من متاسفم که آقای جلیلی در سخنرانی های انتخاباتی اش گفت مردم مشایی را حذف کردند در حالی که اساسا ایشان اجازه ورود به انتخابات را نیافت. امیدوارم آقای جلیلی در حال حاضر فهمیده باشند که مردم خود ایشان را حذف کردند. من فکر می کنم اگر آقای جلیلی به جای حمله به احمدی نژاد و مشایی که اساسا در انتخابات حضور نداشتند، به نقد کاندیداها می پرداخت وضعیت ایشان مثل امروز نبود.

حجت الاسلام شفیعی کیا از فعالان سیاسی حامی رئیس جمهور طی گفت و گو با شبکه ایران به تحلیل نتایج انتخابات و ریشه یابی شکست سنگین سعید جلیلی پرداخت که متن آن در ادامه آمده است.

با توجه به نتایج انتخابات به نظر می رسد کسانی که ادعای پرچمداری گفتمان انقلاب را داشتند، بدون احمدی نژاد شکست سختی خورده اند؟
وقتی عمارپندارها و جریانات تکفیری حمله به احمدی نژاد را جزو مسائل اصلی قرار دادند، عملا زمینه بازگشت یاران هاشمی رفسنجانی را فراهم کردند. بارها رهبر معظم انقلاب اشاره کردند، مسائل فرعی را اصلی نکنید. در تمام سخنرانی های خود تهدید فتنه گران را گوشزد می کردند. اما در عمل مشاهده کردیم تکفیری ها که خوارج زمان بودند بدون اینکه کوچکترین کلام و مستندی از انحراف رئیس جمهور در منظومه ادبیات امام خامنه ای وجود داشته باشد، سنگین ترین تهمت ها را به رئیس جمهور احیاکننده گفتمان انقلاب زدند.

جریانات تکفیری که به ناحق عنوان حزب الله را بر خود نهاده اند ثابت کردند به قواعد بازی سیاست به هیچ وجه آشنا نیستند. زیرا آشکار شد هیچ شناختی از عقبه اجتماعی خود نداشتند. وقتی عده ای که خود را حزب اللهی می نامند با جریان فتنه و کانون های قدرت و ثروت در جهت تخریب احمدی نژاد به تفاهم گفتمانی رسیدند، عملا رابطه مدعیان حزب الله و عمارپندارها با بدنه اجتماعی عدالت خواهان جامعه قطع شد.

این جریان مدعی بود که پرچمدار سوم تیر و عدالتخواهی است و بر خلاف دکتر احمدی نژاد منحرف نشده است! به نظرم امروز برای همه روشن است این جریان منهای احمدی نژاد هیچ حرفی برای گفتن ندارد. همچنین این عده مدعی بودند که شخص را می توان از گفتمان تفکیک کرد و می گفتند احمدی نژاد منحرف شده است اما گفتمان سر جایش هست و پرچم را بلند می کنیم. خب شکست سنگین سعید جلیلی این گزاره را باطل کرد. یعنی مشخص شد که گفتمان انقلاب اسلامی را نمی توان از احمدی نژاد تفکیک کرد. کف رای گفتمان انقلاب اسلامی همان 25 میلیون سال 88 است. وقتی شخصی که مدعی نمایندگی گفتمان انقلاب است، تنها 4 میلیون رای می آورد، روشن است که نه گفتمانش گفتمان انقلاب اسلامی و نه خودش پرچمدار عدالتخواهی. مگر همین جماعت دچار این توهم نبودند که احمدی نژاد را حمایت برخی از بزرگان قم رئیس جمهور کرد؟ خب چرا این حمایت سعید جلیلی را رئیس جمهور نکرد؟

چرا حامیان جلیلی به هشدار های عقلا درباره غلط بودن شیوه تبلیغاتی شان توجه نمی کردند؟
متاسفانه جبهه پایداری با اشتباهاتش ضربه سنگینی زد که آثار مهم آن در بلند مدت معلوم خواهد شد. قبل از انتخابات بارها به این جماعت گفتیم که سعید جلیلی را نباید به سمبل همه خیرات و خوبی ها تبدیل کرد. خب نتیجه این روش تبلیغاتی غلط چه بود؟ آیا هواداران مقاومت در ایران فقط 4 میلیون نفرند و 18 میلیون نفر از سازش طرفداری می کنند؟ آیا 18 میلیون نفر ضد گفتمان انقلاب اسلامی هستند؟ مسلما این طور نیست، مردم صرفا نشان دادند که از تنگ نظری بیزارند. وقتی تفاوت رای سعید جلیلی به عنوان نماینده گفتمان انقلاب با محسن رضایی که اساسا گفتمان مشخصی ندارد فقط 200 هزارتاست، باید به این گفتمان و پرچمدارش شک کرد. کسانی که هفته ای یک بار اصلح عوض می کنند، باید پاسخگو باشند. من متاسفم که آقای جلیلی در سخنرانی های انتخاباتی اش گفت مردم مشایی را حذف کردند در حالی که اساسا ایشان اجازه ورود به انتخابات را نیافت. امیدوارم آقای جلیلی در حال حاضر فهمیده باشند که مردم خود ایشان را حذف کردند. من فکر می کنم اگر آقای جلیلی به جای حمله به احمدی نژاد و مشایی که اساسا در انتخابات حضور نداشتند، به نقد حسن روحانی می پرداخت وضعیت ایشان مثل امروز نبود. در هر صورت شجاعت دُر گرانبهایی است که هر کسی از آن برخوردار نیست. برخی ها فقط شجاعانه کاندیدای غایب را نقد کردند و هنر کردند!

هوش و ذکاوت بی نظیر دکتر احمدی نژاد، وی را هم در سال 84 و هم در سال 88 در برابر حریفان قدر و بی پروا به پیروزی رساند. احمدی نژاد بر پایه همین تدبیر در پی آن بود که با ارائه ی گفتمان امید بخش و غیر تکراری ، تداوم این راه را نوید دهد که جریان سازی های سال های اخیر ملّت را از حضور این گفتمان محروم کردند.

احمدی نژاد چهره ای نبود که از دل میتینگ های حزبی یا از دل جلسات موسسات در آمده باشد. احمدی نژاد چهره ای است که از دل مردم ظهور کرد و در قلب مردم جا داشت. مردی از متن مردم که سخن گفتن با آنان را بلد بود. شما در سال های 84 و 88 یک بار ندید که احمدی نژاد از واژگانی چون گفتمان انقلاب اسلامی، ظرفیت و ... استفاده کند. چطور از کسی که حتی در سخن گفتن با مردم نیز دچار مشکل است می توان توقع عمل کردن مانند احمدی نژاد را داشت؟

متاسفانه خود عمارپندارها دانسته یا نادانسته پازل هاشمی را تکمیل کردند. وقتی شورای نگهبان به بهانه رد صلاحیت هاشمی، مهندس مشایی را به عنوان تنها نماینده حقیقی گفتمان انقلاب رد صلاحیت کرد، عملا عرصه رقابت انتخابات در اختیار کاندیدای مطلوب هاشمی قرار گرفت و آقای روحانی پیروز شد.

علت شکست اصول گرایان را چه می دانید؟ 
ظلم به دکتر احمدی نژاد اشتباه استراتژیک خود عمارپندارها بود. این ظلم باعث شد سنت خداوند در انتخابات جاری شود. اصولگرایانی که در تمام انتخابات قبل از 84 شکست می خوردندند با مشاهده پیروزی های 84 و 88 دچار این توهم شدند که مردم به آن ها علاقه مندند. در حالی که اصولگرایان و حامیان آیت الله مصباح هیچ تاثیری بر پیروزی احمدی نژاد نداشتند.

وقتی عالمانی که خود را شاخص بصیرت در کشور می دانستند بر اساس مسموعات اتهامات ناروایی مثل فراماسونری و سحر به دکتر احمدی نژاد نسبت دادند عملا امتداد دولت احیاکننده گفتمان انقلاب و امام را با تحجر خود به بن بست کشاندند و با ظلم به ایشان مقدرات کشور را به قبل از سال 84 بازگرداندند.

در واقع مقدس مآب ها توجه نداشتند گفتمان اصول گرایی به تنهایی کافی نیست بلکه  علمدار متناسب با این گفتمان لازم است. از همین رو بود که بارها رهبر معظم انقلاب می فرمودند کسانیکه می خواهند علمدار این گفتمان باشند باید اهل البصر و الصبر و العلم بمواقع الحق باشند.

با وجود تأکید مکرر رهبری معظم انقلاب بر غلط بودن صف بندی «اصول گرا و اصلاح طلب» که بازسازی شده ی همان دروغ چپ و راست می باشد، ولی مدعیان اصول گرایی با قبول این صف بندی شکست خود را رقم زدند .
می بینیم حتّی حزب «پایداری»  که  خود را میراث خوار دولت نهم دانسته ، مهمترین شاخصه ی این دولت که غیر حزبی بودن و عدم گرایش به هیچ یک از جناح های قدرت و ثروت بود را رعایت نمی کند و نامزد خود را از به اصطلاح اصول گرایان می دانند.

بنابر این کسی حق ندارد مردم را مقصر بداند، چرا که در نبود گزینه ی دولت به عنوان قهرمان عدالت و با قرار دادن مردم سر دوراهی اصول گرا نما و مدعی اصلاحات نباید انتظار گزینش آرمانی از ایشان داشت.

همواره این آقایان تاکید می کردند که هر کسی عَلَم این گفتمان را بلند کند قطعا یاری خداوند شامل حال او می شود اما در انتخابات چنین چیزی محقق نشد.چرا؟
بله، قطعا اینگونه است اما برای اهلش نه هر کسی! من قبل از انتخابات هم پیش بینی کردم با توجه به ظلم بزرگی که در حق دکتر احمدی نژاد روا کردند قطعا نقطه مقابل ایشان پیروز میدان رقابت انخابات خواهد بود. در واقع عمار پندارها و متحجرین به دلیل فقدان سه شاخصه ی مهم صبر، بصیرت و عدم شناخت صحنه مصاف، زمینه را برای بازگشت به قبل فراهم کردند و کمر عدالت خواهی را در جامعه شکستند.

من شک ندارم قطعا عده ای از مخالفین تحقق عدالت در جامعه که با برند اصول گرایی در جامعه شناخته می شدند و بر بسیاری از رسانه ها و شخصیت های با  نفوذ تسلط دارند با دادن اطلاعات غلط و جلسه گذاشتن با عالمانی که اهل صبر و بصیرت و بینش کامل سیاسی نبودند زمینه بازگشت یک جریان خاص به نظام را فراهم کردند.

یکی از نامزدهای ریاست جمهوری با در پیش گرفتن استراتژی این همانی میان خود و دستاوردهای هسته ای و گفتمان انقلاب، انتخابات را به سمت رفراندوم سوق داد...

بله. این استراتژی، بزرگترین اشتباه مقدس مآب ها بود، و ثابت شد توان سیاست ورزی این نامزد چقدر محدود است. آقای جلیلی در عوض خیلی خوب شعار می داد! گره زدن سرمایه انرژی هسته ای با انتخابات در موقعیتی که نماینده اصیل و احیا کننده گفتمان انقلاب و امام از صحنه رقابت حذف شده است بزرگترین اشتباه بود.

سنت خدا این است که آنها که سال ها به حفر تونل و ساخت میانبر به برای رسیدن به پاستور پرداختند و یا به پایداری در برابر رئیس جمهور افتخار کردند و تشخص خود را در لجن مال کردن دولت بی نظیر دانستند و به گزاف رأی رئیس جمهور را مدیون خود و موسسه خود اعلام می کردند، هیچگاه به گندم ری نرسند.
رئیس جمهور درباره همین اصول گرا نمایان گفت:‌ «به خدا قسم محال است که پای اینها به پاستور برسد.» ‌بار کج به منزل نمی رسد. تاریخ گواه این واقعیت است که کسانی که پرچمدار حقّ را یاری نکردند، بلکه زیر پایش را خالی کردند و متهم به بی شرمانه ترین تهمت هایش کردند نه تنها به مقصد نمی رسند بلکه مورد تطاول حکومت نیز قرار می گیرند. در این باره خاطره آیت الله بهجت بسیار آموزنده است. بعد از کنفرانس برلین جمعی از روحانیون سوپر انقلابی خدمت ایشان می رسند و از وضع موجود گله می کنند. حضرت آیت الله بهجت در جواب می فرماید: «مگر ما حرف خدا را گوش کردیم که حالا از خداوند گله می کنیم؟ بروید تقوا را رعایت کنید. این همه مفاسد به خاطر عملکرد خود ماست».