پروژه ضد ولایت خواندن دکتر احمدینژاد نتوانست جامعه را متقاعد کند و جز یک عده قلیل حداکثر 1میلیون نفر که در جلسات بصیرت افزای عمارنماهای خائن و گاها غافل، فریب این قرآن سر نیزه را خوردند، حامی دیگری نداشت که همان عده قلیل نیز در « دوران رسوایی عمارنماها» که با سکوت خائنانه آنان و گاها تطهیر دولت یازدهم همراه بوده است در پی رجوع به دکتر احمدینژادند.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما» به نقل از میدان ۷۲/ حسین مهدیزاده نراقی: آئین اخیرا در خبری نوشت: به نقل از یک منبع آگاه؛در جریان دیدارهای نوروزی رهبری با خانواه شهدا، یک خواهر شهید خطاب به رهبر انقلاب گفت:«ما سه خواهر هستیم که بر سر موضوع آقای احمدی نژاد، بین یکی از خواهرانمان با ما دونفر دیگر اختلاف افتاده است. آن خواهرم می گوید آقای احمدی نژاد ضدولایت فقیه است و ما این حرف او را قبول نداریم و همچنان به آقای احمدی نژاد وفاداریم.اکنون سوال ما از حضرتعالی این است که آیا آقای احمدی نژاد ضدولایت فقیه است و ما نباید به ایشان وفادار بمانیم؟ این منبع آگاه گفت: رهبر معظم انقلاب بلافاصله در پاسخ به این خواهر شهید فرمودند:«اتهام ضدولایت فقیه به آقای احمدی نژاد اتهام بسیار نادرستی است شما به ایشان وفادار بمانید.»

در مورد این خبر و پخش گسترده آن در شبکه های اجتماعی توسط جوانان حزب اللهی حامی دکتر احمدینژاد ذکر چند نکته لازم و ضروری به نظر می رسد:

اول: استناد به خبری مجهول، بدون قید زمان و مکان دقیق و فاقد منبع مشخص از رویه های جریان عقلانی و منطبق با واقعیات انقلابی حامی دکتر احمدی نژاد ( انحرافی خوانده شده از سوی راس فتنه) نیست چه اینکه همه تلاش جریان حامی دولت عدالت محور نهم و خصوصا دهم در سالهای ۹۰ تا ۹۲ در پی مبارزه با وهمیات، خرافات، خواب و خیال و استنادات بدون منبع و علی الخصوص انتسابات جملات این چنینی به رهبر معظم انقلاب و مقابله با جریان تکفیری فاقد تجزیه و تحلیل و تفکر بود که در پی تلاش برای القای این نکته که احمدینژاد در برابر رهبری ایستاده است، متمایل به رابطه با آمریکا شده است،معتقد به دوستی با رژیم اسراییل شده، منحرف شده و … به کرات از جلسات خصوصی خود با رهبری و …سخن می گفت!!

به هر روی پرچم تعقل، تفکر و  عدم تکیه بر صحبت های خصوصی افراد که بلا شک در دین مبین اسلام نیز جایگاهی ویژه دارد از سوی جریان حامی دکتر احمدینژاد و مهندس مشایی در سالهای ۹۰ تا ۹۲ و عدم بازی در پازل راس الفتنه، مهمترین دلیل انحرافی خوانده شدن این جوانان انقلابی بود و حال که خط بطلان آن استنادات خصوصی بر حزب الله بازی کننده در پازل راس الفتنه نیز مشخص شده و مقایسه بین دولت روحانی و دولت احمدی نژاد راه را بر انحرافی خواندن دکتر احمدینژاد بسته و فوج جوانان بازی خورده از سوی عمارنماهای غافل و گاها خائن، در پی رجوع و بازگشت به خط اصیل انقلابی دکتر احمدینژاد هستند بیان این نوع مسائل چه ضرورت و فایده ای دارد؟

آیا میتوان این اخبار خصوصی را در سالهای ۹۰تا ۹۲ رد کرد ولیکن در سال ۹۳ خود به آن استناد کرد؟این تناقض آیا چیزی جز بد دفاع کردن نخواهد بود؟

