کارنامه ده ساله فعالیت فرهنگی سیدمحمد خاتمی در وزارت ارشاد و پیش از آن در روزنامه کیهان، حکایت از مسیری دارد که به صورت آگاهانه برای تهاجم فرهنگی باز شده است.
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ ورود سید محمد خاتمی به عرصه هیئت دولت را باید پس از استعفای معادیخواه بهعنوان اولین وزیر فرهنگ کابینهی میرحسین موسوی دانست. خاتمی که شانس حضور خود را از مشاورههای هاشمی رفسنجانی به میرحسین میدانست، در روز رأیگیری سابقهی حضورش در روزنامه کیهان برای او سنگین تمام شد.
روزنامه ای که به سرپرستی او، در مقاله ای که در تاریخ ۱۳۶۱/۱/۲۸ با موضوع «آیا وقت تصفیه روحانیون فرا نرسیده است؟»، درج گردید، اعتراض مخالفین را به همراه داشت و حسن نواب بهعنوان منتقد پست وزارت ارشادی، را به پشت تریبون مجلس برد و با اعتراض شدید مواجه کرد. اعتراضی که نواب این چنین بیان داشت: «آقای خاتمی که در کیهان کثیرالانتشار این قدر اشراف بر مدیریت این روزنامه نداشته باشد ..... آیا ایشان میتواند وزارتخانه به این بزرگی را اداره کند»(۱) هرچند این ادعای نواب طولی نکشید که بر همگان آشنا شد. ولی خسارتهایی بر پیکر جامعه وارد شد که رهبر معظم انقلاب به آن تهاجم فرهنگی نامید. خسارتهایی که سرانجام در جلسه شورای امنیت ملی و در کمیسیون مربوطه با اعتراض اعضای جلسه نسبت به خاتمی، او را مجبور به استعفا از سمت خود گردانید. استعفایی که بر همراهان او گران آمد و بخشی از آنان را برای مدتی خانهنشین نمود. هرچند کادر سازی محمد خاتمی در وزارت ارشاد کشور را به سمت دیگر هدایت کرد ولی عدم حضور او بر یارانش سنگین تمام شد.
یکی از دیگر نکات مطروحه در جلسه رأی اعتماد مجلس به او، سخنان احمد کاشانی است. فردی که با بیان ترس از نفوذ نهضت آزادی در وزارت ارشاد با مسئولیت او، پشت تریبون مخالفین رفت. رفتاری که با گلایه کاشانی و اعتراض نسبت به معرفی محمد خاتمی همراه گردید. هرچند با دفاع تمامعیار هاشمی رفسنجانی، خاتمی وزیر فرهنگ گردید. اما این ترس به واقعیت تبدیل گردید. ترسی که در سالهای بعد و حتی پس از دوران ریاست جمهوری او، در مجموعه بنیاد باران به چشم خورد و افرادی همچون ابراهیم یزدی در جلسات آن شرکت نمود.
هرچند دو بخش مطالب فوق، قسمتی از مراسم رأی اعتماد او بوده است ولی باید ادامه حضور خاتمی را با افرادی همچون شمس الواعضین (سردبیر بعدهای مجله کیان)، بهروز گرانپایه (نظریه پرداز ارتباط با آمریکا و متهم پرونده عبدی در سال ۱۳۸۱)، رضا تهرانی و مصطفی رخ صفت دانست، افرادی که به دنبال سکولاریزه کردن جامعه اسلامی بودن و همراه خاتمی به میدان روزنامه کثیرالانتشار کیهان وارد شدند. افرادی که بعدها در حلقههای مرکز استراتژیک و کیان فعال گردیدند و حتی به انکار اصول اصلی اعتقاد اسلام و تشیع دست زدند.
