بالاخره انتخابات دوره یازدهم ریاست‌جمهوری با همه تلخ و شیرینی‌های طبیبعی‌اش به شکلی حماسی به پایان رسید. فارغ از نتیجه حاصله تجدید میثاق ملی با آرمان‌های متعالی نظام جمهوری اسلامی، تایید سازوکارهای انتخاباتی آن و اعلان بیعت مجدد با ولی فقیه روح اصلی این انتخابات را شکل می‌داد که در نهایت حسن روحانی با کسب 50.7 درصد آرای ملت، حائز اکثریت شد و در مجموع 36 میلیون و 700 هزار رای ماخوذه فقط با اختلاف اندک 300 هزار رای به مسند ریاست جمهوری ایران دست یافت.

مقایسه رفتار انتخاباتی اصولگرایان و اصلاح‌طلبان در ادوار مختلف نشان می‌دهد جنس برخورد این 2 جریان با موضوع پیروزی رقیب تفاوت ماهوی و ساختاری دارد.

 

1- تصور کنید در انتخابات 24 خرداد امسال اصلاح‌طلبان با همین تعداد رای نتیجه نهایی را به رقیب واگذار می‌کردند. واکنش اصلاح‌طلبان در مقابل رقیب پیروز چه می‌توانست باشد؟ بازبینی رفتار جریان یاد شده در انتخابات مختلف موید آن است که اصولا اصلاح‌طلبان در صورت عدم‌کسب نتیجه مطلوب سریعا به حاشیه‌سازی روی آورده و با اما و اگر نهادن‌های غیرمستند و مستدل، به شکلی گسترده به شائبه‌های خلاف شئون اسلامی- انقلابی مانند تقلب در انتخابات دامن می‌زدند.

 

به‌طور عمومی آنها می‌کوشیدند با توسل به انواع اقدامات مذموم غیرانسانی مانند مظلوم‌نمایی، شهید‌سازی و... به بسیج هواداران و تحریک و تهییج احساسات افکار عمومی علیه نظام بپردازند. در واقع پروژه کشاندن شبکه‌ای هواداران به کف خیابان‌ها و ایجاد تنش و شورش‌های خیابانی در کشور و تخریب اموال عمومی و خصوصی به بهانه دفاع از دموکراسی و آزادی بیان دم‌دست‌ترین رویکرد آنها در مواجهه با موضوع باخت نتیجه انتخابات محسوب می‌شود.

 

2- در تبیین دلایل اصلی چنین رویکرد غیرعقلانی اصلاح‌طلبان می‌توان گفت که دگم بودن و مطلق‌اندیشی، انحصارطلبی فراگیر، نفع‌جویی شخصی، عدم اعتقاد قلبی به مبانی دینی حاکمیت اصیل مردمی و مهم‌تر از همه داشتن نگاه صرف ابزاری نسبت به مردم و جریان قدرت موجب شده است اصلاح‌طلبان- بویژه لایه‌های افراطی آنها- در مواجهه با یک موضوع اجتماعی– سیاسی مانند انتخابات حقانیت مطلقی برای جریان خویش قائل شده و تنها یک نقش توهین‌آمیز پیاده نظامی را متوجه مردم بدانند.

 

اصلاح‌طلبان مسؤولیت مردم را فقط تا پای صندوق رای قابل تحمل می‌دانند و معتقدند پس از پایان انتخابات، نخبگان حق تصمیم‌گیری بی‌قید و شرط در امور سرنوشت‌ساز را دارند و مردم هیچ تکلیفی درباره رهگیری امور یا نظارت بر عملکرد دولتمردان ندارند. شاید پایبندی به دموکراسی مبتذل غربی و آموزه‌های فلسفی غرب در حوزه تولید قدرت و کارکردهای آن، یگانه رمز توصیف منفعت‌طلبانه پروسه انتخابات از سوی این جریان باشد. طبعا مادیگرایی مانع از پذیرش نتایج واقعی یک انتخابات و در شکست انتخاباتی است.

 

3- در پاسخ به پرسش چگونگی و کیفیت رفتار متقابل اصولگرایان برابر پیروزی رقیب در انتخابات مختلف، مستند به مواضع اتخاذی اصولگرایان در حال و گذشته می‌توان گفت از نظر اصولگرایان در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی «برد و باخت در انتخابات» معناي واقعی ندارد. از نظر جریان اصولگرایی باید برای انتخاب و سلایق متنوع مردم که در قالب انتخابات بروز و ثبوت می‌کند احترام ذاتی قائل شد.

 

حفظ مصالح نظام و فراهم کردن بستری ایده‌آل و جامع برای جلب مشارکت پرشور و حماسی مردم در هر انتخاباتی یک اصل انکارناپذیر است و بدین لحاظ در هر انتخاباتی پیروز واقعی مردم و گفتمان انقلاب اسلامی است. اعتبار حقیقی «قدرت» در اصل انجام خدمت بی‌منت تعبیر و تفسیر اجتماعی می‌یابد. از منظر دیگر اصولگرایان جمهوریت را در قالب اسلامیت آن می‌پذیرند.

 

طبعا این جریان سیاسی در چارچوب اعتقاد واقعی به مردمسالاری دینی و اطمینان عمیق به سلامت ساز و کارهای انتخاباتی نظام و داشتن باور جدی به صداقت و امانتداری مسؤولان نظام کمترین‌ تردیدی درباره اهمال سهوی و عمدی کارگزاران انتخابات و مسؤولان نظام در صیانت از آرای عمومی به خود راه نمی‌دهند.

 

داشتن نگاه احدی‌الحسنیین به فرآیند انتخابات و احترام گذاشتن حقیقی به نظر اکثریت و پذیرش بدون درد سر نتیجه نهایی انتخابات و پرهیز جدی از حاشیه‌سازی‌های هزینه‌ساز برای نظام و مردم و تبریک شجاعانه نتیجه انتخابات به رقیب پیروز و داشتن احساس سرور و شادمانی از نشاط سیاسی موجود در کشور از مصادیق عینی برخورد اصولگرایان با موضوع یادشده است.

 

4- در تحلیل ریشه مبنایی رفتار انتخاباتی اصولگرایان باید اشاره کرد که برخورداری از یک نگاه تکلیف‌محور دینی نسبت به مسائل سیاسی– اجتماعی، پذیرش غیرمشروط مشروعیت نظام جمهوری اسلامی و داشتن تعریف موسع شرعی از مساله راهبردی قدرت و سازوکارهای مشروع دستیابی به آن مانع از بروز رفتارهای مشابه رخ‌داده از سوی اصلاح‌طلبان است. صلاح‌اندیشی، تقواگرایی، مذموم دانستن کسب قدرت سیاسی– اجرایی به هر طریق ممکن در ادبیات دینی و پایبندی همگانی به اصول و مبانی گفتمان انسان‌ساز انقلاب اسلامی، به‌طور جدی مانع از جاه‌طلبی اصولگرایان می‌شود.

 

عدم‌پذیرش نتیجه انتخابات در نظام اسلامی مصداق بارز شارلاتانیزم سیاسی است که بارها در دستور کار اصلاح‌طلبان قرار گرفته است. لذا اصولگرایان در طول هفته گذشته و برخلاف تصور باطل و تبلیغات دامنه‌دار دشمنان نظام در دوره اعلام نتایج، در کمال آرامش به نتیجه نهایی انتخاب ملت احترام گذاشته و پس از آن نیز با تمام وجود برای کمک به منتخب ملت در خدمت‌رسانی مطلوب به آحاد مردم و فراهم کردن بستری مناسب برای استمرار بخشیدن به روند توسعه و عمران و آبادانی کشور اعلام آمادگی کردند.

 

5- بازبینی رفتار انتخاباتی اصلاح‌طلبان در گذشته نه‌چندان دور به آسانی روشن می‌کند انجام مصاحبه با رسانه‌های بیگانه و ضدانقلاب و ایراد خدشه به ماهیت نظام، استفاده از ظرفیت‌های اهدایی دشمنان نظام، بهره‌مندی از امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری از پیش تدارک دیده شده از سوی معاندان و معارضان و سران ضدانقلاب و به‌طور مشخص هوچی‌گری رسانه‌ای و تلاش سازمان یافته برای تغییر نتیجه انتخابات در خارج از صندوق‌های رای یکی از شگردهای سیاسی– اجتماعی بخشی از لایه‌های افراطی اصلاح‌طلبان است. انتخابات ریاست‌جمهوری در خرداد 1388 مصداق مستندی برای اثبات این روند غیرمنطقی می‌تواند باشد.

 

6- در پایان لازم به اشاره است در فرهنگ دینی– سیاسی مبتنی بر اصول و قواعد لایتغیر انقلاب اسلامی، وحدت و همدلی رمز پیروزی ملت در مقابل استکبار جهانی است. بدیهی است جریان اصولگرایی مبتنی بر مبانی خویش اعتقاد راسخ دارد در دوران گذار و انتقال قدرت از دولت دهم به دولت منتخب هرگونه بهانه‌جویی، هزینه‌سازی برای نظام و اتلاف سرمایه‌های بی‌بدیل اجتماعی کشور، ایجاد تنش و بحران در جامعه، هرگونه افراط و تفریط که به نشاط و سرزندگی سیاسی کشور آسیب بزند از سوی هر جریان و گروه سیاسی که باشد یک حماقت سیاسی بوده و محکوم و مذموم است.

 

اما در عین حال باید توجه داشت حفظ روحیه استکبارستیزی، عدالت‌طلبی و نظارت دقیق مطالبه‌گرانه بر عملکرد دولت و همچنین کمک اصولی به امر مدیریت منابع کشور و بهبود وضعیت معیشتی مردم، تقویت و تثبیت عزت و اقتدار ملی در عرصه داخلی و بین‌المللی و دفاع از حریم قانون اساسی، عفت و اخلاق عمومی و مهم‌تر از همه اصرار حکیمانه بر پایبندی دولت منتخب بر حق مسلم ملت ایران در دستیابی به انرژی هسته‌ای، پیام روشن این رفتار منطقی اصولگرایان است.