مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با دانشجویان(مورخ ۱۳۹۴/۰۴/۲۰)، ضمن توصیه بر پرهیز از سطحینگری در ارتباط با مفاهیم اسلامی، به نقد برخی شعارهای اسلامنما و غلطانداز، همچون اسلام رحمانی که امروزه رایج شده است، پرداختند. در چند دهه اخیر در ایران، اسلام با پسوندهای مختلفی، همچون اسلام التقاطی، اسلام سرمایهداری، اسلام سوسیالیستی، اسلام سلطنتی، اسلام رسالهای، اسلام سبز، اسلام سیاه و در آخر اسلام رحمانی قرائت شده است.
قرائت رحمانی از اسلام، اسلام را صرفاً یک دین اخلاقی میداند و معتقد است که حوزهی سیاست از دین مجزاست و اسلام تنها برحسب اخلاقی بودنش مجاز به نصیحت و توصیه به نهادهای سیاسی برای منش اخلاقی است. بنابراین رابطهی دین با دولت را به یک رابطهی موعظهآمیز محدود میکند و وجه آمرانهی دین بر سیاست را تا حد زیادی کمرنگ میکند.
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر خود با دانشجویان(مورخ ۱۳۹۴/۰۴/۲۰)، ضمن توصیه بر پرهیز از سطحینگری در ارتباط با مفاهیم اسلامی، به نقد برخی شعارهای اسلامنما و غلطانداز، همچون اسلام رحمانی که امروزه رایج شده است، پرداختند. در چند دهه اخیر در ایران، اسلام با پسوندهای مختلفی، همچون اسلام التقاطی، اسلام سرمایهداری، اسلام سوسیالیستی، اسلام سلطنتی، اسلام رسالهای، اسلام سبز، اسلام سیاه و در آخر اسلام رحمانی قرائت شده است.
"گاهی یک شعارهایی داده میشود، شعارهای بهظاهر اسلامی که باطناً اسلامی نیست؛ از جملهی چیزهایی که اخیراً خیلی رایج شده و انسان میشنود در نوشتهها و در گفتهها، «اسلام رحمانی» [است]؛ خب، کلمهی قشنگی است، هم اسلامش قشنگ است، هم رحمانیاش قشنگ است؛ امّا یعنی چه؟ تعریف اسلام رحمانی چیست؟ خب، خدای متعال، هم رحمان و رحیم است، هم «اشدّالمعاقبین» است؛ هم دارای بهشت است، هم دارای جهنّم است. خدای متعال، مؤمنین و غیر مؤمنین را یکجور به حساب نیاورده؛ اَفَمَن کانَ مُؤمِنًا کَمَن کانَ فاسِقًا لا یَستَوون.(۷) اسلام رحمانی که گفته میشود، قضاوتش در مورد مؤمن، در مورد غیر مؤمن، در مورد کافر، در مورد دشمن، در مورد کافرِ غیر دشمن چیست؟ همینطور پرتاب کردن یک کلمه بدون عمقیابی، کاری است غلط و احیاناً گمراهکننده. بعضیها که در حرفها و نوشتجات و اظهارات این تعبیر «اسلام رحمانی» را به کار میبرند، انسان مشاهده میکند و خوب احساس میکند که این اسلام رحمانی یک کلیدواژهای است برای معارف نشئتگرفتهی از لیبرالیسم، یعنی آن چیزی که در غرب به آن لیبرالیسم گفته میشود. البتّه تعبیر لیبرالیسم و عنوان لیبرالیسم برای تمدّن غربی و فرهنگ غربی و ایدئولوژی غربی هم تعبیر غلطی است؛ چون واقعاً آنها نه لیبرالند، نه اعتقاد به لیبرالیسم به معنای واقعی کلمه دارند؛ ولی خب حالا یک اصطلاحی است لیبرالیسم. اگر اسلام رحمانی اشارهی به این است، این، نه اسلام است، نه رحمانی است؛ مطلقا. تفکّر لیبرالیستی از تفکّر اروپای قرن هجدهم و نوزدهم -یعنی زیربنای فکری اومانیستی که نفی معنویّت و خدا و مانند اینها است- سرچشمه میگیرد. چون خدایی نیست، پس سلیقهای است؛ چیزهای بشری اینجوری است؛ حتّی در حقایق علمی و حقایق آزمایشگاهی، شما ببینید سلیقهها چقدر مختلف است. امروز یک تشخیصی را در مورد یک مادّهای میدهند که مثلاً برای فلان بیماری یا برای فلان مشکل، مفید است؛ چند صباح بعد باز هم دانشمندانی اعلام میکنند که نخیر، این مفید نیست، مضر است! یعنی کارهای غیر مستند به وحی الهی، در معرض خطا و اشتباه و دوگونه اندیشیدن و اینها است. پس تفکّر وقتی خدایی نشد، سلیقهای است؛ سلیقهای که شد، آنوقت ارزشها بر اساس منافع گروههای قدرتمند تعریف خواهد شد." امام خامنه ای - ۱۳۹۴/۰۴/۲۰
این پسوندها در حال ترسیم دو ظاهر متفاوت از اسلام هستند. در یک طرف یک ظاهر مثبت و جذاب نسبت به اسلام، و در طرف دیگر یک ظاهر منفی و تیره با خاصیت دفعکننده نسبت به اسلام ارائه میشود. مسلماً در نگاه دوم، نگاهی تیره و در ضدیت با اسلام قرائت میشود، که موضع آن واضح و مشخص است؛ اما بعضاً یک نگاه مثبت و زیبا از اسلام قرائت میشود که درحالیکه ظاهری جذاب دارد، محتوایی وارونه و تحریفشده نسبت به اسلام ارائه میدهد. اینگونه قرائتها نیاز به تعمق بیشتر دارد، چراکه موضع آنها بهطور کامل مشخص نیست و صرفاً اسلام نما هستند تا اینکه اسلامی باشند. در این خصوص حضرت علی (ع) خبر از روزگاری میدهند که در آن اسلام همچون پوستین وارونه پوشیده باشد. [نهج البلاغه-خطبه 108] اسلام رحمانی قرائتی از اسلام است که از در مقاطع مختلف به انحای مختلف طرح شده است. این قرائت، اسلام را یک دین صرفاً رحمانی تعریف میکند، که با هرگونه مبارزه و خشونت مخالف است.
"نظریهپردازان این قرائت از اسلام، اسلام رحمانی را در مقابل اسلامی که خود از آن بهعنوان اسلام فاشیستی، اسلام طالبانی، اسلام خشونتطلب و اسلام متحجرانه یاد میکنند، قرار دادهاند. به عقیده این نظریهپردازان، در این قرائت چیزی از تعالیم اسلام حذف نمیشود، بلکه برخی از احکام و شعائر اسلامی که باعث روح خشونتطلبی میشوند، تصحیح میشوند.
این نظریهپردازان برای عاری کردن اسلام از هرگونه خشونت و شدادت، مؤلفه استکبارستیزی و مبارزه علیه زورگویان را از شعائر اسلامی حذف میکنند اسلام رحمانی به استقلال نهاد دین از سیاست، یعنی دولت و استقلال دولت از نهاد دین قائل شده است." [اصول دهگانه اسلام رحمانی - محسن کدیور]. قرائت رحمانی از اسلام، اسلام را صرفاً یک دین اخلاقی میداند و معتقد است که حوزه سیاست از دین مجزاست و اسلام تنها برحسب اخلاقی بودنش مجاز به نصیحت و توصیه به نهادهای سیاسی برای منش اخلاقی میباشند. بنابراین رابطه دین با دولت را به یک رابطه موعظهآمیز محدود میکند و وجه آمرانه دین بر سیاست را تا حد زیادی کمرنگ میکند.
