عبدالرضا داوری آذرماه سال گذشته به همین روزنامه شرق گفته بود که رئیس جمهور بعدی قطعا کسی نیست جز محمد جواد ظریف و اصلاح طلبان 20 سال بر دولت حاکم خواهند بود. این مصاحبه احتمالا به صورت کاملا اتفاقی با ارسال رزومه به برخی از شخصیت های دولت حسن روحانی برای گرفتن پست در دولت یازدهم همزمان بود و معنای روشنی داشت.
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ به هوش سیاسی برادر محترمی که روز گذشته در مصاحبه با روزنامه شرق بحث «نگرانی از به حاشیه رفتن» را مطرح کرد، هرگز نمره بالایی نداده ام. دیروز همان نمره تک را هم اصلاح کردم. از نظر اخلاقی هم تکلیف انتساب چنین اتهامی به دیگران روشن است. در هر صورت دیروز مدیر مسئول سایت نکات پرس به همراه دکتر عبدالرضا داوری در گفت و گویی دلسوزانه با روزنامه بسیجی، انقلابی، دوست و برادر موسوم به شرق مصاحبه کرده و به دولت بهار حمله ور شدند. درباره ماجرای انحلال مجتمع رسانه ای هما بنای ورود به جزئیات را نداشتیم. ترجیحمان این بود که برای حفظ آبرو و از بین نبردن آینده سیاسی برخی دوستان سابق و نیز به حداقل رساندن حواشی به کلیات بسنده کنیم. اکنون که برخی از دوستان سابق اصرار بر ورود به جزئیات و کذب خواندن انحلال هما دارند، بد نیست حداقل برای ثبت این تجربه سیاسی در حافظه تاریخی افکار عمومی که عادت به مشاهده وجه عمومی سیاست دارند و چندان با چهره خصوصی آن آشنا نیستند مطالبی بیان شود.
 
منهای یک، عشق است «رضا تفنگچی». من محمد حسین حیدری هستم. دبیر سیاسی سابق شبکه ایران معدوم و خبرنگار فعلی دولت بهار. دکتر عبدالرضا داوری با اینکه فقط 13 سال از من بزرگتر هستند و در جایگاه برادر بزرگتر قراردارند، "پسرم" صدایم می زنند. در محافل معروف است که نزدیک تر از من به عبدالرضا داوری نیست، برخی ها به کنایه می گویند آنقدر که فلانی از داوری دفاع کرده، خودش هم از خودش دفاع نکرده. در یک قلم بیش از 50 هزار کلمه سخنرانی، مصاحبه و مناظره از دکتر داوری پیاده کرده ام چرا که از حمالی رایگان برای هدف درخشانی که «رضا تفنگچی» مشغول خدمت به آن بود، با تمام وجود لذت می بردم؛ برای «رضا تفنگچی» روشنفکر لوطی نازی آبادی نه «رضا چرچیل» که هم نجاستی مثل «صلح نیوز» زیر مجموعه اوست و هم مهسا جزینی و مطهره شفیعی خبرنگاران روزنامه های شرق و آرمان از او خط می گیرند. «رضا تفنگچی» و «رضا چرچیل» دو قطب شخصیتی و دوسیمای متناقض عبدالرضا داوری بود که مدام میانشان در نوسان بود. 
 
صفر، برای مهار چرچیل. فروردین ماه امسال بود که روزنامه بسیجی و انقلابی شرق به نقل از یک منبع آگاه خبر تشکیل مجتمع رسانه ای هما را اعلام کرد. روزنامه را که باز کردیم متوجه شدیم نام دولت بهار و دیگر مجموعه های فعال احمدی نژادی به عنوان زیر مجموعه های هما اعلام شده است. در حالی که پیش از این هرگز نه نام هما را شنیده بودیم و نه کسی برای همکاری با این مجموعه از دولت بهار دعوت به عمل آورده بود. با این وجود از اطلاعات جزئی و درستی که درباره دولت بهار و فعالان احمدی نژادی به دست روزنامه شرق رسیده بود، متوجه شدیم منبع آگاه کسی نیست جز دکتر عبدالرضا داوری. فردایش اعتماد، آرمان و دیگر روزنامه های اصلاح طلب باز هم به نقل از یک منبع آگاه خبر تشکیل مجتمع هما را منتشر کردند.
 
عبدالرضا داوری آذرماه سال گذشته به همین روزنامه شرق گفته بود که رئیس جمهور بعدی قطعا کسی نیست جز محمد جواد ظریف و اصلاح طلبان 20 سال بر دولت حاکم خواهند بود. این مصاحبه احتمالا به صورت کاملا اتفاقی با ارسال رزومه به برخی از شخصیت های دولت حسن روحانی برای گرفتن پست در دولت یازدهم همزمان بود و معنای روشنی داشت. از یک سو به دلیل وجود روابط عاطفی با دکتر داوری و از سوی دیگر کراهت مشغول به کار شدن یک چهره رسانه ای حامی دولت قبل در دولت حسن روحانی، تمایلی به تحقق این اتفاق نداشتم. از دوستانی که توانایی تاثیر گذاری بر روند الحاق دکتر داوری به دولت یازدهم را داشتند تقاضا کردم هر کاری می توانند انجام دهند. نمی دانم نصایح دوستان کارگر افتاد یا محمد رضا صادق دکتر داوری را تحویل نگرفت. در هر صورت این روند ناکام ماند و داوری در دولت پست نگرفت. این ماجرا دو یادگاری در ذهن دوستان به جا گذاشت: یک، دکتر داوری لق است. دو، دکتر داوری نیازمند توجه، مهار و مدیریت شدن است. جالب اینکه همین دکتر داوری که ظریف را رئیس جمهور بعدی اعلام کرده بود، چندی بعد 3 قسم جلاله خورد که حسن روحانی 1110 روز دیگر دولت را به «دکتر ما» تحویل خواهد داد. «رضا چرچیل» در ادامه حتی اسامی کابینه دوازدهم را هم منتشر کرد، این بار اما بدون نام رئیس جمهور.
 
با چنین ذهنیتی در برابر دعوت نامه نه چندان محترمانه دکتر داوری برای همکاری با هما قرار گرفته بودیم. طبیعتا یا باید اطلاعیه ای صادر و همکاری مان با هما را تکذیب می کردیم یا وارد همکاری می شدیم. به حکم اطلاع از لق بودن دکتر داوری و احتیاج وی به مدیریت و مهار برای حضور در خط مستقیم، همکاری را پذیرفتیم. در این صورت اگر دکتر داوری و مجموعه ای که با پروپاگاندای رسانه ای روزنامه های اصلاح طلب به شهرت رسیده بود، در مسیر دست عمل می کرد، که چه بهتر و اگر وجود برخی ضعف نفس ها آن هم در شرایط خطیر سیاسی معضلاتی را پدید می آورد، اصلاح از درون ممکن می شد.
 
بر اساس قول هایی که دکتر داوری به ما اعلام کردند هما می بایست به مثابه یک تحریریه بزرگ رسانه ای دیده ای شود که با استفاده از ظرفیت های خبرنگاران، وبلاگ نویسان و فعالان شبکه های اجتماعی که همه داوطلب هستند از عملکرد دولت دهم دفاع کند. همین و نه چیزی بیشتر.
 
یک، رسوایی صلح نیوز.  سایت خبری صلح نیوز معرف حضور همگان است. رذالت این سایت خبری تا بدانجا بود که اخباری نظیر آبستن شدن دختر فلان شخصیت سیاسی از پدرش را منتشر کرد. یکی از گردانندگان این سایت خبری در خبرگزاری ایرنا، روزنامه گسترش صنعت و روزنامه شهروند که دکتر داوری در آن ها به ترتیب معاون خبر، مدیر مسئول و مدیر مسئول بود، به عنوان خبرنگار، سردبیر و دبیر تحریریه مشغول به کار بود و همواره به عنوان نفر دوم عبدالرضا داوری شناخته می شد. سایت صلح نیوز در تابستان 92 راه اندازی شد و پس از مدت کوتاهی شروع به هتاکی های بسیار شنیع و در عین حال پیش پا افتاده و احمقانه به رئیس جمهور سابق کرد. با آغاز این روند دکتر عبدالرضا داوری از صلح نیوز و دوست نزدیکش اعلام برائت کرد. دکتر داوری حملات صلح نیوز به خودش را که بسیار هم زیاد بود به عنوان سند جدایی اش از مدیر صلح نیوز ذکر می کرد. به حکم اعتماد به حرف برادر مسلمان بسیاری از دوستانی که در تردید بودند سخن دکتر داوری را پذیرفتند. حتی شخصا در دفاع از دکتر داوری با بسیاری از دوستانی که صرفا به خاطر سابقه رفاقت این دو یا برخی مشکلات شخصی بدون هیچ قرینه قابل قبولی اتهام همکاری با صلح نیوز را به دکتر داوری وارد می کردند وارد بحث شدم. در عین حال در ورای حملات صلح نیوز به دکتر داوری می دیدیم که همکار سابق «رضا چرچیل» وی را «مشاور رسانه ای رئیس جمهور سابق» می نامد؛ عبارتی که به مثابه تکه ای طلا وسط کلوخ های پرتاب شده از جانب صلح نیوز جاگذاری می شد. 
 
تابستان گذشته در یکی از جلسات هفتگی هما مسئولان کمیته های این مجتمع رسانه ای مشخص شدند و یک «مو سپید کرده دوست داشتنی» به عنوان قائم مقام دکتر داوری معرفی شد. کمتر از 15 ساعت بعد از جلسه اسامی کمیته های هما روی خروجی سایت صلح نیوز قرار گرفت. صلح نیوز نوشت که در آخرین جلسه این افراد مسئول کمیته های هما شده اند و مهمتر از آن عبدالرضا داوری از ریاست این مجتمع برکنار شده و اعضا به اتفاق آرا آن «مو سپید کرده دوست داشتنی» را به ریاست هما برگزیده اند. طنز تلخ ماجرا اینجا بود صبح روز جلسه از دادسرا برای دکتر داوری احضاریه رفته بود. در واقع سپر گوشتی با کمک یار غار «رضا چرچیل» تشکیل شده بود تا گزندی به حضرتش نرسد. برخی از همکاران هما باوجود حیرت و تاسف و نگرانی بسیار زیاد به دلیل روابط عاطفی و شخصی هنوز هم باور نمی کردند که کانال رسیدن اطلاعات به صلح نیوز همان «رضا چرچیل» است. اما گاف «چرچیل» در درز اطلاعات به یک رسوایی تبدیل شد و همه چیز لو رفت. در میان اسامی که صلح نیوز به عنوان مسئولان کمیته های هما معرفی کرده بود نام سه خانم هم وجود داشت. سه خانمی که هرگز در جلسات هما شرکت نکرده بودند. «رضا چرچیل» پیش از این به اینجانب گفته بود هما بیش از حد مردانه است و چند خانم باید به هما اضافه شوند. اسامی خانم های مدعو به من منتقل شد. تا اینجای کار فقط من و دکتر داوری از دعوت خانم ها اطلاع داشتیم اما نفر سومی هم اضافه شد. از حامد درودیان، مدیر مسئول فعلی روزنامه هما که پیش از این حتی در جلسات خصوصی هم اجازه گرفتن عکس یادگاری از چهره اش را نمی داد، پرسیدم آیا با توجه به ابعاد اتاق امکان دعوت از خانم ها هست که این مساله را رد کرد و دعوت ها ساعتی قبل از جلسه منتفی شد. حامد درودیان مطلع سوم بود. 
 
به زودی جلسه ای برای کشف علت درز اخبار هما تشکیل شد. «رضا چرچیل» معتقد بود پای شنود در کار است؛ مساله ای که پوزخندهای صریح حاضران در جلسه را در پی داشت. اجازه ادامه این استدلال مضحک را ندادم. گفتم عامل انتشار اخبار جلسات هما در صلح نیوز فقط 3 نفر می توانند باشد. همان سه نفری که از دعوت آن سه بانو خبر داشتند؛ یعنی اینجانب، مدیرمسئول فعلی هما و «رضا چرچیل». می ماند کشف انگیزه عامل انتشار خبر که به لطف احضاریه دادسرا کار سختی نبود. چرچیل در گل ماند. حتی مدیر مسئول امروز روزنامه هما هم صحه گذاشت. ساعاتی بعد اسامی خانم ها از خبر صلح نیوز پاک شد اما دیگر خیلی دیر شده بود.
 
«مو سپید کرده دوست داشتنی» از همه عصبانی و نگران تر بود. ظاهرا باید برای عصبانیت «مو سپید کرده دوست داشتنی» چاره ای اندیشیده می شد. پس از طرف صلح نیوز با وی تماس گرفته و تاکید شد که نگران نباشد و با صلح نیوز همکاری کند. همه این ماجرا ها توسط «مو سپید کرده دوست داشتنی» به اطلاع «آنکه باید» رسید. «مو سپید کرده دوست داشتنی» همراه با توصیه های «آنکه باید» در معیت حامد درودیان در جلسه ای خواستار جمع شدن این فتنه شد. به او گفته شد که فقط میوه رسیده را باید چید و باید منتظر موعد مقتضی شد.
 
اما شواهد درباره همکاری چرچیل با صلح نیوز به همین مورد محدود نمی شد. «رضا چرچیل» پس از ماجرایی که شرح آن رفت، چندبار "ارسال خبر دولت بهار" را با "ارسال خبر صلح نیوز" اشتباه گرفت. نمونه دیگر، ماجرای نقل مکان داوری به توئیتر است. او مدعی بود که حساب کاربری فیسبوکش را «مارک زاکربرگ» از بین برده، در حالی که خودش دی اکتیو کرده بود. او بدون اینکه کسی بداند یا جایی اعلام کند، شبانه به توئیتر اسباب کشی کرد. چرچیل در همیت اثنا در تماس با اینجانب خواستار انتشار خبر رویت هوشنگ امیر احمدی موسوم به دلال روابط ایران و آمریکا در هتل استقلال توسط دولت بهار شد و تاکید کرد که مساله بسیار مهمی است و خبر اختصاصی است. به او گفته شد در شرایطی که رئیس جمهوری اسلامی ایران با باراک اوباما تلفنی صحبت می کند و وزیر خارجه ده ها دیدار با جان کری برگزار کرده، انتشار این قبیل اخبار مایه مضحکه است. با این وجود ساعتی نگذشت که سایت صلح نیوز به نقل از توئیتر عبدالرضا داوری ماجرای بازگشت هوشنگ امیر احمدی به کشور را منتشر کرد. برای اینکه دکتر داوری را متهم به همکاری با صلح نیوز نکنم ناگزیر از انتخاب میان این دو گزینه بودم: 1- صلح نیوز در شبکه های اجتماعی به دکتر داوری جی پی اس نصب کرده و هر کجا وی حساب کاربری باز می کند مطلع می شود. 2- اداره کنندگان صلح نیوز عارفانی واصل هستند که قدرت کشف و شهود دارد. با این وجود هنوز یک جای کار می لنگید. متن توئیت داوری به زبان انگلیسی منتشر شده بود و مدیر صلح نیوز ترجمه انگلیسی نمی دانست.
 
یک و نیم، معمای شرف. نام یکی از خانم های مدعو که شرحشان رفت در خبر تکذیب انحلال هما توسط دکتر داوری در گفت و گو با خبرگزاری ایلنا وابسته به علیرضا محجوب آمده است. شخص مذکور اساسا هرگز هیچ ارتباطی با این مجموعه نداشته و از جمله افرادی بوده که هیچ علاقه ای به همکاری با هما نداشته است! حیران مانده ام تنظیم کننده خبر اسامی کمیته های هما (که در صلح نیوز منتشر شد) و خبر تکذیب انحلال هما (که در ایلنا و آرمان منتشر شد) و فرد واحدی هم هست، چه پدر کشتگی با این بنده خدا دارد. 
 
دو، به مثابه خیانت. حتی یک کودک هم می داند در شرایطی که رئیس جمهور سابق استراتژی سکوت را در پیش گرفته انتشار لیست کابینه دوازدهم چه معنایی دارد چه رسد به داوری با پیشینه ای چون عضویت در سرویس سیاسی کیهان، معاونت خبر ایسنا و ایرنا و مدیر مسئولی روزنامه های گسترش صنعت و شهروند و نیز انجام ده ها مصاحبه مطول با روزنامه ها و خبرگزاری ها به عنوان چهره رسانه ای حامی دولت دهم. عبدالرضا داوری پس از انتشار فهرست کابینه دوازدهم در توئیتر خواستار انتشار آن در دولت بهار شد. دولت بهار در این خیانت شریک نشد و تبعات آن را به جناب دکتر داوری یادآور شد. انتشار فهرست کابینه دوازدهم توسط داوری دست مایه لازم را برای گزارش «دولت درسایه» مطهره شفیعی در روزنامه آرمان فراهم کرد. نکته اصلی اینجا بود که کسی فهرست کابینه دوازدهم را 3 سال پیش از موعد برگزاری انتخابات اعلام کرد که پیش از این n بار در مصاحبه هایش تاکید کرده بود که احمدی نژاد دیگر اراد معطوف به قدرت ندارد و به حاکمیت باز نمی گردد!
 
