نقد جریان فکری «خود عمّار پندارها» و سیاست نعل و میخ ایشان

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رئیس جمهور ما به نقل از افسران به دنبال پلمپ شدن تأسیسات نطنز در سی ام دیماه، حجت الاسلام مسعود شفیعی کیا طی یاداشتی به نقد جریان فکری «خود عمّار پندارها» و سیاست نعل و میخ ایشان پرداخته که متن کامل آن در ذیل می آید.

masoudiesحدود شش ماه بعد از رفتن آن مرد ، تصاویر ناراحت کننده توقیف تجهیزات غنی سازی هسته ای کشورمان دل هر با غیرت ایران دوستی را آزرده است ! حضور نیروهای بیگانه در حریمی که دست آورد دانشمندان شهیدمان و جوانان نخبه ما بوده است و اقدام آنها در جمع آوری تجهیزات خودمان در کشور خودمان فقط دل معاندان و بی وطننان را شاد می کند و بس !
امروز امثال من بیش از آنکه از کسانیکه مجری این فضاحت شده اند خشم در سینه داشته باشیم از عمارپندارهای مدعی خشمناک هستیم ، چراکه مذاکره کنندگان همواره بر این روششان فخر فروخته اند و آنرا عین عقلانیّت دانسته اند ، بنابراین تأیید این جریان در انتخابات 92 در ازای رد صلاحیّت نامزد دولت دهم به منزله ی اراده ای مخفی برای بازگشت مجریان توافق سعدآباد بوده است .
ولی خشم ما از کسانی است که متکبرانه با بالیدن به مراکز و نهادهای خود که مأموریّتی جز حراست از دستآوردهای انقلاب اسلامی ندارند ، مغرورانه مدعی بودند که دکتر احمدی نژاد هیچ نقشی در پیشرفت ها و موفقیّت های بی نظیر سال های گذشته نداشته ، و گویا حضرات با ورد و تدبیرشان کار را پیش برده اند.
مدعیان عمارپندار حتّی با نشریات و سایت های زنجیره ای خود به شخصیت سازی از برخی از چهره ها پرداختند تا بگویند که ما وضع موجود را مدیریت کردیم و دکتر احمدی نژاد به خصوص از دولت دهم به بعد نقشی نداشته است !!!
ولی کسی نیست از این متکبران قوم سؤال کند که چرا دهها و صدها عمارپندار و کسانیکه خود را سردار می خوانند ، نتوانستند مقابل برچیدن دستاوردهای امثال شهید شهریاری ها و احمدی روشن ها مقاومت کنند و حتّی نتوانسته اند یک دست آورد مدبرانه دکتر احمدی نژاد را که تولید سوخت 20 درصد است را مانع تعلیق و اکسید شدنش شوند ؟!

اگر دکتر احمدی نژاد نقشی در پیشرفت های هشت سال گذشته نداشت پس چگونه شما امروز به جای افزودن توان هسته ای به کاهش توان هسته ای که مکر صهیونیست است بدون هیچ اراده ای عاجزانه نگاه می کنید ؟!
تنها هنر حضرات نشستن در مجامعی محفلی و تحلیل مرثیه وار از تاراج افتخارات ملّی مان شده است و حتّی نمایندگان این جریان جرأت ابراز مخالفت در صحن مجلس را هم ندارند !

کجا رفت رجزهای پهلوانانه ی ایشان در مقابل جریان موهوم انحرافی و دوره گردی های بصیرت افزائی ؟! مؤسسه ای که با بیت المال اعزام های کشوری روحانیون خود را بر علیه دکتر احمدی نژاد و مهندس مشائی راه انداخته بود و از « خطرناک ترین انحراف از صدر اسلام » می گفت و دانش آموختگان بی اخلاق این مراکز ضرار بی نظیرترین دولت ها را متهم به فراماسونری می کردند چرا مهر سکوت بر لب زده اند و مدعیند که « خدا خواست کسی بیاید که هوای رهبری را داشته باشد» ؟ !!!
اگر سخنان « کریمی قدوسی » از اعضای برجسته ی « حزب پایداری » صحت داشته باشد چگونه می توان مدعی بود کسی قطب بصیرت است ولی دولتی را که توافقنامه ی مخالف نظر رهبری را امضا کرده است را هوادار رهبری القا می کند ؟!
درد دل زیاد است ولی امروز زمان سخن نیست بلکه به گفته آن مرد بهاری ، « روز رسوایی است . » پس بهتر است سکوت کنیم و رسوایی مدعیان را ببینیم و فقط نوشتم تا خدا را شاهد بگیریم که ما با تمام تهمت شنیدن ها و تهدیدها و حبس ها هیچگاه به تاراج افتخاراتمان راضی نبوده ایم و به نسل های بعد که تاریخ این فضاحت ها را می خوانند بفهمانیم که تا آخرین توانمان از دولت مظلوم و دشمن شکن دکتر احمدی نژاد که هسته ای شدن و فضایی شدنمان را مدیون آن هستیم حمایت کردیم و از خائنان خوش خط و خال عمار پندار نبودیم ، باشد که این مجاهدت تمام دوستان بهاری ذخیره ای باشد برای همراهی دولت کریمه ی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف .
ونریه قریباً إن شاءالله
مسعود شفیعی کیا
92/10/30