یک اسفند گذشت. همانطور که 25 بهمن، عاشورا، 16 آذر،‌13 آبان، روز قدس، 18 تیر و سی خرداد گذشت.

حسن کوشا- ضد انقلاب که تمامی تلاش‌ خود را برای احیای جنازه فتنه در روز 25 بهمن به کاربست و به بن بست رسیده بود، باردیگر با فراخوانی گسترده به دنبال تحقق فاز دوم پروژه اسرائیلی فتنه بود که این طرح نیز با بی توجهی مردم، شکست مفتضحانه دیگری را در کارنامه این جریان ثبت کرد.
ماجرا از اینجا شروع شد، که دست اندرکاران پروژه فتنه اسرائیلی پس از صدور دستور آشوب از سوی سران فتنه در غالب بیانیه، با تجمیع تمامی توان خود و به خدمت گرفتن گسترده رسانه‌های حامی به دنبال این بودند که باردیگر با نبش قبر فتنه و بیرون کشیدن جنازه این جریان از گور، این مومیایی پوسیده را با تحرکات خیابانی بار دیگر زنده کنند اما بار دیگر همانند گذشته در بن بستی محصور شدند که هیچ راه فراری برایشان باقی نمانده و مردم نیز پشت سرشان به دنبال انتقام خون شهیدانی بودند که در پروژه آشوب اسرائیلی به شهادت رسیده بودند.
بنابراین آنها که باردیگر طعم تلخ شکست را احساس کرده بودند و از حضور گسترده مردم در مراسم تشیع پیکر شهید صانع ژاله یکی از شهدای پروژه آشوب 25 بهمن و همچنین محکومیت اقدامات آنان توسط مردم سراسر کشور در جمعه اخیر، به شدت عصبانی شده بودند و آبروی خود را نزد اربابهای اسرائیلی خود ریخته می‌دیدند، تصیم گرفتند تا بار دیگر شانس خود را برای کشاندن اندک هواداران خود به خیابانها در یک اسفند امتحان کنند. این بار بهانه‌شان نه مصر بود و نه تونس، بلکه برگزاری مراسم هفتم کسانی بودند که طی پروژه اسرائیلی‌ خودشان و به دست گروهک منافقین به شهادت رسیده بودند. اما این دفعه موضوع کمی متفاوت بود چراکه میرحسین موسوی و مهدی کروبی به خاطر نظارت دستگاه‌های امنیتی امکان صدور بیانیه را نداشتند و عملا تمامی چند نفر ظرفیت جنبش سبز که حامی این دو نفر هستند نیز به خاطر عدم صدور بیانیه حاضر به شرکت در این حرکت نشدند.

خارج نشینان مجری فاز 2 آشوب اسرائیلی
اما به رغم اینکه میرحسین موسوی و مهدی کروبی نتوانستند برای ایجاد آشوب بیانیه صادر کنند، دشمنان جمهوری اسلامی، به سراغ عمله‌های خود در اروپا رفتند و این بار کار دعوت به آشوب را بر عهده مجتبی واحدی یکی از فعالان اتاق لندن و همچنین اردشیر امیر ارجمند جاسوس رژیم صهیونیستی که در فرانسه زندگی می‌کند، گذاشتند. آنها فراخوان خود را با نام "شورای هماهنگی راه سبز امید" و به نام "هفتمین روز شهادت دو شهید تظاهرات ۲۵ بهمن و همچنین بزرگداشت یاد و خاطره سایر شهدای جنبش سبز و حمایت از سران جنبش سبز" منتشر کردند و همانند فراخوان 25 بهمن، رسانه های وابسته به آمریکا و انگلیس را به کار گرفتند تا بتوانند در غیاب سران فتنه موفقیتی حداقلی کسب کنند.