دوم: پروژه ضد ولایت خواندن دکتر احمدینژاد نتوانست جامعه را متقاعد کند و جز یک عده قلیل حداکثر ۱میلیون نفر که در جلسات بصیرت افزای عمارنماهای خائن و گاها غافل، فریب این قرآن سر نیزه را خوردند، حامی دیگری نداشت که همان عده قلیل نیز در « دوران رسوایی عمارنماها» که با سکوت خائنانه آنان و گاها تطهیر دولت یازدهم همراه بوده است در پی رجوع به دکتر احمدینژادند.

با این اوصاف که جامعه هر روز به صورت عینی و ملموس؛ تفاوت خط، جهت گیری و اقدامات عملی دولت یازدهم در حوز های سیاست داخلی و خارجی را با راهبردهای رهبری معظم انقلاب مشاهده می کند پخش اینگونه اخبار یک سهل انگاری رسانه ای تلقی می شود. 

سوم: به جهت مجهول بودن این خبر در تمامی ابعاد و با توجه به نشر وسیع آن در شبکه های اجتماعی، اگر دفتر مقام معظم رهبری تکذیبیه بر آن صادر کند، آیا راه برای راس الفتنه و بازی خورندگان حزب اللهی او، فراهم نمی شود که باز هم بر طبل هرچند تو خالی ورسوا شده ( تقابل احمدینژاد و رهبر معظم انقلاب) بدمند؟  

آنچنان که برخی فاحشه های خبری، از اول اردیبهشت به شدت بر این موضوع مانور دادند.

 چهارم: اصولا حمایت مقام معظم رهبری از افراد آنچنان اهمیتی ندارد!آنچه حائز اهمیت است حمایت از اقدامات و کار و تلاش و خط حاکم بر قوه مجریه است چرا که مقام معظم رهبری تصریح بر این نکته داشته اند که ” از تمامی روسای جمهور حمایت کرده اند و بعد از این هم همینطور خواهد بود ”  

تفاوت حمایت از شخص با حمایت از خط را در مقایسه بین صحبتهای رهبرمعظم انقلاب در ۲۹ آبان ۹۲ و ۱ فروردین ۱۳۸۶ به طور ملموس می توان دید[۱].  

تفاوت در این دو نوع موضع گیری در بیانات رهبری انقلاب در ۱۲ آبان ۹۲ و اکتفا به حمایت از مسئولین سیاست خارجی به جهت سختی کار و « بچه های انقلاب » خواندن آنان نیز عیان و آشکار بود.  

و تفاوت بچه های انقلاب با بچه های انقلابی نیز در دید اصولیین و حقوقدانان واضح و آشکار می نمود[۲]  

پنجم: در صورت تایید ادعاهای این گونه بدون منبع، به نظر می رسد که راه برای نقل قولهای کذب به رهبری به راحتی باز شود.در حالی که رهبری ۱۲ آبان ۹۲ از مسئولین سیاست خارجی حمایت کرده اند و هاشمی رفسنجانی در تباینی ۱۸۰درجه ای با این بیانات، در ۲۳ فروردین۹۳ و در آستانه شکست مذاکرات و در دیدار با ظریف مدعی می شود :« حمایت رهبر معظم انقلاب از اقدامات تیم مذاکره کننده در تاریخ ماندگار می شود»[۳]!چگونه میتوان در آینده راه را بر تحریف بیانات رهبری بست؟

ششم: تا زمانی که محکمات رهبری که به هیچ وجه قابلیت تکذیب ندارد و در آخرین دیدار با دولت دهم در ۲۳ تیر۹۲ ایراد شده موجود است[۴] نیازی به استناد به جملات خصوصی و بدون منبع احساس نمی شود

این وجیزه را با جمله ای از مرحوم دکتر شریعتی به پایان می برم:

اگر میخواهید حقیقتی را خراب کنید، خوب به آن حمله نکنید، بد از آن دفاع کنید!      

____________________________________________________

[۱] رهبر معظم انقلاب ۲۹ آبان ۱۳۹۲: اوّلاً بنده اصرار دارم بر حمایت از مسئولانى که اجراى کار برعهده‌شان است، از همه‌ى دولتها بنده حمایت میکنم، از مسئولان – مسئولان داخلى، مسئولان خارجى – حمایت میکنم و وظیفه‌ى ما است. من خودم مسئول اجرایى بوده‌ام، وسط میدان بوده‌ام، سنگینى کار و سختى کار را با همه‌ى وجود احساس کرده‌ام؛ میدانم که کار اداره‌ى کشور کار سختى است. لذا اینها به کمک احتیاج دارند، من هم کمکشان میکنم، حمایتشان میکنم

رهبرمعظم انقلاب ۱فروردین۱۳۸۶:« من از دولت حمایت می کنم از همه دولتهای بر سرکار و منتخب مردم حمایت کردم، بعد از این هم همین خواهد بود؛ از این دولت هم به طور خاص حمایت می کنم، این حمایت، بی دلیل و بی حساب و کتاب نیست، اولاً جایگاه دولت در نظام جمهوری اسلامی و در نظام سیاسی کشور ما جایگاه بسیار مهمی است، ثانیاً بیشترین مسئولیتها را دولت بر دوش دارد، بعد هم این جهت گیری های دینی و این ارزشگرایی انقلابی و اسلامی خیلی ارزش دارد سخت کوشی، تلاش فراوان، ارتباط با مردم، سفرهای استانی، جهت گیری عدالت ورزی مردمی، اینها خیلی قیمت دارد و من قدر این کارها را می دانم، من به خاطر این چیزها از دولت حمایت می کنم.»  

[۲] تفاوت بین عبارت “بچه های انقلاب”(عبارت صریح رهبری در مورد تیم مذاکره کننده) و عبارت ” بچه های انقلابی”(تحریف شده جمله رهبری در روزنامه های ۱۳آبان امسال) را هر عقل سلیمی به خوبی می فهمد.  از نظر اصولی معنای این عبارت چنین است:  

همه بچه های انقلابی بچه های انقلابند اما عکس این موضوع صادق نیست و از منظر اصول فقه رابطه بین بچه های انقلاب و بچه های انقلابی، عموم و خصوص مطلق است و نه تساوی!  

همه بچه های انقلابی،بچه های انقلابند: موجبه کلیه  

برخی بچه های انقلاب، انقلابی هستند: موجبه جزئیه  

برخی بچه های انقلاب، انقلابی نیستند: سالبه جزئیه  

مثال غیر فقهی در این مورد را می توان به رابطه نقره و فلز تشبیه کرد:  

همه نقره ها فلز هستند: موجبه کلیه (اما همه فلزها لزوما نقره نیستند)  

برخی فلزها نقره هستند: موجبه جزییه  

برخی فلزها نقره نیستند: سالبه جزییه  

و عجبا که همین روزنامه ها در ۴ سال پیش و در روزهایی که تهران در آتش فتنه ۸۸ می سوخت همواره بر تهیه هیزم برای باقی نگه داشتن فتنه قلم می زدند

[۳] http://www.entekhab.ir/fa/news/156180 

[۴] این دولت بحمدالله توانست شعارهاى انقلاب را سر دست بگیرد و به آنها افتخار کند و آنها را در جامعه مطرح کند…  این دولت این شعارها را مطرح کرد، برجسته کرد، سر دست گرفت، به آنها افتخار کرد؛ در مجامع جهانى، احساس شرم از انگیزه‌هاى انقلابى و از اهداف انقلابى و از شیوه‌هاى انقلابى نکرد؛ این خیلى کار بزرگى بود.  آنچه که براى خدا کردید، خداى متعال آنها را در نامه‌ى عمل شما ثبت کرده و کرام‌الکاتبین آنها را نگه داشته‌اند و بلاشک به درد شما خواهد خورد. آنچه را که شما عمل کردید، چه حالا بنده و امثال بنده ببینیم، بدانیم و تشکر کنیم، چه نبینیم، ندانیم و تشکر نکنیم…