دیدار روحانی و کامرون را شاید بتوان یکی از حساس‌ترین حواشی به وجود آمده در این سفر یادکرد. همان دیداری که برخی روزنامه‌های اصلاح‌طلب را بر سر ذوق آورد و از آن با تعابیر مختلفی چون «بهار تهران-لندن»، «پایان ۳۵ سال رابطه سرد»، «نیویورک پلی در مسیر تهران لندن»، «دیدار تاریخی روحانی و کامرون» و ... یادکردند.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛اما این ذوق‌زدگی کمتر از ۲۴ ساعت دوام یافت و نخست‌وزیر انگلیس خیلی زود دست خود را برای ملت ایران رو کرد. «دیوید کامرون» در سخنان خود این‌گونه به ایران حمله کرد: «ایران باید فرصت داشته باشد تا نشان دهد می‌تواند بخشی از راه‌حل منطقه (در مبارزه با داعش) باشد و نه بخشی از مشکل. صبح امروز من با رئیس‌جمهور روحانی دیدار کردم، ما اختلاف‌نظرهای شدیدی داریم. ایران از گروه‌های تروریستی حمایت می‌کند، برنامه هسته‌ای‌اش، رفتارش با مردمش، همه این‌ها باید تغییر کند. بااین‌حال رهبران ایران می‌توانند برای نابودی تهدید داعش کمک کنند. آن‌ها می‌توانند برای عراقی امن‌تر و باثبات‌تر و نیز سوریه‌ای امن و فراگیر کمک کنند. اگر آن‌ها آماده این کار هستند، ما بایستی از همراهی آن‌ها استقبال کنیم. رهبران ایرانی می‌توانند به احیای ثبات بیشتر در عراق و همچنین سوریه کمک کنند، آن‌ها آماده برای این مأموریت هستند و ما نیز از این امر استقبال می‌کنیم.» کامرون درعین‌حال به «اختلافات بیشتر» لندن و تهران در خصوص «برنامه هسته‌ای ایران» نیز اشاره کرد.

البته تمامی اتفاقات با توجه به سوابق تاریخی غرب قابل پیش‌بینی بود و به‌راحتی می‌شد حدس زد که «دست چدنی» کامرون به‌زودی رو خواهد شد اما ازآنجاکه عده‌ای در داخل کشور همچنان سودای ارتباط با غرب را در سر می‌پرورانند، بازهم می‌گویند «انشاء الله گربه بوده!»

نگاهی به عملکرد دولت روحانی در سیاست خارجه نیز به‌خوبی نشان می‌دهد که اگر روحانی از تجارب یک‌ساله خود نیز بهره می‌جست نباید این‌گونه خود را در دام روباه پیر اسیر می‌یافت!

دقیقاً یک سال قبل و در چنین روزهایی خبر مکالمه تلفنی روحانی و اوباما دهان به دهان چرخید و از آن به‌عنوان یک اتفاق خارق‌العاده در روند عالم سیاست دو کشور نام بردند. اما اکنون‌که یک سال از آن روزها می‌گذرد تأملی بیشتر بر همه آن اتفاقات به‌خوبی نشان می‌دهد که نه مکالمه تلفنی از خوی استکباری غرب کاست و نه دیدار حضوری با نخست‌وزیر انگلیس!

همان روزها و درحالی‌که دولت روحانی با شعار «اعتدال» در همه حوزه‌ها مخصوصاً دیپلماسی خارجی به «پاستور» راه‌یافته بود، بسیاری از کارشناسان به گفت‌وگوی تلفنی اوباما و روحانی واکنش نشان داده و این اقدام را بی‌نتیجه خوانده بودند.

البته عده‌ای دیگر از کارشناسان معتقدند که نه‌تنها این اقدام بی‌نتیجه بود بلکه طرف مقابل را نیز گستاخ‌تر از قبل کرد. علیرضا زاکانی دراین‌باره می‌گوید: «رئیس‌جمهور محترم سال گذشته دیدارهای مطلوبی در نیویورک داشت ولی دیدارهای زودرس با وزیر امور خارجه آمریکا و تماس تلفنی با رئیس‌جمهور این کشور این تبعات را برای ما داشته است. رئیس‌جمهور در جمع نمایندگان مجلس دلیل تماس تلفنی خود با رئیس‌جمهور آمریکا را سرخوردگی و تحقیر شدن اوباما به دلیل عدم ایجاد ارتباط مستقیم با ما عنوان کرد ولی الآن شاهدیم آن‌ها با گستاخی خود ملت و دولت ما را تحقیر کردند.»

از سوی دیگر مکالمه تلفنی روحانی و اوباما در حالی رخ داد، که مقام معظم رهبری پس‌ازاین سفر طی سخنانی گفتند که برخی اتفاقاتی که در این سفر اتفاق افتاد نابجا بود؛ که بعدها عده‌ای از کارشناسان، مکالمه روحانی و اوباما را همان اقدام نابجای مدنظر رهبری قلمداد کردند.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در مردادماه سال جاری و در جریان دیدار با مسئولان وزارت خارجه و سفرا و رؤسای نمایندگی‌های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور با اشاره به مذاکرات صورت گرفته بین مقامات ایرانی و آمریکایی طی یک سال اخیر، این مذاکرات را نه‌تنها بی‌نتیجه و بی‌ثمر، بلکه موجب اهانت‌آمیزتر و طلب کارانه تر شدن لحن آمریکایی‌ها ارزیابی نمودند و افزودند: «آمریکایی‌ها نه‌تنها دشمنی‌ها را کم نکردند، بلکه تحریم‌ها را هم افزایش دادند. البته می‌گویند این تحریم‌ها جدید نیست، اما درواقع جدید است و مذاکره درزمینهٔ تحریم هم فایده‌ای نداشته است».

هرچند مقام معظم رهبری بارها و بارها نسبت به خوی استکباری غرب و مخصوصاً دولت آمریکا واکنش‌های تندی نشان داده‌اند اما مرور اظهارات بنیان‌گذار کبیر انقلاب در رابطه با سران کاخ سفید خالی از لطف نیست: «آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند، آمریکا در مقابل مسلمین نمی‌تواند خودنمایی کند، ما یقین داریم اگر دقیقاً به وظیفه‌مان که مبارزه با آمریکای جنایتکار است ادامه دهیم، فرزندانمان شهد پیروزی را خواهند چشید، ما دنبال این نیستیم که آمریکا برای ما کار بکند، ما آمریکا را زیر پا می‌گذاریم، ما آن‌قدر صدمه که از آمریکا دیدیم از هیچ‌کس ندیدیم، آمریکا دشمن شماره یک مردم محروم و مستضعف جهان است، سلطه آمریکا تمام بدبختی‌های ملل مستضعف را به دنبال دارد، همه گرفتاری که ما داریم از دست آمریکا داریم، همه مصیبت ما زیر سر آمریکا است و آمریکا شیطان بزرگ است.»

اما یکی از تاریخی‌ترین و ماندگارترین اظهارات امام راحل در مورد رابطه با آمریکاست. ایشان دراین‌باره فرمودند: «اگر مقصود از روابط آن روابطی است که تا حالا بین ایران و امریکا بوده است، در زمان شاه سابق بین ایران و آمریکا بوده است، این روابط نبوده است، این‌یک آقایی بوده با نوکرش هر کاری می‌خواسته، هر امری که می‌کرده عمل می‌کرده - اگر می‌گویید - ما اگر چنانچه بخواهیم اسلام را پیش ببریم دیگر نباید نوکر باشیم. اگر نوکر نباشیم رابطه‌اش را با ما قطع می‌کند، ما از خدا می‌خواهیم که رابطه قطع بشود. بهتر این است با آن‌هایی که می‌خواهند ما را بچاپند رابطه نداشته باشیم تا یک‌وقتی که به خود بیایند و بفهمند شرق هم هست در عالم. آن روزی که بفهمند که شرق هم یک جایی هست که تمدن از او پیش آن‌ها رفته است. »(صحیفه نور ج ۱۱ صفحه ۳۴)

همچنین امام خمینی (ره) در رابطه با جنایات انگلیس می‌فرمایند: «اگر ملت ایران، بغض و نفرت از دولت انگلیس را از دل خود پاک نکرده باشد و پاک نکند، حق دارد و به نظر هر عاقلی هم، حق با ملت ایران است. کاری که انگلیسی‌ها با مردم ایران کردند و بلایی که بر سرِ این ملت آوردند، هیچ‌وقت از یادها نخواهد رفت. اینان که امروز در گوشه‌ای از دنیا نشسته‌اند و علیه ملت و دولت ایران حرف‌های مغرضانه و بی‌محتوا می‌زنند، یادشان رفته است که این دولت ظالم با ملت ایران چه کرد.»

امام راحل در جایی دیگر و در بخشی از پیام خود به مسلمین جهان و حجاج می‌فرمایند: «آیا شما مطلع هستید که ما پنجاه سال در تحت سلطه انگلیس و امریکا تمام هستی‌مان به بادرفت؟ شما توجه دارید به اینکه کشور ما در تحت سلطه‌ای که توسط رضاخان، انگلیس‌ها به ما تحمیل کردند، و توسط محمدرضا که انگلیس‌ها و آمریکایی‌ها و شوروی‌ها به ما تحمیل کردند، این‌ها چه کردند با مملکت ما، با کشور ما؟ شما آیا داد مظلوم‌ها را هیچ‌وقت بنایتان هست که گوش کنید؟ یا همان فریاد ظالم‌ها را به آن ترتیب اثر می‌دهید؟»

هرچند اظهارات صریح امام راحل در رابطه با سران غربی به همین‌جا ختم نمی‌شود اما قطعاً همین چند خط نیز می‌تواند راهگشای سیاست‌ها و روابط خارجی دولتمردان ما باشد؛ به شرطی که گوشی شنوا باشد و مدیران دولتی به‌جای استفاده از تجارب گذشته به دنبال کسب تجارب تلخ و تکراری جدید و در حقیقت «آزمودن مسیری که قبلاً آزموده شده است» نباشند!
منبع