داوری عادل‌تر از تاریخ در تاریخ نیست، نگاه به گذشته و حال برخی خواص و مقایسه آن با گفتار آنان نشان از این واقعیت بسیار تلخ دارد که این خواص با وجودی که مسیر عوض کرده‌اند ولی همچنان پرچم گذشته را در دست داشته و با سوء استفاده از «مقتضیات زمان» به اجتهاد در اصول می‌پردازند در حالی که اصول یک دین، مذهب، مکتب و در این مقال نهضت و انقلاب همواره ثابت بوده و فروع برای رسیدن به آن اصول با مقتضیات زمان تغییر می‌کنند.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ استقامت و پایداری در برابر مستکبران عالم یکی از اصول لایتغیر انقلاب اسلامی از آغاز تاکنون بوده است.

اگر ملت مسلمان ایران با قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ با استبدادی که دل در گرو استعمار داشت در افتادند و این انقلاب در ۲۲ بهمن ۵۷ به پیروزی رسید، شعارهای همین ملت در آن برهه حکایت از آن داشت که پس از شاه نوبت آمریکا است!
انقلاب اول به پیروزی رسید، دولت موقت با فرمان امام و با این شرط که وابستگی‌های گروهی در اداره کشور نباید دخیل شود از روزهای قبل کار خود را آغاز کرده بود ولی روز به روز ملت انقلابی ایران بیشتر به این نتیجه می‌رسید که این دولت و سران آن مرد میدان نبوده و مرعوب قدرت‌های بیگانه از جمله آمریکا هستند.
اعتراض‌های مردم انقلابی ایران بارها مهندس بازرگان را مجبور ساخت که در پیشگاه ملت از عجز و ناتوانی خود سخن گفته و تهدید به استعفا کند.
او می‌گفت انقلاب تمام شده و امروز نوبت سازندگی است و حضرت روح الله می‌فرمود انقلاب همچنان باقی است و باید انقلابی عمل کنیم.
از مقدمه واجب می‌گذریم و به اصل گفتار خود می‌رسیم، آبان ۱۳۵۸ فرا می‌رسد، آمریکا شاه فراری را که عمری ملت مسلمان ایران را در سیاه چال‌های خود شکنجه و در خیابان‌ها به شهادت رسانده بود پناه می‌دهد.
فرمان از سوی حضرت روح‌الله می‌رسد « شما ببینید که ما با چه موجوداتی مقابل هستیم! با چه موجودات کثیفی در امریکا ما مواجه هستیم. امریکا و ـ ملت را نمی‎گویم، دولت را می‎گویم ـ دولتهای ابرقدرت با ما چه معامله می‎کنند. و ما باز خاضع آنها هستیم! باز برای آنها کار می‎کنیم.»
امام خمینی با عصبانیت شدید ادامه می‌دهند « بشکند قلمهایی که برای اینها دارد کار می‎کند! و بشکند زبانها و بِبُرَّد زبانهایی که به نفع اینها دارد صحبت می‎کند و ملت را می‎خواهد تباه کند!»
حضرت روح الله به اصل کلام می‌رسند و می‌گویند « تمام گرفتاریهای شرق از این اجانب است؛ از این غرب است؛ از این امریکاست، الآن تمام گرفتاری ما از امریکاست. تمام گرفتاری مسلمین از امریکاست. از این امریکایی است که صهیونیسم را آن‌طور تقویت کرده است و آن‌طور دارد تقویت می‎کند، و برادرهای ما را فوج فوج می‎کُشند.»
حال دیگر مسیر مشخص شده است ؛ در این کلام قصد بررسی همه آن چه که قبل و بعد از تسخیر لانه جاسوسی در کشور روی داد نداریم ولی اشاره‌ای مختصر به آن چه که مهندس بازرگان نخست وزیر دولت موقت اندکی پس از سخنان امام خمینی انجام داد ضروری است.
