اظهارات شیرزاد در این میزگرد، یادآور سنگی بود که از سوی وی و نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم به سوی نظام پرتاب شد و حسن روحانی هم هفته گذشته در یکی از نطق‌های خود در جمع مدیران بانکی گفت: یک سنگی را عده‌ای در چاه انداختند، بعد از ۱۲ سال ما داریم آن را درمی‌آوریم.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ چهارشنبه هفته گذشته (26 آذر) میزگردی با عنوان "درباره یک توافق..." برای بررسی 10 سال مذاکرات هسته‌ای ایران و گروه 1+5 از سوی انجمن اسلامی دانشگاه ادبیات دانشگاه تهران برگزار شد که در آن همایش مهمانان مراسم (احمد شیرزاد، صادق زیباکلام و هرمیداس باوند) در اظهارات خود تمامی دستاوردهای هسته‌ای کشورمان را زیر سؤال بردند و این اظهارات با انتقادات فراوانی از سوی اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان همراه بود.

اظهارات شیرزاد در این میزگرد، یادآور سنگی بود که از سوی مجلس ششم و نمایندگان اصلاح طلب به سوی نظام اسلامی پرتاب شد و حسن روحانی هفته گذشته در یکی از نطق‌های خود در جمع مدیران بانکی گفت: یک سنگی را عده‌ای در چاه انداختند، بعد از ۱۲ سال ما داریم آن را درمی‌آوریم، حالا برخی می‌گویند زود باشید و برخی دیگر هم می‌گویند آن را رها کنید اما ما با ابزار کافی و با صبر این سنگ بزرگ را از این چاه عمیق بیرون خواهیم آورد.[1]
رمز گشایی از اظهارت روحانی درباره سنگ اندازی در چاه

سنگی که روحانی به آن اشاره می‌کند، متوجه اظهارات شیرزاد در مجلس ششم است که سبب رسمی شدن ادعاهای بی‌اساس غرب درباره نقض حقوق بشر و پیگیری ایران برای رسیدن به سلاح هسته‌ای بود، اظهاراتی که بازنشر ان نشان از روحیه ضد انقلابی بعضی از نمایندگان مجلس ششم در آن زمان داشت و این روحیه تا امروز تغییری نکرده است.

آنچه در ادامه می‌آید، نطق پیش از دستور شیرزاد در مجلس ششم، حمایت‌های اصلاحات از این نطق و سوابق دیگر شیرزاد است.

با عرض تبریک حلول عید سعید فطر.

بسم‌الله الرحمن الرحیم

سنگی که 12 سال پیش به چاه انداختند۱ ـ مدعی بودیم که رهبر معنوی جهان هستیم، تمام توده‌های محروم چشم امید به ما دوخته‌اند. از مظلومان جهان حمایت می‌کنیم، سردمدار اخلاق و انسانیت در جوامع خشونت‌زده امروز هستیم. بجای سلاح‌های مرگبار ضدانسانی، بر ایمان و ایثارگری جوانانمان تکیه داریم. می‌گفتیم رژیمی هستیم که قدرتمان ریشه در قلوب مردم دارد. بجای داغ و درفش، از نفوذ کلام معنوی بهره می‌بریم. در حکومت ما فاصله‌ای میان رهبران و مردم نیست و همبستگی مردم با حاکمیت ضامن شکست تمام توطئه‌هاست. مدعی بودیم راه نوینی برای بشریت به ارمغان آورده‌ایم.

۲ ـ اما امروز در جهان از ما چهره رژیمی ساخته‌اند خشن، سرکوبگر و بریده از مردم، متکی بر قدرت نظامی و ابزار سرکوب. تصویر رژیمی که هیچ سخن انتقادآمیزی را برنمی‌تابد و روز به روز مرزهای خطوط قرمز آن گسترش می‌یابد. چهره حکومتی که در خفاء، رفتاری متفاوت با ادعاهایش دارد و به فکر تهیه سلاح‌های مرگبار و ابزار تهدیدکننده بشریت است. از این رژیم چنان تصویری منعکس‌شده است که گویی منطق گفتگو با جهان را نمی‌داند و تنها زبان تهدید را می‌شناسد و با خشن‌ترین و قسی‌ترین گروه‌های تروریستی در ارتباط است. می‌گویند رد پای او در بسیاری از حوادث تروریستی در گوشه و کنار جهان وجود دارد و دین برای او ابزار سرکوب است. از ما تصویر رژیمی ساخته‌اند که دروغ می‌گوید و به تعهدات خود در جامعه جهانی پایبند نیست، وقس‌علی‌هذا. چند روز پیش تیتر درشت برخی از روزنامه‌های اروپا این بود: «جمهوری اسلامی (۱۹) سال به جهانیان دروغ گفته است».

۳ ـ می‌توان تمام این تبلیغات را به رسانه‌های صهیونیستی نسبت داد، می‌توان مثل همیشه آن‌ها را توطئه‌های استکبار جهانی دانست و داد از مظلومیت جمهوری اسلامی زد. می‌توان کماکان خود را محور خوبی‌های جهان پنداشت و تمام اتهامات را به دشمنی دشمن منسوب کرد، اما یک نکته بسیار ساده این میان وجود دارد، آن‌ها سرنخ‌ها، دم خروس‌ها و مدارک و مستنداتی از ما دارند که آن‌ها را در ادعاهایشان محق جلوه می‌دهد. این مدارک و مستندات، نوعاً در داخل کشور منعکس نمی‌شود و مردم ما به‌درستی و دقت نمی‌دانند که رسانه‌های جهان چه اتهامات و تقصیرهایی را متوجه جمهوری اسلامی می‌کنند و بابت این اتهامات چه شواهدی برای اثبات وجود دارد. اما هر چه هست در ماه‌های اخیر، آن دشمنان قسم‌خورده انقلاب و آن رسانه‌های استکباری و صهیونیستی به نحو بی‌سابقه‌ای توانسته‌اند افکار عمومی مردم جهان را نسبت به ادعاهای همیشگی‌شان متقاعد کنند. آن‌ها امروز حق بجانب‌تر از همیشه ظاهر شده‌اند. این واقعیت تلخی است اما واقعیت است. کاری کرده‌ایم که آمریکایی‌ها سرفرازتر از همیشه بگویند، ببینید آنچه ما درباره رژیم جمهوری اسلامی می‌گفتیم صحت داشت.

۴ ـ دشمن کارش دشمنی است، وقتی رابطه خود را با رژیمی که از همه نوع ابزار سیاسی، نظامی، فرهنگی، تبلیغی برخوردار است از نوع دشمنی تعریف و تنظیم می‌کنیم باید بدانیم که در این تخاصم حلوا خیر نمی‌کنند. ورود در این دعوا کیاست و درایت هم می‌خواهد. تنها سرهای پرباد کفایت نمی‌کند. در معادله‌ای که براساس دشمنی با استکبار و صهیونیسم تنظیم می‌شود باید انتظار هر نوع تبلیغات سوئی از دشمن داشت. مهم این است که در این‌سوی قضیه ما تا چه حد خوراک تبلیغاتی و شواهد و مستندات برای او فراهم می‌کنیم.

امروز کسانی سخاوتمندانه دست‌اندرکار تهیه مستندات تبلیغات استکباری هستند. آن زمان که مستانه به صحنه آمدند و همگان را متهم به توطئه کردند، دانشجویان، روشنفکران و روزنامه‌نگاران را به زندان افکندند، زهرا کاظمی را در زندان کشتند، بر هفته‌ها و ماه‌ها محرومیت زندانیان در سلول‌های انفرادی حکم راندند، روزنامه‌ها را یکی پس از دیگری بستند، بی‌محابا حکم اعدام صادر کردند و کردند آنچه توانستند، باید چنین روزی را پیش‌بینی می‌کردند که به دست خود، مستندات نمایش رژیمی سرکوبگر، ناقض حقوق بشر، مخالف آزادی بیان و غیر دموکراتیک را به رسانه‌های استکباری و صهیونیستی پیشکش کرده‌اند. (رئیس ـ وقتتان تمام است) آن زمانی که ساده‌لوحانه سرخود را به زیر برف کردند، پروژه‌های بلندپروازانه بی‌هدف طراحی کردند، نامعقول‌ترین و نامتعارف‌ترین شیوه‌ها را برای دستیابی به فناوری هسته‌ای برگزیدند و فکر نکردند که آنچه می‌کنند روزی در معرض دید و بررسی متخصصان جهان قرار می‌گیرد، آن روز که سایت عظیم (۵۰) هزار متری طراحی کردند تا در چند مترمربع (رئیس ـ وقتتان تمام است) از یک‌گوشه آن چند دستگاه کوچک نصب کنند، فکر نکردند که اگر از این چاه، آب فناوری استراتژیک درنیاید، نان تبلیغات استکباری درخواهد آمد. آری در آن روز باید روزی را می‌دیدند که علیه ما تیتر شود «جمهوری اسلامی (۱۹) سال دروغ گفت». آیا بافرض هر موفقیتی این ضربه معنوی (رئیس ـ وقتتان تمام است) و تبلیغاتی قابل توجیه است؟ من به‌عنوان یک انقلابی پنجاه و هفتی به‌صراحت اعلام می‌کنم، برخی ازآنچه که امروز بر این سرزمین می‌رود هیچ نسبتی با انقلابی که امام راحل ما ـ رحمة‌الله علیه ـ راهبری کرد، ندارد. انقلاب ما با هدف برپایی جمهوری اسلامی از معبر و در امتداد استقلال و آزادی می‌توانست توده‌های مردم را به‌گرد شمع امام جمع آورد. هنوز هم انقلاب ما انقلاب استقلال و آزادی است و جمهوری اسلامی را در همان راستا می‌فهمم. والسلام‌علیکم

شیرزاد همچنین بعد از نطق ضدانقلابی خود در مصاحبه با خبرنگاران نسبت به ادبیات خود واکنش نشان داده و اعتراف می‌کند و می‌گوید: از محتوای نطق خود دفاع می‌کنم، شاید ادبیات من قاصر باشد.

منظور من اعمال و رفتاری است، که گروه‌های معدودی به اسم نظام و جمهوری اسلامی مرتکب می‌شوند، و آن اعمال و رفتار باعث وهن نظام جمهوری اسلامی در سطح جهان می‌شود. متن نطق من کاملاً گویا است و از کلمه‌ای از نطقم هم عقب‌نشینی نکرده‌ام و همه‌اش را قبول دارم. البته ممکن است ادبیات من قاصر باشد، اما از نظر محتوا مسایلی که عرض کردم عقب‌نشینی نکرده‌ام.[2]

در این بین، نمایندگان مجلس اصلاح‌طلب مجلس ششم نه تنها واکنشی نسبت به شیرزاد نداشتند بلکه از اظهارات وی دفاع کردند، در این بین، الهه کولایی، محسن آرمین و رجبعلی مزروعی از پیشگامان حمایت از شیرزاد هستند.

رمز گشایی از اظهارت روحانی درباره سنگ اندازی در چاهکولایی در حمله به کروبی می‌گوید: نطق پیش از دستور از حقوق نمایندگان است. نطق نمایندگان در داخل و صحن مجلس و کمیسیون‌ها حق آن‌هاست و باید آزادی بیان داشته باشند و اظهار نظر کنند. آقای دکتر شیرزاد به‌عنوان استاد فیزیک در دانشگاه‌ها آنچه که مورد استناد قراردادند؛ درباره گزارش شورای حکام بود و فرمایش ایشان این بود که عاقلانه عمل کنیم و بهانه به دست دشمنان ندهیم. این حق نماینده است که آزادانه نطق کند. این حق را از نماینده نگیرید. وی خطاب به کروبی تأکید کرد: شما علاوه بر آیین‌نامه به قرآن سوگند یادکردید که بی‌طرف باشید.[3]

آرمین، سخنگوی وقت سازمان منحل مجاهدین انقلاب اسلامی نیز در ادامه حمایت از شیرزاد می‌گوید: یک‌روال خیلی زشت و ناپسندی در جامعه ما در حال شکل‌گیری است. اقدامات عملی که بیشترین خسارت‌ها را برای اعتبار و وجاهت جمهوری اسلامی صورت می‌گیرد، مورد اعتراض کسی قرار نمی‌گیرد، آن‌وقت اگر کسی اعتراض کند که این اقدامات عملی باعث این فشارها و مشکلات شده، می‌گویند شما مثل رادیو آمریکا و اسرائیل حرف می‌زنید.

وی تصریح کرد: خانم زهرا کاظمی در زندان کشته می‌شود، بعد از 5 یا 6 ماه کسی نمی‌گوید چه اتفاقی افتاد و چه افرادی مسئول بودند و چه کسانی بی‌دلیل ایشان را بازداشت کردند و او را شبانه‌روزی بازجویی کردند؟، کسی این‌ها را سؤال نمی‌کند و سراغ دادستانی و دستگاه قضایی نمی‌رود که ببینند چه اتفاقی افتاده و مسئول آن کیست؟ اما وقتی کسی اعتراض می‌کند که موضوع زهرا کاظمی باعث می‌شود که ما به‌عنوان ناقض حقوق بشر در دنیا معروف شویم؛ می‌گویند تو مثل رادیو آمریکا و اسرائیل حرف می‌زنی!

آرمین تأکید کرد: حرف آقای شیرزاد دقیقاً این بود و اصل منطق و حرف ایشان قابل دفاع و درست و از موضع دلسوزانه است و اگر ما نصایح مشفقانه و دلسوزانه را از شخصیت‌هایی مثل دکتر شیرزاد که به لحاظ سوابق و وضعیت فعلی تعلق‌خاطر، وابستگی فکری و احساسی خود را به‌نظام اثبات کرده، قبول نکنیم و با او با بی‌مهری برخورد کنیم، فردا قطعاً باید همین حرف‌ها را با منطقی کاملاً بی‌رحمانه و از طرف موضعی غیر صادقانه از خارجی‌ها بشنویم.[4]

رجبعلی مزروعی نیز در ادامه حمایت‌های سریالی از شیرزاد گفت: من این نوع تذکر را درست نمی‌دانم، اما خودم مجبورم که همین‌طور تذکر بدهم. هر نماینده مجلس در ایفای وظایف نمایندگی آزاد است و می‌تواند اظهارنظر کند، آقای کروبی اجازه دهید مطالبشان را بیان کنند.

رمز گشایی از اظهارت روحانی درباره سنگ اندازی در چاهسخنگوی فراکسیون مشارکت از کروبی خواست اجازه دهد نطق‌ها انجام شود و گفت: شما در قضیه نطق‌ها وارد نشوید، اشکال این جاست که شما وارد می‌شوید.

مزروعی گفت: شما در نطق شیرزاد، مطالبی گفتید، ولی در مورد نطق امامی‌راد، وعده سرخرمن می‌دهید؟ باید گفت که شما نسبت به نطق نمایندگان کاملاً جانب‌دارانه برخورد می‌کنید؛ امامی‌راد نمایندگان مردم را صهیونیست می‌داند، آیا واقعاً این‌طور است؟

نماینده مردم اصفهان در خانه ملت افزود: بهترین داوران مردم‌اند، اجازه بدهید همه نمایندگان حرف خود را بزنند، نه این که تعدادی از نمایندگان که از هفت دولت آزاد هستند و از جای دیگر دستور می‌گیرند، و برخی نمایندگان دیگر را صهیونیست می‌دانند تنها بتوانند حرف خود را بزنند.

مزروعی ضمن این که خود را ارادتمند کروبی خواند، اظهار داشت: برخی اتفاقات در مجلس به مفهوم آن است که اصلاح‌طلبان نمی‌توانند حرف بزنند، اما غیر اصلاح‌طلبان می‌خواهند حرف بزنند.[5]

اهانت به علی لاریجانی و مسؤولین نظام در مصاحبه با نشریه ایتالیایی

احمد شیرزاد نماینده سابق مجلس شورای اسلامی و استاد فیزیک دانشگاه اصفهان در مصاحبه با روزنامه ایتالیایی لارپوبلیکا می‌گوید: ما احتیاج به نیروگاه اتمی نداریم و رژیم برای قدرت‌نمایی سعی در پیشبرد برنامه‌های هسته‌ای دارد. خبرنگار لارپوبلیکا در ایران یادآوری می‌کند احمد شیرزاد در مجلس ششم به‌سختی برنامه‌های اتمی حکومت را مورد انتقاد قرارداد، زیرا معتقد است کشورش نامناسب‌ترین راه را برای دستیابی به انرژی هسته‌ای انتخاب کرده است.

وی می‌گوید: کسانی که صحبت از منافع ملی می‌کنند، به‌هیچ‌وجه با فن‌آوری‌های اتمی آشنایی ندارند و برای عوام‌فریبی دهان‌گشوده‌اند.

احمد شیرزاد می‌افزاید: آقایانی مانند علی لاریجانی حتی نمی‌دانند حداکثر ظرفیت تولیدی منافع اورانیوم ما هزار و 400 تن است که اگر آن را با منابع یک میلیون و 740 هزار تنی استرالیا مقایسه کنیم، برابر با هیچ است. شیرزاد می‌گوید استخراج هر کیلو اورانیوم ناخالص از معادن یزد 130 دلار برای ما خرج دارد، درحالی‌که در بازارهای جهانی بهای یک کیلو کیک زرد اندکی بیش از 20 دلار است.[6]

شرکت در تحصن مجلس ششم و دفاع از تحصن غیرقانونی

شیرزاد در گفتگو با بی‌بی‌سی درباره تحصن مجلس ششم که همه اکثریت اصلاح‌طلبان از آن به‌عنوان اشتباه استراتژیک نام می‌برند، می‌گوید: تحصن نمایندگان مجلس ششم درست در اواخر آن دوره و همزمان با اعلام نتایج بررسی صلاحیت نامزدهای انتخاباتی از طرف شورای نگهبان بود.

واقعیت این است که ما را در شرایطی گذاشته بودند که از هر دری می‌خواستیم راهی بازکنیم، باز با همان مانع شورای نگهبان برخورد می‌کردیم و هنوز هم همین شرایط وجود دارد.

تقریباً همه راههای امکان‌پذیری که می‌شد فکرش را کرد مطرح‌شده بود؛ تبلیغات، مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها، لابی‌های سیاسی و اختیارات قانونی هیچ‌کدام جواب نداده بود و عملاً راه دیگری وجود نداشت، طبیعتاً در چنین شرایطی تنها راهی که برای نمایندگان باقی ماند، اعتراض قانونی و مدنی بود.
رمز گشایی از اظهارت روحانی درباره سنگ اندازی در چاه

در مقطعی، قول قطعی به آقایان خاتمی و کروبی داده شد و این دو نفر واقعاً متقاعد شده بودند که مسئله به شکل خوبی حل خواهد شد و امکان برگزاری انتخابات نسبتاً مناسب و رقابتی وجود خواهد داشت.

همزمان، رویداد مهم دیگری هم اتفاق افتاد، یعنی دولت آقای خاتمی تصمیم گرفت که اگر شورای نگهبان در بررسی صلاحیت‌ها تجدیدنظر نکرد، وزارت کشور انتخابات را برگزار نکند.

وزارت کشور در آن دوران به‌کرات تأکید داشت که انتخابات غیررقابتی و یک‌جانبه برگزار نخواهد کرد، درنهایت هم گفته شد که دولت انتخابات را چندهفته‌ای به تعویق بیندازد تا نتیجه مذاکرات روش شود اما متأسفانه شورای نگهبان زیر بار نرفت و دولت هم به‌نوعی نرمش نشان داد و کوتاه آمد.

شاید اگر دولت آقای خاتمی، قاطع و جدی ایستاده بود و انتخابات را برگزار نمی‌کرد، مسئله متفاوت می‌بود، باید گفت آنچه باعث شد، تحصن به‌یک‌باره پشتش خالی شود، کوتاه آمدن دولت آقای خاتمی در مقابل فضای ایجادشده بود و به‌این‌ترتیب، متحصنان تنها ماندند.[7]

امضای نامه جام زهر به رهبر معظم انقلاب

اصلاح‌طلبان مجلس ششم با آشکار شدن شکست اجرای تهدیدات بر سر رد لوایح دوگانه، دست به اقدامی جنجالی و اهانت‌آمیز زدند و آن نگارش "توهین‌نامه‌ای" خطاب به رهبر انقلاب بود که به امضای بسیاری از بود.

متن این اهانت نامه پیش از آنکه به‌دست رهبر انقلاب برسد در سایت‌های اینترنتی ضدانقلاب منعکس گردید و از همان ابتدا قابل پیش‌بینی بود که هدف از چنین اقدامی چیست.

در بخش‌هایی از این نامه آمده بود: "بااین‌حال و روز کشور، فرصت چندانی باقی نمانده است. غالب مردم ناراضی و ناامید، اکثریت نخبگان ساکت یا مهاجر، سرمایه‌های مادی گریزان و نیروهای خارجی از هر طرف کشور را احاطه کرده‌اند. با این وضع برای آینده کشور دو حالت بیشتر متصور نیست یا دیکتاتوری و استبداد که در خوش‌بینانه‌ترین حالت، فرجامی جز وابستگی و درنهایت فروپاشی یا استحاله ندارد و یا بازگشت به اصول قانون اساسی و تمکین صادقانه به قواعد دموکراتیک"، نویسندگان این اهانت نامه در ادامه، تقاضای نوشیدن جام زهر توسط رهبر انقلاب همچون امام (ره) در سال 68 را مطالبه نمودند: "اگر جام زهری باید نوشید، قبل از آنکه کیان نظام و مهم‌تر از آن استقلال و تمامیت ارضی کشور در مخاطره قرار گیرد، باید نوشیده شود".[8]

[1] - http://www.president.ir/fa/83084

[2] - http://www.isna.ir/fa/news/8209-01309

[3] - http://www.isna.ir/fa/news/8209-01274

[4] - http://www.isna.ir/fa/news/8209-01297

[5] - http://www.isna.ir/fa/news/8209-04598

[6] - http://www.radiofarda.com/content/article/278844.html

[7] - http://www.bbc.co.uk/persian/iran/story/2008/03/080306_mf_shirzad.shtml

[8] - http://rajanews.com/detail.asp?id=49600