انتشار خبر کابینه دوازدهم نقطه اوج تبدیل شدن هما و داوری به ابزاری در دست رسانه های اصلاح طلب علی الخصوص ارگان روابط عمومی خانواده هاشمی رفسنجانی بود. پیش از آن محمد محمدی بی تجربه در مصاحبه ای که با اصرار و فشار دکتر داوری به عنوان مسئول فرهنگی هما با سایت بنفش تدبیر خبر انجام داده بود، از راه اندازی رادیو هما خبر داد! از همه جالبتر اینکه محمد محمدی به تدبیر خبر گفته بود به هما مبالغ هنگفتی سرریز می شود اما ما قبول نمی کنیم! جنجال رادیو هما دست مایه دیگری بود برای در هم شکستن استراتژی سکوت رئیس جمهور سابق توسط روزنامه های دوم خردادی و بنفش که حتی واکنش عزت الله ضرغامی را هم برانگیخت.
 
سلسله خیانت ها برای نابود کردن استراتژی سکوت رئیس جمهور سابق با انتشار خبر آغاز به کار قریب الوقوع روزنامه اینترنتی هما توسط روزنامه اعتماد تکمیل شد. اعضای هما از صدر تا ذیل از طریق روزنامه اعتماد از این خبر مطلع شدند در حالی که هرگز برای چنین اقدامی در شورای مرکزی بحثی صورت نگرفته بود. روز بعد این روزنامه آرمان وابسته به محسن هاشمی رفسنجانی بود که با حامد درودیان به عنوان مدیرمسئول روزنامه اینترنتی هما مصاحبه کرد. قطع رپرتاژ آگهی که روزنامه آرمان برای روزنامه اینترنتی داوری رفته بود، کمتر از 50 میلیون تومان نمی ارزید. درودیان در تماس تلفنی علت انجام این مصاحبه را «گول خوردن» و «ماندن در رودربایستی دکتر داوری» اعلام می کند. روزنامه اینترنتی هما سرانجام نیمه شب منتشر شد در حالی که تصویر مهندس اسفندیار رحیم مشایی را با تیتر "دوستی با مردم اسرائیل" روی جلد برده بود. روزنامه هما مصاحبه 4 سال قبل مهندس مشایی با خبرگزاری ایرنا را با روتیتر "مواجهه تاریخی هما با مهندس مشایی" منتشر کرد. فردا باز هم این روزنامه خانواده هاشمی رفسنجانی و مطهره شفیعی بود که توپ را وارد دروازه عدالتخواهان می کرد. در شرایطی که مهندس مشایی از فعالیت های سیاسی کناره گیری کرده است، برای اولین بار از زمان پایان دولت دهم تصویر مهندس مشایی روی جلد یک روزنامه رفت. «مشایی برگشت». احمدی نژاد و مشایی هر دو در حال اشاره به تصویر عالیجنابی هستند که کرسی خبرگان را اراده کرده است.
 
سه، شورای مرکزی. هما حزب نیست. هیچ شاکله حقوقی ندارد. یک برند است. هما یک مجتمع رسانه ای مبتنی بر اعتماد میان فردیِ مجموعه از واحد های انسانی است. اینکه هیات اداره کننده هما که همان شرکت کنندگان در جلسات هفتگی هستند «شورای مرکزی» نام گرفته اند ناشی از این است که واژه جایگزین دیگری برای رساندن موضوع یافت نمی شود. تعداد شرکت کنندگان در جلسات هما بین 3 تا 20 نفر تلورانس داشته است. تصمیم اکثریت اعلام انحلال مجموعه ای است که بر خلاف اهداف اولیه خود به ابزار در هم شکستن استراتژی رئیس جمهور سابق تبدیل شده است. طبیعی است که ممکن است چند نفر نظر مخالف داشته باشند. برای تعیین رئیس یک مجموعه باید مجمع عمومی تشکیل شود، این مجمع سپس شورای مرکزی را تعیین کنند و شورای مرکزی رئیس را برگزیند. هیچ یک از این اتفاقات اساسا محقق نشده است. در این صورت خبرگزاری نزدیک به علی ربیعی چه چیزی را به نقل از عبدالرضا داوری تکذیب می کند؟
 
چهار، صدای پول خرد. عنوان هواداران رئیس جمهور سابق، مقدس است. این عنوان نباید به مثابه مشتی پول خرد در جیب یک نفر خرج شود آن هم در جهت ضربه زدن به رئیس جمهور سابق. هما، قلوب میلیون ها هوادار پاکباخته رئیس جمهور سابق است. ثبت نام هما در ابتدا قرار بود توسط سایتی به نام هما بوک یا نظیر آن انجام شود اما از آنجایی که معلوم نبود اطلاعات هزاران ثبت نام کننده به زودی توسط کدام صلح نیوز جدید افشا می شود، دولت بهار با پیشدستی این اقدام را انجام داد و از اطلاعات ثبت نام کنندگان در حد توانش حراست کرد. بدیهی است فردی که در شرایط سکوت رئیس جمهور سابق اقدام به انتشار فهرست کابینه دوازدهم می کند، می تواند در موعد انتخابات مجلس فهرست های دیگری را نیز منتشر کند. 
 
