دکتر عبدالرضا داوری در روزنامه اعتماد نوشت:«ای کسانی که ایمان آورده‌اید! همواره برای خدا قیام کنید، و از روی عدالت، گواهی دهید! مبادا دشمنی با جمعیتی، شما را به گناه و ترک عدالت کشاند! عدالت کنید، که به پرهیزگاری نزدیک‌تر است!» سوره مائده آیه 8

سردار رمضان شریف، سخنگوی محترم سپاه پاسداران، دیروز در مصاحبه با روزنامه اعتماد برای توجیه فعالیت‌های نهاد متبوع خود در عرصه عمرانی، به رقابت جریان موسوم به ملی- مذهبی با سپاه اشاره کرده و گفته است: «رقیب سپاه در پروژه‌های عمرانی، ملی - مذهبی‌ها هستند. سوال من از شما این است که چرا کسی عقبه سیاسی شرکت‌های بزرگی را که رقیب سپاه هستند پیگیری نمی‌کند. 70 تا 80 درصد شرکت‌های بزرگی که رقیب ما هستند وابسته به ملی – مذهبی‌ها هستند. شرکت‌های بزرگ ملی - مذهبی پروژه می‌گیرند و کسی هم از آنها هیچ سوالی نمی‌کند اما همه سپاه را تخریب می‌کنند. علت این هجمه‌های گسترده علیه سپاه، فنی و اقتصادی نیست. بهتر است وابستگی جریانی سایر پیمانکاران بررسی شود.» درباره اظهارات سخنگوی محترم سپاه پاسداران ذکر دو نکته الزامی است: اولا در شرایطی که جریان موسوم به ملی - مذهبی به دولت و حاکمیت راه ندارد و وابستگان آن از کاندیداتوری ریاست‌جمهوری و مجلس تا انتصاب به عنوان یک مدیر میانی در نظام محروم هستند آیا باید آنان را از فعالیت در بخش خصوصی هم محروم کرد؟ اگر شرکت‌های خصوصی وابستگان این جریان، از طریق حضور در مناقصات دولتی و بر اساس ضوابط و شرایط قانونی، بتوانند پروژه‌های عمرانی دولت را برنده شوند، کدامین اشکال و اخلال در مسیر توسعه و عمران کشور بروز می‌کند؟

آیا اینقدر از دادن بیل و کلنگ به دست مخالفان سیاسی‌مان و فرستادن آنان به بیابان‌ها برای پروژه‌های عمرانی نگرانیم که خواستار «بررسی وابستگی جریانی پیمانکاران» می‌شویم؟ با چنین رویکردی که سردار شریف تجویز می‌کنند آیا بهتر نیست کلا مخالفان سیاسی‌مان را به دریا بریزیم و نفسی از روی آسایش بکشیم؟!

آیا سردار شریف دقت داشته است با بیان این نکته که 80 درصد رقبای سپاه، شرکت‌های وابسته به ملی- مذهبی‌ها هستند، تلویحا توانمندی جریان موسوم به ملی- مذهبی را در عرصه‌های عمرانی تایید می‌کند چون بدیهی است که وابستگان جریان موسوم به ملی - مذهبی نه‌تنها از رانت سیاسی برخوردار نیستند بلکه با موضع منفی حاکمیت نسبت به آنها، هیچ روزنه‌یی برای ورود آنها به عرصه عمرانی، جز اتکا به توانمندی و رزومه کاری‌شان وجود ندارد. ثانیا حتی در دوران پیش از انقلاب هم از حضور مخالفان سیاسی در عرصه شرکت‌های خصوصی برای فعالیت‌های اقتصادی ممانعت نمی‌شد. مثلا هنگامی که پس از کودتای 28 مرداد 1332 مرحوم مهندس بازرگان همراه ده تن از اساتید دانشکده فنی دانشگاه تهران به دلیل مقاومت در برابر کودتا از دانشگاه تهران اخراج شدند آنان بلافاصله پس از اخراج، شرکت یاد (مخفف 11 استاد دانشگاه) را تشکیل دادند. نکته جالب آنکه همان مدیریت دانشگاه تهران که این اساتید را از دانشگاه اخراج کرده بود برای آنکه معیشت آنان دچار بحران نشود و به اصطلاح از نان خوردن نیفتند، پروژه‌های تاسیساتی دانشگاه تهران را به آنان واگذار کرد.

واگذاری پروژه‌های دولتی پیش از انقلاب به این شرکت چنان بود که شرکت یاد با رشد چشمگیر فعالیت‌ها روبه‌رو شد و در سال 1347 شرکت یاد با تغییر نام به شرکت صافیاد به ادامه فعالیت پرداخت تا آنجا که امروز این شرکت به عنوان پیشگام صنایع حرارتی و برودتی و اولین سازنده انواع برج خنک‌کن در ایران شناخته می‌شود. نمونه دیگر از فعالیت‌های اقتصادی مخالفان رژیم پهلوی در سال‌های پیش از انقلاب فعالیت کارخانه ایرفو است که در سال 1342 تاسیس شده و یک کارخانه ریخته‌گری چدن و فولاد بود که تقریبا تمام مبارزان مذهبی آن زمان سهامدار آن بودند، از جمله شهید بهشتی، شهید رجایی، شهید باهنر، مرحوم مهندس بازرگان، مرحوم یدالله سحابی، مرحوم عالی‌نسب و آقایان هاشمی‌رفسنجانی و موسوی اردبیلی. در پایان، نگارنده این سطور که همواره منتقد بینش، منش و روش جریان موسوم به ملی- مذهبی بوده و طی سالیان اخیر چندین مقاله در همین ارتباط قلمی کرده است، سردار رمضان شریف، سخنگوی محترم سپاه پاسداران را دعوت می‌کند سه عبارت زیر را با دقت و تدبر مطالعه کند، باشد که از موضع حقیقت و عدالت در برخورد با مخالفان‌مان خارج نشویم:

الف- فرمان امام علی(ع) به مالک اشتر نخعی:
«ای مالک در برخورد با مردم لازم است که حقوق‌شان را یکسان و برابر ادا کنی، زیرا انسان‌ها دو دسته‌اند یا مسلمان و هم‌کیش و آیین تواند یا در خلقت و آفرینش مانند تو انسانند. پس همسان و مساوی تو هستند و تو حق نداری بین‌شان به تبعیض و تفاوت حکم کنی.»

ب- آیت‌الله خامنه‌ای،( مقام معظم رهبری) (14 خرداد 1390): قرآن به ما دستور می‌دهد و می‌گوید: مخالفت شما با یک قومی، موجب نشود که عدالت را فرو بگذارید و فراموش کنید. «اعدلوا»؛ حتى درباره مخالف هم عدالت به خرج دهید. «هو اقرب للتقوی»؛ این عدالت، نزدیک‌تر به تقواست. مبادا خیال کنید تقوا این است که انسان مخالف خودش را زیر پا له کند؛ نه!

ج- متن کتیبه سردر خانقاه شیخ ابوالحسن خرقانی:
هرکه در این سرا درآید نانش دهید و از ایمانش مپرسید چه آن کس که بر درگاه خدا به جان ارزد بر سر خوان بوالحسن به نان ارزد!