در آمد نفتی سالانه دولت احمدی نژاد به طور متوسط، معادل ۱۳۰۰ تن طلا بوده است بنابراین قدرت خرید درآمدهای نفتی دولت نهم و دهم معادل ۵۷ درصد قدرت خرید تمام دولتهای قبلی بوده و به بیان دیگر، ۷۸ درصد از همه آنها کمتر بوده است.
برخی افراد و جریانات سعی میکنند با سیاهنمایی به هر طریق ممکن اهداف و دستاوردهای دولت را زیر سؤال ببرند در حالی که مقام معظمرهبری بارها و بارها همه و بویژه خواص را به پرهیز از سیاهنمایی توصیه کردهاند که متأسفانه هیچگاه مورد توجه این افراد و جریانهای حامی آنها واقع نشده است.
در تازه ترین مورد از این دست سیاه نمایی ها باید به سخنان روز گذشته هاشمی رفسنجانی در دیدار صنعتگران و تولیدکنندگان عضو خانه صنعت، معدن و تجارت اشاره کرد.
هاشمی رفسنجانی در این دیدار درآمد نفتی در 8 سال گذشته را 700 میلیارد دلار عنوان کرده و پرسیده "این درآمد عظیم کجا و چگونه هزینه شده است"!
اینکه هاشمی رفسنجانی درآمدهای نفتی 8 سال گذشته را چگونه محاسبه کرده که عدد 700 میلیارد دلار به دست آمده خود جای بحث دارد اما مقایسه درآمدهای نفتی در دهه گذشته چیز خلاف گفته های هاشمی رفسنجانی را نشان می دهد.
این جدول نشان می دهد در یک دهه گذشته رشد متوسط سالانه درآمد نفت منفی 1.5 درصد است.
مقایسه درآمد نفتی کشور در سال 91 نسبت به سال 81 نشان می دهد این درآمد منفی 15 درصد کاهش یافته است.
کاهش درآمدهای نفتی در دهه گذشته در حالی است که از چهار تفاوت اساسی در محیط اقتصاد کلان ایجاد شده است و این چهار متغییر هزینه های بیشتری را بر دولت تحمیل کرده است.
یکی از این هزینه های تحمیل شده به دولت مربوط به بحث اشتغال است: در سال 1381 حدود 18 میلیون جوان بین 11 تا 21 سال داشتند و اکنون 18 میلیون جوان بین 21 تا 31 سال قرار دارند که به شغل احتیاج دارند بنابراین دغدغه دولت ایجاد اشتغال برای 18 میلیون جوان است که بیانگر این موضوع است که تقریبا معادل 88 درصد از شاغلین فعلی، به شغل جدید نیاز دارند.
در فاصله سال های 1381 تا 91 حدود 8 میلیون نفر به جمعیت کشور اضافه شده است واز طرف دیگر 1.7 میلیون نفر به تعداد بازنشستگان کشور در سال 1390 نسبت به سال 1381 افزوده شده است این در حالتی است که کل شاغلین وزارتخانه ها 2.2 میلیون نفر است، معادل 77 درصد شاغلین فعلی طی 10 سال به تعداد بازنشستگان افزوده شده است.
همچنین در سال 1365 متوسط حقوق شاغلین صندوق بازنشستگی کشوری 124 درصد بیش از حقوق بازنشستگان کشور بود در حالی که این نسبت در سال 1389 به 6 درصد کاهش یافت است.
در جواب این پرسش هاشمی رفسنجانی که درآمد نفت کجا هزینه شده علاوه بر چند مورد ذکر شده، باید یادآوری کنیم که توزیع سهام عدالت، اجرای قانون هدفمندی یارانهها، نهادینه کردن برنامهریزیهای توسعه استانی و شهرستانی، کاهش ضریب جینی در مناطق شهری کشور به پائینترین سطح 30 ساله پس از انقلاب، نمونه های دیگری از تلاشهای عدالت محور دولت است که بر اساس آن دولت توزیع یکسان درآمد و امکانات را سرلوحه برنامه های خود قرار داده است.
لازم به ذکر است، بر اساس آخرین آمارهای اعلام شده از سوی وزارت نفت، در دولت های نهم و دهم بیش از 140 میلیارد دلار در بخش نفت سرمایه گذاری صورت گرفته است. به عبارت دیگر بخشی از درآمدهای نفت در این سال ها صرف سرمایه گذاری در درون بخش نفت شده که بر اساس آمار اعلامی از سوی رستم قاسمی 5 برابر دولت های قبلی از جمله دولت خود آقای رفسنجانی است.