1 اسفند، روزی همانند قبل
سرانجام روز اول اسفند از راه رسید و آنها هزاران کیلومتر دور از ایران چشم انتظار و نگران منتظر بودند تا ساعت موعود از راه برسد. اما این انتظار برآورده نشد چراکه روز اول اسفند نیز روزی همانند سایر روزهای خدا برای مردم ایران بود. رفت و آمد عادی در خیابانهای تهران جریان داشت و مردم نیز به دلیل در پیش بودن سالروز تولد پیامبر اسلام و همچنین عید نوروز به خیابانها آمده بودند تا علاوه بر خرید سال نو، در جشن‌های مختلفی که در کوچه و خیابان برپا بود شرکت کنند. بر اساس مشاهدات عینی و همچنین گزارش‌های مختلفی که خبرگزاری‌ها در این روز مخابره کردند، وضعیت خیابانهای تهران همانند گذشته بود. با این تفاوت که در برخی از معابر ترافیک کمی سنگین بود که این مضوع با توجه به قرار گیری در روزهای پایانی سال برای مردم تهران چیزی عجیب به نظر نمی‌رسید و به طور کامل مشخص بود که مردم هیچ اهمیتی به فراخوان دشمنان نداده بودند. نکته جالب در این میان اعتراف تلویزیون فارسی بی بی سی به عنوان یکی از شبکه‌های اصلی حامی جریان سبز به عادی بودن وضعیت تهران و عدم اقبال به فرخوان ضد انقلاب برای تجمع بود اما سایر رسانه های اینترنتی وابسته به این جریان حاضر به پذیرش این واقعیت بزرگ نشدند و در راستای دشمنی‌های خود تصاویر آرشیوی از تجمعات سال گذشته سبزها را منتشر کردند.

تروریستها آمده بودند
اما به رغم این آرامش در تهران، دشمنان انقلاب به ویژه منافقین تیم‌های ترور خود را آماده نگه داشته بودند تا در صورت بروز ناآرامی از فرصت به دست آمده برای تحقق اهداف شوم خود استفاده کنند. در همین خصوص نیروهای امنیتی که به دلیل همین آرامش با اشراف بیشتری تحرکات منافقین را رصد می‌کردند موفق شدند دو تیم ترور منافقین که مجهز به سلاح گرم و مواد منفجره بودند را در میدان ونک دستگیر کنند. همچنین در کنار این دو تیم ترور، یک فرد دیگر وابسته به منافقین نیز با مقادیر زیادی مواد آتش زا نظیر کوکتل ملوتوف در تهران دستگیر شد. این تیم‌های ترور و همچنین فرد دستگیر شده در اعترافات اولیه خود عنوان کرده بودند که به دنبال این بودند تا از کوچکترین ناآرامی ها برای ایجاد بیشترین خسارات استفاده کنند. در همین حال منافقین نیز که از حضور تیم‌های ترور خود در سطح شهر مطمئن و آماده اجرای پروژه کشته سازی بودند، به امید به ثمر نشستن این طرح خبری جعلی در خصوص کشته شدن یک نفر در میدان هفت تیر تهران را منتشر کردند که با توجه به دستگیری این تیم های ترور از سوی مقامات امنیتی تکذیب شد.

فائزه هاشمی در کنار منافقین
اما نکته جالب دیگر روز یک اسفند، حضور دوباره فائزه هاشمی در خیابان این بار به همراه منافقین، برای تحریک آشوب گران بود که توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. وی در حالی در تقاطع خیابان فاطمی و ولیعصر دستگیر شد که در حال تحریک کردن عابران پیاده در این مسیر برای تجمع و سردادن شعار علیه نظام بود.
فائزه هاشمی، در جریان ناآرامی های 30 خرداد امسال نیز، به همراه برخی بستگانش، از جمله دو دختر خود و همسر حسین مرعشی در میان آشوبگران حضور یافت که که همگی توسط ماموران حافظ امنیت دستگیر شدند اما با وساطت‌های انجام گرفته، بازداشت آنان بیش از دو روز طول نکشید. آن زمان گفته شد آقای اکبر هاشمی رفسنجانی در واکنش به حضور فرزندش در آشوب روز 30 خرداد ادعا کرده است که وی برای خوردن ساندویچ در این محل حضور داشته است. البته بهانه فائزه این بار کمی متفاوت تر بود و وی پس از بازداشت ادعا کرده بود که برای خرید لباس به این منطقه آمده است. این را نیز باید اضافه که فائزه هاشمی همچنین در جریان هتک حرمت عاشورای حسینی در سال گذشته نیز در کنار عناصر ضدانقلاب، بهایی‌ها، عوامل منافقین و سلطنت‌طلب‌ها به میدان آمده بود اما به رغم تمامی این اقدامات فرزند هاشمی رفسنجانی وی دوباره 2 ساعت پس از دستگیری طبق روال دفعه قبل آزاد شد.

یک اسفند گذشت
سرانجام روز یک اسفند گذشت. همانطور که 25 بهمن، عاشورا، 16 آذر،‌13 آبان، روز قدس، 18 تیر و سی خرداد گذشت. اگرچه هر کدام هزینه ای را به نظام تحمیل کردند و در صدد ایجاد اختلال در روند نظام بودند اما در تمامی این دوران ریشه‌های نظام محکم تر از قبل شد. و چه زیبا رهبر انقلاب فرمودند که این فتنه کشور را در برابر میکروبهای سیاسی واکسینه کرد.