از عینکی که حجت الاسلام روحانی به انتخابات می نگرد، رد صلاحیتِ سال 92 تنها گزینه ی دولت دهم به نظر نباید چندان ناعادلانه باشد چرا که مشایی و احمدی نژاد در احزاب جایی ندارند.

 رئیس دولت یازدهم در سخنان پرحاشیه خود در جمع فرمانداران در تاریخ شنبه 9 خرداد جاری گفتارهایی نغز داشته و فرمود:
« انتخابات بدون رقابت امکان‌پذیر نیست. انتخابات یعنی بین چند چیز یک چیز را برگزینید. اگر ما یک چیز جلوی مردم بگذاریم و بگوییم باید این را انتخاب کنید، این دیگر انتخاب نیست. اصلا انتخابات آزاد که ما می‌گوییم مگر اینکه این قید توضیحی باشد والا انتخابات غیر آزاد معنی ندارد و انتخاب نیست. اگر انتخابات به معنای واقعی کلمه بود یعنی در آن رقابت است،‌رقابت سالم. همه ما باید شرایط این رقابت را فراهم کنیم.»
تردیدی نیست که در مقام مفهوم نمی توان به این کلام خرده گرفت چرا که بسیاری از این عبارات را پیش از این و در اول فروردین ماه 1392 رهبری معظم انقلاب بیان داشتند و لیکن در مقام مصداق و عمل باید دید که آیا در آوردگاه یازدهم ریاست جمهوری در 24 خرداد 92 نیز به این توصیه سکاندار انقلاب عمل شد و جناب آقای روحانی در انتخاباتی رقابتی و با حضور همه سلایق ( تاکید رهبری معظم انقلاب در اول فروردین 1392: در انتخابات همه سلایق باید حضور داشته باشند) پا به خیابان پاستور گزارده و یا اینکه در حذف رقیب توانسته به عنوان نفر اول در مسند اجرایی کشور پا به این عرصه خطیر بنهد؟
بدون تردید باید گفت جناح پیروز انتخابات سال 88 با جمعیت 24.5 میلیون نفر هیچ سهمی در هشت کاندیدای تایید صلاحیت شده نداشت و اگرچه غرضی بی نام و نشان نیز جز سلایق کشور شناخته شد اما آن که دکتر احمدی نژاد در 21 اردیبهشت ماه 92 در ساختمان خیابان فاطمی و در آخرین دقایق ثبت نام دستش را به عنوان « تنها نماینده مورد حمایتش » بالا برده بود و همو که وابسته به هیچ حزب و جناحی نبود، رد صلاحیت( و به تعبیر شورای محترم نگهبان، عدم احراز صلاحیت!) شده بود.
بنابراین دولت یازدهم و در راس آن رئیس واجد رای ضعیف و شکننده 50.7 دهم درصدی اش نباید شعار انتخابات رقابتی سر دهد خصوصا که واضح و مبرهن است که این جملات تند و تیز و کم سابقه در بیان حجه الاسلام روحانی تنها و تنها مختص جریان اصلاح طلبی است که بسیاری از کاندیداهای احتمالی اش به جهت دخیل بودن در فتنه 88 از امروز نگران رد صلاحیت های احتمالی اند!
در جامعه ای که مهندس مشایی بدون یک سند مثبِته مبنی بر « خروج از حاکمیت، اقدام علیه امنیت ملی، تضاد با رهبری، فتنه گری، تحریک هواداران به اغتشاش و ..» رد صلاحیت(بخوانید عدم احراز صلاحیت) شده است، نمی توان به رد صلاحیت آشوبگران سال 88 و همچنین بر هم زنندگان جشن حضور 40 میلیونی و بی سابقه مردم در پای صندوق های رای در سال 88 و زمینه سازان تحریم های بی سابقه به جهت نابودی عزت ملی، آری گفت.
رئیس دولت یازدهم در جایی دیگر از صحبت هایش می گوید:
« هیچ جناحی در کشور قابل حذف نیست، نه این سمت و آن سمتی ها خواب ببینید. این جناح ها ریشه‌های فکری، تاریخی، عقیدتی و دینی و علمی دارند. این جناح هم هست آن جناح هم هست. جناح و حزب به یک معنا از بین نمی‌رود، آن افکار می‌ماند. ممکن است شکل حزب و اسم حزب عوض شود، اما افکار می‌ماند.»
اینکه روحانی به تَبَعِ حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی کشور را تنها در احزاب خلاصه می کند نقطه افتراق اصلی وی با تفکرات ناب امام روح الله و خلف صالح وی امام خامنه ای است.
ضمیر مخاطب ِعبارتِ « این جناح هست آن جناح هم هست » نیز بی شک شورای نگهبان است.در واقع روحانی می گوید اصولگرایان هستند، اصلاح طلبان هم باید باشند. به عبارت بهتر کشور از منظر رئیس دولت یازدهم در دو حزب اصولگرا و اصلاح طلب خلاصه می شود!.
از عینکی که حجت الاسلام روحانی به انتخابات می نگرد، رد صلاحیتِ سال 92 تنها گزینه ی دولت دهم به نظر نباید چندان ناعادلانه باشد چرا که مشایی و احمدی نژاد در احزاب جایی ندارند. قلوب مستضعفین دنیا مامن و جایگاه مردی است که ندای اللهم عجل لولیک الفرجش در صحن سازمان ملل، یادآور بت شکنی ابراهیم خلیل در بابِل بود.
اما امام امت در صحن جامع رضوی اول فروردین 92 اشاراتی داشتند برای پرشورتر برگزار شدن انتخابات. ایشان بر خلاف تئوری هایی که تنها از تفکر کارگزارانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت بر می آید گروههای سیاسی را در احزاب خلاصه نکرده و معتقدین به جمهوری اسلامی را مکلف به شرکت در انتخابات دانستند:
«در انتخابات، همه‌ی سلیقه‌ها و جریانهای معتقد به جمهوری اسلامی باید شرکت کنند؛ این، هم حق همه است، هم وظیفه‌ی همه است.»
آری آقای روحانی ما مدعی هستیم و نه بدهکار!
زنده باد بهار(+)
حسین مهدیزاده نراقی

"Our President, analytical news site"