جستاری درتبار "یهودی" آل شیخ و آل سعود يهوديان و اعراب از يك منشاء نژادي سامي هستند و وجه اشتراك اعراب و يهوديان فقط و فقط تبار و نژاد سامي آنان مي باشد .اما دانستن اينكه اين دو قرابت شان حداقل در مورد حاكمان عربستان سعودی محكم تر از اين مسائل است را برايتان جالب و خواندني مي سازد .

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ شايد براي شما هم جالب باشد كه بدانيد آل شيخ وآل سعود از يك تبار يهودي برخوردارند .حتمآ اين گفته را تاييد مي كنيد كه يهوديان و اعراب از يك منشاء نژادي سامي هستند و وجه اشتراك اعراب و يهوديان فقط و فقط تبار و نژاد سامي آنان مي باشد .اما دانستن اينكه اين دو قرابت شان حداقل در مورد حاكمان عربستان سعودي محكم تر از اين مسائل است را برايتان جالب و خواندني مي سازد .


از اينرو اعقاب و اجداد حاكمان كشور عربستان و نسبت آنان با يهوديان مورد بررسي قرار مي گيرد همانطور كه مي دانيد آل سعود به فرزندان محمد ابن سعود و آل شيخ به فرزندان محمد ابن عبدالوهاب اطلاق مي شود كه يكي از اين دو بال حكومت در عربستان رادر ساحت سياست و قدرت و ثروت را در دست دارد(آل سعود) و ديگري در حوزه ديانت و تفسير و احكام صاحب منصب مي باشند (آل شيخ).
اما سلسله نسب شناسي اين دو جريان در عربستان ما رابه جاي رهنمون مي سازد كه يهوديت نيز در آن نقش به سزاي ايفا مي كند .با بررسي شجره نامه آل سعود كه به ترتيب از"سعود ابن محمد ابن مقرن ابن مردخاي ابن ابراهيم "مي باشد با جد يهودي آنان يعني "مردخاي ابن ابراهيم "برخورد مي كنيم (مجله دشمن شناخت .ويژه نوزدهمين نمايشگاه قرآن كريم .صفحه 27)كه باعث تعجب مي شود .
آيا مردخاي ابن ابراهيم مسلمان بود يا يهودي؟جواب آري جد آل سعود يهودي بوده كه در ادامه به نحوه ورود آنان به اسلام را مورد بررسي قرار مي دهيم .اما در سال 1134قمري برابر با 1724ميلادي آل سعود توانست بر بخشي از كشور عربستان فعلي حكمراني كند و اكنون نيز حاكم بلامنازعه اين كشور مي باشند و كلمه سعودي در دنباله نام اين كشور برگرفته از آل سعود است .