امام خمینی ۷ آبان ۱۳۵۸ این درد را با ملت مطرح می‌کنند و مهندس بازرگان به همراه تنی چند از اعضای دولت موقت روز چهارشنبه ۹ آبان همین سال به مناسبت جشن انقلاب الجزایر عازم این کشور می‌شود.
روز نامه‌ها در شماره ۱۲ آبان خود از دیدار صمیمانه نخست وزیر دولت موقت با مشاور امنیتی کارتر رئیس جمهور آمریکا خبر می‌دهند!
بر اساس گزارش مطبوعات بازرگان پس از این دیدار و در گفت و گو با رسانه‌ها مدعی شده بود که آمریکا خواهان این ملاقات بوده است و ما در دیدار با برژینسکی با آمریکا به صراحت سخن گفته و از آنان خواستیم رویه خود را تغییر دهند؛ ادعایی که بعدها از سوی آمریکا به شدت تکذیب شد.
برژینسکی در مقاله‌ای با عنوان «چگونه ایران را از دست دادیم ؟» جریان این دیدار را با تفاوت روشنی از جمله اینکه بازرگان از وی تقاضای دیدار کرده است چنین روایت می‌کند: «یک هفته پس از ورود شاه به آمریکا، روز اول نوامبر، من در رأس هیاتى از طرف دولت آمریکا براى شرکت در جشن‏هاى بیست و پنجمین سالگرد انقلاب الجزایر به آن کشور رفتم. در جریان این سفر بود که مهدى بازرگان نخست وزیر ایران از من تقاضا کرد که دیدارى با هم داشته باشیم. من این تقاضا را پذیرفتم و بعد از ظهر همان روز در اتاق هتل بازرگان با وى ملاقات کردم…ملاقات ما در محیط دوستانه‌ای پایان یافت و رفتار مخاطبین ایرانی من خیلی بیش از انتظار صمیمانه بود.»
به هر حال در حالی که سیاستمداران سازشکار به دنبال بهبود روابط با آمریکا بودند دانشجویان مسلمان پیرو خط امام لانه شیطان را به تسخیر خود در می‌آورند. ..
کم و کیف اشغال لانه جاسوسی روشن و واضح است بخصوص حضور برخی شخصیت‌ها که امروز در ردیف اول حامیان تسلط فرهنگی و سیاسی آمریکا بر کشورمان هستند در این حماسه بدیهی‌تر از آن است که بتوان بر آن مهر انکار زد!
افرادی چون موسوی خوئینی‌ها در خط مقدم اشغال لانه جاسوسی به همراه دانشجویان مسلمان و مخلص پیرو خط امام حضور داشتند و بزرگانی چون آقایان منتظری و هاشمی رفسنجانی که بعدها با نام اعتدال از گذشته خود توبه کردند نیز چنان در خطبه‌ها و سخنرانی‌ها از اشغال سفارت آمریکا حمایت کردند که امروز انکار دیروزشان بعید به نظر می‌رسد!
در این گفتار می‌کوشیم به گوشه‌ای از آن اظهارات اشاره کنیم و بگذریم و در پایان نیز یک سوال را مطرح خواهیم کرد.
سخنگوی دانشجویان پس‌از تسخیر لانه جاسوسی گفت: گروههای مختلفی اعلام حمایت کرده‌اند و افرادی که حمایت خود را از ما اعلام داشته‌اند آیت‌الله منتظری، موسوی خوئینی‌ها و آیت‌الله طاهری هستند. با توجه به حمایت روحانیت مبارز از کار دانشجویان ما فکر می‌کنیم که جنبش دانشجویی بتواند سرآغاز یک حرکت نوین در ادامه انقلاب همپای روحانیت مبارز باشد.
ابوالحسن بنی صدر
ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور ایران اسلامی نخستین شخصیتی بود که راه خود را از حامیان تسخیر لانه جاسوسی کج کرده و به زمره مخالفان پیوست.

