شاخص اصلی تری برای ماسون زدگی و انحراف و شیطان زدگی اشخاص و جریانها وجود دارد که اگر بخواهیم به روش منحرف یابان عمل کنیم، هیچ کس در ایران به اندازه احمدی نژاد و یارانش از این اتهامات مبرا نیست و اتفاقا... بگذار نگویم.

رباخواریِ جهانی در قالب سیستم بانکداری، اگر نگوییم مهم ترین منبع قدرتِ اربابان فراماسونری بوده، یکی از مهم ترین منابع قدرت و ثروت آنها از دیرباز تاکنون بوده است.آنها که اندکی در مورد فراماسونری مطالعه کرده اند می دانند مقصود از اربابان فراماسونری چه کسانی هستند: صهیونیستهای بین المللی و آنها که با نقاب دروغین پیروی از برخی انبیاء الهی (ضمن عذرخواهی از پیروان واقعی این انبیاء و به ناچار) زرسالاران یهودی خوانده می شوند. تاریخ بانکداری که نمی توان آن را ازتاریخ رباخواری جدا دانست با صهیونیستها و اربابان فراماسونری گره خورده است. در رمانها و نمایشنامه های کلاسیک اروپایی و روسی، به کرات به چهره های رباخواری برمی خوریم که یهودی اند. در کتاب مقدس این فرقه، گرفتن ربا از غیر یهودیان نه تنها حلال است، بلکه امری توصیه شده است. در تاریخ قرون اخیر، هر جا که دستی از اربابان فراماسونری پشت صحنه بوده است، شرایط به نفع رباخواران، تغییر کرده است. با شیوع نهضت پروتستانتیسم در عالم مسیحیت که بسیاری از محققان آن را دستکاری همین اربابان در عالم مسیحیت می دانند، بر خلاف مسیحیت کاتولیک، رباخواری در اروپای غربی و آمریکا حلال شد. در دین تازه ساز بهائیت نیز که فراماسونها و اربابان آنها، نقش ویژه ای در ساخت و گسترش آن داشتند، با همین حلیت رباخواری مواجهیم.

به گفته علامه طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان، یکی از دو گناه بزرگی که قرآن کریم بیشتر از همه منکرات با آنها مبارزه کرده است، گناه رباخواری است. در مورد اثرات شوم و شیطانی ورود دیناری ربا و پول به نزول گرفته شده در زندگی یک فرد و نیز نکبت اجتماعی آن، روایات متعددی در متون اسلامی وجود دارد.

حتی اگر از این موضوع بگذریم که عنوان «بانکداری اسلامی» و برخی تغییر نامهایی که در عقود ذیل آن صورت گرفته است، نتوانسته است در ماهیت ربوی بانکداری و سود بانکی در جمهوری اسلامی تغییری بدهد، از این موضوع نمی توان گذشت که بالا و پایین رفتن درصد بهره در بازار آزاد نزولخواری، تابعی است از میزان سود بانکی رسمی کشور. آنها که به بازی با کلمات دل خوش کرده اند، چه جوابی برای این مساله دارند که وقتی سود بانکی بالا می رود، نزولخوارانِ غیر بانکی هم به تبع سود بانکی رسمی، مقدار بهره خود را بالا می برند و به تعبیر قرآن، جنگ خود را با خدا شدت می بخشند؟

از نقش اربابان ماسونی و خط شیطان در سیستم بانکداری و رباخواری جهانی گفتیم. در این سو اما چه خبر است؟ شعار اصلی و مشترک عدالتخواهانِ جنبش 99 درصدی از وال استریت تا آتن، حذف نظام بانکداری است. در ایران از سید جمال الدین اسد آبادی تا شهید بهشتی و شهید سیدمرتضی آوینی و امثالهم، ذات نظام بانکداری را ربوی و خطر آفرین می دانستند. نگارنده در سیاستمداران معاصر ایران، اشخاصی را سراغ ندارم که به قدر دکتر محمود احمدی نژاد و یاران نزدیکش به صورت رادیکال با نظام بانکی مخالف باشند. حجت الاسلام سقای بی ریا، مشاور سابق رئیس جمهور، زمانی در ذمی شبیه مدح گفته بود که مشایی، رباخواری را مساله ای مهمتر از معضل بدحجابی می داند. بگذار فراماسون یابانِ مدعی ولایتمداری، سخنان رهبری را در دیدار دی ماه 1389 ایشان با اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، در مورد نوع ایرانیگری احمدی نژاد و مشایی، نشنیده بگیرند و با شبیه سازی ایرانیگری آنها با تئوری ماسونی باستان گرایی، «جریان موهوم انحرافی» را ماسون زده معرفی کنند. مهم این است که شاخص اصلی تری برای ماسون زدگی و انحراف و شیطان زدگی اشخاص و جریانها وجود دارد که اگر بخواهیم به روش منحرف یابان عمل کنیم، هیچ کس در ایران به اندازه احمدی نژاد و یارانش از این اتهامات مبرا نیست و اتفاقا... بگذار نگویم. حسن ختام این یادداشت را بخشی از سخنرانی بازتاب نیافته دکترمحمود احمدی نژاد قرار می دهم در تاریخ 25 بهمن 1390 که در همایش مشاوران جوان رئیس جمهوری ایراد شده است:

«سیستم بانکداری که الان وجود دارد از کجا آمده است؟
بعد از عروج حضرت عیسی علیه السلام، کلیسا و روحانیت مسیحیت درست شد... از همان موقع، بازار پول و سکه، دست یک عده که من بهشان می گویم صهیونیست بود. اینها رباخواری می کردند. همیشه با کلیسا دعوا داشتند. کلیسا هیچ گاه اقدامات اینها را تایید نکرد. می گفت شما رباخوارید. اینها هی می رفتند چانه می زدند، شکل کارشان را عوض می کردند، روابط کارشان را عوض می کردند، می بردند از کلیسا تاییدیه بگیرند، اما کلیسا تاییدیه نمی داد. کلیسا می گفت این ربا است. بر خلاف آیین مسیح است. بر خلاف حکم خدا است.
اینهایی که پول دستشان است یک سلسله اند؛ خانواده در خانواده، فرزند در فرزند، نسل در نسل. در دنیا در اقلیت هستند ولی شناخته شده اند. حدود پانصد سال پیش، اینها آمدند یک کلک سوار کردند. آمدند بانک را تعریف کردند. پول کاغذی را به عنوان رسیدِ سپرده تعریف کردند، یک جلوه ای دادند و رفتند مدتی طولانی با کلیسا مذاکره کردند. اینهایی که می گویم همه اش مستند است. بالاخره، مجوز مبانی و عملکردِ سیستم بانکی امروزی دنیا را از کلیسا گرفتند. بعد، این خانواده بزرگ... به عنوان یک پیروزی عظیم تاریخی، جشن گرفتند. گفتند کلاهی سر کلیسا گذاشتیم که تا هزار سال دیگر متوجه نخواهد شد.
سلام و درود خدا بر بزرگان ما! بر «سید جمال»! 120 سال پیش فهمید. آن بانک اول، بانک غربی می خواست به ایران بیاید، سید جمال نامه نوشت به «میرزای بزرگ»، آن عالم عظیمی که جنبش تنباکو را با یک خط در این کشور برپا کرد و کمر استعمار پیر را شکست. نوشت آقا، حواست باشد، دارند یک چیزی به ایران می آورند که دیگر کشور را و ایران را نابود خواهد کرد. عبارات جالبی به کار می برَد. می گوید: «البانک! و ما ادریک ما البانک!» نمی دانی چیست!
این چیزی که در دنیا هست یک بانکی است که عمیقا ربوی است. خوب بعد از انقلاب ما گفتیم اسلامی اش کنیم. یک قانون نوشته شد به نام «عملیات بانکی بدون ربا». الان وقتش است، بچه هایی که مشاور جوان هستند، در سیستم بانکی، بیایند بنشینند، عالمان را دعوت کنند، بگویند آقا بیایید این بازه 25، 26 سال را یک ارزیابی کنیم، ببینیم آیا بانکداری بدون ربا عملیاتی شد، یا آن سیستم بانکی، خودش را بر این تعاریف و بر این خواسته ها تحمیل کرد؟ یکی از عوامل اصلی بی عدالتی و توزیع نابرابر ثروت عمومی، سیستم بانکی است… »

منبع: شهروند-حامد فتاحی