براي مشاهده عکس فوق در سايز بزرگ، اينجا يا بر روي آن کليک نماييد


از طرف ديگر ملك فيصل شاهزاده سعودي در دهه 1960 در فصلي از كتاب خاطرات خود با عنوان "يهوديت آل سعود"تلاش مي كند تا اين موضوع را اين گونه تحليل كند:ما و يهود پسر عمو هستيم. لذا راضي نشديم آن گونه كه برخي مي خواستند آنان را در دريا غرق كنيم بلكه مي خواهيم با آنان در فضاي صلح و امنيت زندگي كنيم .
فيصل در ادامه مطلب مي نويسد ريشه ما و يهود به سام مي رسد و علاوه بر آن از نظر سرزمين هم با يگديگر مشتركيم و سرزمين ما محل شكل گيري يهوديت نخستين است كه از آنجا يهود به سراسر دنيا گسترش يافت .اما اولين بار يهوديت آل سعود در دهه شصت در روزنامه و رسانه هاي كشورهاي عربي مطرح شد.زمانيكه راديو "صوت العرب"در صنعا افشاگري كرد كه خاندان سعودي پيشينه اي يهودي دارند ولي در جواب فيصل به شدت اين اتهام را رد كرد و گفت:نزديكي و خويشاوندي آل سعود با يهوديان صرفآ جنبه سامي _نژادي دارد .جالب اينكه نويسنده ديگري در كشور عربستان به نام ناصرالسعيد در كتاب" تاريخ آل سعودي"مدعي شد كه اين خاندان يعني خاندان آل سعود به كل يهودي زاده اند.(سايت تابناك .8 خرداد 1387.)
در ادامه نويسنده مدعي مي شود كه چگونه حمايت يهوديان از محمد ابن عبد الوهاب كمك شاياني را جهت گسترش اين فرقه فراهم نمود.از طرف ديگر با پرداختن به شجره شناسي محمد ابن عبدالوهاب معلوم مي شود جد ايشان هم "شولمان قرقوزي"از نسل يهوديان تركيه و جزو گروه "يهود دوغه "بود(وهابيت از منظر عقل وشرع .آيت الله سيد محمد حسين قزويني.صفحه 59) اين گروه با داشتن عقبه عريق در دين يهود به اسلام گرويدنند و علي الظاهر مسلمان شدند (موئسس مكتب وهابيت .علي اكبر حسيني).
شولمان در شهر بورساي تركيه عثماني مشغول به كسب كار بوده و پس از نارضايتي از كسب وكار تصميم گرفت به كسوت عالمان ديني زمانه خويش درآيد تا از اين طريق نفوذ و وجاهتي به دست آورد .از اين رو سفر خود را به سوريه جهت تحصيل معارف اسلامي آغاز كرد و پس از فراگيري علوم ديني و ايجاد تفاسير انحرافي از دين مبين اسلام در همان زمان در جامعه سني_حنفي شام مورد لعن و طرد بزرگان علم قرا گرفت .

