مسأله حجاب به صورت آیین‌نامه‌ای حل می‌شود، همانگونه که این تجربه اوایل انقلاب نتیجه داد / از حرف های احمدی‌نژاد بر می‌آید که اعتقادی به نظارت بر مسأله حجاب ندارد، من حدس می‌زنم که نظر مشایی به حجاب اختیاری باشد / ما در شرایطی هستیم که هاشمی می‌تواند به اوضاع کشور سروسامان دهد

 مصاحبه با علی مطهری به مناسبت روز معلم و درباره ابعاد مختلف فکری و علمی علامه شهید مرتضی مطهری انجام شد اما به این موضوع محدود نماند و مصاحبه ما را به جاهای دیگری همچون بررسی عملکرد خود علی مطهری در موضوع‌های مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشاند.

این چهره جنجالی که عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی است این روزها سخت مشغول موضوع‌های سیاسی است و البته او که روزگاری ژست مخالفت با هاشمی را در مقالات روزنامه کیهان می‌گرفت امروز تنها منجی کشور را رفسنجانی می‌داند و سخت به او امیدوار است، البته مطهری برای این حرف خود نیز توجیه جالبی دارد. مطهری در این مصاحبه در حالی به سوالات ما پاسخ داد که به نظر تناقض‌ زیادی در صحبت‌های او وجود داشت؛ از طرفی خود را ادامه دهنده راه شهید مطهری عنوان کرد و بعد گفت شخصیتی مستقل از پدر شهیدش دارد؛ مدعی کار فرهنگی است و خود را چهره فرهنگی می‌داند اما به شدت مدافع گشت ارشاد است.

 معتقد است حجاب به صورت آیین‌نامه‌ای حل می‌شود. مردم را مقصر می‌داند و می‌گوید «دایم از مردم تعریف دروغین کردیم که ای مردم شما گلید»، حدس می‌زند که دکتر احمدی‌نژاد و مهندس مشایی اعتقادی به موضوع حجاب ندارند و باز هم حدس می‌زند که مشایی به حجاب اختیاری معتقد است. به تاثیر جایگاه رئیس‌جمهور اشاره کرده و وی را توصیه به توجه به جایگاهش می‌کند اما برای فحش‌هایی که خود از پشت تریبون مجلس بیان کرده توجیه دارد. از ماجرای اختلاف شهید مطهری با امام گفت و از این‌که هاشمی نزدیک‌ترین فرد به شهید مطهری بوده و پس از شهید مطهری تنها هاشمی یار امام بوده است و بس!
در زیر مصاحبه خواندنی ما را با دکتر علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی می‌خوانید که بیش از دو ساعت به طول انجامید. 

آقای دکتر! کمی درباره مبانی فکری، اعتقادی و علمی شهید مطهری بفرمایید. به نظر شما تفکرات علامه چقدر در نظام‌های آموزشی ما به‌ویژه در نظام آموزش عالی ما راه پیدا کرده و روی آن کار شده است؟
اگر بخواهیم مبانی فکری شهید مطهری را به تفصیل بیان کنیم، خیلی طولانی می‌شود اما ایشان در باب تعلیم یعنی آموزش، روی مسأله تقویت قوه تفکر و تعقل و قوه تجزیه و تحلیل متعلم خیلی تاکید دارند و می‌گویند که کار اصلی معلم این است که قوه تفکر متعلم را تقویت بکند و او را اهل تعقل و تشخیص بار بیاورد و نیروی تجزیه و تحلیل او در مسائل را تقویت کند نه این‌که ذهن دانش‌آموز یا دانشجو را مانند انباری بداند که دائماً کالایی را در آن می‌ریزند.

راجع به اینکه در نظام آموزشی ما چقدر این مبانی تاثیر داشته و چقدر هنوز جای کار دارد، فکر نمی‌کنید کم کاری شده؟ این کم کاری از ناحیه متولیان نشر آثار شهید مطهری از جمله خود شما نبوده است؟
البته کار اصلی دست آموزش و پرورش و وزارت علوم است. الان من یک برداشت دقیقی ندارم که آموزش و پرورش، چه مدارس و چه دانشگاه‌های ما در روش تعلیم و تربیت‌شان چقدر به نقطه نظرات شهید مطهری نزدیک هستند به هر حال این نیاز به بررسی دارد و من الان نمی‌توانم بگویم.

آقای دکتر! شما در طول سال‌هایی که در مجلس حضور داشتید آیا توانستید برای ترویج افکار شهید مطهری کاری انجام دهید؟
البته خیلی ارتباطی با نمایندگی مجلس ندارد، مسئولیت اصلی بر عهده شورای عالی آموزش و پرورش و واحدهای مربوط در وزارت علوم است، مجلس حداکثر می‌تواند نظارتی داشته باشد، این هم از هر نماینده‌ای بر‌می‌آید مخصوص بنده نیست. بیشتر به مسئولان اجرایی بر‌می‌گردد.

اگر اجازه بدهید صریح‌تر سوالم را بپرسم.
بفرمایید.

فکر نمی‌کنید این روز‌ها شهدا به خصوص شهدایی مانند شهید مطهری برای خیلی از افراد ویترین شده‌اند؟ این موضوع آیا در مورد شما هم صدق می‌کند؟ یعنی به عنوان ابزار و وسیله استفاده شود؟
بله، تا حدی درست است. اینکه یک اراده‌ای باشد برای طرز فکر شهید مطهری در حوزه‌های مختلف که در جامعه تحقق پیدا کند و نهادینه شود، چنین اراده‌ای وجود ندارد، حالا چرا با این همه تاکیدات امام و رهبری، باز هم آثار شهید مطهری مهجور است مشخص نیست؛ 15-10 صفحه از این کتاب را گذاشته‌اند، بقیه از دیگران است گویی که ناشر خواسته همه افراد را راضی کند.

یعنی می‌پذیرید این نگاه ابزاری وجود دارد؟
حالا نمی‌شود گفت از این موضوع ابزاری استفاده کنند برای هدف شخصی، بلکه بیشتر نوعی بی‌توجهی است که حالا یا از عدم شناخت شهید مطهری پیدا می‌شود و یا این‌که برخی مخالف این تفکر هستند تا تفکر خودشان را ترویج کنند، هر دو حالت هست.

آقای دکتر! اسم شما پیوند خورده با شهید مطهری، این کار نکردن به خصوص در مجلس فکر نمی‌کنید بیشتر جفا باشد در حق شهید مطهری، شما چنین نگاهی به جامعه القا کردید که نگاه ابزاری به شهید مطهری داشتید.
عرض کردم که در مجلس کار اساسی نمی‌شود کرد، این به شورای عالی آموزش و پرورش بر‌می‌گردد به واحدهای مربوط در آموزش عالی، اگر آن‌ها نخواهند نمی‌شود کاری کرد به خاطر این موضوع نمی‌شود وزیر را استیضاح کرد، کار ما تذکر و یادآوری و این هاست. چه کار باید می‌کردیم؟

انتشارات صدرا ناشر انحصاری آثار شهید مطهری است که شما مدیر آن هستید، با این حال قبول دارید که شما با ایجاد انحصار مانع ترویج افکار شهید مطهری شدید و با این کار به دنبال کسب سود از آثار شهید مطهری هستید؟
نه قبول ندارم، برای این‌که آثار ایشان یک نظم و انضباطی داشته باشد نمی‌شود هر کسی که خواست بیاید آن را منتشر کند. مانند آثار امام و رهبری می‌ماند بالاخره آثاری است که باید یک متولی داشته باشد.

اما این حصر از فراگیری آثار جلوگیری می‌کند.
نه فراگیر است، تفکر ایشان را همه می‌دانند.

شما بعد از چندین سال مرجع این آثار شدید و کسی نمی‌تواند دیگر در آن دخل و تصرف کند، چرا بعد از این سال‌ها اجازه نمی‌دهید دیگران هم آثار شهید مطهری را نشر بدهند؟
نه اینطور نیست که نمی‌توان دخل و تصرف کرد، فرض کنید کتاب داستان راستان را چند ناشر چاپ کنند، چه کسی می‌فهمد دو تا پاراگراف آن حذف شده. شما چرا این حرف را راجع به آثار امام و رهبری نمی‌گویید.

خیلی از آثار امام را هم دیگر ناشران نشر می‌دهند.
بله، با اجازه بیت امام. ما هم به خیلی‌ها اجازه دادیم، قبلاً انتشارات دفتر اسلامی با هماهنگی ما آثار را چاپ می‌کرد اگر نیازی باشد ما هم اجازه می‌دهیم.

آقای دکتر! واقعاً فکر می‌کنید در ترویج افکار شهید مطهری برای نسل جوان موفق بودید؟
این مقداری که من دانشگاه می‌روم و این طرف و آن طرف و برخوردهایی که دارم احساس می‌کنم بیگانه نیستند. ارتباط دارند. راه ترویج افکار و آثار شهید‌مطهری هم این نیست که نشر را عوض کنیم؛ با خیلی از خلاصه‌نویسی‌ها هم مخالفیم. خلاصه به معنی منتخب اثر بد نیست. فرض کنید کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران چون حجمش زیاد است برای اینکه بخواهیم آن را کوچک کنیم خلاصه کردیم. شاید بیش از صد کار موضوعی درباره آثار شهید مطهری انجام شده که مثلاً 8-7 مورد از آن‌ها را صدرا انجام داده است و بقیه مال دیگران است.

کسی می‌خواهد اثری را چاپ کند نباید به اسم شهید مطهری بیرون بدهد حتی با خلاصه‌های دانشگاه امام صادق(ع) هم مخالفت کردیم مجوز این‌ها مال داخل دانشگاه است،‌ دانشجو کار تحقیقی انجام داده، اگر می‌خواهد چاپ کند آن را داخل دانشگاه منتشر کند. این‌که این بیاید کم کم به عنوان خلاصه جای اثر شهید مطهری را بگیرد خوب نیست. اولاً احتمال خطا زیاد است‌‌ همان طور که من خودم بررسی کرده‌ام خطا در آن‌ها زیاد است. طرف کتاب را خوانده به قلم خود به رشته تحریر درآورده شما نمی‌توانید بگویید این اثر شهید مطهری است. لذا ما آنجا هم اعتراض کردیم و اجازه ندادیم منتشر کنند.

آقای دکتر! شما مدعی حمایت از عدم دخل و تصرف در آثار مکتوب شهید مطهری هستید که این خوب است، اما به نظر این تمام کار نیست یعنی دخل و تصرف فقط برای آثار مکتوب ایشان نیست، در چند سال گذشته شما تفسیری از شهید مطهری به جامعه منتقل کردید به این معنی که هاشمی رفسنجانی ادامه شهید مطهری است و این روزها هم با حمایت از آقای هاشمی مبنی بر اینکه تنها راه نجات مملکت هاشمی است دارید این کار را ادامه می‌دهید، در صورتی که دورترین فرد به شهید مطهری، هاشمی بوده است، مثلاً آقای هاشمی به مبارزه مسلحانه اعتقاد داشتند در حالی که شهید مطهری اعتقاد به کارهای فرهنگی داشتند. قبول دارید شما دارید شهید مطهری را به هاشمی تفسیر می‌کنید؟
نه، ببینید اینکه هر موضوع من را مرتبط کنید به شهید مطهری درست نیست. بالاخره من هر موضعی که می‌گیرم به این معنی نیست که اگر شهید مطهری هم بود همین موضع را می‌گرفت. من موضع خودم را می‌گیرم. امثال من که منتسب به یک شخص بزرگی هستند، دو تا شخصیت دارند یکی شخصیت واقعی خودشان و یک شخصیت هم از حیث انتساب به آن فرد. خب مردم شخصیت واقعی خود ما را می‌بینند. کسی که نماینده مجلس است و فعالیت‌هایی کرده معمولاً تسری نمی‌دهند به شهید مطهری که مثلاً نظر شهید مطهری این بوده است. حالا درست یا غلط یک بحث دیگری است.
اما در مورد آقای هاشمی خب اولاً که آقای هاشمی خیلی از شهید مطهری دور نبوده است. من شخصاً معتقدم که نزدیک‌ترین یار امام ، شهید مطهری بود. شهید مطهری و آقای منتظری دو شاگرد برجسته امام بودند، اما خب شهید مطهری هم نسبتاً و هم روحاً به امام نزدیک‌تر بود و خیلی مورد اعتماد امام بود. من می‌خواهم بگویم اتفاقاً بعد از شهید مطهری کسی که امام بیشترین اعتماد را به او داشت آقای هاشمی بود. حتی می‌خواهم بگویم به شهید بهشتی هم این اعتماد نبود، بنا به هر دلیلی.
شهید مطهری محرم خیلی از اسرار بود؛ بعد از شهید مطهری آقای هاشمی بود این واقعیت است؛ حالا امروز هر اتفاقی افتاده من کاری ندارم و در آستانه پیروزی انقلاب هم وقتی آقای هاشمی از زندان آزاد شده خیلی زود فهمید که دیگر انقلاب در داخل کشور به شهید مطهری وصل است. لذا از شهید مطهری جدا نمی‌شد. حالا بله ممکن است یه جاهایی مثلاً اینکه آقای هاشمی اعتقاد به کمک به مجاهدین خلق داشت، اختلاف نظر بود خیلی افراد اینجوری بودند اما شهید مطهری متوجه شد که این‌ها افکار مارکسیستی دارند و سران این‌ها مارکسیست هستند چون نگاه ایشان ایدئولوژیک بود. خیلی زود متوجه می‌شد و خب خیلی‌ها را از این راه بازداشت.

این تفاوتی هم که شما خودتان به آن اذعان داشتید مبنی بر اینکه هر اظهارنظری که شما می‌کنید به شهید مطهری تفسیر نخواهد شد، در دیدگاه‌های فرهنگی هم وجود دارد؟ یعنی می‌پذیرید که به لحاظ فرهنگی بین شما و شهید مطهری فاصله بسیاری است؟
بله ممکن است نباشد البته من چون بیشترین تاثیر را از آثار ایشان پذیرفتم خودم تصور می‌کنم که براساس افکار ایشان عمل می‌کنم.

بالاخره شما به شخصیت مستقل خودتان نزدیک هستید یا شهید مطهری؟
به خاطر سی سال کار کردن روی آثار ایشان من مسلط به افکار شهید مطهری هستم و این خود به خود باعث شده تا تفکر ایشان در من رسوخ پیدا کند؛ خودم فکر می‌کنم براساس‌‌ همان مبانی اظهار نظر می‌کنم و مواضعم قاعدتا نزدیک به ایشان باشد، اما نمی‌شود این ادعا را کرد که همیشه اینطور است.

الان شما می‌فرمایید این تفاوت وجود دارد اما از طرفی هم می‌گویید اظهارنظرهای شما برگرفته از افکار شهید مطهری است، شما در این سال‌های اخیر این‌گونه نشان دادید که به عنوان روشنفکر در مجلس فعالیت می‌کنید، با این حال مدافع گشت ارشاد هستید، آیا شهید مطهری هم مدافع گشت ارشاد بود؟ این یک پارادوکس است، شما ژست روشنفکری دارید، مدعی کار فرهنگی هم هستید، خودتان هم می‌گویید برگرفته از افکار شهید مطهری هستید اما از گشت ارشاد دفاع می‌کنید.

اساساً در حوزه فرهنگ شما معتقد به برخوردید، آیا می‌شود با برخورد مشکلات را حل کرد؟
تعبیر شما تعبیر درستی نیست، به جای برخورد بهتر است کلمه نظارت را به کار ببرید، من اینجا تضادی بین نظر خودم و نظر شهید مطهری نمی‌بینم، اصل مطلب این است که بالاخره آن مرتبه از امر به معروف و نهی از منکر که مستلزم اعمال زور و اعمال قانون است این به عهده دولت اسلامی است نه مردم، باید بر اماکن و بر نوع پوشش مردم نظارت داشته باشد نمی‌تواند بگوید هیچ مسئولیتی ندارم، اگر این نباشد می‌شود یک دولت سکولار که هیچ مسئولیتی نسبت به اخلاق و فضائل و غیره ندارد.
ما می‌گوییم دولت مسئولیت دارد، اما اینکه چطور عمل کند فرق می‌کند، ما هیچ وقت نگفتیم برخورد شود اما بدون نظارت هم ما به آن اهداف‌مان نخواهیم رسید، اتفاقا یکی از وجه اشتراکات من با اصولگرا‌ها همین مواضع فرهنگی است و از آن طرف یکی از وجه افتراق‌های من با اصلاح‌طلبان هم همین مواضع فرهنگی است، یعنی بعضی از این مواضع ناراحت‌اند اما اصولگرا‌ها از این مواضع من راضی هستند؛ در مقابل در مسائل اجتماعی و مربوط به حقوق مردم اشتراکاتی با اصلاح‌طلبان داریم، ولی اصولگرا‌ها به این مسائل توجهی ندارند برای همین ما از یک طرف به اصولگرا‌ها نزدیکیم و از طرف دیگر به اصلاح‌طلب‌ها، اما مقصود ما از این نظارت چیست؟
طبیعی است که کسی سخت‌گیری را قبول ندارد که با باتوم بخواهیم مشکل را حل کنیم، اساساً محل بحث این است که بعد از کار فرهنگی اگر بعضی افراد با یک پوشش ناهنجاری وارد جامعه شدند وظیفه دولت چیست؟ قطعاً نود درصد مشکل با کار فرهنگی انجام می‌شود اما کار فرهنگی هم شد، اتمام حجت هم شد و همه هدایت‌ها انجام شده اما شماری رعایت نمی‌کنند، ما نمی‌گوییم اگر کسی یک ذره مویش بیرون بود دستگیر بشود اما بحث بر سر این است که بعد از کارهای فرهنگی باز یک عده رعایت نمی‌کنند حالا یا از روی هوا و هوس یا به خاطر تبلیغات ماهواره‌ای ما باید به این‌ها اجازه بدهیم؟

