این توافق] ممکن است شش ماه دوام بیاورد، اما زمان کمی نیست.
ایران پذیرفته در شش ماه آینده اورانیوم را تا غلظت بیست درصد غنیسازی نکند و مؤلفههای مهم برنامهی اتمی خود را متوقف کند یا به عقب برگرداند و همچنین اجازهی نظارتهای گسترده را در تأسیساتاش بدهد. در برخی موارد قرار است آن دسته از سانتریفوژهایی که میتوانند مادهی قابل به کارگیری در اسلحه را تولید کنند، از چرخه بیرون بیایند؛ و موجودی اورانیوم با غلظت بالا باید از بین برود.
اما همهی اقدامهای مورد توافق را میتوان در هر زمان به حالت اول بازگرداند – ظرف یک روز آنگونه که معاون وزیرخارجهی ایران عباس عراقچی برای آرام کردن تندروها در کشور تأکید میکند – بازی موش و گربه ممکن است از نو آغاز شود: دور تازهای از تحریم، گاهگاهی امتیاز، هر از چند گاهی اجازهی دسترسی به برخی از تأسیسات، تهدیدهای نظامی، تبلیغات منفی و با این وجود پیشرفت در راه رسیدن به بمب.
«تسلیمِ قدرتهای بزرگ»
این را کسی نمیتواند بخواهد. چه بسا حتی خود ایران که در زیرتحریمهای فعلی در چنان فشاری است که باید علاقهی شدیدی داشته باشد تا این شش ماه را که با ثبات هم نیست از دست ندهد. اگر ایران به توافقها عمل کند قرار است ماهیانه حدود سه میلیارد یورو از درآمدهای توقیف شدهی ناشی از فروش نفت ایران آزاد شود. قرار است به صنعت پتروشیمی و خودروسازی و هواپیمایی غیرنظامی ایران تسهیلاتی داده شود، معامله با طلا دوباره ممکن و حمل و انتقال پول آسانتر شود.
بدبینانه که نگاه کنیم ایران برای این کاهش محتاطانهی مجازاتهای اقتصادی، امتیازهای به نسبت کمی داده است. جمهوری اسلامی همچنان نمیخواهد از حق اصولیاش برای غنیسازی دست بردارد. از این گذشته این واقعیت که ایران دوباره برسر میز مذاکره مینشیند اهمیت راهبردی بیشتری به این کشور میدهد – صرفنظر از اینکه ایران چه در نظر داشته باشد.
تندروهای دو طرف
بنابراین گامهای اولیه که با توافق موقت برداشته میشود الزاماً رسیدن به توافق دائمی را آسانتر نمیکند – همین یک دلیل کافی است که در داخل، مقاومت علیه تعهداتِ برعهده گرفته شده زیاد است.
به این جهت باید حسن روحانی توافق را به عنوان «تسلیم نیروهای بزرگ در مقابل ملت بزرگ ایران» نیز بفروشد. کار عجیبی است زیرا در حالی که روحانی مؤافقت را در کشور خود افزایش میدهد چنین اظهاراتی چندان مناسب نیست تا طرفهای مقابل به جدی بودن ارادهی ایران اعتماد پیدا کنند.
تندروها به ویژه در آمریکا اکنون منتظرند که مذاکرات را بینتیجه جلوه دهند و بر شدت تحریمها بیفزایند. در واقع خطر اینجاست که فرصت معامله دیر یا زود از بین برود. هرچه باشد ایران بارها جامعهی جهانی را فریب داده و تنها فقط به وقت کُشی پرداخته است.
با این بدبینی خطر زیادی متوجه آدم نمیشود. قرائت خوشبینانه در این روزها جرأت بیشتری میخواهد: شرایط برای رسیدن به راه حل در مناقشهی اتمی هیچگاه بهتر از این نبوده است. بعد از دهسال بدون هیچ پیشرفت دیپلماتیک که ایران همواره به ساخت بمب اتمی نزدیکتر شده، اکنون دست کم این فرصت وجود دارد که تغییری صورت گیرد. دست کم چهارچوبی وجود دارد که نزدیکی را ممکن میکند. و چنین به نظر میرسد که ایران علاقه دارد.
در بهترین حالت تحریمهایی که به تدریج سبکترمیشوند پویایی اقتصادی - و در نتیجه اجتماعی – ایجاد میکند که به ایران نشان میدهد راه انتخاب شده، کشور را تقویت و نه تضعیف میکند. ایران نیاز مبرم به سرمایه گذاری در تمام زمینهها دارد و آیندهای نخواهد داشت اگر که همچنان در پیلهی به دور خود تنیده باقی بماند.
گرچه در ابتدای کار کمتر تصورپذیر است که ایران در نهایت از جاه طلبیهای اتمی خود دست بردارد: یک چنین چشمپوشی گامی عملی و در خدمت منافعاش است – مشروط بر اینکه برمبنای ایدئولوژی نباشد که با تأملات سیاسی و واقع بینانه سرِ سازگاری ندارد. اما آیا اقدامهای سختتر و تهدید، واقعاً همیشه مناسبتر است تا مقامهای ایران بر این تصور غلبه کنند که غرب علیه کشورشان توطئه کرده و تنها بمب محافظ مناسبی در برابر«شیطان بزرگ» است؟
توافق موقت تمام این مسائل را حل نمیکند. اما شش ماه آینده میتواند کمک کند در هردو طرف اعتماد ایجاد شود. بدون اعتماد، دیپلماسی از ابتدا چشم اندازی ندارد. باید به دیپلماسی فرصت داد: مادامی که ایران در راه رسیدن به بمب توقف کند باید با این کشور حرف زد. اگر به راه خود ادامه دهد هنوز وقت کافی برای شدت عمل وجود دارد.
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو