صاحبنظران می‌گویند خاتمی قصد دارد خود را به عنوان یک حلقه واسط میان اهالی فتنه و جمهوری اسلامی مطرح کند که از یک سو پایگاهی در بین فتنه‌گران داشته باشد و از سوی دیگر چهره‌ای مخالف و خارج از چارچوب جمهوری اسلامی تعریف نشود.

به گزارش فرهنگ نیوز ،هنوز هم خیلی‌ها سید محمد خاتمی را یکی از سران فتنه ۸۸ می‌دانند و بسیاری هم او را مقصرتر از موسوی می‌خوانند؛ همانطور که محمد علی ابطحی دوست دیرین، یار غار و رئیس دفتر خاتمی، همان روزهای ابتدایی فتنه ۸۸ "این حرف را از سر اعتقاد" زد که " موسوی از سر نادانی و خاتمی از سر خیانت" وارد غائله فتنه شدند.
جهان نیوز نوشت :غائله‌ای که به اعتراف ابطحی با اسم رمز "تقلب" سر بر آورد و خاتمی هم اولین کسی بود که ماه‌ها قبل از انتخابات ۸۸ علیه سلامت انتخابات صحبت و به طور تلویحی مسئله تقلب را مطرح کرد و از ضرورت صیانت از آرای مردم سخن گفت.

سخنانی که در نهایت به تشکیل "کمیته صیانت از آرا" انجامید؛ کمیته‌ای که گزارش‌هایش نقش پررنگی در ایجاد توهم تقلب در میرحسین موسوی داشت و تشکیل آن اولین جرقه‌های آتش فتنه ۸۸ بود.

بنابر گزارش رسانه‌های مطرح کشور، خاتمی پیش از انتخابات ریاست جمهوری دهم حداقل ۳۳ بار سلامت انتخابات را زیر سؤال برد.

ظهر روز انتخابات ۸۸ هم این خاتمی بود که زمانی که روند رأی‌گیری هنوز به نیمه نرسیده بود، پس از انداختن رأی خود به صندوق، با بیان این جمله که "همه شواهد امر حاکی است که مهندس موسوی انتخابات را برده است"، میرحسین موسوی را پیروز انتخابات معرفی و نام خود را به عنوان اولین فردی که توهم پیروزی را به موسوی القا کرد، در تاریخ ثبت کرد و پیش از پایان رأی‌گیری نیز، پیروزی موسوی را به وی تبریک گفت! (کتاب "روزشمار ۸ ماه نبرد مقدس)"

خاتمی پس از انتخابات هم بر طبل تقلب کوبید. "مردم نتیجه انتخابات را نپذیرفته‌اند و هنوز تکلیف روشن نیست". این تنها یکی از جملات وی در تأیید دروغ تقلب است که روزهای پس از انتخابات ایراد شد.
این همسویی و هم‌صدایی خاتمی با موسوی و سبزها همچنان ادامه داشت؛ چه‌آنکه وقتی سبزها در روز قدس ۸۸ شعار "نه غزه نه لبنان" و در عاشورای ۸۸ شعار "مرگ بر جمهوری اسلامی" و "مرگ بر اصل ولایت فقیه" سردادند، موسوی تأیید و خاتمی هم حمایت کرد، هرچند که چند سال بعد خاتمی حرف‌های دیگری زد.

با این حال یکی دو سال بعد از فتنه ۸۸ که دیگر موسوی و سبزها به عنوان نقطه مقابل جمهوری اسلامی در اذهان و افکار عمومی شناخته شده بودند، خاتمی سیاست دیگری در پیش گرفت و سعی کرد خود را به نظام نزدیک کند؛ اگرچه با سخنان هرازچندگاه در حمایت از موسوی و درخواست وی برای رفع حصر سران فتنه تلاش کرد جایگاهش نزد سبزها نیز آسیب‌زده نشود.

همین سیاست بود که در زمانی که سبزها بر طبل تحریم انتخابات مجلس نهم می‌کوبیدند و علیرغم بی‌توجهی نظام به شرط و شروط‌های خاتمی درباره انتخابات مجلس نهم در سال ۹۰ که رفع حصر سران فتنه و آزادی زندانیان فتنه از جمله آنها بود، خاتمی را وادار کرد در اقدامی غیرمنتظره از حوزه انتخابیه دماوند در رأی‌گیری شرکت کند؛ اقدامی که از یک سو حملات گسترده‌ای را از سوی سبزها روانه رئیس دولت دوم‌خرداد کرد و موجب شد افراطیون این جریان خاتمی را خائن بنامند و از سوی دیگر برخی نیز این اقدام را نوعی عبور از میرحسین موسوی و آنچه جنبش سبز می‌خوانند، توصیف کردند.

البته این اقدام را می‌توان منبعث از توصیه‌های تحلیل‌گران دوم‌خردادی به خاتمی در جلسات خصوصی با وی مبنی بر پذیرش اشتباهات گذشته و تلاش برای بازگشت به حاکمیت هم دانست.