آیا این با اسلام جور در می‌آید که می‌گوید هرگونه التذاذات جنسی باید منحصر در کانون خانواده باشد و اجتماع باید محیط کار و فعالیت باشد. در مقابل نظام غربی است که کارهای جنسی در آن آزاد است. بالاخره نظام خانوادگی ما کدام است؟ اسلامی یا غربی، الان ما یک نظام بینابین داریم، از یک طرف می‌گوییم این وضع وجود دارد و از طرف دیگر مراکزی که در غرب برای ارضای افراد وجود دارد بسته است، اگر حجاب آزاد است اون هم باید آزاد باشد. لذا محل نزاع این است که بعد از همه تلاش‌ها اگر خانمی با یک استرچ و پیراهن آمد بیرون که همه جای بدن او معلوم بود دولت وظیفه دارد یا ندارد؟

کارهای فرهنگی هم شده، در صدا و سیما و بالای منابر بار‌ها گفته شده است. اینجا دولت وظیفه دارد، آقای احمدی‌نژاد این صحبت‌ها را کرده است، چه در تلویزیون و چه در جلسه سوال از رئیس‌جمهور؛ گاهی می‌گویند صدا و سیما یا روحانیون در اینجا وظیفه دارند، اما در اصل دولت وظیفه دارد، کسی که قدرت در دست اوست، باید به نحوی از آن جلوگیری کند و راه هم این است که از خود اماکن دولتی شروع شود.
وقتی مردم احساس کنند دولت حساسیت دارد، 50 درصد مشکل حل است ولی وقتی احساس کند که دولت هم هماهنگ است و چراغ سبز نشان می‌دهد که این مساله مهم نیست و در ادارات هم توجهی نمی‌کنند اون هم راحت می‌شود. اگر دولت بداند که وظیفه این کار را دارد 50 درصد مشکل را حل می‌کند، یک مقدار باقی می‌ماند که در خیابان هاست که باید برخورد کنند. هرچند دیگر هیچ وقت هم حجاب به آن صورت ایده‌آلی که همه رعایت کنند باز نخواهد گشت شاید زمان امام زمان(عج) هم درست نشود اما بحث این است که وقتی این موارد را می‌بینیم باید چه کار کنیم؟

اما دولت شیوه حل این معضل را گشت ارشاد نمی‌داند.
خیر؛ این دولت اعتقادی به این موضوع ندارد. چون من هم با آقای مشایی و هم با آقای احمدی‌نژاد بحث کردم، این‌ها اعتقادی ندارند، یعنی جواب قانع کننده‌ای هم ندارند. حرفشان این است که مردم ما گل هستند خوب هستند حرف ما این است که همین مردم گل بعضی‌ها رعایت نمی‌کنند بالاخره دولت اسلامی مسئول اخلاق مردم هست یا نه؟

یعنی شما اعتقاد دارید این مردم خوب نیستند؟ یعنی همه تقصیرها به گردن مردم است؟
مردم خوبند اما همین مردم خوب نقاط ضعفی هم دارند مگر مردم ما وضع رانندگی‌شان خوب است؟ اتفاقا این یک نقطه ضعف است که دائم از مردم تعریف کنیم ولی به نقاط ضعف آن‌ها نپردازیم، به قول شهید مطهری مصلح واقعی کسی است که با نقطه ضعف مردم مبارزه کند اگرچه از محبوبیت او کاسته شود. اما ما بعد از سی سال توانستیم وضع رانندگی را درست کنیم؟

این خودش سوال است که چرا نتوانستیم؟ شما که مدعی هستید کارهای فرهنگی انجام شده است.
بله، شما روی خط عابر می‌روید جرأت می‌کنید بایستید؟ یعنی چنان می‌آیند که بزنند تا مبادا شما رد شوید در حالی که باید سرعت را کم کند به فاصله 4-5 متر بایستد، هیچ دولتی این را درست نکرد. هی تعریف دروغین از مردم کردیم که‌ای مردم شما گلید، شما خوبید، مردم ما در جهاتی گل‌اند اما نقاط ضعفی دارند.

اما شهید مطهری به کارهای فرهنگی اعتقاد داشتند و مشی ایشان نشان می‌دهد که اقناع را برای اصلاح معضلات و آسیب‌های اجتماعی مد نظر قرار می‌دادند، شما می‌گویید دولت باید ورود کند و مبارزه کند، شما و دوستان شما که در مجلس هستید چه کاری برای این معضل کردید، آیا اقناع کردید؟ کار فرهنگی کردید؟ چرا از آن طرف به قضیه نگاه نمی‌کنید، یعنی چرا همه دولت را مسئول می‌دانند نه خودشان را، از طرفی اگر دولت مسئول است که نباید برای او نسخه پیچید. بگذارید کارش را بکند، دولت مجری است اما برخی گمان می‌کنند مثلاً مجری دستورات برخی نمایندگان مجلس یا برخی از چهره‌های روحانی و غیره است. بد نیست خود شما هم بگویید که اگر رئیس‌جمهور شدید گشت‌ارشاد را ادامه می‌دهید؟
عرض کردم اول باید به اماکن دولتی پرداخته شود و دولت به افراد سهل انگار در مسأله حجاب چراغ سبز نشان ندهد این خود به خود 50 درصد مشکل را حل می‌کند.

یعنی مسأله حجاب به صورت آیین نامه‌ای حل می‌شود؟
بله، بالاخره تا حدودی حل می‌شود.
اما ما این تجربه را اول انقلاب هم داشتیم ولی نتیجه نداده است.

چرا نتیجه داد.

اگر نتیجه داد پس چرا می‌گویید اوضاع امروز بد است، طبیعتاً اگر نتیجه داده باید اوضاع خوب باشد.
باشد؛ اینکه طبیعی است، یک عده همیشه مخالفند. آن زمان هم کسانی که مخالفت می‌کردند موافقان رژیم شاه بودند که می‌آمدند و تظاهرات می‌کردند.

آقای دکتر! این مردم که موافق رژیم شاه نیستند، این‌ها همان‌هایی هستند که انقلاب کردند، شما می‌گویید در سال‌های حضور آقای احمدی‌نژاد در قوه مجریه، وضع حجاب بدتر شده است، اما در همین دوره گشت ارشاد از سوی نیروی‌انتظامی پررنگ‌تر اجرا شده است، این خودش یک تناقض است

اگر اول انقلاب جواب داده وضع امروز چیست؟ اگر زور و اجبار کلا جواب می‌دهد چرا می‌گویید در سال‌های اخیر وضع حجاب بد‌تر شده است؟ در حالی که مجری گشت ارشاد هم دولت نبود. این تناقض نیست؟
نه عرض کردم، گشت ارشاد آخرین راه حل است و مشکل اساسی نوع رویکرد و نگاه دولت به مسائل فرهنگی است که از آقای احمدی‌نژاد و مشایی سرچشمه می‌گیرد؛ این‌ها به صورت‌های مختلف به سلایق مختلف در جامعه علامت دادند که این مسائل را جدی نگیرید و آزاد باشید، خوب این خیلی مهم است وقتی رئیس‌جمهور یک کشور علامت می‌دهد انحطاط پیدا می‌شود.

در سوال از رئیس‌جمهور نگاه کنید ایشان چگونه جواب داد، گفت «گیر سه پیچ ندهید»، «جوان‌های ما گل هستند»، «خود شما‌ها مگر گناه نمی‌کنید»، «واعظان کین جلوه در محراب و منبر می‌کنند چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر می‌کنند» از این حرف‌ها زد و کار را لوث کرد.جامعه وقتی این چیز‌ها را می‌شنود شما انتظار دارید آنهایی که سهل انگارند بیایند رعایت کنند؟
خوب همین‌هایی که شما می‌گویید سهل انگار، وقتی بیرون می‌آیند که با آنها برخورد می‌شود.
کجا برخورد می‌شود؟ گشت ارشاد که ایستاده کاری نمی‌کند. وقتی رئیس‌جمهور اینجوری می‌گوید شما کلی هم گشت ارشاد توی خیابان‌ها بگذارید فایده ندارد. وقتی مردم احساس کنند حکومت دو شقه شده یکی موافق این داستان است یکی مخالف است، همین احساس که حکومت دو شاخه شد خود به خود تاثیر می‌گذارد.
شما اشاره می‌کنید به امر به معروف، یکی از شرایط امر به معروف این است که تاثیر داشته باشد، ولی در گشت ارشاد این تاثیر دیده نمی‌شود.
نه، بی‌تاثیر هم نیست.
هرچند ما متوجه نشدیم بالاخره گشت ارشاد تاثیر دارد یا ندارد اما عقل می‌گوید ابتدا باید یک چیزی را معروف داشته باشیم که آن را امر کنیم، از زمان دولت سازندگی و اصلاحات حجاب از حالت معروف درآمد. از طرفی دستگاه‌های حاکمیتی از جمله صداوسیما هم بد عمل کردند. حالا با این وضع می‌خواهید با زور یک موضوع را معروف کنید؟
چرا حجاب معروف است، بالاخره آن کسی هم که رعایت نمی‌کند قبول دارد که حجاب چیز خوبی است، در مورد حجاب هم که صحبت می‌کنید می‌گوید من مثلاً سختم هست که حجاب داشته باشم ولی اعتقاد دارم. خانمی توی خیابان آمد پیش من گفت آقای مطهری من اهل نماز و روزه هستم فقط حجابم خوب نیست. این نشان می‌دهد که حجاب را قبول دارد اما برایش سخت است. به اصطلاح یک کم شلخته است که نمی‌تواند حجابش را رعایت کند.

این اجباری هم که در کشور است در چه حدی است؟ چادر که اجبار نیست حجاب‌های الان هم که حجاب نیست، آنهایی که برخورد می‌شود موارد خیلی ناهنجار است، همه جا یک حداقلی دارند که پایین‌تر از ماست، این را باید جدی گرفت و نگوییم که همه در پوشش آزاد باشند، باید یک نظارتی وجود داشته باشد.
شما فکر کردید به حذف روسری اکتفا می‌شود؟ مخصوصاً مسأله رقابت بین خانم‌ها یک مسأله جدی است، وقتی کسی با یک وضعی بیرون می‌آید اون خانم هم می‌گوید چرا من اینجوری بیرون نیایم؟ من که زیباترم ، من که بهترم، بالاخره خودنمایی در ذات زن است همان طور که چشم‌چرانی در ذات مرد است. نعمتی است که خدا داده، از آن طرف او خودنمایی می‌کند مرد هم چشم‌چرانی می‌کند که ببیند تا ازدواجی صورت بگیرد و نسل ادامه پیدا کند این‌ها همه حکمت دارد، اما‌‌ همان خدا می‌گوید رعایت کنید.
باید کنترل کرد خب شما اگر‌‌ رها کنید رقابتی بین خانم‌ها برقرار می‌شود که نمی‌توانید جلوی آن را بگیرید، اول انقلاب خانمی مصاحبه می‌کرد و می‌گفت خدا به این حکومت جمهوری اسلامی عمر بدهد که آمد و ما را راحت کرد چون ما هر روز صبح که می‌خواستیم برویم اداره، دوساعت جلوی آیینه خودمان را آرایش می‌کردیم برای اینکه در اداره بین خانمی رقابت بود اما الان همه یک شکل هستیم و رقابتی هم نیست. لذا این‌ها را نباید دست کم گرفت و یکی از راه‌های اضمحلال هم همین است. تجربه آندلس این را به ما نشان داد. مسیحیت گفت که ما آندلس را با دو چیز آزاد کردیم یکی زن و دیگری شراب. حالا ما باید ضوابط را رعایت کنیم، اما نباید سختگیری شود.
البته آقای دکتر! برخلاف صحبت شما دولت اصلاً معتقد نیست که بی‌حجابی رواج داشته باشد، صحبت روی شیوه هاست و اینکه چرا همیشه مردم را مقصر می‌کنند.
نه اینجوری نیست.
یعنی شما اعتقاد دارید دولت به بی‌حجابی اعتقاد دارد؟
خیر اما این شیوه نتیجه‌اش بی‌حجابی می‌شود. من حدس می‌زنم که مثلاً نظر آقای مشایی به حجاب اختیاری باشد.
یعنی در این سال‌های اخیر هم همیشه در موضوع‌ها و مشکلات فرهنگی حدس زدید؟
نه یک مقداری هم می‌دانم. حالا آقای مشایی کمتر صحبت کرده ولی از حرف‌های احمدی‌نژاد برمی‌آید که اعتقادی بر نظارت به مسأله حجاب ندارد، ایشان البته توجه به جایگاه خود هم ندارد. یک وقت هست که به عنوان یک فرد عادی صحبت می‌کنید اما یک وقت به عنوان رئیس‌جمهور حرف می‌زنید، جبران این حرف‌ها در حالی که ایشان رئیس‌جمهور هستند خیلی مشکل است.
یعنی وقتی شما به عنوان نماینده مجلس از تریبون خانه ملت به دیگر نمایندگان ناسزا می‌گویید، به جایگاه‌تان توجه دارید یا اینکه فکر می‌کنید فقط جایگاه رئیس‌جمهور تاثیرگذار است؟
درسته، این‌ها دوتا مسأله است. اگر کسی هم از تریبون مجلس توهینی کرده کار اشتباهی کرده است، این کلمه «پفیوز» که بنده گفتم، خودتان می‌دانید که من به آن معنی که پشت تریبون فحش بدهم نبوده است. عرض کنم که به آقای کوچک‌زاده گفتم آقای «کوچک‌اف» خوب ما با هم همکلاسی بودیم، اون موقع کوچک‌اف بود بعداً کرد کوچک‌زاده، پدر و مادر ایشان از سمت قفقاز و روسیه آمدند، خودش هم قبول داشت الان می‌زند زیرش.

چون اجداد ایشان از سمت روسیه آمدند، من ایشان را کوچک‌اف می‌شناختم، وقتی از دهنم در رفت کوچک‌اف ایشان عصبانی شد و آمد جلو، من سر جایم نشسته بودم. گو اینکه بیاید من را بزند من عقب رفتم و گفتم «بشین»، «بتمرگ» بعد آخرش خیلی آرام گفتم «پفیوز» که اصلاً کسی هم نشنید. در مجلس هم کسی نشنید اما کسانی که از رادیو گوش می‌کردند خیلی آرام این «پفیوز» را شنیده بودند، بعد سایت‌ها همین را گذاشتند در حالی که نمایندگان هیچ کس این را نشنید. اینجوری بود نه اینکه من رفتم پشت تریبون با داد و بیداد این حرف را زده باشم.
البته منظور من شخص شما نبود، هر کسی تریبون دارد اگر اقدام به این کار کند این امر مذموم است.
بله می‌تواند در جامعه تاثیرگذار باشد.
یعنی می‌تواند به اندازه خود حجاب این موضوع اهمیت داشته باشد.
بله این‌ها همه بد است اما هر چیزی در جای خودش. یک جایی جنبه اجتماعی دارد یک جا نه.
توهین جنبه اجتماعی ندارد؟
چرا آن هم دارد. گاهی به یک فرد توهین می‌شود این فرق دارد.
خب شما به نماینده یک قشر از مردم توهین کردید.

بله درست است.
پس در این صورت می‌دانید که در سال‌های گذشته هم به رئیس‌جمهور و هم به اطرافیان ایشان توهین‌های بسیاری صورت گرفته و اتهامات فراوانی را به این‌ها زده‌اند شما به عنوان یک متولی فرهنگی چرا نسبت به این‌ها مانند حجاب حساسیت نشان ندادید؟
اولاً خیلی از این‌ها توهین نیست؛ گاهی یک کسی انتقاد می‌کند می‌گویند توهین کرد. خیلی وقت‌ها بوده که من انتقاد کردم این توهین نیست، توهین وقتی است که الفاظ رکیک به کار برود. حاکم اسلامی این‌ها را تعریف کرده است. ولی گاهی افرادی می‌گویند به رئیس‌جمهور توهین شد در صورتی که خیلی از این‌ها توهین نیست، البته اگر توهینی هم صورت می‌گیرد باید برخورد کرد. من خودم بار‌ها دفاع کردم. مثلاً ایشان می‌خواست از زندان اوین بازدید کند خیلی‌ها حمله کردند ولی من دفاع کردم.
معروف هست که شما در دوجا سریع وارد شدید، یک جا در رابطه با کشته‌شدگان کهریزک، دوم هم موضوع مرگ ستار بهشتی است. اما در برخی حوزه‌ها تلقی برخوردهای دوگانه می‌شود، مثلاً برخوردهای امنیتی بسیار بسیار بدی با برخی اعضای دولت کردند اما شما سکوت کردید تا جایی که در یک مورد فرزند یکی از این مسئولان دولتی به دلیل همین برخوردهای امنیتی سقط شد. در حق این افراد هم ظلم شد و در هیچ دادگاهی هم اتهامات این‌ها ثابت نشد، جامعه انتظار داشت که شما در این موارد هم ورود کنید، به نظر می‌رسد شما به این دلیل به موضوع کهریزک و وبلاگ‌نویس وارد شدید که برای خودتان وجهه‌ای درست کنید وگرنه چرا در این موارد دیگر سکوت کردید؟
نه این‌گونه نیست مثلاً آنجا که به روزنامه ایران حمله کردند من از روزنامه دفاع کردم حتی آقای جوانفکر هم پیغام تشکر به من داد، در مورد فردی هم که شما نام بردید، ایشان اتهامات سنگینی داشت اما از حوادثی که می‌گویید برای ایشان اتفاق افتاده من خبر ندارم، باید به اتهامات ایشان رسیدگی می‌شد، از اینجور موارد بوده است و اینجوری نیست که من یک طرفه رفته باشم. امروز هم من از خیلی از کارهای آقای رئیس‌جمهور مثلاً اینکه برخی تخلفات نهادهای حکومتی را بیان می‌کند دفاع می‌کنم، نفس این کار را من خوب می‌دانم که یکی وارد این حوزه شود ممکن است بعداً هم کسی که این مقدار شجاعت داشته باشد که وارد این مسائل شود نداشته باشیم اما از آن طرف هم وقتی می‌بینیم مثلاً می‌گویند کابینه خط قرمز است و اجازه نمی‌دهد به اتهامات نزدیکان ایشان رسیدگی شود پس این برای حق و عدالت و خدا نیست.
شما همین الان خودتان گفتید که به اتهامات آن فرد رسیدگی شد، چگونه می‌فرمایید رئیس‌جمهور اعتقاد دارد نباید به هیچ اتهامی رسیدگی شود؟
ایشان یک حالت گروکشی دارند، که اگر تو کوتاه بیایی منم کوتاه می‌آیم یا اگر بخواهی کاری انجام بدهی من فلان کار را می‌کنم. این ابهام هست یا وقتی ایشان از حقوق زندانیان دفاع می‌کند این سوال مطرح است که چرا ایشان در سال 88 که برخورد بدی با معترضان شد وارد نشد. باید وارد می‌شد ولی بعد از دستگیری جوانفکر وارد این حوزه شد، یک مقداری زمینه قبول حرف را کم می‌کند وگرنه اصل حرف ایشان درست است. حتی اگر در دفتر رهبری تخلفاتی هست باید گفته شود، ما هیچ نهادی مصون از پاسخگویی نداریم، این کار خوبی است که ایشان می‌کند اما ممکن است پشت پرده چیز دیگری باشد، مثلاً کاری می‌کند که آقای مشایی رد صلاحیت نشود یا دارد می‌گوید اگر رد صلاحیت بشود من چنین و چنان می‌کنم.
این‌ها هم همه براساس حدس است دیگر؟
نه وجود دارد.
آقای دکتر! شما از طرفی مدعی برپایی حکومت دینی هستید اما از سویی با انتقاد از رهبری ژست اپوزیسیون می‌گیرید، این تناقض نیست؟
ما از رهبری انتقاد نکردیم، من گفتم که برداشت ما از ولایت فقیه باید درست باشد یعنی ممکن است در یک موضعی نظر ما غیر از نظر رهبری باشد، باید هر کسی آزاد باشد و بتواند حرفش را بزند؛ گفتیم که التزام به ولایت فقیه در حوزه عمل است نه در حوزه فکر، یعنی این نیست که همه افکار ما‌‌ همان افکار رهبری باشد. ممکن است یک عده این را انتقاد حساب کنند یا مثلاً ایشان گفتند استیضاح وزیر ، کار غلطی بود ولی من گفتم کار درستی بود اما اگر ایشان قبل از استیضاح می‌گفتند ما انجام نمی‌دادیم این مخالفت با رهبری نیست.

به نظر من برداشت غلط از ولایت فقیه منجر به بروز مشکلاتی در کشور شده که برخی خیال می‌کنند همه کار‌ها را باید از ایشان بپرسند ولی اینجور نیست، حتی من استقلال آقای احمدی‌نژاد را می‌پسندم که از رهبری هزینه نمی‌کند منتها نه اینکه به حد خانه‌نشینی برسد. معنی ولایت فقیه این نیست که یک نفر فکر کند بقیه عمل کنند. شما رفتار شهید مطهری را هم که با امام ببینید همین است، در روز ورود امام گفتند بنا است مادر رضایی‌ها از طرف مادران شهدای ایران پیامی را بخواند، شهید مطهری گفت این به صلاح نیست خیلی‌ها با پاریس تماس گرفتند که این صلاح نیست.

پیغام دادند که انجام نشود بعد شماری گفتند مشکلی ندارد امام هم قبول کردند؛ آقای ناطق و عسگراولادی و کروبی و این‌ها هم بودند؛ شهید مطهری تماس می‌گیرند، پشت خط حاج احمدآقا بودند، احمدآقا گفتند نظر امام(ره) قطعی است در ‌‌نهایت شهید مطهری گفتند احمد از قول من به امام بگو مراقب باش بیت ایشان مانند بیت آقای بروجردی نشود و اگر اون‌ها بیایند و پیام بخوانند از این ساعت من دیگر با شما نیستم! یعنی شهید مطهری وقتی می‌بینند که یک خطای آشکار انجام می‌شود می‌گوید من دیگر نیستم! یعنی ولایت فقیه این‌گونه است. هیچ وقت عقل تعطیل نمی‌شود اما یک جایی حکم صادر شد باید اطاعت شود خود رهبری هم فرمودند مرز التزام به ولایت فقیه احکام حکومتی است یعنی در بقیه جا‌ها معنی ندارد دنبال نظر رهبری باشیم.
آقای مطهری! شما آدم مستقلی در مجلس هستید؟
تلاش کردیم این‌گونه باشد.
شما سال‌های قبل با نوشتن مقالات تندی در روزنامه کیهان علیه آقای هاشمی رفسنجانی به نظر می‌رسد قصد داشتید مستضعفان را جذب کنید، اما این روز‌ها در حالی که می‌گویید مستقل هستید همصدا با سایر جریانات و گروه‌های سیاسی به حمایت و تشویق آقای هاشمی می‌پردازید در حالی که عملکرد ایشان را در سال 88 مشاهده کردید. آقای مطهری عوض شده است یا آقای هاشمی؟
من یک مصاحبه داشتم با کیهان و یک بیانیه دادم قبل از انتخابات سال 84 که ایشان نیاید؛ به خاطر آن تزی که شهید مطهری داشت مبنی بر این‌که روحانیت پست اجرایی در جمهوری اسلامی قبول نکند مگر بنا بر اضطرار، علت هم این است که روحانیت استقلال خود را حفظ کند اما امروز اضطرار است که آقای هاشمی بیاید.
امروز کاری که از ایشان برمی‌آید از دیگران برنمی‌آید به عقیده من ایشان باید یک دوره چهارساله بیاید یک سروسامانی بدهد و کنار برود.
این‌که می‌فرمایید مستقل هستید چه می‌شود؟
دیگه این‌که دلیل بر عدم استقلال من نیست.
چطور می‌شود امروز همه گروه‌های سیاسی که آن زمان حرکت مردم را می‌دیدند و به مخالفت با هاشمی پرداختند این روز‌ها «هاشمی»، «هاشمی» می‌کنند؟ این‌ها نظر مردم است؟
الان ما در شرایطی هستیم که ایشان می‌تواند سروسامان بدهد، چه کسی می‌تواند این گروه‌هایی که برای انتخابات اعلام آمادگی کرده‌اند کنار هم بنشاند؟ آقای هاشمی این قدرت را دارد، دنیا را می‌شناسد،‌ دنیا ایشان را می‌شناسد، با کشورهای عربی ارتباط خوبی دارد و می‌تواند کار را جمع و جور کند.
این‌که گفته می‌شود شما کار‌هایتان را با آقای هاشمی هماهنگ می‌کنید حتی نطق‌های پیش از دستور را با ایشان چک می‌کنید تایید می‌کنید یا تکذیب؟
نه اصلاً اینطور نیست؛ اصلاً من هیچ ارتباط نزدیکی با ایشان ندارم .یک ملاقات چندماه پیش داشتیم به واسطه یکی از دوستان که ما هم رفتیم، یک ملاقات احوال‌پرسی بود که بعد آقای رسایی اعلام کرد این‌ها رفتند برای انتخابات.
حالا این روز‌ها که مشاهده می‌شود آقای هاشمی قصد حضور در انتخابات را دارند اگر شما را به عنوان گزینه فرهنگی کابینه خود معرفی کنند شما برای مشکلات فرهنگی و اجتماعی کشور چه استراتژی مشخصی دارید؟
حالا که هنوز اعلام نکردند هر وقت گفتند ما برنامه‌هایمان را اعلام می‌کنیم.
بالاخره دیدگاه‌های شما به ایشان نزدیک است.
نه ممکن است دیدگاه‌هایمان خیلی هم نزدیک نباشد؛ من به دیدگاه‌های فرهنگی دوره سازندگی یک مقدار کم انتقاد داشتم اما در دوره اصلاحات انتقادات زیادی داشتم. مشکلات ما در دوره اصلاحات جنبه فرهنگی داشت؛ اما لزوماً نظرات فرهنگی ما با آقای هاشمی یکی نیست.
قبول دارید علیرغم اینکه شما ژست‌های فرهنگی می‌گیرید ولی از فرهنگ به عنوان ابزار استفاده می‌کنید چون اقدام فرهنگی خوبی از سمت شما حتی در مجلس رخ نداده است؟
چرا خیلی از چیز‌ها هست که رسانه‌ای نمی‌شود؛ طرح‌ها و لوایح بسیاری در مجلس مطرح می‌شود که ما باید روی آن‌ها فکر کنیم، راجع به بحث سبک زندگی مباحثی بوده و یا خیلی چیزهای دیگری که در رسانه‌ها نمی‌آید.
عرض بنده فرهنگ به مثابه مشکل گشایی است، بله کمیسیون فرهنگی مجلس وجود دارد ولی به این معنا نیست که باری از مشکلات فرهنگی کشور کم کند.
من عضو کمیسیون هستم، رئیس کمیسیون نیستم چون اون بیشتر کار‌ها را انجام می‌دهد.
پس شما یک آدم سیاسی هستید تا فرهنگی؟
نه، اگر ما عضو کمیسیون فرهنگی هستیم کار زیادی از ما بر نمی‌آید الان ترکیب کمیسیون فرهنگی را ببینید که اکثر اعضای آن از جبهه پایداری هستند که مدیریت آن هم به عهده آقای آقاتهرانی است و خوب بالاخره از من به عنوان یک عضو تنها ، کاری بر نمی‌آید اگرچه در مواضع فرهنگی اشتراکات زیادی داریم ولی در عمل من عملگرا‌تر هستم ولی این آقایان خیلی تئوریک هستند و می‌خواهند خیلی با تعامل مسائل را حل کنند لذا کمیسیون فرهنگی خروجی خیلی مطلوبی نداشته است.

دوره قبل هم که آقای حداد رئیس بودند چون ایشان روحیه محافظه‎کار دارد خیلی جا‌ها که در امر نظارت می‌توانستیم وارد شویم ایشان رعایت نمی‌کرد و به هر حال بالاخره نماینده مجلس در حد خودش می‌تواند تاثیر بگذارد.

سید حامد حجت - صادق خوشبین