سوم تیر 84 را باید آغاز اصلاحات حقیقی مدنظر مقام معظم رهبری در حوزه تحول و اصلاح حقیقی دانست. تحولاتی که نه تنها در ظواهر و شعارها، که در ساختارها صورت گرفت. تا جایی که امام خامنه‌ای از دولت احمدی‌نژاد با تعبیر بازگرداننده قطار انقلاب به ریل اصلی آن یاد کردند.

انقلاب اسلامی ایران بی‌شک پدیده‌ای نوظهور بود. انقلابی غایتگرا، آرمانگرا، اسلامگرا و عالمگیر که از سوی رهبری مدبر و فرهیخته در جهان اسلام چون امام خمینی(ره) هدایت گردید و با اصلاحات حقیقی توانست تحولی شگرف در عرصه روابط بین‌الملل و در معادلات سیاسی منطقه و جهان پدید آورد. اما با گذشت حدود 3 دهه از پیروزی انقلاب، ضرورت تحول و اصلاح حقیقی در روش‌ها و حوزه‌های ساختاری، تربیتی، نگرشی، بینشی و باورها امری بود که خلأ آن برخلاف شعار سال‌های (76 تا 84) یعنی اصلاحات و رفرمیسم به‌شدت احساس می‌شد! چرا که کار تا آنجا پیش رفت که مقام معظم رهبری در اردیبهشت ماه سال 84، در جمع دانشجویان کرمانی تاکید کردند: «ما باید روش‌ها را اصلاح کنیم.

در روش‌ها اشتباه و نقص وجود دارد. گاهی به مرحله‌ای می‌رسیم که امروز دیگر جواب نمی‌دهد، باید مرحله دیگری را شروع کنیم. حفظ اصول و اصلاح روش‌‌ها، معنای اصلاح‌طلبی است.» سوم تیر 84 را باید آغاز اصلاحات حقیقی مدنظر مقام معظم رهبری در حوزه تحول و اصلاح حقیقی دانست. تحولاتی که نه تنها در ظواهر و شعارها، که در ساختارها صورت گرفت. تا جایی که امام خامنه‌ای از دولت احمدی‌نژاد با تعبیر بازگرداننده قطار انقلاب به ریل اصلی آن یاد کردند. روزنامه ایران در بخش‌های قبلی از سلسله گزارش‌های بررسی شاخصه‌های گفتمانی دولت احمدی‌نژاد به شاخصه‌هایی همچون عدالت، ‌ساده‌زیستی، مهدویت، احیاگر ارزش‌ها، ‌عزتمداری جهانی، مردمی بودن و تلاش و پرکاری پرداخت. در قسمت هشتم، به سراغ شاخصه‌ای رفته‌ایم که مقام معظم رهبری آن را به این دولت نسبت دادند، یعنی روحیه تحول‌گرایی و اصلاح حقیقی.

اصلاحات، برگشتن از راه و عقبگرد نیست!
امام خامنه‌ای که همواره در سخنان و بیانات‌شان اصولگرایی و اصلاح‌طلبی را در کنار هم قرار می‌دهند و این دو را لازم و ملزوم یکدیگر می‌دانند، با انتقاد از آنچه که با عنوان اصلاحات و اصلاح‌طلبی در سال‌های گذشته از آن یاد می‌شد و برمبنای آن حرکت می‌شد، فرمودند: «بعضی به نام نواندیشی و به نام اصلاح، در هدف‌ها تجدیدنظر می‌کنند. اصلاح نیست این، برگشتن از راه و عقبگرد است، ارتجاع است،... بنده با شعار اصلاح 100 درصد موافقم، [آن هم] اصلاح در روش‌ها، ‌اصلاح در شیوه‌ها.» ایشان در آن سال‌ها با تاکید و تفکیک اصلاحات امریکایی، از اصلاحات نظام اسلامی، مطالبات و خواسته‌های منطقی و مشروع نظام اسلامی و مردم را از اصلاحات واقعی بیان نمودند و خاطرنشان کردند: «گاهی می‌خواهند القا کنند که «اصلاحات» یعنی اصل این نظام را تغییر داده و به نظام دیگری یا ساختار دیگری مبدل کنیم؛ البته این از نظر آنان نوعی اصلاحات است، اما دلیل نمی‌شود که نظام نیز این براندازی را اصلاحات بداند و بنامد.
البته از نظر امریکایی‌ها اصلاح یعنی ضدیت با نظام جمهوری اسلامی. رضاخان آمد اصلاحات راه انداخت، محمدرضا هم آمد اصلاحات راه انداخت، این همان چیزی است که بنده گفتم اصلاحات امریکایی. این اصلاحات به درد خودشان می‌خورد. ملت ایران اصلاح را بر‌اساس اصول خود انجام می‌دهد.»

روحیه تحول‌گرایی و اصلاح حقیقی
اما رهبر معظم انقلاب در دیدار هیات دولت در شهریور ماه سال 86 با تاکید مجدد بر ویژگی‌های دولت نهم دکتر احمدی‌نژاد، با قدردانی از حاکم بودن، روحیه «تحول‌گرایی، نوآوری و اصلاح» ، می‌گویند: «اصلاح واقعی یعنی ایجاد تغییرات اساسی و ساختاری در جهت صلاح و دولت نهم به این کار همت گماشته است.» ایشان در بیاناتشان تاکید می‌کنند: «از جمله خصوصیات دیگری که من یادداشت کرده‌ام در اینجا بگویم، مسأله روحیه تحول‌گرایی و نوآوری و اصلاح است. همین‌طور که الان آقای رئیس جمهور گزارش دادند، تغییراتی که در ساخت عمومی تشکیلات دستگاه و دولت داده می‌شود، خیلی کارهای اساسی‌ای است. اصلاح هم واقعاً همین‌ها است که انسان بیاید و در جهت صلاح، بخش‌های مختلف را نگاه کند و ساخت‌ها را به‌طور اساسی تغییر بدهد و دگرگون کند.»
امام خامنه‌ای همچنین در دیدار جمعی از اساتید، فضلا، پژوهشگران و مبلغان در سال 86 با بیان این‌که تحول مسأله‌ای اجتناب‌ناپذیر و حتمی است، خاطرنشان می‌کنند: «کناره‌گیری از تحول موجب از بین رفتن و یا منزوی شدن خواهد شد، بنابراین تحول را باید پذیرفت و آن را در جهت صحیح مدیریت کرد.»

ضرورت اصلاح در نظام تربیتی مهدوی
در نظام تربیت مهدوی، اصل بر اصلاح بنیادین امور و تغییر و تحول واقعی و درونی انسان‌ها است. محمود احمدی‌نژاد نیز که مهدویت همواره یکی از شاخصه‌های گفتمانی و دولت داری‌اش بوده است بر این اصل همت و تاکید ویژه‌ای داشته است. رئیس‌جمهور در مراسم تودیع و معارفه رؤسای قدیم و جدید سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور در سال 85 تصریح می‌کند:
امروز ملت تصمیم گرفته است با پرشی بلند به نقطه اوج برسد و ما موظفیم این را سازماندهی، برنامه‌ریزی و حرکت کنیم. این مأموریت امروز ماست. در این مسیر کارهای گوناگونی باید انجام بشود. یکی از مهمترین کارهایی که باید انجام بشود، اصلاح ساختارها و روال‌های اداری است. این وظیفه دولت است. باید ساختار اداری ای داشته باشیم که ظرفیت حمل این بار را داشته باشد. اگر یک ساختار اداری داشته باشیم که با بازدهی کم کار بکند، نمی‌تواند این بار را تحمل کند. ما به ساختار اداری چابک، منسجم، سریع و تصمیم‌گیر و مصمم بر اجرای تصمیمات نیاز داریم، والا یک سازمان درهم پیچیده‌ای در کشور که در مرکز تصمیمی گرفته می‌شود، با اهداف مشخص، وقتی وارد این هزار توی سیستم اداری می‌شود خروجی آن انطباقی با ورودی و تصمیمات و اهداف ندارد. نه اینکه ندارد؛ بالاخره تطبیق آن بسیار پایین است، این نمی‌شود و باید اصلاح بشود.
نظام برنامه‌ریزی ما باید نظامی بسیار روشن و شفاف باشد به گونه‌ای که همه ملت و دلسوزان، هم بفهمند و هم امکان مشارکت در تحقق برنامه را داشته باشند. والا اگر کسی خیال بکند یک سازمان، یک اداره و مجموعه ادارات هستند که اهداف را محقق می‌کنند، این تلقی صددرصد اشتباه است. ملت است که یک کشور را می‌سازد و نظام برنامه‌ریزی ما باید به گونه‌ای باشد و برنامه‌ای را تدوین بکند که هم در ادبیات، هم در جهت‌گیری‌ها و هم در چرخش کارها ملت آن را بفهمد و همراهی بکند. ملت همراهی نکند هیچ برنامه‌ای محقق نخواهد شد و نظام برنامه‌ریزی و برنامه‌ای که تحت تأثیر فشارهای سیاسی، گروهی، گرایش‌های فردی و... (افراد نباشد) محقق نخواهد شد.