از سوی دیگر، بر اساس آخرین آمار از درامدهای نفتی این میزان سرمایه گذاری در بخش نفت دقیقا برابر با یک سوم کل درآمدهای فروش نفت است به عبارت دیگر از هر سه بشکه نفت که در دو دولت نهم و دهم صادر شده است درآمد حاصل از یک بشکه در خود صنعت نفت صرف پروژه های توسعه ای شده است.
بنابر این گزارش، هاشمی رفسنجانی در حالی درآمدهای نفتی دولت را 700 میلیارد تومان ذکر کرده که بررسی آماری نشان می دهد که درآمد حاصل از فروش نفت در دو دولت نهم و دهم اندکی بیش از 500 میلیارد دلار بوده است و نه 700 میلیارد دلار که هاشمی احتمالا آن را از روی گزارش اکبر ترکان به مجمع تشخیص مصلحت ذکر کرده است!
اکبر ترکان در آن گزارش به شیوه ای کاملا مشهود سعی کرده درآمدهای دولت را به هر طریق ممکن بالا برد تا از آن این نتیجه را بگیرد که دولت اسراف کرده و درآمدها را صرف واردات کالاهای بی اهمیت کرده است.
بر اساس گزارش ترکان، مجموع درآمد حاصل از فروش نفت طی ۷ سال از سال ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۹۰ ۵۳۱ میلیارد دلار بوده است.
وی در این گزارش در راستای هدف ذکر شده در بالا می آورد: اگر درآمدهای غیر نفتی را نیز به این رقم بیفزاییم، در مجموع تا سال ۱۳۹۰ دولت احمدی نژاد ۶۹۸ میلیارد دلار درآمد داشته است.
هم چنین، آمارهای بانک مرکزی از عملکرد بودجه عمرانی دولتهای گذشته از سال 76 تا سال 90 حاکی است، از سال 84 تا پایان سال 90 بیش از 127 هزار میلیارد تومان صرف بودجه عمرانی شده است. این در حالی است که عملکرد بودجه عمرانی دولت اصلاحات از سال 76 تا 83 تنها حدود 31 هزار میلیارد تومان بوده است که با یک مقایسه ساده نشان میدهد کمتر از 25 درصد کل بودجه عمرانی دولتهای نهم و دهم است.
از سوی دیگر، بر اساس آخرین اظهارات غضنفری، وزیر صنعت، معدن و تجارت میزان سرمایه گذاری های صنعتی در دولت نهم و دهم تا ابتدای زمستان امسال بالغ بر 100 هزار میلیارد تومان بوده است که با نرخ ارز مرجع 1050 تومانی-کمتر از آن در سال های پیش- بالغ بر 100 میلیارد دلار می شود. حالا با جمع این مبالغ آیا چیزی از 500 میلیارد دلار می ماند؟
تنها در طرح کلان مسکن مهر که دولت با هدف خانه دار کردن اقشار ضعیف و متوسط و همچنین کنترل بازار مسکن بیش از 46 هزار میلیارد تومان تسهیلات به انبوه سازان ارائه شده است که به نرخ دلار 50 میلیارد دلار می شود.
ضمن اینکه درآمد نفت در دولت خود هاشمی، از نظر قدرت خرید بسیار بیشتر از دولت نهم و دهم بوده و می توانست کارهای بسیار مهمی صورت دهد اما در همان برنامه به اصطلاح «تعدیل اقتصادی» شکست خورد.
دکتر «عبدالرضا داوری» در جلسه روز ۱۶ آذرِ سلسله نشستهای گفتمان «پیشرفت و عدالت» آمار جالبی در مورد درآمد نفتی دولتهای پس از انقلاب ارائه داد. در این آمار در آمد نفتی دولت های پس از انقلاب از نظر قدرت خرید و ثروتی که عاید کشور می کرده اند به تفکیک از این قرار است:
در آمد نفتی سالانه دولت موسوی به طور متوسط، معادل ۲۲۰۰ تن طلا
در آمد نفتی سالانه دولت هاشمی رفسنجانی به طور متوسط، معادل ۲۹۰۰ تن طلا
در آمد نفتی سالانه دولت خاتمی به طور متوسط، معادل ۱۸۰۰ تن طلا
در آمد نفتی سالانه دولت احمدی نژاد به طور متوسط، معادل ۱۳۰۰ تن طلا بوده است.
به عبارت دیگر، به طور متوسط، قدرت خرید درآمدهای نفتی دولت احمدی نژاد، معادل ۵۷ درصد قدرت خرید تمام دولتهای قبلی بوده و به بیان دیگر، ۷۸ درصد از همه آنها کمتر بوده است.
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو