برخی از اتفاقات نابجا در سفر رئیس‌جمهور به آمریکا، انعقاد توافق‌نامه‌ی جنجالی و بحث‌‌برانگیز ژنو، اتخاذ سیاست سکوت و لبخند در برابر تحدیدها و... این روزها نگرانی‌‌ها در خصوص دوری دولت یازدهم از شاخص عدم پیروی از سیاست‌‌های قدرت‌‌های سلطه‌‌گر را موجب گشته است.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ عدم پیروی از سیاست‌‌های قدرت‌‌های استعماری و سلطه‌گر یکی از شاخص‌‌های پیشرفت در جمهوری اسلامی محسوب می‌‌گردد. علی‌‌رغم آنکه کمتر از یک سال از روی کار آمدن دولت یازدهم می‌‌گذرد و ارزیابی عملکرد این دولت در خصوص شاخص عدم پیروی از سیاست قدرت‌‌های سلطه‌‌گر در سیاست خارجی کمی زود به نظر می‌‌رسد، اما در این مدت نیز رویکردها و عملکرد دولت یازدهم در سیاست خارجی می‌‌تواند ملاک ارزیابی ما قرار گیرد.
دولت یازدهم از بدو آغاز کار خود، ضمن توجه به سیاست خارجی تعاملی با قدرت‌‌های جهانی، سعی دارد که با فاصله گرفتن از آنچه که در دولت‌‌های نهم و دهم سیاست خارجی تهاجمی خوانده می‌‌شد، ضمن تنش‌زدایی و پرهیز از اتخاذ رویکردهای انقلابی در سیاست خارجی، ضمن کاستن از حساسیت‌‌های غرب و رژیم صهیونیستی به رفع مشکلات داخلی کشور در حوزه‌‌ی اقتصاد بپردازد.
در این نگاه، پذیرش الزامات و سازوکارهای (ناعادلانه‌‌ی) نظام بین‌‌الملل (حداقل به‌گونه‌‌ای نسبی) مورد توجه این دولت قرار دارد. در اصل این سیاست خارجی نوعی بازگشت به سیاست خارجی دولت‌‌های کارگزاران و اصلاحات محسوب می‌‌‌‌شود.
در این راستا، گرچه در ابتدای امر، تحولاتی که در سیاست خارجی رخ داد، از جمله آغاز گفت‌وگوهای ایران و 1+5 و توافقنامه‌ی ژنو، که با تبلیغات گسترده‌ای هم همراه بود، ظاهراً موفقیت دولت را به نمایش ‌گذاشت. اما توافق‌نامه‌ی ژنو، که دولت آن را مهم‌ترین دستاورد خود تا مقطع کنونی می‌داند، با انتقادهای جدی مواجه شد. در عمل نیز، نوع مواجهه‌ی دولت اعتدال با منتقدان، که آن‌ها را بی‌سواد، دلال تحریم، تندرو، افراطی و فاقد شناسنامه نامید، موجب شده است صدای منتقدان توافق‌نامه‌ی یادشده رساتر از قبل شنیده شود.
در چند ماه اخیر، ادبیات تهاجمی دولتمردان یازدهم در برابر منتقدین توافق‌نامه‌ی ژنو و برخی رویکردهای انفعالی در برابر غرب کار را به جایی رسانده که سیاست خارجی به مقوله‌‌ای در جهت چنددستگی داخلی در کشور بدل شده است.
در نگاه مقام معظم رهبری و حضرت امام خمینی (ره)، در صورتی که جمهوری اسلامی عملکردها و الزامات ظالمانه‌ی نظام بین‌‌الملل را بپذیرد، تفاوت چندانی با دیگر حکومت‌‌های سکولار در جهان اسلام نخواهد داشت. چرا که ماهیت سیاسی اسلام در نگاه جمهوری اسلامی و حرکت در جهت انتقاد و به چالش کشیدن از نظام ظالمانه‌‌ی تعاملات بین‌‌المللی نکته‌ی متمایز‌کننده‌ی این نظام در نگاه مستضعفین و افکار عمومی جهان محسوب می‌‌گردد.
به نظر می‌‌رسد که از نگاه دولتمردان تدبیر و امید و علی‌‌رغم شعارهای ایام تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری، بیشتر مشکلات کشور ناشی از عدم تعامل با قدرت‌‌های بزرگ و تحریم‌‌های بین‌‌المللی تحلیل می‌‌گردند. این مهم در حالی است که در ایام تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم از نگاه رئیس‌جمهور، مشکلات اقتصادی ناشی از بی‌‌تدبیری‌‌های داخلی محسوب می‌‌شد.
به نظر می‌‌رسد که با مد نظر قرار دادن همین نکته، در عملکرد دستگاه سیاست خارجی دولت تدبیر و امید، بیشتر به جای توجه به کشورهای شرقی تعامل و همکاری با نهادهای وابسته به قدرت‌‌های بزرگ مد نظر قرار دارد. این رویکرد در متن رویکردها و برنامه‌‌هایی که از سوی محمدجواد ظریف در هنگام اخذ رأیِ اعتماد به مجلس ارائه شده بود، کاملاً مشهود است.

