تخریب‌

دکتر احمدی‌نژاد تنها با حرکت یک مهره شطرنج، یعنی سکوت کامل در مقابل موج تخریبها و توهین‌های دولتمردان و اطرافیانشان، بخصوص شخص هاشمی رفسنجانی که با حرکت همراه با غفلت و سرمستی آنها در تحقیر دکتر احمدی‌نژاد روبرو شد و سپس با انجام حرکت مهره دیگر یعنی دعوت از حسن روحانی به مناظره که با توهین اطرافیان رئیس جمهور و سکوت مرگبار حسن روحانی تکمیل شد، عملا حریف خود را نزد افکار عمومی کیش و مات کرده است.

تبلیغات کذب و مسموم و شایعات بی اساس، به امام رسید. مامورهای اطلاعاتی آن حضرت نیز تحت تاثیر برنامه های تبلیغی قرار گرفته و به ایشان همچون اطرافیان فشار می آوردند. لیکن با وجود این عزل تاریخ اثبات کرد که چه کسی در دوران غربت با ولی همراه است.

این یادداشت به هیچ وجه در مقام مقایسه میان افراد نبوده است، نه خواسته‌ایم مظلومیت دولت احمدی‌نژاد را با مظلومیت وجود مقدس امیر‌المومنین (علیه السلام) مقایسه کنیم که قطعاً تفاوت در این خصوص از زمین تا آسمان است و نه خواسته‌ایم مخالفین احمدی‌نژاد را با دشمنان و مخالفین حضرت امیر قیاس کنیم. باشد که عبرت‌های تاریخ، امروز و در شرایط حساس و مهم فعلی برای ما به عنوان درس‌هایی آموزنده مورد استفاده قرار گیرد.

آنچه در بین موج تخریب‌ها و ادعاهای بی‌اساس و بدون پشتوانه علمی کاندیداها، ذهن هر مخاطبی را به خود مشغول می‌کند این است که آقای کاندیدا برنامه شما برای اداره دولت چیست؟ مشکلات را همه مردم به خوبی می‌دانند، راهکار شما برای حل مشکلات چیست؟ در واقع جای خالی برنامه در صحبت‌های کاندیداهای ریاست جمهوری یازدهم کاملاً مشهود است که در ذیل به بخشی از آنها اشاره می گردد.

هر چند رسانه‌های جبهه مخالف دولت سعی دارند با خلاف واقع‌گویی و آنچه خود دوست دارند، استقبال مردم از رئیس جمهور در سفرهای استانی را کمرنگ‌تر از قبل جلوه دهند اما آنچه وجود دارد و رخ می‌دهد، گویای واقعیت دیگری است.