دشمنی دولت آمریکا با ملت ایران و نظام اسلامی در قالب توطئه‌های گوناگونی نمایان شده است. از نامه‌هایی با اظهارات موافقانه تا طراحی انقلاب رنگی و تلاش برای نفوذ. این یادداشت براساس بیانات رهبر معظم انقلاب به تبیین مراحل و ابعاد مختلف این توطئه‌ها می‌پردازد.

 طبیعت دشمن
«دشمن دشمنی می‌کند؛ آیا ما توقّعی از دشمن داریم؟ نه. از دشمن که نمی‌شود توقّع داشت؛ از دشمن که نمی‌شود گِله کرد. آیا ما از آمریکا گِله داریم؟ ابداً؛ گِله را انسان از دوست می‌کند؛ خب طبیعت دشمن دشمنی کردن است.»(۱۳۹۳/۱۱/۲۹) این جملات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای اشاره به دشمنیِ بنیادین و اساسی دولت آمریکا با انقلاب و نظام اسلامی دارد. دشمنی‌ای که به «ذات استکباری» این دولت برمی‌گردد: «ذات نظام سلطه اقتضا می‌کند که با نظامی مثل نظام جمهوری اسلامی دشمن باشد.»(۱۳۹۵/۰۳/۱۴) اما این دشمن در چهره‌های متفاوتی ظاهر می‌شود: «به شیوه‌های مختلفی توسّل می‌جویَد. این‌جور نیست که همیشه با تهدید حرف بزنند؛ نه، گاهی هم با تملّق حرف می‌زنند... انسان در اینجا ممکن است دچار وسوسه بشود.»(۱۳۹۵/۰۳/۱۴)

 «سبز» ش به ما رسید
با مروری بر اقدامات دولت آمریکا علیه ملت ایران و نظام اسلامی می‌توان به شکل واضح‌تری چهره‌های گوناگون و جدید این دشمنی را دید. رئیس جمهور آمریکا اندکی قبل از ایام «کودتای رنگی» سال۸۸ نامه‌ای به رهبر معظم انقلاب می‌نویسد و اظهاراتی موافقانه با نظام اسلامی می‌کند: «رئیس‌جمهور آمریکا اندکی قبل از آن قضایا [ی ۸۸] به بنده نامه نوشته بود -نامه‌ی دوّم- و کلّی اظهارات موافقانه با بنده‌ی حقیر و با نظام جمهوری اسلامی [کرده بود].»(۱۳۹۴/۱۰/۱۹) هرچند نوشتن این نامه توسط رئیس جمهور آمریکا ناشی از پیشرفت و اقتدار روزافزون جمهوری اسلامی بود اما با فاصله‌ی نه چندان زیادی «دستکِش مخملین» کنار رفت و «پنجه‌هایِ چُدنیِ خشن» نمایان شد: «این کارهایی که در سال ۸۸ کردند، از ابتکارات جدید بود که ابتکار آمریکایی‌ها بود... بیایند آن اقلّیّتی را که رأی نیاورده است بکشانند داخل میدان، بیاورند در خیابان. و برای اینکه این اقلّیّت را برجسته کنند و دیده شود، یک رنگی را مشخّص می‌کنند؛ ارغوانی، گُلی، سبز و مانند اینها؛ آنچه به ما رسید سبزش بود... مرتّب کمک کنند... انقلاب رنگی بود؛ درواقع کودتای رنگی، یک کودتای رنگی ناموفّق.»(۱۳۹۴/۱۰/۱۹) در این میان «گناه بزرگ فتنه‌گران داخلی» همین امیدوار کردن دشمن با عدم تمکین در برابر «قانون» و «رأی مردم» بود: «ایجاد فتنه کردند؛ لذا دشمن که از حرکت عظیم مردم مأیوس می‌شد، امیدوار شد که بتواند به انقلاب صدمه و ضربه بزند.»(۱۳۸۹/۱۰/۰۸) اما ملت، دشمن را در این طراحی خطرناک ناکام گذاشت: «به گمان آنها بساط جمهوری اسلامی بنا بود جمع شود... ملت ایران توی دهن اینها زد و بساط اینها را جمع کرد.»(۱۳۹۴/۱۰/۱۹)