 


بنی صدر در روزها و ماه‌های نخست تسخیر سفارت آمریکا معتقد بود که «مفهومی که از اشغال سفارت سابق آمریکا استنباط گردید این بود که ما سیاستی که براساس تفاهم با یک سلطه گر باشد موافق نیستیم و این امر فوق العاده در تاریخ معاصر ایران عظیم است زیرا صریح و هویدا آشکار گردید که عصر سلطه آمریکا بر ایران پایان گرفته است.»
چنان چه ذکر آن رفت بنی صدر بعد‌ها راه خود را از حامیان تسخیر سفارت آمریکا جدا کرده و اعلام نمود که به حال دانشجویان مسلمان پیرو خط امام افسوس می‌خورد چرا که تنها راه مبارزه با آمریکا تسخیر سفارت این کشور نیست.
شاید بنی صدر تازه متوجه شده بود که اسنادی در سفارت موجود است که می‌تواند با آینده سیاسی او مرتبط باشد.
آیت الله منتظری: همه آماده شهادتیم ؛ نبرد با آمریکا نبرد اسلام و کفر
آیت الله منتظری نیز از جمله اولین شخصیت‌هایی بود که با تسخیر لانه جاسوسی موافقت کرد.
وی در اولین نمازجمعه تهران پس از تسخیر سفارت آمریکا گفت: آیا توجه دارید همین که لانه جاسوسی آمریکا در ایران اشغال شد و زمزمه قطع صدور نفت بلند شد قیمت نفت و بنزین در آمریکا بالا رفت، کشورهای عربی اگر موقعیت و قدر خود را درک می‌کردند آن قدر خودشان را در برابر آمریکا کوچک نمی‌کردند.
وی ادامه داد: آن زمان که آمریکا به زور سرنیزه و نیروهای نظامی کشورهای دیگر را اشغال می‌کرد گذشت، آمریکا در ویتنام توسری خورد مگر خیلی نادان باشد و اشتباه کند که این عمل را دوباره تکرار کند.

 


وی همچنین در خطبه‌های ۲آذر همین سال با حمله به آمریکا اظهار داشت: جنگ همیشه این گونه نیست که بر سر ما بمب بریزند ما امروز برسر استقلال با آمریکا در حال جنگ هستیم.
وی گفت: برای اینکه مستقل باشیم و دیگر اجازه ندهیم که آمریکا یا قدرت دیگری برای ما تصمیم بگیرد و برای اینکه گرسنه نمانیم گندم و برنج برایمان بفرستند باید قانع باشیم.
آیت الله منتظری گفت: بیایید مانند هند که برای کسب استقلال و رهایی از زیر یوغ استعمار بریتانیا تمام کالاهای انگلیسی را تحریم کرد و روی پای خودش ایستاد شما هم قدری از خود گذشتگی نشان دهید و از چیزهایی که مصرفش بیهوده است و خاصیتی ندارد خودداری کنید.
وی گفت: به عنوان نمونه مصرف گوشت در تهران زیاد است و نیازی به این همه مصرف نیست، بخاطر بیاورید مسلمین را که در صدر اسلام چگونه زندگی می‌کردند و در مقابل دشمنان خود چه کارهایی می‌کردند.
آیت الله منتظری در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه آمریکا ما را تهدید به مداخله نظامی کرده است گفت: ماه ماه محرم است، همه ما آماده شهادت هستیم، درگیری امروز ما جنگ با آمریکا نیست، نبرد اسلام و کفر است.
وی گفت: ما تنها زمانی می‌توانیم با آمریکا رابطه داشته باشیم که دستش را از منطقه کوتاه کنیم و کاری کرده باشیم که آمریکا ملل اسلامی را به‌حال خودش بگذارد و به آنها کاری نداشته باشد.
آیت الله منتظری سالها بعد و به موازات عدول از همه مواضع انقلابی گذشته خط بطلانی بر تائید گذشته خویش بر تسخیر لانه جاسوسی آمریکا کشید.

 


وی در پاسخ به سوالات وبسایت «موج سبز آزادی» در مورد اشغال سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ آن را اقدامی نادرست ارزیابی کرد.
آیت الله منتظری در پاسخ به این سوال که او زمانی از اشغال سفارت آمریکا حمایت می‌کرده اما بعدا آن را اشتباه توصیف کرده گفت که آن اقدام هم به لحاظ عواقب و هم به لحاظ اصول بین‌المللی کار اشتباهی بوده است.وی نوشت: «اشغال سفارت آمریکا در بدو پیروزی انقلاب که مورد حمایت اکثر اقشار انقلابی و مرحوم امام خمینی بود، مورد تایید این جانب نیز بود؛ ولی با آن عوارض منفى و حساسیت شدیدى که بین مردم آمریکا به‏ ‏وجود آورد که هنوز آثار آن باقى است، معلوم شد که کار درستى نبوده، و‏ ‏اصولا سفارت یک کشور به منزله جزئى از آن کشور است، و کشورى که‏ ‏در حال جنگ رسمى با ما نبود اشغال سفارت آن به منزله اعلان جنگ با آن‏ ‏کشور است و کار صحیحى نمى باشد. از قرار اطلاع بعضى از جوانان انقلابى‏ ‏و متعهدى که متصدى این کار بودند نیز اشتباه بودن آن را قبول دارند»


موسوی خوئینی‌ها: تا ایران و اسلام هست آمریکا دشمن ما است
در مراسم اولین سالروز تسخیر لانه جاسوسی موسوی خوئینی‌ها طی سخنانی گفت: فرزندان ملت! اکثریت شما که این جا حضور دارید دانش‌آموزان و دانشجویان عزیز وجود شما با فریاد امام پر است از کینه و خشم علیه آمریکا و این از برکات آن فریاد الهی امام در سال ۱۳۴۲ است که از آن روز به بعد دائم به گوش من و شما هست که آمریکا دشمن اصلی ما است تا ایران و اسلام است برای همیشه آمریکا دشمن ما است.

 


وی ادامه داد: فریاد امت انقلابی و مسلمان ایران در تاریخ فراموش شدنی نیست این عبرت تاریخ است و آمریکا باید از این عبرت‌ها پند بگیرد که نمی‌گیرد و اصلا نمی‌تواند پند بگیرد.
خوئینی‌ها با بیان اینکه آمریکا نمی‌تواند توبه کند گفت :‌سرنوشت قطعی و حتمی آمریکا شکست و نابودی است.
امروز سوال این جا است که آیا اسلام و ایران از بین رفته‌اند که دشمنی آمریکا تبدیل به دوستی شده است یا آقای موسوی خوئینی‌ها تغییر پیدا کرده و تبدیل به پرچمدار سیطره فرهنگی و سیاسی غرب در ایران شده است؟! عملکرد مجمع روحانیون مبارز در فتنه ۸۸ پاسخ روشنی به این سوال می‌دهد.


مخالفان تسخیر سفارت آمریکا چه کسانی هستند؟!
آیت‌الله هاشمی در سال‌های گذشته به کرات از ناراحتی‌های خود بعد از تسخیر لانه جاسوسی سخن گفته است. به عنوان نمونه وی در گفت‌وگو با سایت آینده که مواضع او را بازتاب می‌داد اعلام می‌کند در آن برهه در سفر حج بوده و با شنیدن خبر اشغال سفارت آمریکا ناراحت شده است!

 


مرور تاریخ نشان از آن دارد که تند‌ترین تاییدات از سوی شخص هاشمی در این زمینه بیان شده است که در ادامه به پاره‌ای از این تاییدات اشاره می‌شود.
مرور اظهارات هاشمی در مراسم ۱۳ آبان سال ۱۳۶۵ در این راستا حائز اهمیت است. هاشمی علی‌رغم مخالفت امروز با تسخیر لانه‌ی جاسوسی در آن روز به‌شدت حمله به سفارت آمریکا را می‌ستاید و می‌گوید: «کسانی که مخالف تسخیر لانه‌ی جاسوسی هستند، کسانی هستند که اصولاً بنیه‌ی فکری‌شان با غرب آن‌چنان گره خورده است که نمی‌توانند حرکت مستقل و آزادی را در دنیا تصور کنند.»
به قطع و یقین، هاشمی آن روز نمی‌دانست که این سخنان روزی علیه او استفاده خواهد شد و عده‌ای خواهند پرسید آیا هاشمی غرب‌زده شده است یا آمریکا لباس آدمیت پوشیده و دست از شیطنت برداشته است؟!
موضع جمهوری اسلامی، حزب الله و امام از آغاز تاکنون. ..
هاشمی در این روز ابتدا با بیان وقایع مهمی که در روز ۱۳ آبان رخ داده است، از جمله تبعید امام، کشتار دانش‌آموزان و تصرف لانه‌ی جاسوسی، درباره‌ی واقعه سوم گفت: «بعد از اشغال جاسوس‌خانه، دو نظر کاملاً رودررو در محیط خودمان و در دنیا می‌دیدیم که یکی نظر مخالفین، لیبرال‌ها و غرب‌زده‌ها بود که به اعتقاد آنان این حرکت مضر و در جهت تضعیف کشور و مایه‌ی عقب‌ماندگی در امور مادی است… البته این‌ها کسانی هستند که اصولاً بنیه‌ی فکری‌شان با غرب آن‌چنان گره خورده است که نمی‌توانند حرکت مستقل و آزادی را در دنیا تصور کنند… در مقابل این گروه، یک طرز تفکر دیگری بود که مایه‌ی اصلی آن از امام است که حضرت امام همان روزها فرمودند که این انقلاب دوم است و انقلابی است که از انقلاب اول بالاتر است و در همین رابطه مطالبی گفتند که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند و یا ما رابطه با آمریکا را می‌خواهیم چه کنیم… موضع جمهوری اسلامی و حزب‌الله و موضع کسانی که امروز در جبهه و پشت جبهه‌، جان و مال می‌دهند و حاضرند مشکلات را تحمل کنند، از اول همین بود و حالا هم همین است.»

 


راه تسخیر قدس از فتح سفارت آمریکا می‌گذرد
البته این تنها سخنان انقلابی هاشمی در مورد تسخیر سفارت آمریکا نیست.
او معتقد بود راه قدس از تسخیر سفارت آمریکا می‌گذرد. از این روست که در جلسه‌ی علنی اول بهمن ۱۳۵۹ می‌گوید: «اگر فردا که ان‌شاءالله دیر نخواهد بود، عراق و صدام را شکستیم و ملت عراق را آزاد کردیم و حکومت اسلامی در عراق به وجود آمد، غیراز اینکه یک ملتی آزاد شده است و منطقه رو به صلاح می‌رود، در بعد جهانی قضیه‌ی جبهه اسلامی که از رود هیرمند در شرق سیستان تا رود اردن در شرق دولت غاصب اسرائیل یکپارچه پشت ملت فلسطین می‌ایستد و اردن دیگر چیزی نخواهد بود و بعد از عراق آیا جبهه به این عمق دیگر اسرائیل را می‌گذارد که بماند؟ و اگر ما روزی از جبهه‌ی شرق با این طول و این عرض به گرده‌ی اسرائیل فشار بیاوریم، سادات‌ها و صدام‌ها و شاه حسین‌ها می‌توانند چه بکنند؟ خداوند از همین مجرای باریک و از همین دروازه‌ی جاسوس‌خانه‌ی آمریکا راه را به‌سوی قدس برای ما گشوده است.»

 


و راه مبارزه همچنان ادامه دارد
خلاصه اینکه فاتحان لانه جاسوسی سه دسته اند:
۱- دسته‌ای که شهید شدند.
۲ – دسته‌ای که وفادار به نظام و مقابل استکبار ایستاده اند.
۳ – دسته‌ای که خسته شدند و به دنبال هوس‌های جدید رفته ؛در نتیجه استحاله شده و از فردای فتح لانه تا کنون هیچ‌گونه هزینه‌ای نپرداختند.
حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب در ابن باره می‌فرمایند:
“… دانشجویان ما این حرکت بزرگ‌‌‌[تسخیر لانه جاسوسی] را انجام دادند. آمریکائى‏ها هنوز دل‏پرىِ خودشان را نسبت به این حرکت پنهان نمی‌کنند. متأسفانه در داخل کشور هم یک عده آدمهاى پشیمان، آدمهاى خسته، آدمهاى هوسی که با هوس، حرکتى را انجام می‌دهند، بعد دنبال زندگى راحت خودشان که می‌گردند، هوس هایشان عوض میشود از بین همان جوان‏هاى آن روز، آن کار را تخطئه کردند و تخطئه می‌کنند! اما بدانید، کارِ بسیار بزرگى بود. همان طور که امام فرمودند، از انقلاب اول بزرگ‌تر بود؛ چون فرو ریختن هیمنه‏ى سلطه‏ى آمریکائى و استکبار آمریکائى در ایران و در جهان بود.»
ــــــــــــ
پی نوشت ها:
صحیفه امام، جلد ۱۰، صفحه ۳۸۸
اطلاعات، ۱۴آبان ۱۳۵۸، صفحه ۲
اطلاعات، ۱۳بهمن ۱۳۵۸، صفحه۲
اطلاعات، ۲۲ اسفند ۱۳۵۸، صفحه ۳
اطلاعات، ۱۹آبان ۱۳۵۸، صفحه ۱
کیهان، ۳آذر ۱۳۵۸، صفحه ۵
آیت الله منتظری: اشغال سفارت آمریکا اشتباه بود،
بی‌بی سی فارسی، ۱۲آبان ۱۳۸۸
اطلاعات، ۱۴ آبان ۱۳۵۹، صفحه ۱۱
ر.ک.به: مشروح مذاکرات مجلس، ۱ بهمن ۱۳۵۹

منبع: روزنامه کیهان مورخه ۱۸ آبان ۱۳۹۳