41 سال مواجهه استراتژیک و ایدئولوژیک انقلاب اسلامی ایران با تفکر لیبرالی و شیطانی حاکم بر نظام استکباری دنیا و به ویژه شیطان بزرگ، که منجر به خسارت های سنگین آبرویی و حتی دنیوی برای ایشان شده و زنگ خطر انزوا و شاید نابودی آنها را به صدا درآورده، بر می تابد تا قدرت های نظامی دنیا هر از گاهی با شیطنت و یا تحریک برخی سیاستمداران کوته فکر نسبت به تهدید نظامی ایران و به خیال خامشان پایان تراژدی و کابوس گسترش جهانی آرمان های انقلاب اسلامی ایران، لب به سخن گشوده و لاف قدرت نمایی سر بدهند؛ اما به راستی چرا در 30 سال گذشته هیچگاه تهدیدات ایشان و به ویژه آمریکا عملی نگشته و قطعاً نخواهد گشت؟

جهت مشاهده و دانلود فیلم تحلیل های اسکات ریتر به لینک های آپارات و یوتیوب در انتهای متن مراجعه نمایید

به گزارش پایگاه تحلیلی تبیینی رئیس جمهور ما، نبردهای پهپادی، موشکی و دریایی سه مجرا و چارچوب عملیاتی در محاسبات نظامی پنتاگون محسوب می شود. در طول بیش از چهار دهه ای که از پیروزی انقلاب اسلامی سپری شده است، بارها موضوع کنش نظامی در قبال ایران در اتاق های فکر و حتی حوزه تصمیم سازی سیاستمداران آمریکایی مورد بررسی و محاسبه قرار گرفته است. حتی این مساله (اصل مواجهه نظامی با ایران) به خصوص در دوران حضور جمهوریخواهان در قدرت مولد منازعات پایداری میان پنتاگون، وزارت خارجه آمریکا و کاخ سفید بوده است. ۳۰ خرداد سال ۹۸ (۲۰ ژوئن ۲۰۱۹ میلادی) یک فروند پهپاد نورثروپ گرومن آر کیو-۴ گلوبال هاوک که وارد حریم هوایی ایران شده بود در نزدیکی تنگه هرمز توسط سامانه پدافند هوایی نیروی هوافضای سپاه پاسداران منهدم شد. در آن زمان، مایک پمپئو، وزیر خارجه و جان بولتون مشاور امنیت ملی سابق آمریکا اصرار داشتند واشنگتن در قبال سرنگونی پهپاد خود توسط جمهوری اسلامی ایران، عملیاتی را حداقل به صورت محدود و نقطه ای در ایران صورت دهد، اما استراتژیست های صاحب نظر در حوزه نظامی-امنیتی آمریکا و مقامات ارشد پنتاگون، نسبت به این موضوع هشدار دادند. به راستی دلیل هراس ایالات متحده از مواجهه نظامی با ایران در منطقه چیست و چه فاکتورها و متغیرهایی در این معادله دخیل هستند؟

گزارش افسر اطلاعاتی آمریکا

نام اسکات ریتر برای مخاطبان حوزه امنیت بین الملل و امنیت منطقه نامی آشناست. ریتر، افسر ارشد سابق اطلاعاتی آمریکا و یکی از کارشناسان و بازرسان تسلیحات هسته ای سازمان ملل متحد است که سال ها رسما از طرف دولت آمریکا و سازمان ملل، مامور بررسی تاسیسات نظامی و هسته ای عراق در حکومت صدام حسین بود. او از جمله کسانی بود که دولت جورج واکر بوش را بابت آغاز جنگ عراق مورد شماتت قرار داد و اشغال این کشور را خطایی راهبردی و جبران ناپذیر خواند. مروری بر مولفه ها و گزاره های مطرح شده از سوی اسکات ریتر در خصوص  استیصال نظامی آمریکا در برابر ایران، قابل تامل و انعکاسی از محتوای منازعاتی است که در اتاق های فکر و عملیات پنتاگون مورد طرح و بررسی قرار می گیرد.

مطلب مرتبط : توپ لیزری؛ سلاح نابودگر و افسانه ای ایران در تقابل با اهداف هوایی و فراجوی

توانایی نظامی ناو لینکن

اسکات ریتر معتقد است پنتاگون و متعاقبا سنتکام (نیروهای آمریکایی مستقر در حوزه غرب آسیا) نمی توانند از ناو لینکن به مثابه یک قدرت بازدارنده نظامی یا فراتر از آن، یک پشتوانه عملیاتی محکم در عملیات علیه ایران استفاده کنند. وی در اردیبهشت امسال (۱۳۹۸) درباره پایگاه آمریکن کانسرواتیو در این خصوص می نویسد: «اگرچه جان بولتون دستور اعزام ناو لینکن را به منطقه (خلیج فارس) صادر کرده است، اما باید تاکید کنم اعزام ناو گروه ضربت آبراهام لینکلن و بمب افکن - بی -۵۲ به منطقه، تنها حکم یک نمایش بی خاصیت را دارد. دلیل این موضوع، متحرک بودن موشک های ایرانی است؛ موشک هایی که قابلیت هدایت و ردیابی(در صورت شلیک از سوی ایران) را ندارند.