از نگاه دولتمردان تدبیر و امید، بیشتر مشکلات کشور ناشی از عدم تعامل با قدرت‌‌های بزرگ و تحریم‌‌های بین‌‌المللی تحلیل می‌‌گردند. این مهم در حالی است که در ایام تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری از دید رئیس‌جمهور، مشکلات اقتصادی ناشی از بی‌‌تدبیری‌‌های داخلی محسوب می‌‌شد.

« یکی از اهداف برنامه‌‌های وزارت امور خارجه در دوران جدید مدیریت، کاهش و لغو تحریم‌های بین‌‌المللی، چندجانبه و یک‌جانبه در نظر گرفته شده است. در این معنا، اعتدال به معنای ایجاد توازن میان آرمان و واقعیت در مسیر جهت دادن واقعیات به سمت آرمان‌هاست. از منظر دولتمردان، گفتمان اعتدال در سیاست خارجی حرکت واقع‌بینانه، خودباورانه، متوازن و هوشمندانه از تقابل به گفت‌وگو، تعامل سازنده و تفاهم به منظور ارتقای جایگاه، منزلت، امنیت و توسعه در سیاست خارجی را مد نظر قرار داده است.» (سیاست خارجی در دولت حسن روحانی، 15 مرداد 1392)
همچنین تعامل فعال با کشورها و نهادهای مؤثر در اقتصاد جهانی و بنگاه‌های بزرگ اقتصادی، خارج کردن موضوعات غیرضروری، انحرافی و نامربوط از دستور کار روابط با اروپا، بدیل تدریجی مناسبات تجاری با کشورهای توسعه‌یافته به همکاری‌های اقتصادی بلندمدت و تعمیق هم‌پیوندی اقتصادی و صنعتی و شناسایی واقع‌بینانه اهداف، سیاست‌ها و نگرانی‌های متقابل با آمریکا از دیگر نکاتی است که در برنامه‌ی ارائه‌شده از سوی وزیر امور خارجه مشهود است (سیاست خارجی در دولت حسن روحانی، 15 مرداد 1392).
سکان‌داران سیاست خارجی دولت یازدهم در عمل و گفتار در این مدت نشان داده‌‌اند که بر این باورند که تا زمانی‌که ایران اختلافات خود را با قدرت هژمون، یعنی آمریکا، حل نکند؛ کماکان دچار مشکلات خواهد بود. دستگاه سیاست خارجی دولت یازدهم پس از انتقال پرونده‌ی هسته‌‌ای به وزارت امور خارجه بر این باور است که اگر ایران بخواهد از مشکلات رها شود، باید اساس را بر تنش‌زدایی، به خصوص با قدرت‌های نافذ جهانی بگذارد. حال باید از دولتمردان دولت یازدهم پرسید که تنش‌‌زدایی با ظالم در گفتمان مدنظر اسلام و جمهوری اسلامی در کجا مطرح شده است؟

سکان‌داران سیاست خارجی دولت یازدهم در عمل و گفتار در این مدت نشان داده‌‌اند که بر این باورند که تا زمانی‌که ایران اختلافات خود را با قدرت هژمون، یعنی آمریکا، حل نکند؛ کماکان دچار مشکلات خواهد بود.

برخی از اتفاقات نابجا در سفر رئیس‌جمهور به آمریکا، انعقاد توافقنامه‌ جنجالی و بحث‌‌برانگیز ژنو، اتخاذ مواضع دو پهلو و انفعالی در قبال هولوکاست و رژیم صهیونیستی، کاهش معنادار روابط با کشورهای آمریکای لاتین، افزایش چنددستگی‌‌های داخلی در مقوله‌ی سیاست خارجی (به‌ویژه پرونده‌ی هسته‌‌ای)، اتخاذ سیاست سکوت و لبخند در برابر تحدیدها، دخالت‌‌ها و عهدشکنی‌‌های پی‌در‌پی آمریکا و اتحادیه‌ اروپا، این روزها نگرانی‌‌ها در خصوص دوری دولت یازدهم از شاخص عدم پیروی از سیاست‌‌های قدرت‌‌های سلطه‌‌گر در سیاست خارجی موجب گشته است. به نظر می‌‌رسد که اعتماد بیش از حد به آمریکا و عدم توجه به فعال ساختن ظرفیت‌‌های داخلی و گره بستن تمامی مسائل کشور با آنچه با عنوان «بستن با کدخدا» در ایام انتخابات ریاست‌جمهوری از سوی رئیس‌جمهور خوانده شد، بر این نگرانی‌‌ها افزوده است.
این مهم در حالی است که در نگاه امام و رهبری، اگر کسی معتقد باشد که جمهوری اسلامی باید روابطش را با دنیا خوب کند، این ادبیات امام و رهبری نیست. ادبیات امام این بود که ایران با دنیا هیچ مشکلی ندارد. اتفاقاً مسلمانان، مستضعفین و مردم دنیا همه علاقه‌مند به جمهوری اسلامی هستند. مشکل ایران با چند کشور زورگوی استکباری است که قرار هم نیست ایران در مقابل این‌ها کوتاه بیاید.

شاید نتوان دولت یازدهم را به پیروی از سیاست‌‌های قدرت‌‌های بزرگ در سیاست خارجی متهم کرد، اما بدون شک عملکردهای این دولت در سیاست خارجی، به‌ویژه برخی از خوش‌‌بینی‌‌ها، کوتاه آمدن‌‌ها و انفعال‌‌ها در مقابل قدرت‌‌های مداخله‌‌گر را بتوان این روزها به‌عنوان نشانه‌‌ای از دور شدن دولت یازدهم از یکی از شاخص‌‌های دهه‌‌ پیشرفت و عدالت تفسیر کرد.

