این یادداشت به هیچ وجه در مقام مقایسه میان افراد نبوده است، نه خواسته‌ایم مظلومیت دولت احمدی‌نژاد را با مظلومیت وجود مقدس امیر‌المومنین (علیه السلام) مقایسه کنیم که قطعاً تفاوت در این خصوص از زمین تا آسمان است و نه خواسته‌ایم مخالفین احمدی‌نژاد را با دشمنان و مخالفین حضرت امیر قیاس کنیم. باشد که عبرت‌های تاریخ، امروز و در شرایط حساس و مهم فعلی برای ما به عنوان درس‌هایی آموزنده مورد استفاده قرار گیرد.

:اپیزود اول) سرکردگان جبهه شیطانی عالم و اعضای قبیله ابلیس رجیم، در دوران مواجهه مستقیم و غیر مستقیم خود با محور و معیار جبهه حق یعنی وجود مقدس امیرالمومنین (علیه السلام) بیش و پیش از آن‌که به شیوه‌های سخت متوسل شوند از شیوه‌های نرم و روانی بهره جستند تا به خیال خام خود اجازه ندهند حتی پس از شهادت مولی الموحدین نامی نیک از ایشان در میان جامعه اسلامی باقی بماند.
بر همین اساس و با هدف پاک کردن آثار نیک امیر‌المومنین (علیه السلام) در میان اذهان امت اسلامی، معاویه (لعنه‌الله علیه) دستور داد علمای درباری وقت در ابتدا و انتهای هر خطبه، وجود مقدس امیرالمومنین را لعنت و به ایشان توهین کنند که این بدعت معاویه تا سالها پس از شهادت حضرت امیر جاری و ساری بود؛ غافل از این‌که امویان مصداق این آیه شریفه بودند که فرمود: « یریدون ان یطفئوا نور‌الله بافواههم و یابی‌الله الا ان یتم نوره و لو کره الکافرون» توبه 32
«می‌خواهند نور خدا را با دهان‌های خود خاموش کنند ولی خداوند نمی‌گذارد تا این که نور خود را کامل کند. هرچند کافران خوششان نیاید»
جبهه شیطانی عالم البته در ادامه عملیات روانی خود علیه امیرالمومنین به این‌گونه رذایل بسنده نکرد و با هدف این‌که بغض ایشان را در قلب و دل نسل‌های بعد نیز ایجاد کند دست به ترفندهای شیطانی عجیبی ‌زد.
معاویه دستور داد به کودکان سرزمین شام بره‌هایی را بدهند و پس از مدتی که آن کودک با این بره مأنوس می‌شد و به او دل می‌بست، دگر بار دستور می‌داد ایادی خودش این بره‌ها را به زور و به نام امیرالمومنین از کودکان بگیرند تا بچه‌ها از همان ابتدای کودکی و نوجوانی با بغض امیر المومنین بزرگ شوند؛ باز هم غافل از آن‌که محبت مولا در میان نطفگان پاک امری فطری و غیر ارادی بود.
اما در تحلیل چرایی این عملیات روانی سنگین از سوی معاویه علیه امیر‌المومنین (علیه السلام) باید تاکید کرد هدف وی پاک شدن نام و خاطره خوش اهل بیت (علیهم السلام) و سیره الهی آن‌ها در اذهان مردم بود تا حتی در سال‌های بعد نیز هیچ کس به خود جرأت ندهد با تمسک به این نام و فرهنگ، پرچم عدالت‌خواهی و زنده کردن ارزش‌های ناب اسلامی را برافرازد.
اپیزود دوم) دوران هشت ساله مسئولیت محمود احمدی‌نژاد که به تعبیر خودش به نوکری نوکران امیرالمومنین افتخار می‌کند رو به پایان است. وی فارغ از تمامی نقاط قوت و ضعف در زمینه‌های مختلف، به زعم دوست و دشمن رکورد جدیدی از کار و تلاش را در کشور ثبت کرده و با خستگی ناپذیری عجیب و خارق العاده‌ای کشور را تبدیل به کارگاه کار و تلاش نمود. احمدی‌نژاد به اقصی نقاط کشور سرکشی کرد و به تعبیر رهبر انقلاب حجم کارها و تلاشهایش با هیچ دوره دیگری قابل مقایسه نیست.
او موفق شد با تمسک به شاخصه‌های گفتمانی و اجرایی همتراز با اهداف انقلاب اسلامی مرحله تحقق دولت اسلامی را محقق نماید تا انقلاب آماده حرکت به سمت پایه‌ریزی تمدن اسلامی باشد.
اما در کنار تمامی این زحمات و تلاش‌ها، امروز و پس از پایان عمر 8‌ساله دولت‌های وی، برخی از مخالفین اصرار دارند وانمود کنند حجت الاسلام روحانی از دولت احمدی‌نژاد ویرانه‌ای بی‌در و پیکر تحویل می‌گیرد. به نظر می‌رسد امروز باید کلید واژه «تحویل گرفتن ویرانه» را به عنوان رمز عملیاتی سنگین و جدید علیه دولت اسلامی و مکتبی دانست.
اپیزود سوم) چند روز پیش بود که خبرنگاری از یک سایت دانشجویی با نگارنده تماس گرفت و این سوال را مطرح نمود که «چرا مخالفان در روزهای آخر این دولت حجم تخریب‌ها و فشارها علیه رئیس جمهور و عملکرد دولت را افزایش داده اند؟»
این سوالی بود که نگارنده را به فکر فرو برد. در این روزها که دولت احمدی‌نژاد رو به پایان است و بخشی از مخالفین و منتقدین نشان دار نیز احساس پیروزی کرده و احتمالاً در دولت آینده سهمی خواهند داشت چرا عملیات تخریب و هجمه به دولت بار دیگر کلید خورده و اوج گرفته است. قاعدتاً این افراد امروز و پس از احساس پیروزی بابت ایجاد فضای روانی برای حذف جریان احمدی‌نژاد دیگر نباید انگیزه‌ای برای تخریب وی داشته باشند. اما وقایع این چند هفته ثابت کرد این سوال از اساس با اشکالاتی جدی روبه‌رو است:
الف) حمله‌های اخیر به دولت ثابت می‌کند تمام تخریب‌ها و هجمه‌های 8 سال گذشته، تنها شخص احمدی‌نژاد را نشانه نرفته بوده که اگر این‌گونه بود با کنار رفتن وی از قدرت حداقل باید کاهش می‌یافت نه این‌که اوج بگیرد. جبهه مقابل گفتمان انقلاب اسلامی از همان ابتدا در این فکر بوده که تحت هیچ شرایطی اجازه ندهد، نامی نیک و روشی قابل قبول از این دولت به عنوان «دولت زنده‌کننده ارزش‌های انقلاب اسلامی» در اذهان بر جای ماند و با همین هدف به خصوص در 2 سال پایان عمر دولت دهم تمام تلاش و انرژی خود را مصروف کرد تا ثابت کند دولت از لحاظ گفتمانی و اجرایی دولت بدی بوده است. پس قاعدتاً مسیر تخریب‌ها و حمله‌ها به دولت اسلامی باید کماکان و در طول ماه‌ها و سال‌های آینده ادامه پیدا کند تا دیگر هیچ کس در این کشور جرأت نکند با سر دست گرفتن شعارهای انقلاب به میدان انحصاری سیاست وارد و با پشتوانه همین شعارها اقبال عمومی را به خود جلب کند.
ب) نکته دیگری که در پس این عملیات سنگین و بی‌سابقه وجود دارد این است که حتی اگر فرض بگیریم، کار مخالفین دولت، امروز و با کنار رفتن احمدی‌نژاد با وی تمام شده اما باید گفت کار آن‌ها قطعاً با حامیان اصلی و همیشگی این گفتمان تمام نشده.
از زعم مخالفان، آنهایی که به واسطه حمایت‌های دائمی و همیشگی خود از دولت، فضا را برای حرکت و بسط دولت اسلامی در جامعه فراهم کردند زین پس و با حملات مداوم ماه‌های بعد به خدمات و دستاوردهای این دولت باید در نوعی از محدودیت و فشار قرار بگیرند تا امکان حمایت‌های بعدی آن‌ها از این گفتمان فراهم نشود و حتی مجبور به عذرخواهی بابت حمایت‌های خود از دولت شوند!
ج) اما نکته مهم دیگر این‌که باید در پس این حملات و تخریب‌ها نوعی «فرار به جلوی ماهرانه» را دید و رصد کرد. پسندیده نیست جریانی که تا روز 24 خرداد مدعی بود مشکلات معیشتی مردم را 100 روزه حل خواهد کرد، امروز که گرد و غبار و هیجانات ناشی از برگزاری انتخابات فروکش کرده و هنگامه عمل به شعارها است بگوید 100 روز فرصت می‌خواهد تا مشکلات کشور را شناسایی کند!
این نکته‌ای است که رئیس جمهور منتخب و محترم که با شعار اعتدال بر سر کار آمده باید به آن توجه کرده و از افتادن دولت خود در دام این بازی غیر منصفانه بر حذر باشد. ان‌شاالله
بعد التحریر: این یادداشت به هیچ وجه در مقام مقایسه میان افراد نبوده است، نه خواسته‌ایم مظلومیت دولت احمدی‌نژاد را با مظلومیت وجود مقدس امیر‌المومنین (علیه السلام) مقایسه کنیم که قطعاً تفاوت در این خصوص از زمین تا آسمان است و نه خواسته‌ایم مخالفین احمدی‌نژاد را با دشمنان و مخالفین حضرت امیر قیاس کنیم. باشد که عبرت‌های تاریخ، امروز و در شرایط حساس و مهم فعلی برای ما به عنوان درس‌هایی آموزنده مورد استفاده قرار گیرد.
به عون الله- سعید یوسفی پور