 به عنوان مثال، زلزال ۲ در عمل یک راکت غیر هدایت شونده است. در این معادله، فاتح ۱۱۰ و ذوالفقار، دو موشک میانبرد دیگری هستند که از زلزال ۲ مشتق شده اند. حتی ایران، موشک فاتح ۱۱۰ را برای گروه های ضد آمریکایی در منطقه (حزب ا...، انصارا... و گروه های مقاومت عراق) فرستاده است. پس حضور  ناو لینکن در آب های منطقه عملا بی خاصیت است.» نباید فراموش کرد با توجه به تخصص ویژه اسکات ریتر در حوزه امنیت دریایی، اظهارات وی درباره ناتوانی ناو لینکن در هدایت صحنه هر گونه نبرد احتمالی با ایران، مورد توجه بسیاری از رسانه های غربی نیز قرار گرفته است. اسکات ریتر، با استناد به همین موضوع بنیادین، بارها هشدار داده است  یک نقطه ثقل یا نقطه اتکا برای انجام هرگونه تجاوز پهپادی، دریایی و موشکی به ایران از سوی آمریکا وجود ندارد.

مطلب مرتبط : دستیابی ایران به سلاح پیشرفته A2AD و دست برتر نظامی ایران در مواجهه با آمریکا

ایرانیان چگونه در جنگ دریایی پیروز می شوند؟

نکته قابل توجه درباره ناکامی در حمله دریایی به ایران گزارش های محرمانه پنتاگون است. در این گزارش ها آمده است قابلیت نیروهای دریایی آمریکا در جنگ های دریایی منطقه خلیج فارس شکننده است.

روش ایرانی ها در جنگ به خصوص جنگ های دریایی کشاندن نیروهای ما به نزدیکی آب های سرزمینی خودشان و سپس قطع ارتباط نیروهای ما با ستاد فرماندهی خواهد بود. سپس آنها با اژدرها به ناوهای ما شلیک خواهند کرد. نتیجه چه می شود؟ سربازان زخمی ما چاره ای جز پناه بردن به سواحل خلیج فارس نخواهند داشت و همه به اسارت در خواهند آمد.

ترامپ نمی تواند روی Oplan ۱۰۰۲  حساب باز کند

اسکات ریتر در مقاله خود در پایگاه Thealtworld که در تاریخ ۲۳ می سال ۲۰۱۹ منتشر شد، توضیحات مهمی در خصوص طرح موسوم به Oplan ۱۰۰۲  مطرح کرد. این طرح، برنامه کلان حضور نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا محسوب می شود.  این طرح برای تعریف و هدایت جنگ های گسترده در منطقه خلیج فارس در دهه ۸۰ ۱۹میلادی طراحی شده و چند بار به روز رسانی شده است.   این طرح پایه اصلی عملیات توفان صحرا در سال ۹۱-۹۰ و تجاوز به عراق در سال ۲۰۰۳ بوده است. هرگونه اقدامی که بخواهد سیستم برنامه موشک های بالستیک ایران را خنثی کند به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به طرح Oplan۱۰۰۲ مربوط می شود. اشغال عراق در سال ۲۰۰۳، در چارچوب همین طرح تعریف شده است. با این حال، این طرح نماد ناامیدی ترامپ و قدرت مانور محدود وی در منطقه (در هرگونه نبردی با ایران) است. مقامات آمریکایی در حالی از خنثی سازی زیرساخت های هسته ای ایران و تلاش برای  افزایش تضمین های راهبردی مربوط به حضور نظامی آمریکا در منطقه غرب آسیا سخن می گویند که تنگه هرمز (به عنوان محلی که از طریق آن روزانه ۱۸ میلیون بشکه نفت عبور داده می شود) در دستان ایران است. در حقیقت اسکات ریتر در این تحلیل، معتقد به مزیت ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی ایران در مواجهه با هرگونه  اقدام، کنش یا حتی واکنش ایالات متحده است.