وجود مقاومت‌ها در برابر تغییر مناسبات و اصلاح امور
رئیس‌جمهور در سخنانی دیگر با اشاره به مقاومت‌ها در راه اصلاح و تحولگرایی حقیقی می‌گوید: البته طبیعی است و شما هم می‌دانید و ما می‌دانیم. بالاخره کسانی که عادت کرده‌اند از برخی اتصالات و پیوندها ارتزاق نامحدود بکنند وقتی بنا باشد که مناسبات تغییر بکند حتماً ناراحت می‌شوند. البته نمی‌آیند بگویند که دست ما از آنجا دارد قطع می‌شود.
چیز دیگری را بهانه می‌کنند، مثلاً در قضیه هسته‌ای به جای این‌که به دشمن فشار بیاورند، به دولت فشار می‌آورند... اصلاً ما در پروژه هسته‌ای بحث سیاسی نداریم، یعنی حاضر نیستیم با آن‌ها بحث سیاسی کنیم و به آن‌ها گفته‌ایم؛ بحث حقوقی و روی مقررات. ما در مقابل مقررات تسلیم هستیم و در چارچوب همین مقررات است که بعضی دوستان بحق به آن انتقاد داشتند و ما می‌توانیم حقوقمان را تامین و تحصیل بکنیم. جای دیگر گیر می‌دهند.
ما هیچ وقت نمی‌گوییم که آقا! من با تو رفیق هستم، با یک تلفن 15 میلیارد تومان وام گرفته و کارخانه‌اش را درست کرده و اقساط آن را هم با قلدری برنمی‌گرداند و حالا این دولت آمده و می‌خواهد این را برگرداند و می‌خواهد دست نامحرم را از بیت‌المال مسلمین قطع بکند...
٭ ٭ ٭
اگرچه بحث از اصلاح حقیقی در دولت احمدی نژاد مجال بیشتری می طلبد اما برای نتیجه گیری همین مختصر به سخنان معاون رئیس جمهور و سخنگوی دولت بسنده می کنیم.
دکتر غلامحسین الهام در تبیین ویژگی‌ها و شاخصه‌های گفتمانی احمدی‌نژاد به تغییر و اصلاح و تحول در زمینه‌های مختلف اشاره و خاطرنشان می‌کند: تغییر ادبیات دیگر ویژگی این دوران بود. بحث ادبیات توسعه که روح غربی داشت و در واقع قربانی‌کننده طبقات عمومی مردم و مستضعفان بود تبدیل شد به مسأله پیشرفت و تعالی. ادبیاتی که در قانون اساسی ریشه دارد و جزو نخستین کارهای اساسی بود که در دولت احمدی‌نژاد شروع شد. هم ادبیات تغییر کرد و هم مبانی به چالش کشیده شد. مبانی برنامه چهارم توسعه به نقد کشیده شد. مبانی که می‌رفت نظام اسلامی را کاملاً در نظام غربی منحل کند و نظم موجود جهانی را نظم حاکم بداند و در واقع، همه مبانی سیاسی و معرفتی و فکری غرب را بپذیرد و در واقع پذیرفته بود! یک برگردانی آغاز شد که این برگردان ضمن آنکه داشت از درون مبانی را نقد می‌کرد، در عمل هم مردم را معطل نگذاشته بود و مردم حس می‌کردند که یک تحول و حرکت تازه‌ای در عمل صورت می‌گیرد.