60 سال قبل یعنی 28 مرداد 1332 کودتایی در ایران رخ داد که مهمترین علت آن، اعتماد بی جای دولت مردان به امریکا بود، بجای اعتماد به نیروهای مردمی.

60 سال قبل بعد از آنکه با تلاشهای بسیار جریان مذهبی و البته همراهی جریان ملی، و از خودگذشتگی «فدائیان اسلام»، نفت ایران ملی شد و انگلیس و غرب بالاخره حق مسلم ملت ایران را در مالکیت استخراج و صادرات نفت پذیرفتند، دولت و ملت ایران با فشارهای سنگین و تحریم های گسترده مواجه شد، یعنی مشابه آنچه که امروز در ایران شاهدیم.

امروز نیز پس از آنکه با تلاش دانشمندان هسته ای و شهادت جمعی از این عزیزان، و با صبر و ایستادگی ملت و دیپلماسی مقاوم جمهوری اسلامی ایران در 8 سال گذشته به آنجا رسیده ایم که حتی اوباما مجبور می شود حق مسلم ملت ایران را بپذیرد، مواجه با فشارهای اقتصادی و تحریم همه جانبه هستیم، و برخی تنها را را پناه بردن به مذاکره می دانند.

استراتژی مقام معظم رهبری در این شرایط اقتدار و البته فشار، اعتماد به توان داخلی و قدرت عظیم ملت و جمهور مردم است، لذا ایشان «اقتصاد مقاومتی» را مطرح می کنند، و بارها بر آن تاکید می کنند، اقتصادی که فقط بر پایه همین مردم بنا می شود.

اما گویا «دولت تدبیر» امیدی به مردم ندارد و یا هنر ارتباط با مردم و استفاده از این قدرت عظیم را ندارد، همان مردمی که 8 سال تمام یک تنه در برابر امریکا که نه در برابر دنیا ایستادند ، البته اگر گفته نشود اعتقادی به جمهوریت نظام ندارد. لذا وقتی که اقتصاد مقاومتی تعطیل می شود، چاره ای نمی ماند جز، پناه بردن به مذاکره و اعتماد به آن ، یعنی اعتماد به مذاکره بجای اعتماد به مردم.

علی سروش