زبدگان عرصه درگیری نیک می دانند که هر پیش روی انتحاری، پیروزی نام ندارد و هر عقب نشینی هوشمندانه، شکست خوانده نمی شود. مهم این است که برایند این جزر و مدهای مدیریت شده در نهایت، پاشنه تحولات تاریخی را به سمت برتری دست جبهه مقاومت در عرصه جهانی بچرخاند. امری که به نظر می رسد در صورت عمل صحیح به «دکترین نرمش قهرمانانه» اعلام شده از سوی رهبر معظم انقلاب چندان دور از دسترس نباشد.

«ما مخالف با حرکت های صحیح و منطقی دیپلماسی هم نیستیم. چه در عالم دیپلماسی چه در عالم سیاستهای داخلی. نه، بنده معتقد به همان چیزی هستم که سالها پیش اسم گذاری شد نرمش قهرمانانه. نرمش در يك جاهايى بسيار لازم است، بسيار خوب است؛ عيبى ندارد، اما اين كشتى‌گيرى كه دارد با حريف خودش كشتى ميگيرد و يك جاهايى به دليل فنّى نرمشى نشان ميدهد، فراموش نكند كه طرفش كيست؛ فراموش نكند كه مشغول چه كارى است؛ اين شرط اصلى است؛ بفهمند كه دارند چه‌كار ميكنند، بدانند كه با چه كسى مواجهند، با چه كسى طرفند، آماج حمله‌ى طرف آنها كجاى مسئله است؛ اين را توجّه داشته باشند.» (امام خامنه ای، 26/6/1392)

همین چند کلمه کوتاه کافی بود که تمامی نظام فکری استراتژیستهای دنیای سلطه را در مقابل نظام اسلامی به هم بریزد. البته این اولین بار نبود که رهبری فرزانه انقلاب سخن از دکترین «نرمش قهرمانانه» می گفت. بلکه سالها پیش نیز ایشان در سخنان مشابهی خطاب به وزیر خارجه و دیپلماتهای وقت فرموده بودند :«من می گویم شما تیزتر از شمشیر باشید و نرم تر از حریر و سخت تر از سنگ و پولاد. مثل حریر نرم باشید، در عالم دیپلماسی، دیپلماسی میدان نرمشهای قهرمانانه است. نرم باشید منتهی نرمشی که تیز است.بنا بر اين ديپلماتهاى ما بايد در مواضع اصولى خود مستحكم بايستند و استقامت و پايمردى حضرت امام خمينى (رض) را الگوى خود قرار دهند.» (امام خامنه ای، 17/5/1375) اما حقیقت ماجرا چیست؟

آیا همان طور که برخی رسانه های گیج! غربی مدعی اند رهبری که بارها در سخت ترین شرایط دوران زمام داری مبارک خویش حاضر به سازش با دشمنان قسم خورده این آب و خاک نشده است؛ اکنون و در اوج قدرت ملی و منطقه ای و جهانی خود نسبت به سالهای گذشته، در چرخشی صد و هشتاد درجه ای از یک عمر مبارزه با ظلم و دفاع از مظلومین دست کشیده و به دلیل سختی شرایط برآمده از تحریمهای وحشیانه دنیای غرب، آماده تسلیم به دشمن شده است؟! یا اینکه بر خلاف این تحلیل سطحی و اشتباه - که بیشتر به یک آرزوی غیر قابل تعبیر شبیه است تا تحلیل سیاسی! - پشت پرده ماجرا چیز دیگری است؟!

قبل از پرداختن به اصل مطلب ضروری است که این نکته مهم را دور از نظر نداشت که برای فهم شایسته و بایسته منویات رهبری معظم از این کلام، باید سایر مواضع و کلمات ایشان را نیز مد نظر داشت. سپس برپایه محکمات فرمایشات معظم له به خطوط فکری اصیل ایشان دست یافت. آنگاه امکان فهم صحیح این موضع گیری امام گونه ایشان میسر خواهد شد.

بر این اساس به نظر می رسد واکاوی این «حادثه سازی عظیم سیاسی» رهبری در عرصه بین المللی روشن می سازد که موضع گیری فوق برپایه اصول سه گانه «عزت، حکمت و مصلحت» و برآمده از تلفیق انقلابی «آرمان خواهی» و «واقعیت نگری» در عرصه دیپلماتیک است. به این بیان که روح حاکم بر این کلمات همان ادعای اصلی نظام اسلامی در مقابل نظام سلطه است که همواره مد نظر معظم له بوده است.

یعنی نفی ظلم کردن و ظلم پذیرفتن. یعنی اصل در حرکت دولت اسلامی قدم برداشتن به سوی ایجاد تمدن اسلامی بر اساس عدالت و اعتدال و نفی ظالم بودن و مظلوم نمودن است. اما در راه رسیدن به این هدف والا می توان - و حتی باید - در عرصه مواجهه دیپلماتیک با دشمن غدار ، در مورد مسائل درجه دوم و سوم نرمش به خرج داد. نرمشهای دیپلماتیکی که نه تنها قرار نیست به اصول اساسی حکومت ولایی آسیب برساند؛ بلکه باعث بالارفتن قدرت تحرک و کارآمدی آن در عرصه منطقه ای و بین المللی می گردد. بنابراین کنه فرمان حکومتی امامت امت نه دعوت به تسلیم در سر میز مذاکره، بلکه برعکس دعوت به ضرورت ارتقاء ظرفیت دیپلماسی نظام اسلامی و پیچیده تر و کارآمدتر و هوشمندانه تر عمل کردن دستگاه سیاست خارجی در عرصه جهانی، جهت اعتلاء کلمه توحید و عدالت و اعتدال و ضربه زدن عمیق تر به دستگاه ظلم جهانی است.

پس فرمایش رهبری معظم نه به معنای مجوز تسلیم بلکه به معنای گسترش جبهه مجاهدت انقلابی به عرصه دیپلماسی است. هم از این روست که بیراه نیست که موضع گیری هوشمندانه رهبری در شرایط فعلی که استکبار جهانی به ظاهر ژست عقلانیت و منطق و اخلاق به خود گرفته و با اقداماتی نظیر انصراف از حمله نظامی به سوریه، انحلال پادگان اشرف در عراق، رفع برخی تحریمهای دارویی و ارتباطی از سوی امریکا، رفع توقیف برخی بانکها و شرکتهای حمل و نقل و بیمه از سوی اتحادیه اروپا و نظایر اینها، از ادعای جنگ طلبانه ظاهری خود کمی عقب نشینی کرده است؛ نوعی خلع سلاح متفکرین مکار دنیای سلطه برای ضربه زدن به منافع ایران عزیز به شمار می رود.

حرف آخر اینکه جنگ قواعد خاص خودش را دارد. زبدگان عرصه درگیری نیک می دانند که هر پیش روی انتحاری، پیروزی نام ندارد و هر عقب نشینی هوشمندانه، شکست خوانده نمی شود. مهم این است که برایند این جزر و مدهای مدیریت شده در نهایت، پاشنه تحولات تاریخی را به سمت برتری دست جبهه مقاومت در عرصه جهانی بچرخاند. امری که به نظر می رسد در صورت عمل صحیح به «دکترین نرمش قهرمانانه» اعلام شده از سوی رهبری انقلاب چندان دور از دسترس نباشد.

بر این اساس موضع گیری حکیمانه مقام ولایت امر، در حکم نوعی تیر خلاص به یکی از پیچیده ترین توطئه های جبهه استکبار برای ضربه زدن به کیان نظام اسلامی و منافع ملت بزرگوار ایران به شمار می رود. بی دلیل نبود که «کاندولیزا رایس» وزیرسابق امور خارجه آمریکا ومشاور ارشد جرج بوش کوچک در آخرین سال ریاستش عاجزانه میگفت: «رهبر ایران می‌تواند نقشه‌هایی را که بهترین ذهن‌ها، با صرف بیش‌ترین بودجه‌ها، در زمانی بسیار طولانی کشیده و مجریانی ماهر اجرای آن را به عهده گرفته‌اند، با یک سخنرانی یک‌ساعته خنثی کند.» (کاندولیزارایس در گفتگو با رویترز، 25 دی 1390)

علی میثمی تهرانی