اینکه مخالفان رئیس دبیرخانه جنبش عدم تعهد، وی را به بهایی و فراماسون بودن و در عین حال ملی گرا بودن متهم می کنند ناشی از ضعف منطق آنهاست چرا که بهایی ها و فراماسون ها به جهان وطنی معتقدند در حالی که ملی گراها چنین اعتقادی ندارند و این دو نگاه با هم در یک نفر نمی توانند جمع شوند. اگر واقعا مخالفان در این ارتباط مدرکی دارند، به جای سفسطه در رسانه ها، مدارک خود را ارائه کنند.

با تحقیقی مختصر در فضای مجازی، تضاد موجود بین جریان های فراماسون-بهائی و جریان های ملی به راحتی قابل تحقیق است. به ویژه در ایران ورود عقاید لیبرال جنبش فراماسونری نه تنها با واکنش مذهبیون بلکه با واکنش ملی گرایان مواجه شد چرا که این جریان جریانی وارداتی و بیگانه محسوب می شد.

دانشکده ˈانسیکلوپدیا ایرانیکاˈ وابسته به دانشگاه کلمبیای آمریکا به عنوان مقر فراماسونری در توضیح تقابل تاریخی فراماسونری و ملی گرایی در ایران نوشت: از نگاه مذهبیون و ملی گرایان ایران، فراماسون ها عامل دست انگلیس و صهیونیسم و عامل تمام بدبختی های ایران بوده اند. از این روست که همواره چه جریان های مذهبی و چه ملی گرایان ایران خواهان ریشه کنی فراماسونری و تحت تعقیب گرفتن عوامل آن بوده اند.

در ارتباط با تضاد بین بهائیت و ملی گرایی در ایران نیز دکتر سید سعید زاهد زاهدانی عضو هیأت علمی دانشگاه شیراز و دارای دکترای جامعه شناسی از انگلستان در مطلبی تحت عنوان ˈبهائیت؛ تقابل با اقتدار ملی ایرانˈ که در شماره 12 فصلنامه تاریخ معاصر ایران در سال 1378 به چاپ رسیده است، نوشت: در طول تاریخ معاصر، به فرقه های بابیت و بهائیت به عنوان جریان هایی برای تضعیف مذهب تشیع به عنوان قوی ترین عنصر هویت و اقتدار ملی ایران اسلامی نگاه می شده است.

خسرو معتضد مورخ در گفتگو با خبرنگار ایرنا درباره تناقض اتهاماتی که علیه یاران دولت از سوی مخالفان مطرح می شود، گفت: اینکه مخالفان رئیس دبیرخانه جنبش عدم تعهد، وی را به بهایی و فراماسون بودن و در عین حال ملی گرا بودن متهم می کنند ناشی از ضعف منطق آنهاست چرا که بهایی ها و فراماسون ها به جهان وطنی معتقدند در حالی که ملی گراها چنین اعتقادی ندارند و این دو نگاه با هم در یک نفر نمی توانند جمع شوند. اگر واقعا مخالفان در این ارتباط مدرکی دارند، به جای سفسطه در رسانه ها، مدارک خود را ارائه کنند.

وی در عین حال یادآور شد که گرچه ملی گرایی مبتذل را قبول ندارم اما وطن دوستی را امری پسندیده می دانم و دین مبین اسلام هم با این موضوع مخالفتی ندارد و هرگز در کتب دینی از جمله قرآن هم، وطن پرستی تقبیح نشده است. 

**خدشه به اقتدار دستگاه امنیتی کشور

معتضد با اشاره به حساسیت دستگاه امنیتی کشور نسبت به قرار گرفتن افراد در پست های شغلی حساس گفت: به هیچ وجه تصور نمی کنم دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی اینقدر ضعیف باشد که اجازه دهد فردی بهایی یا فراماسون بتواند در جایگاه های بالا همچون رئیس دفتر ریاست جمهوری یا رئیس دبیرخانه جنبش عدم تعهد قرار گیرد. طرح چنین اتهاماتی توهین به دستگاه امنیتی کشور است چرا که دستگاه قدرتمند امنیتی جمهوری اسلامی مو را از ماست می کشد و مانع ورود افراد دارای انحراف به جایگاه های شغلی حتی بسیار پایین می شود.

وی ادامه داد: در شرایطی که کشور ما هدف توطئه بیگانگان قرار دارد و هزاران سایت و شبکه تلویزیونی بیگانه در حال سخن پراکنی علیه ایران هستند، پاپوش درست کردن برای یکی از مقامات جمهوری اسلامی از سوی دیگران واقعا تاسف بار است. متاسفانه کار سایت ها شده پاپوش درست کردن و لجن مال کردن فضای سیاسی و هیچ کدام هم در مقابل نوشته هایشان پاسخگو نیستند. 

**متهمان فراماسونری

در طول تاریخ معاصر ایران، افراد برجسته ای تنها با هدف به انزوا کشانده شدن مورد اتهام مخالفان قرار گرفته و بهائی یا فراماسون نامیده شدند.

سید جمال الدین اسدآبادی از رهبران ˈتقریب مذاهب اسلامیˈ و مبارزان استبکارستیز جهان اسلام از جمله افرادی است که از سوی مخالفان به فراماسون بودن متهم می شود.

قاسم تبریزی مورخ و رجال شناس در مصاحبه ای با وبسایت ˈمشرقˈ به تاریخ 21 اسفند 1391 تحت عنوان ˈ آیا سید جمال الدین اسد آبادی فراماسونر بود؟ˈ نوشت: وی از سوی افرادی مانند ˈفریدون آدمیتˈ که پدرش فراماسون و خودش آدمی ˈماتریالیستˈ بود یا ˈاسماعیل رائینˈ از همکاران ساواک مورد اتهام بوده است. یا مثلا ˈتقی زادهˈ هم کتابی نوشته و شخصیت سید جمال را زیرسئوال برده است.

سید جمال الدین اسدآبادی تنها فردی نیست که از سوی جریان های مخالف خود به فراماسون بودن متهم شده است و امروز مخالفان دولت هم با مغلطه و سفسطه تلاش دارند رئیس جمهوری اسلامی ایران و یاران آن را با تهمت های مشابه از صحنه خارج و در موضع دفاع قرار دهند تا نتوانند رویکرد تهاجمی خود در مبارزه با برخی جریان های وابسته به سرمایه داری داخلی و خارجی را ادامه دهند.

معتضد درباره تکرارپذیری تاریخ و طرح اتهامات مشابه علیه دلسوزان مردم و نظام جمهوری اسلامی هم در مصاحبه با ایرنا گفت: از نگاه تاریخی، این اولین بار نیست که افراد دلسوز مردم مورد اتهام قرار می گیرند. دکتر محمد مصدق یکی از افرادی بود که از سوی کسی مثل محمد علی شوشتری از علمای دربار پهلوی تنها به خاطر نوشیدن آب در ایام بیماری ماه مبارک رمضان به بی دینی و گبر بودن متهم شد. بعد از کودتای 28 مرداد علیه دولت مصدق، دستگاه پهلوی برای مرعوب کردن حامیان جنبش ملی شدن نفت، آنها را به کمونیست بودن متهم می کرد.

وی ادامه داد: رئیس سابق دفتر رئیس جمهوری یا در گذشته محمد مصدق تنها افرادی نیستند که هدف تهمت ها قرار گرفته اند و فردی چون سید جمال الدین اسدآبادی به عنوان یک مسلمان مبارز حتی از سوی شاگردانشان به بهائی بودن متهم شد. 

**مبنای اتهامات از زبان تهمت زنندگان

در این ارتباط، نویسنده یکی از روزنامه های کثیرالانتشار در مطلبی سفارشی تحت عنوان «آیت الله علیه ماسون ها» که فروردین 1390 منتشر شده، از جریان دولت تحت عنوان ˈفرقه مشائیهˈ یاد کرده و آن را ˈتداعی گر یک گفتمان ناقص الخلقه ماسونیˈ دانسته است.

وی در حالی جریان دولت را ˈگفتمان ناقص الخلقه ماسونیˈ می داند که در تناقض گویی خود وطن دوستی دولتیان و تقدیر از ایران شناسان را نماد فراماسون بودن آنها معرفی می کند که اگر چنین باشد باید برندگان خارجی جوایز ایرانی مثل جایزه خوارزمی را نیز فراماسون و جایزه دهندگان را نیز عوامل آنها دانست.

نویسنده مقاله مزبور برای اثبات مدعای خود در ارتباط با فراماسون بودن جریان دولت، صحبت های مقامات دولتی در ارتباط با تکریم انسان را یک مدرک متقن قرار می دهد و می نویسد: تبلیغات ˈفرقه مشائیهˈ عین تفکر اومانیستی برخاسته از غرب سکولاراست.

از این مطلب نویس باید پرسیده شود که آیا تکریم انسان از لحاظ ارزش های دینی ما نکوهیده است و چگونه ایشان صحبت های مقامات دولت را اومانیسم تفسیر می کند، مگر نه این است که بسیاری از آیات قرآن نه خطاب به مومنان یا حتی مسلمین که خطاب آن با انسان هاست(یا ایهاالناس). آیا باید از قرآن تفسیر اومانیستی کرد!

وی در مقاله خود از امام خمینی(ره) دم زده اند و تلاش کرده اند جریان دولت را جریانی سکولار دارای تفکرات اومانیستی و در تقابل با اسلام ناب محمدی(ص) معرفی کنند، آیا صحبت های رئیس جمهوری و یاران وی در حمایت از انسان بویژه مستضعفین از هر رنگ و نژاد و حتی دینی اومانیسم است! شما که مدعی شناخت امام هستید، امام چقدر از آزادی مستضعفان از چنگال مستکبران سخن گفت و آیا امام منظورش فقط مستضعفین مسلمان بود! آیا به نظر شما عشق مردم آمریکای لاتین به جمهوری اسلامی و شخص رئیس جمهوری برخاسته از دیپلماسی عمومی به کار رفته در سخنان وی در تقدیر از انسان و تلاش برای حفظ کرامت انسانی نیست!

مگر نه این است که حضرت علی(ع) در نامه اش به مالک اشتر به عنوان زمامدار مصر به وی یادآوری می کند که ˈمهربانی با مردم را شعار قلبت قرار بده و آنها را دوست بدار و نسبت به آنها مهربان باش. زیرا مردم دو دسته اند: دسته ای برادر دینی تو اند و دسته ی دیگر همنوع تو در آفرینش هستند.ˈ

نویسنده مزبور، توجه به ایرانیت را از دیگر دلایل فراماسون خطاب کردن رئیس جمهوری و یارانش معرفی کرده اند آیا مگر نه این است که ˈحب الوطن من الایمانˈ.

اتهامات علیه دولت و یارانش فقط به این مطلب نویس ختم نمی شود و خبرگزاری رسا در مطلبی تحت عنوان ˈجریان انحرافی؛ بهائیت مدرن قرن بیست ویکم/ سرنوشت اصلاح طلبان درانتظار جریان انحرافیˈ در مصاحبه با دخیل عباس زارع زاده نماینده مجلس در تاریخ 21 اسفند نوشت: جریان انحرافی یک نوع بهائیت مدرن قرن بیست و یکم است اما با این تفاوت که در گذشته ظهور امام زمان (عج) را مطرح می کردند اما امروز ارتباط مستقیم خود با امام زمان را بیان می کنند.

باید از این نماینده محترم مجلس سئوال کرد که کدام مقام دولت در کجا ادعای ارتباط مستقیم با امام زمان را داشته! آیا دولت و یاران آن به جز ادعای دوستی و علاقه به حضرت صاحب الزمان، ادعای دیگری داشته اند و آیا داشتن چنین ادعایی جرم است؟