مطلب مرتبط : مرد ۱۵ میلیون دلاری؛ عبدالرضا شهلایی مرموزترین فرمانده برون مرزی سپاه قدس در یمن کیست؟

قدرت نامتقارن نظامی ایران

نقطه اوج تحلیل های اسکات ریتر، جایی است که وی پس از شهادت سردار سلیمانی توسط ایالات متحده، به دولت ترامپ در خصوص مواجهه نظامی با ایران هشدار می دهد. ریتر در پایگاه اینترنتی Truthdig می نویسد: «روایت اطلاعاتی ترامپ در خصوص چرایی ترور (سردار) قاسم سلیمانی کاملا نادرست و دروغین است. ادعای وی در خصوص پیش دستانه بودن این حمله برای جلوگیری از حمله به نیروهای آمریکایی قابل قبول نیست. فراتر از آن، در زمان حیات ژنرال سلیمانی، توانست پاسخ نامتقارن در برابر اقدامات منطقه ای ایالات متحده را سرلوحه عملیات و اقدامات خود قرار دهد. پس از ترور ژنرال سلیمانی، ایران همچنان این توان را دارد که با استناد به روش پاسخ نامتقارن، معادلات و محاسبات نظامی آمریکا در منطقه را بر هم بریزد و پاسخ اقدام واشنگتن را بدهد.»

ایران در نبرد موشکی چگونه پیروز می شود؟

براساس گزارش های محرمانه مراکز اطلاعاتی و نظامی آمریکا، درست در زمانی که آمریکا مشغول استفاده از موشک های بالستیک خود در منطقه به خصوص در عراق و سوریه بود، ایران با مهندسی دقیق موشک هایی که توسط نظامیان آمریکا استفاده شده بود، توانستند موشک هایی تولید کنند به مراتب از موشک های آمریکایی دقیق تر و پیش رو تر. در حال حاضر ایران به واسطه قدرت موشکی اش دست برتر را در منطقه دارد و می تواند وسعت وسیعی را پوشش دهد.

ایرانیان برنده جنگ پهپادی

اسکات ریتر از قدرت پهپادی ایرانیان هم صحبت کرده است و می گوید: ایرانیان بسیار باهوش هستند. آنها پهپادهای ما را به داخل کشورشان کشانده و سپس با قطع ارتباط و زمینگیر کردن آنها شروع به مهندسی معکوس کرده اند. ایرانیان حالا همه چیز را درباره پیشرفته ترین پهپادهای ما می دانند. حالا آنها صاحب صدها پهپاد هستند که می توانند در جنگ با ما پیروز شوند. استفاده از پهپادها توسط ایرانیان به این معنی است که آنها برای کاهش تلفات انسانی برنامه ریزی دارند.

مطلب مرتبط: دستیابی ایران به قدرت ماورایی بشقاب پرنده ها ؛ فناوری پلاسما در اختیار یوفوهای ایرانی

جنگ ۳۳ روزه، محک توان نظامی آمریکا

منابع اطلاعاتی- نظامی آمریکا، از جنگ ۳۳ روزه میان حزب الله و رژیم اشغالگر قدس به عنوان محک ایران برای ارزیابی توان آمریکا نام می برد و گزارش می دهند، وقتی ما مشغول کمک به اسرائیل بودیم ایرانیان تمام تجهیزات و امکانات نظامی موجود در منطقه را ارزیابی کرده اند. ایرانیان حالا حتی از جزئیات تجهیزات نظامی ما خبر دارند و می دانند اگر حزب ا...توانست مقابل اسرائیل با حمایت های ایالات متحده فقط ۳۳ روز دوام بیاورد، کار برای ایران آسان تر خواهد بود.

قدرت سردار سلیمانی از نگاه اسکات ریتر

اسکات ریتر در خبرگزاری راشا تودی و در قبال ماجرای شهادت سردار سلیمانی، این گزاره ها را به صورتی دقیق تر مورد بررسی قرار داده است: «به نظر می رسد ایالات متحده آمریکا هنوز آمادگی مواجهه با واقعیات عراق و منطقه، پس از سرنگونی صدام را پیدا نکرده است. وقتی ایالات متحده اسلحه خود را به سوی شیعیان در عراق نشانه گرفت، سردار سلیمانی و همراهانش با اقدامات خود، تلفات سنگینی را به نیروهای آمریکایی وارد کردند. فراموش نکنیم ژنرال سلیمانی در یک فضای غیر واقعی یا خلآ ظهور نکرد! ژنرال سلیمانی تجلی واکنش منطقی ایران به تهدیدهای خارجی است. ژنرال سلیمانی پس از ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ میلادی(و ورود آمریکا به جنگ در منطقه)، نقش تعیین کننده ای در تبدیل ایران به یک قدرت بزرگ منطقه ای ایفا کرد. تاکید می کنم اقدامات سلیمانی در دستیابی به این نتیجه، بخشی از برنامه جامع ایران برای تسلط بر منطقه نبود، بلکه بخشی از توانایی ایران برای واکنش موثر در برابر اشتباهات انجام شده توسط ایالات متحده و متحدانش در اجرای سیاست هایشان در منطقه (غرب آسیا) بود.»