نکته حائز اهمیت حضور سید محمد خاتمی در کیهان، نمایندگی او از سوی رهبری انقلاب بود. نمایندگیای که قرار بود در آن اندیشههای اسلام نشر شود و تریبونی برای مستضعفین باشد. (۲) به ناگاه این اندیشهها همراه گردید با مجموعه نوشتارهایی (۳) که با تلفیق جدید از نظریات دموکراسی غربی و اندیشهی خود در مورد باب ولایت فقیه، نظریه ای جدید را ارائه ولایتفقیه را آنطور که خود میدانست و باور داشت تفسیر کرد. (۴) تفسیری که بعدها در روشهای او مشاهده گردید و پرده نفاق را کنار زد. به طوری که او در سخنرانی خود شأن حکومت را برای امام عصر ارواحنا فدا نیز مردود دانست و بر ولایت ایشان تفسیری بهعنوان شأن معلمی و الگویی برای جامعه بیان کرد. (۵)
بررسی حلقههای اطراف و پنهان محمد خاتمی در دوران دهسالهاش بر سکان وزارت ارشاد، سرنوشتی را رقم زد که در حال حاضر مشاهده میشود. سرنوشتی که حتی دشمنان به آن اذعان دارند و رهبر معظم انقلاب آن را تهاجم فرهنگی برشمرد. تهاجمی که با استفاده از غفلت هوشمندانه مسئولین و به تعبیری تغافل مضر، راه را بر معاندین و قسمخوردگان علیه اسلام بازنمود. راهی که سرانجام در نشریات زنجیره ای به اوج خود رسید و حلقههای برنامهریزیشده توانست کشور را ملتهب نماید.
در همین راستا نشریه جنگ که توسط ضدانقلابهای لسآنجلس نشین چاپ میگردید، با اشاره به این موضوع صحه ای را بر تمامی مدعاهای آن گذاشته و بیان میدارد: «در ایران، مجلاتی منتشر میشود بسیار پرمحتوا که دست به مبارزه و مقاومت فرهنگی زدهاند. حرفهایی مینویسند که ما در آنسوی اقیانوس جرئتش را نداریم» (۶) این برخوردها از سوی محمد خاتمی کار را بهجایی رساند که در زمان تصدی پست وزارتخانه، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر جشنواره فجر به یک زن ترک فاحشه رسید. سیمرغی که با واکنشهای مختلفی همراه شد و خاتمی را مجبور کرد به منتقدان پاسخ دهد. پاسخهایی که با ادبیات سخیف و زشت همراه و توجیهی بر این اقدام شنیع جشنواره تحت تابعه او گردید.
اما خاتمی به اینجا نیز بسنده نکرد و با مطرح کردن آزادی از دیدگاه غرب آن را ستود و به آن بهعنوان یک راهکار نگاه کرد. (۷) رفتاری که توسط نیروهای انقلابی برتابیده نشد و در نهایت سید شهید اهلقلم به آن پاسخ داد و بیان داشت: «دولت جمهوری اسلامی حقیقتاً به شعار آزادی مطبوعات، نویسندگان و هنرمندان پایبندی اعتقادی دارد، اما دوستان خویش را از یاد برده است و اکنون مجموع سیاستهای نظام اسلامی کار را به آنجا کشانده که نسل انقلاب در هنر و ادبیات احساس عدم امنیت و بیهودگی میکند»(۸)
اینها بخشی از اندیشه و رفتارشناسی محمد خاتمی، بهعنوان سرپرست روزنامه کیهان و وزیر ارشاد بوده است. وزیری که با بررسی هر بخشی از کارنامهی دهسالهی آن میتوان درسهایی را دریافت که برای نظام بسیار سنگین و خسارتبار بوده است.
پی نوشت:
۱) روزنامه کیهان، ۱۹/۸/۱۳۶۳
۲) صحیفه امام، ج ۱۳:۳۵۶
۳) برای نمونه مراجعه شود به مقالات ۳/۹/۱۳۵۹ و ۴/۹/۱۳۵۹ و... روزنامه کیهان
۴) برای مطالعه بیشتر ر.ج به سودای سکولاریسم:۷۶ الی ۷۸
۵) Khatami.ir/fa/news/۱۰۲۵.html
۶) بر اساس مقالهی کیهان، ۲۵/۱۲/۱۳۶۹
۷) کیهان، ۱۰/۲/۱۳۷۰
۸) سوره، ۱۵/۳/۱۳۷۰
منبع : فرهنگ نیوز
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو