مروری بر مواضع هاشمی رفسنجانی در قبال فتنه ۸۸ و فتنه گران به ویژه حوادث دلخراش عاشورای 88 بیانگر حمایت وی از ایشان و یا سکوت او در مقابل اقدامات ضدانقلابی، ضدامنیتی و ضد دینی آشوبگران می باشد.

ساعت 19 و 30 دقیقه روز تاسوعای حسینی (15 آبان 1360) منافقین تبهکار 4 تن از پاسداران انقلاب و حافظین قرآن و اسلام را به شهادت رساندند.(1)
  هاشمی رفسنجانی: خون بر زمین ریخته ضد انقلاب نکبت و کثافت است
روزنامه اطلاعات-17 آبان 1360: "»خطبه های نماز جمعه این هفته تهران به امامت آیت الله هاشمی رفسنجانی در محل دانشگاه تهران برگزار شد . آیت الله هاشمی رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه تهران اظهار داشت : منافقین قصد داشتند در روز عاشورا عملیاتی کنند تا نشان دهند رهرو راه امام حسین هستند و جمهوری اسلامی رهرو راه بنی امیه ، این جوانان فریب خورده باید بدانند با چه کسی مبارزه می کنند، با چه شخصیتی ؟ شما کی هستید ؟ طرف و هدفتان چیست؟ طرف شما امام هست، ما که کسی نیستیم ، ما به رهبری ایشان مبارزه می کنیم این ملت به رهبری امام و اهداف ایشان مبارزه می کنند و شما خودتان در خانه های تیمی دختران مردم را آلوده می کنید و خودتان آلوده اید.
وی خطاب به منافقین گفت : حال اگر دعوایی شد و کشته شدید شهید هستید؟! آیا کشته شدن شما اثر دارد و خون شما می جوشد؟ چرا این جور خودتان را تباه می کنید ؟ فکر نکنید خون شما می جوشد ، این خون نکبت است ، این خون اگر به زمین بریزد خونش کثافت است و ارزش ندارد شما حساب می کنید که خون می دهید خون برای چه در مقابل کی؟(2)«

عاشورای سال 88 بود که بزرگ ترین جرم فتنه گران صورت گرفت. این گروه بی شرمی خود را به حد اعلا رساندند و نشان دادند که هدفشان اعتراض سیاسی نیست بلکه هدف آن ها اعتقاداتی است که نظام جمهوری اسلامی بر اساس آن شکل گرفته است.فتنه گران با اغتشاش خود در عاشورای سال 88 و اقداماتی نظیر هلهله، سوت، کف زدن، رقص و ... در این روز نشان دادند که مرگ تفکراتشان نزدیک است زیرا در مبارزات سیاسی مرحله آخر قبل از فروپاشی اغتشاشات، همواره توهین و انجام اقدامات خلاف عرف است.

مروری بر مواضع هاشمی رفسنجانی(3) در قبال فتنه ۸۸ و فتنه گران به ویژه حوادث دلخراش عاشورای 88 بیانگر حمایت وی از ایشان و یا سکوت او در مقابل اقدامات ضدانقلابی، ضدامنیتی و ضد دینی آشوبگران می باشد. آقاي هاشمي رفسنجاني كه در انتخابات نهم رياست جمهوري رقيب دكتر احمدي‌نژاد بود، از نگاه بسياري نقش تعيين‌كننده‌اي در حوادث سال 88 نيز داشت، به طوري كه اولين جلسه مشترك سران فتنه با حضور ايشان، سيد‌حسن خميني و موسوي و كروبي نيز ظهر روز شنبه 23 خرداد سال 88 در دفتر رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام برگزار شد. آنچه در مناظره‌هاي انتخابات رياست‌جمهوري دهم اتفاق افتاد نيز سبب شد هاشمي رفسنجاني بيشتر روي صحنه بيايد و او در تاريخ 19 خرداد 88 نامه‌اي به رهبر معظم انقلاب نوشت تا مسير انتخابات را عوض كند.

در این میان، «ماجرای فتنه 88 و فتنه گرانی چون موسوی با دانشگاه آزاد و استفاده ابزاری و امکاناتی از این دانشگاه و بده بستان های فتنه و دانشگاه آزاد بسیار پیج خورده است.
از آنجا که رئیس واقعی دانشگاه آزاد -هاشمی- دستور داده بود، تمام امکانات دانشگاه را در اختیار موسوی قرار دهند شواهد نشان از آن دارد وی برای دلجویی از موسوی هم کم نگذاشته است.
نمونه واضح و مبرهن آن دفاعیات هاشمی در دوران فتنه از افرادی چون موسوی و کروبی، {یادکردن از آشوبگران 88 به عنوان ''وفاداران به نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی''(4)، و مواضع وی از آلترناتیو نظام تا حذف ولایت‌فقیه!(5)} بود که سعی داشته تا آنها را در حالی که از نظام توسط مردم دفع شده اند همچنان در دایره حفظ کند.
اوج دفع و در واقع فتنه گری سران فتنه بی شک روز عاشورای سال 88 بود که حامیان موسوی اوج حرمت شکنی را در قبال دین نشان دادند اما شواهد نشان از دلجویی هاشمی از موسوی یک روز پس از عاشوراست.
دقیقا یک روز پس از حادثه عاشورا در 7 دی ماه 88 هاشمی برای دلجویی موسوی سند وقف دانشگاه آزاد را به امضا وی رساند.
در حالی که جامعه در غم هتک حرمت روز عاشورا و بغض نسبت به هتاکان بود هاشمی با این رفتار اوج سوءاستفاده گری خود را اثبات کرده است.

این سند به امضای اکبر هاشمی و جاسبی و حسن خمینی هم ردیف میرحسین موسوی نیز رسیده است.
سئوال اینجاست که در اوج فتنه گری میرحسین موسوی و نیز دعوای وی و اعلام این موضع از سوی وی که آشوبگران را خداجو نامید، چرا هاشمی از موسوی به این گونه حمایت کرده و اموال عموم رابه نام فتنه گر خلق خدا و به امضای وی وقف کرده است.

حمایت هاشمی از موسوی قبل از انتخابات با حضور خاندان وی در ستادهای موسوی و نماز جمعه 26 تیر(6) نمونه واضح آن است که هاشمی نقش دمیدن در آتش و خاکستر ها را بر عهده داشت و در این راه حتی برای دلگرمی موسوی سند وقف را به امضای وی می رساند.»(7)

شاید بتوان با نگاهی دیگر نیز به این مهم نگریست؛ نگاهی که سرخط آن به فاصله کمتر از دو هفته از آن حادثه جانسوز، در بیانات مهم امام خامنه‌ای در ۱۹ دیماه ۱۳۸۸ (8)تبیین گردید:

«در شرائط فتنه، کار دشوارتر است؛ تشخیص دشوارتر است. البته خدای متعال حجت را همیشه تمام میکند؛ هیچ وقت نمیگذارد مردم از خدای متعال طلبگار باشند و بگویند تو حجت را برای ما تمام نکردی، راهنما نفرستادی، ما از این جهت گمراه شدیم. در قرآن مکرر این معنا ذکر شده است. دست اشاره ی الهی همه جا قابل دیدن است؛ منتها چشم باز میخواهد. اگر چشم را باز نکردیم، هلال شب اول ماه را هم نخواهیم دید؛ اما هلال هست. باید چشم باز کنیم، باید نگاه کنیم، دقت کنیم، از همه ی امکاناتمان استفاده کنیم تا این حقیقت را که خدا در مقابل ما قرار داده است، ببینیم.
مهم این است که انسان این مجاهدت را بکند. این مجاهدت به نفع خود انسان است؛ خدای متعال هم در این مجاهدت به او کمک میکند.

ببینید در جنگ صفین، امیرالمؤمنین در مقابل کفار که قرار نداشت؛ جبهه‌‌‌‌ی مقابل امیرالمؤمنین جبهه‌‌‌‌‌ای بودند که نماز هم میخواندند، قرآن هم میخواندند، ظواهر در آنها محفوظ بود؛ خیلی سخت بود. کی باید اینجا روشنگری کند و حقائق را به مردم نشان دهد؟ بعضی ها حقیقتاً متزلزل میشدند. تاریخ جنگ صفین را که انسان میخواند، دلش میلرزد. در این صف عظیمی که امیرالمؤمنین به عنوان لشکریان راه انداخته بود و تا آن منطقه ی حساس - در شامات - در مقابل معاویه قرار گرفته بود، تزلزل اتفاق میافتاد؛ بارها این اتفاق افتاد؛ چند ماه هم قضایا طول کشید. یک وقت خبر میآوردند که در فلان جبهه، یک نفری شبهه ای برایش پیدا شده است؛ شروع کرده است به اینکه آقا ما چرا داریم میجنگیم؟ چه فایده دارد؟ چه، چه. اینجا اصحاب امیرالمؤمنین - یعنی در واقع اصحاب خاص و خالصی که از اول اسلام با امیرالمؤمنین همراه بودند و از امیرالمؤمنین جدا نشدند - جلو میافتادند؛ از جمله جناب عمار یاسر (سلام اللَّه علیه) که مهمترین کار را ایشان میکرد. یکی از دفعات عمار یاسر - ظاهراً عمار بود - استدلال کرد. ببینید چه استدلالهائی است که انسان میتواند همیشه اینها را به عنوان استدلالهای زنده در دست داشته باشد. ایشان دید یک عده‌‌‌‌ای دچار شبهه شده‌‌‌‌اند؛ خودش را رساند آنجا، سخنرانی کرد. یکی از حرفهای او در این سخنرانی این بود که گفت: این پرچمی که شما در جبهه‌‌‌‌ی مقابل میبینید، این پرچم را من در روز احد و بدر در مقابل رسول خدا دیدم - پرچم بنی امیه - زیر این پرچم، همان کسانی آن روز ایستاده بودند که امروز هم ایستاده اند؛ معاویه و عمروعاص. در جنگ احد، هم معاویه، هم عمروعاص و دیگر سران بنی امیه در مقابل پیغمبر قرار داشتند؛ پرچم هم پرچم بنیامیه بود. گفت: اینهائی که شما می بینید در زیر این پرچم، آن طرف ایستاده‌‌‌‌اند، همینها زیر همین پرچم در مقابل پیغمبر ایستاده بودند و من این را به چشم خودم دیدم. این طرفی که امیرالمؤمنین هست، همین پرچمی که امروز امیرالمؤمنین دارد - یعنی پرچم بنیهاشم - آن روز هم در جنگ بدر و احد بود و همین کسانی که امروز زیرش ایستاده‌‌‌‌‌اند، یعنی علیبن‌‌‌ابیطالب و یارانش، آن روز هم زیر همین پرچم ایستاده بودند. از این علامت بهتر؟ ببینید چه علامت خوبی است. پرچم، همان پرچم جنگ احد است؛ آدمها همان آدمهایند، در یک جبهه. پرچم، همان پرچم جنگ احد است؛ آدمها همان آدمهایند در جبهه‌‌‌‌‌ی دیگر، در جبهه‌‌‌‌‌ی مقابل. فرقش این است که آن روز آنها ادعا میکردند و معترف بودند و افتخار میکردند که کافرند، امروز همانها زیر آن پرچم ادعا میکنند که مسلمند و طرفدار قرآن و پیغمبرند؛ اما آدمها همان آدمهایند، پرچم هم همان پرچم است. خوب، اینها بصیرت است. اینقدر که ما عرض میکنیم بصیرت بصیرت، یعنی این.

از اول انقلاب و در طول سالهای متمادی، کیها زیر پرچم مبارزه‌‌‌ی با امام و انقلاب ایستادند؟ آمریکا در زیر آن پرچم قرار داشت، انگلیس در زیر آن پرچم قرار داشت، مستکبرین در زیر آن پرچم قرار داشتند، مرتجعین وابسته‌‌ی به نظام استکبار و سلطه، همه در زیر آن پرچم مجتمع بودند؛ الان هم همین جور است. الان هم شما نگاه کنید از قبل از انتخابات سال ۸۸، در این هفت هشت ماه تا امروز آمریکا کجا ایستاده است؟ انگلیس کجا ایستاده است؟ خبرگزاریهای صهیونیستی کجا ایستاده اند؟ در داخل، جناحهای ضد دین، از توده‌‌‌‌ای بگیر تا سلطنت‌‌‌‌‌طلب، تا بقیه‌‌‌‌ی اقسام و انواع بی دین‌‌‌‌ها کجا ایستاده‌‌‌اند؟ یعنی همان کسانی که از اول انقلاب با انقلاب و با امام دشمنی کردند، سنگ زدند، گلوله خالی کردند، تروریسم راه انداختند. سه روز از پیروزی انقلاب در بیست و دوی بهمن گذشته بود، همین آدمها با همین اسمها آمدند جلوی اقامتگاه امام در خیابان ایران، بنا کردند شعار دادن؛ همانها الان می آیند توی خیابان، علیه نظام و علیه انقلاب شعار میدهند! چیزی عوض نشده. اسمشان چپ بود، پشت سرشان آمریکا بود؛ اسمشان سوسیالیست بود، لیبرال بود، آزادی طلب بود، پشت سرشان همه‌‌ی دستگاه‌‌‌های ارتجاع و استکبار و استبداد کوچک و بزرگ دنیا صف کشیده بودند! امروز هم همین است. اینها علامت است، اینها شاخص است؛ و مهم این است که ملت این شاخصها را میفهمد؛ این چیزی است که انسان اگر صدها بار شکر خدا را بکند، حقش را به جا نیاورده است؛ سجده‌‌‌‌ی شکر کنیم.»

یک نکته را هم به جوانان عزیز انقلابی، به فرزندان عزیز انقلابی خودم، به فرزندان بسیجی - از زن و مرد - عرض بکنم: جوانان از اطراف و اکناف کشور، از آنچه که تهتّک بیگانگان از ایمان دینی به گوششان میخورد یا با چشمشان میبینند، عصبانی هستند؛ وقتی می بینند روز عاشورا چگونه یک عده‌‌‌‌ای حرمت عاشورا را هتک میکنند، حرمت امام حسین را هتک میکنند، حرمت عزاداران حسینی را هتک میکنند، دلهاشان به درد میآید، سینه‌‌‌‌‌هاشان پر میشود از خشم؛ البته خوب، طبیعی هم هست، حق هم دارند؛ ولی میخواهم عرض بکنم جوانهای عزیز مراقب باشند، مواظب باشند که هرگونه کار بی رویه‌‌‌ای، کمک به دشمن است. اینجا جوانها تلفن میکنند - میفهمم من، میخوانم، غالباً تلفنها و نامه ها را خلاصه میکنند، هر روز می آورند، من نگاه میکنم - می بینم همین طور جوانها گله‌‌‌‌‌مند، ناراحت و عصبانی؛ گاهی هم از بنده گله میکنند که چرا فلانی صبر میکند؟ چرا فلانی ملاحظه میکند؟ من عرض میکنم؛ در شرائطی که دشمن با همه‌‌‌ی وجود، با همه‌‌‌‌ی امکاناتِ خود درصدد طراحی یک فتنه است و میخواهد یک بازی خطرناکی را شروع کند، باید مراقبت کرد او را در آن بازی کمک نکرد. خیلی باید با احتیاط و تدبیر و در وقت خودش با قاطعیت وارد شد. دستگاه‌‌‌‌های مسئولی وجود دارند، قانون وجود دارد؛ بر طبق قانون، بدون هیچگونه تخطی از قانون، بایستی مُرّ قانون به صورت قاطع انجام بگیرد؛ اما ورود افرادی که شأن قانونی و سمت قانونی و وظیفه ی قانونی و مسئولیت قانونی ندارند، قضایا را خراب میکند. خدای متعال به ما دستور داده است: «و لایجرمنّکم شنئان قوم علی ان لاتعدلوا اعدلوا هو اقرب للتّقوی».(۱) بله، یک عده‌‌‌‌ای دشمنی میکنند، یک عده‌‌‌‌ای خباثت به خرج میدهند، یک عده ای از خباثت‌‌‌کنندگان پشتیبانی میکنند - اینها هست - اما باید مراقب بود. اگر بدون دقت، بدون حزم، انسان وارد برخی از قضایا بشود، بیگناهانی که از آنها بیزار هم هستند، لگدمال میشوند؛ این نباید اتفاق بیفتد. من برحذر میدارم جوانهای عزیز را، فرزندان عزیز انقلابىِ خودم را از اینکه یک حرکتی را خودسرانه انجام بدهند؛ نه، همه چیز بر روال قانون.

مسئولین کشور بحمداللَّه چشمشان هم باز است، میبینند؛ میبینند مردم در چه جهتی دارند حرکت میکنند. حجت بر همه تمام شده است. حرکت عظیم روز چهارشنبه ی نهم دی ماه حجت را بر همه تمام کرد. مسئولین قوه‌‌‌‌‌ی مجریه، مسئولین قوه‌‌‌ی مقننه، مسئولین قوه‌‌‌‌ی قضائیه، دستگاه‌‌‌های گوناگون، همه میدانند که مردم در صحنه‌‌‌اند و چه میخواهند. دستگاه‌‌‌‌‌‌ها باید وظائفشان را انجام بدهند؛ هم وظائفشان در مقابل آدم مفسد و اغتشاشگر و ضدانقلاب و ضدامنیت و اینها، هم وظائفشان در زمینه‌‌‌ی اداره‌‌‌‌‌‌ی کشور.
 

پی نوشت:
1- کیهان ، 18 آبان 1360 ، صفحه 14
2- اطلاعات ، 17 آبان 1360 ، صفحه 15

3- رجانیوز:" مواضع وی از آلترناتیو نظام تا حذف ولایت‌فقیه!"

4- صراط نیوز: "هاشمی آشوبگران 88 را وفاداران به نظام جمهوری اسلامی خواند؟! "

5-:"مروري بر مواضع هاشمي در فتنه 88 "مشرق نیوز

6-  عصر امروز:" نقش خاندان هاشمی در اغتشاشات بعد از دهمین انتخابات ریاست جمهوری "

7-مرکز اسناد انقلاب اسلامی به نقل از خبرنامه دانشجویان ایران

8- (۱۹ دیماه ۱۳۸۸)بیانات امام خامنه‌ای در دیدار مردم قم در سالگرد قیام ۱۹ دی