عباس عبدی یکی از اصحاب تحلیل در جریان دوم خرداد است که با "درست" خواندن تصمیم خاتمی برای شرکت در انتخابات مجلس نهم، معتقد بود خاتمی باید این رفتار و روند را برای بازگشت به ساختار حاکمیت ادامه دهد.

دومین اقدام و گام خاتمی که بوی عبور از موسوی و سبزها از آن به مشام می‌رسید، سخنان وی در رد وقوع تقلب در انتخابات ۸۸ بود؛ آنجا که رسانه‌ها تیتر زدند " خاتمی پس از ۳ سال تقلب در انتخابات ۸۸ را رد کرد" و از قول وی نوشتند که "من نباید پاسخگوی عملکرد موسوی و کروبی باشم."

بنابر گزارش رسانه‌های خبری در چهاردهم آبان‌ماه سال ۹۱ خاتمی گفته بود: من شنبه پس از انتخابات به دیدن میرحسین موسوی رفتم و به او گفتم ممکن است تخلفی در انتخابات صورت گرفته باشد اما تقلبی که رای تو را عوض کرده باشد، اتفاق نیفتاده است. من مطمئنم که شما رای نیاورده‌ای."

یک سال بعد صوتی از محمد خاتمی منتشر شد که در آن رئیس دولت اسبق صراحتاً وقوع تقلب در انتخابات ۸۸ را رد و از شعارهای سبزها در ایام فتنه ۸۸ اعلام برائت می‌کند. " بنده نمی‌گویم در انتخابات ۸۸ تقلب شده است ... من نسبت به شعارها موضع گرفتم، راجع به جمهوری اسلامی، راجع به اهانت به حضرت اباعبدالله‌ موضع گرفتم. من موضع گرفته‌ام و همیشه هم گرفته‌ام. البته شاید توقع این بوده که بیشتر موضع بگیرم."

اما سومین و آخرین گامی که خاتمی تاکنون در راستای عبور از موسوی و سبزها و جدایی از فتنه ۸۸ برداشته است را می‌توان نامه اخیر مجمع روحانیون به امام خامنه‌ای که امضای سیدمحمد خاتمی پای آن است، دانست؛ نامه‌ای که پس از توصیه‌های فراوان دوم‌خردادی‌ها به خاتمی برای رفتن به عیادت از رهبری و عدم تحقق این مسئله نگاشته شد و الفاظ و تعابیر و کلمات و جملاتی که در آن به کار برده شده است، در تناقضی آشکار با ماهیت و اصول سبزها و اهالی فتنه ۸۸ است.

استفاده از تعابیری مانند "محضر مبارک رهبر عالیقدر حضرت آیت‌الله خامنه‌ای (مدظله‌العالی)"، ابراز خرسندی از سلامتی رهبر انقلاب و اذعان به "مسرت اقشار مختلف در خارج و داخل کشور به‌ویژه ملت بزرگ ایران" از خبر عمل جراحی موفقیت‌آمیز مقام معظم رهبری و این آرزو که "عنایت خاصه حضرت بقیه‌الله همواره و در همه حال شامل وجود مبارک باشد"، بیش از هر چیز می‌تواند نشان‌دهنده قصد و تلاش خاتمی برای فاصله‌گذاری و جدایی از موسوی و سبزها و نزدیک شدن به حاکمیت و نظام باشد.

البته صاحبنظرانی هم هستند که معتقدند خاتمی قصد دارد خود را به عنوان یک حلقه واسط میان اهالی فتنه و جمهوری اسلامی مطرح کند که از یک سو پایگاهی در بین سبزها و فتنه‌گران در اختیار داشته باشد و از سوی دیگر به چهره‌ای مخالف و خارج از چارچوب جمهوری اسلامی تبدیل نشود. از این رو هر از چندگاهی از فتنه ۸۸ حمایت می‌کند و مواضعی علیه جمهوری اسلامی اتخاذ می‌کند و در عین حال خود را علاقه‌مند به نظام و انقلاب و متعهد به قانون اساسی می‌داند و از اقدامات موسوی و طرفدارانش در فتنه ۸۸ انتقاد می‌کند و یا مثل نمونه اخیر برای رهبری نامه می‌نویسد!

با این وجود بسیاری معتقدند خاتمی با توجه به نقشی که در ایجاد فتنه ۸۸ داشت و در ابتدای گزارش به آن اشاره شد، برای بازگشت به حاکمیت و تعریف شدن در چارچوب نظام جمهوری اسلامی باید طبق آیه ۱۶۰ سوره بقره (تابوا و أصلحو و بینوا) عمل کند یعنی ابتدا از اشتباه و تقصیرات خود در زمینه ایجاد فتنه ۸۸ توبه و عذرخواهی کند و سپس در راستای اصلاح اشتباهات خود و تبیین حقایق گام بردارد.