در جمع‌‌بندی، باید گفت که شاید نتوان دولت یازدهم را به پیروی از سیاست‌‌های قدرت‌‌های بزرگ در سیاست خارجی متهم کرد، اما بدون شک عملکردهای این دولت در سیاست خارجی، به‌ویژه برخی از خوش‌بینی‌‌ها، کوتاه آمدن‌‌ها و انفعال‌‌ها در مقابل قدرت‌‌های مداخله‌‌گر را بتوان این روزها به‌عنوان نشانه‌‌ای از دور شدن دولت یازدهم از یکی از شاخص‌‌های دهه‌‌ی پیشرفت و عدالت تفسیر کرد.
در ماه‌‌های اخیر، کار به جایی می‌‌رسد که میهمانان اروپایی و غربی وزارت امور خارجه با دخالت آشکار در امور داخلی کشور با متهمان فتنه دیدار می‌‌کنند، پارلمان اروپا علیه ایران قطعنامه صادر می‌‌کند و مجلس نمایندگان و سنا در آمریکا پس از مخالفت علنی دولت طرحی را تصویب می‌‌کنند که ورود حمید ابوطالبی، سفیر پیشنهادی ایران در سازمان ملل به خاک آمریکا را ممنوع اعلان می‌‌کند (رأی کنگره‌ی آمریکا علیه ابوطالبی، 22 فروردین 1393).
این حوادث تلخ درست در زمانی در حال اتفاق افتادن است که با تعلیق بخش‌‌های وسیعی از فعالیت هسته‌ای ایران و آنچه تعامل سازنده با غرب خوانده می‌‌شود، دولت ایران در حال کسب اعتماد یک‌جانبه‌ی غرب به خود است.
همچنین رویکردهای انفعالی کار را به جایی رسانده است که عده‌‌ای، ضمن تبلیغ در سطح رسانه‌‌ای، علت مشکلات را تلاش کشور در جهت دستیابی به انرژی صلح‌آمیز هسته‌‌ای و استقلال تفسیر می‌‌کنند و خواهان تعطیلی تمام فعالیت‌‌های علمی کشور در این زمینه می‌‌شوند.
علی‌‌رغم تأکید بزرگان انقلاب اسلامی چون امام خمینی (ره)، مقام معظم رهبری، شهید مطهری و شهید بهشتی بر مفهوم استقلال و عدم پیروی از سیاست‌‌ قدرت‌‌های بزرگ، این مفهوم هنوز در سطح بخش‌‌هایی از جامعه و از جمله دستگاه سیاست خارجی و دولتمردان نهادینه نشده است. این تفکر، که وابستگی عامل پیشرفت و امنیت ماست، هنوز در تمامی ابعاد و از جمله سیاست خارجی دیده می‌‌شود.
به نظر می‌‌رسد که تبلیغات رسانه‌‌های غربی و حاکمیت برخی گرایش‌های لیبرالیستی در سطح بخش‌‌هایی از جامعه، دانشگاهیان، سیاستگذاران، دستگاه دیپلماسی و برخی از دولتمردان ما باعث فاصله ‌‌گرفتن از شاخص عدمِ پیروی از سیاست‌‌های قدرت‌‌های سلطه‌‌گر را به‌ویژه در دولت یازدهم، فراهم کرده است. منطق مذاکره و تبدیل دشمن به دوست منطق درستی است، اما باید دید که این اقدام با چه قیمت و هدفی انجام می‌‌شود؟

برهان/ رضا عابدی گناباد
فهرست منابع
1- قرآن کریم
2- بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان، 27 اردیبهشت 1388:http://www.leader.ir/langs/fa/index.php?p=bayanat&id=5375
3- ازغندی، علیرضا (1389) چارچوب‌ها و جهت‌گیری‌های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول، تهران، نشر قومس.
4- جعفری، علی‌اکبر و وحید ذوالفقاری (تابستان 1391)، اندیشه‌ها و راهبردهای اِعمالی امام خمینی (ره) در نظام بین‌الملل، فصل‌نامه‌ی سیاست خارجی، ص 325 تا 344.
5- چرا کشورهای غربی با انقلاب ایران دشمنی می‌کنند، 15 اردیبهشت 1393:
http://www.rasekhoon.net/faq/show/710553/%DA%86%D8%B1%D8%A7
6- خمینی، روح‌الله (1369)، صحیفه‌ِی نور، جلد 12، تهران، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی.
7- خمینی، روح‌الله (1378)، صحیفه‌ی نور، جلد 18، تهران، مؤسسه‌ی نشر آثار امام خمینی.
8- رأی کنگره‌ی آمریکا علیه ابوطالبی، 22 فروردین 1393:
http://www.shafaf.ir/fa/news/248224/%D8%B1%D8%A7%DB%8C
9- سیاست خارجی در دولت حسن روحانی، 15 مرداد 1392:
http://www.bartarinha.ir/fa/news/62222
10- علیدوست، ابوالقاسم (پاییز و زمستان 1383)، قاعده‌ی نفی سبیل، مقالات و بررسی‌ها، ص 253 تا 331.
11- قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران (1382)، تهران، اداره‌ی تبلیغات و انتشارات مجلس شورای اسلامی.
12- مولانا، حمید و منوچهر محمد (1387)، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دولت احمدی‌نژاد، تهران، دادگستر.
13- یعغوبی، سعید (1387)، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در دوران سازندگی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.