پنج، دوستان پاک. چند نفری که امروز مشغول همکاری با روزنامه اینترنتی دکتر داوری هستند، از بهترین دوستان من هستند و از پلیدی و ناپاکی مبرا. صورت مساله فقط یک چیز بود: «تبدیل شدن هما به ابزاری برای در هم شکستن استراتژی رئیس جمهور سابق آن هم به دلیل چرچیل بازی های یک نفر». متاسفانه ماه ها نقد و نصیحت کارگر نیفتاد و راهی جز انحلال وجود نداشت. اگر سر سازش با خیانت به استراتژی سکوت، آن هم با همدستی روزنامه هاشمی رفسنجانی داشتیم، امروز هیچ مشکلی وجود نداشت. محمد محمدی عزیز، کارگردان خوش ذوق و آینده دار تئاتر است. محمد یک احمدی نژادی مخلص و یک کارشناس قابل در حوزه فرهنگ علی الالخصوص سینما و نمایش است. برادر عزیزم طی یادداشتی دولت بهار را دروغگو نامیده است. قبلا به محمد عزیز وقتی علت عدم انتشار دو یادداشتش را جویا شد عرض کردم که سرشت او فرهنگی است نه سیاسی و نمی تواند و نباید در این وادی بنویسد. اساسا کسی که به سایت خبری دشمن می گوید «به هما مبالغ هنگفت پیشنهاد می شود» قاموسش سیاسی نیست و امروز هم از او توقعی ندارم که متوجه کنه ماجرا شود. برای جلوگیری از خیانت نمی توان تا ابد منتظر ماند تا بلکه آثار روابط عاطفی و تعارفات بین فردی زائل شود و سپس عمل کرد. هما چیزی جز دولت بهار نبود و من مسئول کمیته رسانه ای هما بودم. کسی که در مصاحبه با روزنامه کارگزاران از «ترس از به حاشیه رفتن سخن دولت بهار سخن گفته» فراموش کرده که رئیس شورای سیاست گذاری روزنامه اینترنتی هما همان کسی است که بیش از یک ماه نتوانست آیین نیوزش را سرپا نگهدارد، با نقض حریم شناخته شده یک مقام عالی رتبه خبری را به نقل از ایشان منتشر کرد که فیلترینگ آیین نیوز و بازداشتش را در پی داشت. روزنامه اینترنتی چنین فردی ترسناک است آن هم از جنس به حاشیه رفتن؟! اگر می خواستیم همان روزنامه اینترنتی را هم اداره می کردیم اما چنین اراده ای وجود نداشت.
 
شش، شمشیر از درون. آنچه گفته شد می تواند خوانندگان را با شمه ای از وجه خصوصی سیاست و سیمای ناپیدای آن آشنا کند، این دستمایه ای است برای اینکه تصور و تخمین ابعاد کلان چهره خصوصی سیاست ممکن شود. حیات حرفه ای سالم و پاک در وجه خصوصی سیاست و نه به عنوان مخاطب وجه عمومی آن، کاری است مشکل. عمل به تکلیف و درگیر نشدن در تعارفات و روابط عاطفی و حرف و حدیث ها دشوار است و تلخ. همیشه چرخش شمشیر از درون یک مجموعه موثرتر است و نیروی درونی بهترین مصلح. آنچه گفته شد به معنای زیر سوال بردن خدمات گذشته افراد نیست. همچنان که در گذشته در حمایت از دکتر داوری حال فعلی او و دفاعش از دولت دهم مد نظر قرار گرفت نه شایعه عضویتش در ستاد هاشمی رفسنجانی و قالیباف. سکوت یا خوابیدن در میانه لحاف برایمان ممکن بود اما قبل از بزرگتر شدن معضل باید چاره اندیشی می شد. از اینکه اعصاب دوستانمان خرد و نگران شده اند متاسفیم اما اوضاع می توانست از این هم بدتر باشد. 
 
دلم برای «رضا تفنگچی» تنگ می شود.
 
 
"Our President, analytical news site"