براي مشاهده عکس فوق در سايز بزرگ، اينجا يا بر روي آن کليک نماييد

شولمان مجبور به ترك از سوريه و به مصر رفت و سپس راه مكه و مدينه را درپيش گرفت تااينكه از مدينه نيز اخراج شد و نهايتآ به نجد پناه برد با ورود به نجد و اختفاي سوابق، خود را به عنوان "سلاله"از قبيله "ربيعه"در حجاز معرفي كرد و نام عربي سليمان را براي خود انتخاب كرد و فرزندش را نيز عبدالوهاب ابن سليمان ناميد تا اينكه نوبت به نوه ايشان محمد ابن عبدالوهاب رسيد همان كسي كه تفكرات الحادي و انحرافي ابن تيميه ،ابن قيم جوزيه ،ابن كثير،و آلوسي را دوباره زنده كرد .ابن تيميه اي كه در رساله "عقيده الحمويه" نوشته است "خداوند روز قيامت در حال خنديدن بر بندگان خود تجلي مي كند"و "هرشب هر طور كه بخواهد به آسمان دنيا فرود مي آيد "و هركس فرود آمدن خدا را بر آسمان دنيا انكار كند ويا تفيسر نمايد بدعت گذار و گمراه است " از اينرو محمد ابن عبدالوهاب وارث فكري چنين اعجوبه اي شد كه پرداختن به افكار انحرافي آنان از حوصله اين نوشتار خارج است .
همانطور كه اشاره كرديم بحث اصلي نوشتار حاضر در باب تبارهاي نژادي ،مذهبي،فكري و هويتي آل شيخ و آل سعود و نسبت اين قرابت و تبارها در روابط استراتژيك فيمابين عربستان و رژيم صهيونيستي از يك طرف و محافظه كاري بي حد وحصر عربستان سعودي در قبال اين رژيم و عدم صدور حتي يك "فتوا"بر عليه رژيم صهيونيستي در تاريخ اين كشور خود گواهي است بر روابط هاي وراي سياسي،بلكه اعتقادي و فكري بين رياض و تل آويو مي باشد و نبايد باورهاي پنهان و آنچه را كه در ذهن و زبان اين دو مي گذرد را ناديده انگاشت .
همان باورهاي پنهاني كه به قول عبدالعزيز :ما و يهوديان پسر عموي يك ديگريم و در اين مقاله با نسب شناسي اين دو خاندان اثبات شد كه مقوله پسر عمو بودن صرفآ جنبه سامي و نژادي نداشته بلكه رنگ و بوي فكري و مذهبي نيز دارد .اما حلقه مفقوده اين پيوند جداي از استعمار بريتانيا و نحوه گرويدن اجداد يهودي آل شيخ و آل سعود به اسلام منطبق بر منطقي است كه به آن مي پردازيم يهوديان اصطلاحي دارند به نام "مارانو"به معني يهودياني كه به دلايل مختلف خود را در جامعه مسلمانان و مسيحيان پنهان ساخته اند .
اين گروه "يهوديان مخفي"كه در تعاليم يهوديت نيز منعكس شده است، تاريخ طولاني در تاريخ قوم يهود دارند. از مشخصات آنان طبق تعاليم خودشان اين است كه ،يك يهودي مخفي يا مارانو هر چند به ظاهر مسلمان يا مسيحي باشند طوري بايد رفتار كنند كه حاصل عملشان به تضعيف كشاندن اسلام و مسيحيت و در نهايت اقدام وي بايدبه تقويت يهوديان بينجامد در واقع ضامن منافع آنان در آن منطقه باشد.
همچنين بايد يك جامعه بسته و محدودي را تشكيل دهند كه نفوذ ناپذير باشندو از لحاظ تشكيلاتي منسجم و تامين كننده منافع يكديگر باشند ،ازدواج آنان نيز بايد درون قومي باشد وآخر اينكه پس از چند وقت مسلمان نمايي و مسيحي نمايي در فرصتي لازم يهوديت خود را آشكار نمايند و انحراف عظيمي را در آن دين بوجود بياورند و در نتيجه "معبر نفوذي"يا اسب ترووا" باشند براي يهوديان آن منطقه. با برشمردن مشخصات يهوديان مخفي و شاخص هاي فكري آنان و شجره شناسي آل شيخ و آل سعود و كشف اجداد يهودي آنان و گرويدن آنان به اسلام و تحليل شاخص هاي فكري مارانوها و تطبيق آن بر تاريخ وهابيت و خاندان آل سعود و با شناسائي اجداد يهودي در طول شجره آنان چه نتيجه اي بايد گرفت ؟آيا آنان براي رژيم صهيونيستي به مثابه "اسب ترووا"عمل نكردند و زمينه نفوذ صهيونيم را درجهان اسلام هموار ننمودند؟
من حيث المجموع تلاش ما در اين نوشتار نشان دادن پيوند ساختاري؛ فكري،مذهبي،.و نه تنها نژادي بين يهوديت و بانيان آل شيخ و آل سعود و از طرف ديگر با طرح موضوع "مارانوها"يهوديان مخفي ،و كار ويژه آنان كه به تفصيل در تلمود يا "شريعت شفاهي "آنان نيز منعكس شده است و اطلاق آن با توجه به استنادات تاريخي و تحليلي بر اجداد آل سعود و آل شيخ به اين نتيجه رسيديم كه فقط نبايد رابطه تل آويو و رياض را از منظر تحليل استراتژيك مبتني بر استراتژي (دشمن دشمن من دوست من است )تحليل كرد .
حتي تحليل هاي سياسي تاريخي و فرهنگي از منظر علقه هاي زباني_سامي نيز وافي به مقصود نبوده بلكه باورهاي پنهان و قرابت گفتماني آنان بر محور يهوديت و تبار مشترك فكري آنان نيز بايد لحاظ گردد . شايد دليل مدعاي ما همين برخورد تمام نسخه هاي سلفی‌گری و وهابیت در قبال صهیونیسم باشد كه تاكنون هيچ يك از فتاواي آل شيخ متوجه رژیم صهیونیستی نشده است ،كه خود اين مطلب صحت فرضيه فوق الذكر را تاييد مي نمايد."(+)
وحدت صفري

در همین زمینه بخوانید:

ـ رونمایی از اجداد آل‌سعود/ ملک سلمان: خداوند پادشاهان یهودی قبل از مرا بیامرزد!

"Our President, analytical news site"