 هدف دشمن برهم زدن ماندگاری انقلاب
برای درکِ بهتر دشمنیِ آمریکا باید هدف اصلی دشمن و ابعاد و لایه‌های مختلف نقشه‌هایش را شناخت. رهبر انقلاب از بین بردن «ماندگاری انقلاب» را هدف دشمنی آمریکا معرفی کرده‌اند: «دائم در فکر این هستند که چه‌کار کنند این انقلاب را از بین ببرند... همه‌ی همّت آنان این است که این ماندگاری را یک‌جوری به هم بزنند.»(۱۳۹۴/۱۰/۱۹) در راستای این هدف بنیادین، آمریکایی‌ها انواع نقشه‌ها را آزمودند: «دشمن چند جور حمله میکند: یک جور حمله‌های سخت است؛ جنگ سخت؛ این را دشمن تجربه کرد و شکست خورد؛ جنگ هشت‌ساله‌ای که علیه ما به راه افتاد، ازاین‌قبیل بود.»(۱۳۹۵/۰۳/۰۶) با ناکام ماندن در «جنگ سخت»، آمریکایی‌ها به «جنگ نرم» روی آوردند. این جنگ نرم نیز شامل دو مرحله بوده است. در مرحله‌ی اول «تبلیغات اغواگر»(۱۳۹۵/۰۳/۰۶) و «تحریم اقتصادی»(۱۳۹۵/۰۳/۰۶) در دستور کار قرار گرفت. هدف این تحریم‌ها «فلج کردن جمهوری اسلامی»(۱۳۹۵/۰۳/۰۶) و «قرار دادن مردم در مقابل نظام اسلامی»(۱۳۹۳/۰۱/۰۱) بود. اما دشمن در این توطئه نیز شکست خورد.

 مرحله دوم جنگ نرم: «تبعیّت استکبار»
آمریکایی‌ها در مرحله‌ی جدید دشمنی با در پیش گرفتن استراتژی «نفوذ» به دنبال از بین بردن «هویّت انقلابی و اسلامی» و «تهی شدن نظام از محتوای اسلامی» به‌عنوان مهم‌ترین مولفه‌ی «اقتدار و قدرت ملی» ما هستند: «تفکّر اسلامی» یا همان چیزی که آمریکایی‌ها آن را ایدئولوژی اسلامی عنوان می‌کنند. چرا که این تفکر همان چیزی است  «که وادار می‌کند شما را که زیر بار دشمنِ کافر و جبهه‌ی کفر و استکبار نروید. این است که موجب دشمنی است، و همین است که موجب اقتدار شما است... حفظ هویّت انقلابی و اسلامی برای نظام جمهوری اسلامی و برای ملّت ایران؛ این آن‌چیزی است که دشمن از آن بشدّت شاکی است.»(۱۳۹۵/۰۳/۰۳) حتی «ممکن است صورت جمهوری اسلامی محفوظ بماند امّا از محتوای خود بکلّی تهی بشود؛ دشمن این را می‌خواهد.»(۱۳۹۵/۰۱/۰۱) در اینجاست که رهبر انقلاب نسبت به توطئه‌ی دشمن برای «به تبعیّت کشاندن جمهوری اسلامی» هشدار می‌دهند: «دشمن مستکبر، درصدد به‌زانو درآوردن انقلاب است ... درصدد تکان دادن فضای جمهوری اسلامی است تا آن را به تبعیّت بکشانند... اگر جمهوری اسلامی حاضر بود تبعیّت استکبار را قبول بکند، با موشکش هم می‌ساختند، با انرژی هسته‌ای و انواع و اقسام چیزهایی که در این زمینه وجود دارد می‌ساختند و اسم حقوق بشر را هم اصلاً نمی‌آوردند.»(۱۳۹۵/۰۳/۰۳) و چنانچه این برنامه‌ی دشمن محقق شود سیلی در پی خواهد داشت: «هر فردی و هر جریانی که برای اسلام و به نام اسلام کار می‌کند، اگر به آمریکا اعتماد کرد، خطای بزرگی مرتکب شده و سیلی‌اش را خواهد خورد»(۱۳۹۵/۰۳/۱۴)

 «قدرت خدا» پشت سر شماست
«حفظ حسّاسیّت در برابر دشمن» و «جهاد کبیر» راهِ مقابله با این توطئه‌ی دشمنِ مستکبر است: «دشمن را بشناسیم، در برابر حرکات دشمن حسّاسیّت داشته باشیم.»(۱۳۹۵/۰۳/۱۴) در ادامه‌ی این «حسّاسیّت» باید «جهاد کبیر» را در پیش گرفت: «طبعاً این حسّاسیّت وقتی بود، دیگر تبعیّت نخواهد بود، و عرض کردیم که عدم تبعیّت همان جهاد کبیر است.»(۱۳۹۵/۰۳/۱۴) و سرانجام آن امتی که «قدرت خدا» را پشت سر خود دارد پیروزِ نهایی این معرکه‌ی «جنگ نامتقارن» است: «اگر لشکری عقبه‌اش، ذخیره‌اش عبارت بود از قدرت الهی، این لشکر دیگر شکست‌بخور است؟ امام این را به ما فهماند؛ فهماند که وقتی مجاهدت می‌کنید، وقتی تنبلی نمی‌کنید، وقتی وارد میدان می‌شوید، وقتی نیروهای خودتان را به صحنه وارد می‌کنید، اینجا قدرت خدا است که پشت سر شما است... با این منطق، همه‌ی دنیای مسخّرِ استکبار را هم خدا می‌تواند آزاد کند... وقتی ما این منطق را داشتیم، شکست‌ناپذیر می‌شویم.»(۱۳۹۵/۰۳/۰۳)
 

 

لينک کوتاه مطلب: https://miniurl.ir/5ZkFf