نظریهپردازان اسلام رحمانی، لزوم ترویج این قرائت از اسلام را در جهت مقابله با اسلام هراسی و جاذبه بیشتر اسلام در بین دیگر ادیان و عاملی برای اتحاد تمام مسلمین جهان توجیه میکنند، درحالیکه در چند سال اخیر از این مفهوم برای بخشش برخی از عوامل فتنه و ایجاد روابط مودتآمیز با کسانی که این موج اسلام هراسی را به راه انداختهاند و همچنین استکبار جهانی مورد سوءاستفاده قرار گرفته است.
"امروز یک چیزی به نام ارزش آمریکایی وجود دارد؛ میشنوید در حرفهای آمریکاییها، [میگویند] ارزشهای آمریکایی، ارزشهای ما. بنیانگذاران آمریکای مستقل، در قرن هجدهم که آمریکا از استعمار انگلیس خارج شد و بهعنوان یک کشوری در آنطرف دنیا خودش را معرّفی کرد -همان کسانی که آنوقت بودند، جرج واشنگتن و دوروبریهایش و جانشینانش- ارزشهایی را گذاشتند؛ اسم اینها ارزشهای آمریکایی است. خود آن ارزشها در مقام ارزیابی، خیلیهایش چیزهای مشکلداری است؛ همان چیزهایی است که منتهی میشود به این وضعیّت جهانخوارگی امروزِ نظام سلطه؛ لکن همان ارزشها -همان چیزهاییاش هم که مثبت است، همان چیزهاییاش هم که خوب است- امروز در جامعهی آمریکایی نظام سیاسیِ آمریکای امروز، به فراموشی سپرده شده. بنده یکوقتی چندسال پیش، یک مطالعهای میکردم بر روی حرفهای همین حضراتی که از دویستسال پیش، دویست و خردهای سال پیش، بهاصطلاح بنیانگذارانِ آمریکایند -حرفهایی که آنها زدند و منشوری که آنها تدوین کردند بهعنوان منشور آمریکایی و ارزشهای آمریکایی- و تطبیق میکردم با رفتارهای حضرات امروز، دیدم خیلیهایش نقض شده است. به ذهنم رسید همانوقت که جا دارد کسی این را به رخ ملّت آمریکا بکشد که این ارزشهایی که شما میگویید اینها است، اینها امروز در رفتار دولت آمریکا و رژیم ایالات متّحدهی آمریکا وجود ندارد؛ حالا، همانی که هست. اگر این اصطلاح «اسلام رحمانی» اشارهی به یکچنین چیزی است که خب، این صددرصد غلط است." امام خامنه ای- ۱۳۹۴/۰۴/۲۰
شعار اسلام رحمانی دارای مفاهیمی است که ظاهر آن را زیبا کرده است، اما باطن آن گویای ظاهرش نیست. اینکه بگوییم رحمانیت خداوند، بر دیگر صفات وی غلبه دارد و یا برای شناخت اسلام، به درک رحمانیت خداوند بسنده کنیم، تفکر غلطی است. صفات خداوند، بهگونهای نیستند که یکی بر دیگری غلبه یا رجحان داشته باشد، بلکه این صفات در عرض هم، ذات خداوند را متجلی میکنند. خداوند دارای صفات بیشماری است.
پروردگار متعال در عین اینکه رحمان و رحیم است، شدید العقاب و شدید المحال نیز است، در عین اینکه محوکننده بدیهاست، انتقام گیرنده سختی است و در عین اینکه جنت خود را برای پاداش نیکوکاران قرار داده است، دوزخ خود را بهعنوان عاقبت گنهکاران قرار داده است. بنابراین خداوند نهتنها رحمانترین است، بلکه قهارترین نیز است، و این بیان حاکی از این مسئله است که، برای شناخت ذات اسلام نباید تنها به رحمانیت خداوند اکتفا کرد.
اسلامی که مبنای آن در قضاوت بین مؤمن و غیر مؤمن، کافر دشمن و کافر غیردشمن رحمانیت باشد، حکم آن ناعادلانه و غلط خواهد بود. چنین اسلامی دیگر میانهرو نخواهد بود، بلکه یک اسلام تندرو و افراطی خواهد بود که فرقی بین مؤمن و غیرمؤمن قائل نیست، که این صفات از ذات مقدس اسلام به دور است. «پس آیا کسی که مؤمن است، مثل کسی است که فاسق است؟ (هرگز چنین نیست) مساوی نیستند». [سوره سجده-آیه 18]
قرآن کریم حتی در برخورد مودتآمیز بین کافرانی که با اسلام دشمنی ندارند و کافرانی که در دشمنی با اسلام هستند، تفکیک قائل شده است، که بر اساس آن محبت و مودت نباید تنها مورد توجه مسلمانان باشد، بلکه تا حد توان باید نسبت به غیرمسلمانانی که نسبت به اسلام دشمنی ندارند، مودت کرد. [سوره ممتحنه-آیه 8]
یکی دیگر از مصادیق نقص این اسلام بهاصطلاح رحمانی، ماجرای دزدیدن خلخال از پای آن زن یهودی است، «وقتی خبر رسید که یکی از سپاهیان معاویه به خانه یک زن مسلمان و یک زن غیرمسلمان هجوم برده و خلخال، دستبند و گوشوارههایش را کندهاند و آنها جز گریه و فریاد چیزی برای دفاع نداشتهاند، حضرت علی (ع) به خشم آمده و فرمودند: اگر به خاطر این حادثه مرد مسلمانی از اندوه بمیرد، برای او ملامتی نیست بلکه نزد من سزاوار و بجاست». [نهج البلاغه-خطبه 27]
وجود این مصادیق در قرآن و نهجالبلاغه، نشاندهنده بیاساسی تئوریهای اسلام رحمانیِ مندرآوردی و خود ارجاع است، که نهتنها هدف از قرائت آن، ایجاد امت واحده اسلامی نیست، بلکه با شعار فاصله گرفتن از مبارزه با استکبار، به دنبال فاصله گرفتن از اسلام ناب محمدی است. هر مقولهای که خارج از اسلام ناب باشد، اسلام آمریکایی است. اسلام آمریکایی دارای مشخصههایی است، از جمله:
1) اسلام آمریکایی بههیچوجه در تضاد با آمریکا بهعنوان شیطان بزرگ و منافع آن عمل نمیکند. وقتی مؤلفه مبارزه با استکبار از اسلام ناب با توجیه رحمانیت اسلام حذف شود، این امر نشان از بیطرفی این اسلام نسبت به استکبار جهانی است. بنابراین آشکار است که با توسل بر چنین اسلامی، نمیتوان داعیه اسلام ظلمستیز را داشت.
2) تأیید و حمایت آمریکا از چنین اسلامی، خود مهمترین دلیل بر غیر اسلامی بودن آن است. در این خصوص نیز در چند سال اخیر افراد و گروههایی از این شعار استفاده کردهاند که مورد حمایت آمریکا بودهاند.
اسلام رحمانی بهعنوان، یک مفهوم خود ارجاع ریشه در، لیبرالیسم غرب دارد. غربی که ژست لیبرالمآبانه و اباحهگرانه جدیدش، تصویب ازدواج همجنسگرایان است، درحالیکه در جامعه علمی آن، تحقیق تاریخی در برخی موارد از جمله هولوکاست ممنوع بوده و جرم محسوب میشود.
شالوده لیبرالیسم غرب اومانیسم است. اومانیسم با شعار، محوریت قرار دادن انسان در امور، در طول زمان نتیجهاش خداناباوری و نفی معنویات شده است. ماهیت اسلامی متکی به این تفکر، نه اسلامی است و نه بویی از رحمانیت برده است، بلکه حافظ منافع گروههای سلطهگر و مستکبر جهانی است. اسلام رحمانی که در پی سازش و مودت با این گروههای سلطهگر و زورگو که همواره به دنبال دشمنی با اسلام و مسلمین بودهاند، باشد نهتنها اسلامی نیست، بلکه یک مفهوم غلطانداز است که برخی از ارزشهای اصیل اسلامی را وارونهسازی کرده است. نگاه مودتآمیز و از روی رحمت به تمام موضوعات و موجودات تحت عنوان اسلام رحمانی، یک تفکر اشتباه است که برخلاف مبانی عقلی و قرآنی است.
"اگر منظور از اسلام رحمانی این است که ما به همهی موجودات عالم با چشم رحمت نگاه کنیم، با چشم مودّت نگاه کنیم، این هم درست نیست؛ این هم خلاف قرآن است. صریح قرآن، ناطق برخلاف این حرف است. بله، محبّت و مودّت و مَعدِلت(۸) را مخصوص مسلمانها نمیداند؛ میگوید شما که توانایی دارید، نسبت به غیر مسلمان هم بایستی با مودّت و مَعدِلت رفتار کنید، به شرطی که با شما دشمنی نکرده باشند و دشمنی نخواهند بکنند. امیرالمؤمنین در آن خطبهی معروف [میفرماید] : بَلَغَنی اَنَّ الرَّجُلَ مِنهُم کانَ یَدخُلُ عَلَی المَرأَةِ المُسلِمَةِ وَ الاُخری المُعاهِدَة؛(۹) بعد در آخرش حضرت میفرماید که جا دارد که انسان مسلمان از این غصّه دق کند؛ چرا دق کند؟ برای اینکه سپاه معاویه بر زنان غیر مسلمان -زنان «معاهَد»، یعنی مسیحی یا یهودیای که در ذمّهی اسلام زندگی میکند- وارد شدند و به او اهانت کردند و مثلاً دستبندش را و زیورآلاتش را از دستش کندند و بردند. حضرت میگوید از این غصّه انسان باید دق کند. بله، نسبت به غیر مسلمانی که دشمنی نمیکند، این است. قرآن میگوید: لا یَنهکُمُ اللهُ عَنِ الذَّینَ لَم یُقاتِلوکُم فِی الدّینِ وَ لَم یُخرِجوکُم مِن دِیارِکُم اَن تَبَرّوهُم وَ تُقسِطوا اِلَیهِم؛(۱۰) [کسانی که] کافرند امّا به شما دشمنی نکردند و دشمنی نمیکنند، با اینها نیکی کنید، با اینها قسط و عدل بهکار ببرید؛ امّا از آن طرف میفرماید که «اَلا تُقاتِلونَ قَومًا نَکَثوا اَیمنَهُم وَ هَمّوا بِاِخراجِ الرَّسولِ وَ هُم بَدَءوکُم اَوَّلَ مَرَّة»؛(۱۱) با آن کسانی که عهدشکنی میکنند، به بر هم زدن کانون زندگی شما و پیغمبرتان همّت میگمارند و آنها شروع کنندهاند به دشمنی، میخواهید مبارزه نکنید؟ این آیهی قرآن است؛ با خطاب عتابآمیز و گلایهآمیز یا ملامتآمیز میگوید: اَتَخشَونَهُم؛ از اینها میترسید؟ بعد میفرماید: فَاللهُ اَحَقُّ اَن تَخشَوه؛ اگر راست میگویید، اگر مؤمنید، از خدا باید بترسید، نه از این کسان. خب، این هم قرآن است. اگر معنای اسلام رحمانی این است که ما با دشمنانی که علیه اسلام، علیه ایران، علیه ملّت ایران، علیه پیشرفت ایران دارند تلاش میکنند و از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند، بایستی با چهرهی محبّتآمیز، با دل صاف و پاک برخورد کنیم، نه، این اسلام نیست. اینجور معارفِ مندرآوردیِ خودساخته را من توصیه نمیکنم، امّا به معارف واقعی اسلامی توصیه میکنم. تشکلّهای دانشجویی، روی معارف اسلامی کار کنند. کتاب هم کم نداریم؛ کتاب خیلی داریم. یکروزی ما ناچار بودیم فقط به کتابهای شهید مطهّری ارجاع بدهیم -البتّه آن کتابها باز هم همچنان در قلّه است و خیلی باارزش است- امّا امروز غیر از آنها هم کتابهای زیادی داریم؛ [دانشجویان] میتوانند شیوهها و روشهای مطالعاتی انتخاب بکنند، مطالعه کنند، کار کنند، بحث کنند، جلسهی خطابه بگذارند، بهاصطلاح کنفرانس بگذارند، میزگرد بگذارند؛ یعنی سطح را [بالا ببرند]. یکی از الزامات این است." امام خامنه ای - ۱۳۹۴/۰۴/۲۰
این قرائت از اسلام، چون از اسلام ناب محمدی و مبانی آن فاصله گرفته است و در رابطه با استکبار و ظلمستیزی موضعی بیطرفانه اتخاذ کرده است و به انزوای سیاسی سوق پیدا میکند، درحالیکه یکی از شاخههای اسلام ناب، مبارزه با تحجر در عین پایبندی کامل به احکام اسلامی و مبارزه با لیبرالها و اسلامستیزان است.
یکی از توجیهات نظریهپردازان اسلام رحمانی، درباره رحمانیت مطلق اسلام این است که 113 سوره از قرآن کریم با «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز شده است. همانطور که واضح است در متون قرآن، هر جا که مخاطب آیات الهی مشرکان، منافقان و یا کافرانی که نیت اصلاح نداشته و در پی نابودی اسلام ناب، وارونهسازی حقایق اسلام بوده و به دشمنی با رسول خدا پرداختهاند، همان خداوند رحمان و رحیم، به آنها وعده عذاب سخت و مهلکی در این دنیا و در جهان آخرت داده است و به مؤمنان دستور مقابله و مبارزه با این مشرکان را داده است.
تنها سورهای که در قرآن بدون «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز میشود، سوره توبه (برائت یا رفعت) است. «حضرت علی (ع) در بیان علت این استثناء فرمودهاند: آمدن بسم الله... برای امان و رحمت است، اما این سوره برای برداشته شدن امان نازل شده است». بنابراین علت نبود «بسم الله الرحمن الرحیم» در این سوره، لحن قهرآمیز خداوند نسبت به مشرکان است.
جمعبندی:
اسلام رحمانی، یک مفهوم مندرآوردی و خود ارجاع است، که ملحم از لیبرالیسم غرب دارد، که برخی از ارزشها و مبانی اسلام ناب را وارونهسازی کرده است. این قرائت از اسلام، چون از اسلام ناب محمدی و مبانی آن فاصله گرفته است و در رابطه با استکبار و ظلمستیزی موضعی بیطرفانه اتخاذ کرده است و به انزوای سیاسی سوق پیدا میکند، درحالیکه یکی از شاخههای اسلام ناب، مبارزه با تحجر در عین پایبندی کامل به احکام اسلامی و مبارزه با لیبرالها و اسلامستیزان است. مفاهیمی از این قبیل که ظاهری زیبا دارند و در همان نگاه اول باعث ترسیم یک ذهنیت مثبت از آن مفهوم میشوند، نیاز به تعمق بیشتری دارند و اگر با سطحینگری بررسی شوند، انسان را دچار خطا و اشتباه میکنند، چراکه مهمترین تفاوت این مفاهیم زیبا و مثبت با مفاهیم بهظاهر منفی، این است که این مفاهیم غلطانداز هستند و رویکرد اولیه انسان را به خود مثبت میکنند.(+)
محمدمهدی مشهدی
در همین زمینه بخوانید:
ـ بیانات امام خامنه ای در دیدار دانشجویان
ـ تبیین بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان-قسمت اول؛ چرا استکبارستیزی تعطیلبردار نیست؟
"Our President, analytical news site"
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو