اگر منظور شما آقای رحیمی است، باید بگویم که آقای احمدی‌نژاد بارها در مجامع گفتند که اگر یک ریال توانستید اثبات کنید، ایشان را بازداشت کنید. شما مقاومتی دیدید؟

مصاحبه حجت الاسلام شریف زاده با روزنامه شرق امروز منتشر شد. آقای شریف زاده در این گفت و گو به سوالات متعددی پیرامون افشاگری های رئیس جمهور پاسخ داده است. روزنامه شرق خلاصه ای این مصاحبه را منتشر کرده است. متن پیش رو نسخه کامل و تفصیلی این مصاحبه است:

آقای احمدی‌نژاد از سال 84 که تبلیغات انتخاباتی‌شان شروع شد، ابراز داشتند که می‌خواهند از ناگفته‌هایی پرده بردارند؛ از جمله این ناگفته‌ها، لیست 300 نفری مفسدان اقتصادی یا مافیاها بود و شاید یکی از دلایلی که باعث شد مردم به ایشان رأی دهند، همین مسئله بود. اما هشت سال گذشت و آقای احمدی‌نژاد خیلی به مطلب خاصی اشاره نکردند. اکنون که دوباره به انتخابات نزدیک می‌شویم، از آقای احمدی‌نژاد می‌شنویم که می‌گوید حرف‌هایی دارم، اما نمی‌گذارند مطرح کنم. حال پرسش این است که اصلاً حرفی وجود داشته و اگر بوده، پس چرا نگفته‌‌اند؟
همان‌طور که فرمودید، یکی از مطالبات مهم مردم از آقای احمدی‌نژاد، افشای مفاسد اقتصادی بوده است. مردم با همین باور به آقای احمدی‌نژاد رأی دادند که تلاش کند جامعه را به سمت آرمان‌های «عدالت» پیش ببرد و شعار محوری ایشان هم «عدالت» بود. البته برای حرکت به سمت عدالت، تلاش‌های گوناگون باید صورت می‌گرفت و آقای احمدی‌نژاد هم از آغاز کوشید با شیوه‌های گوناگون به سمت عدالت حرکت کند؛ به گونه‌ای که کانال‌های خروج نادرست پول از بیت‌المال را مسدود کند و بکوشد کانال‌های صحیح پول را به روی مردم بگشاید.

اگر بیت‌المال ثروت عمومی است، پس باید این کانال‌ها به روی مردم گشوده شود. تلاش‌های گوناگونی برای نزدیک شدن به این اهداف انجام شد؛ مانند کاهش سود بانکی، که این کار یکی از شیوه‌های مسدود کردن خروج نادرست پول از بیت‌المال بود. تلاش دیگر، هدفمندی یارانه‌ها، بود که به منظور گشودن کانال صحیح برای سرازیر شدن پول به روی مردم انجام شد. یعنی ایشان هم برای مسدود کردن کانال‌های خروج نادرست پول کوشید و هم تلاش کرد تا کانال‌های صحیح برای رسیدن پول به دست مردم باز شود.

همان‌گونه که بیان شد، یکی از روش‌های مسدود کردن کانال‌های خروج نادرست پول، افشای مفاسد و مفسدان اقتصادی است. یعنی باید هم مفاسد افشا شود و هم مفسدان اقتصادی به سزای عمل خود برسند؛ زیرا با افشای آنها، بسیاری از کانال‌ها بسته می‌شود. تلاش آقای احمدی‌نژاد هم از آغاز همین بوده است. همچنان که این وعده را به مردم داده‌اند که چه خواهند کرد. ایشان در این زمینه تلاش جدی نشان داد که من در این‌باره به نکاتی اشاره می‌کنم:

آقای احمدی‌نژاد در همان سال‌های نخست دولت نهم، فهرستی را آماده می‌کند تا برای مردم در رسانه‌ها بخواند؛ اما برخی قوا از او خواهش می‌کنند که آشکار نکند. این خواهش به طور طبیعی کار را به یک معنا به داوری می‌کشاند که آیا افشاگری صورت بگیرد یا نگیرد. قوه‌ای که از آقای احمدی‌نژاد درخواست کرد تا این نام‌ها فاش نشود، برای این کار دلیل داشت. دلیلش این بود که تا جرمی در محاکم قضایی ثابت نشده است، نامی اعلام نشود. شاید این دلیل، دلیل غیر‌منطقی نباشد و درست هم باشد که تا جرمی ثابت نشده است، فاش کردن نام افراد موجب هتک آبروی آنها شود و سپس معلوم شود که فرد مجرم نبوده است. همچنان‌که عکس این مسئله نیز امکان دارد. یعنی جرم فرد در آینده ثابت و معلوم شود که این اعلام به حق بوده و هیچ ایرادی بر آن مترتب نبوده است. اما دلیل قوه این بود که تا جرم اثبات نشده، چیزی اعلام نشود. البته این یک دلیل منطقی است؛ اما به نظر بنده یک اشکال وجود دارد که قصد داریم آن اشکال را بررسی کنیم.

این دلیل از سوی رهبر معظم انقلاب هم تأکید شد که آبروی افراد تا پیش از اثبات جرم حفظ شود؛ حتی پس از اثبات جرم هم لازم نیست اعلام به گونه‌ای باشد که خانمانسوز باشد؛ یعنی فرد و خانواده‌اش به خاطر آبرویی که از آنها رفته است، از هستی ساقط شوند. اینها همه درست است و تمام اینها آقای احمدی‌نژاد را وادار کرد که فهرست را - حتی در دولت نهم - در اختیار قوه قضائیه قرار دهد.

در دولت دهم هم - با آنکه آقای محسنی اژه‌ای یک یا دو بار اعلام کرد که نامه‌ای از دولت به دست ما نرسیده است - نامه‌ای با پیوست لیست اسامی مفسدان به قوه قضائیه تحویل داده شد. حتی نامه (البته بدون پیوست لیس اسامی مفسدان منتشر شد. از آن جهت نام مفسدان افشا نشد که قبل از اثبات جرم، فاش کردن نام افراد ممنوع است) در سایت رسمی دولت و سپس در شبکه‌های مجازی و نیز در روزنامه‌ها چاپ شد. اتفاقاً با تاریخ و با مهر ریاست جمهوری و به همراه پیوست، تحویل قوه قضائیه شد تا رسیدگی شود. بنابراین، این لیست‌ها در چند نوبت به قوه داده شده است. الآن به یک معنا توپ در زمین کسی است که بتواند اثبات جرم کند. طبیعتاً قوه قضائیه، چه در دولت نهم و چه در دولت دهم، به این آمار رسیدگی می‌کرد. الآن نمی‌خواهم داوری کنم که قوه قضائیه، چه در دوره قبل و چه در این دوره، چه اندازه رسیدگی کرده است. شاید مدعی باشد که ما به برخی از این موارد در فهرست رسیدگی کرده‌ایم. مقصودم این نیست که ادعا چقدر منطبق با واقع است یا نیست. هرچه باشد، آنچه از آقای احمدی‌نژاد مطالبه شد، سیر قانونی خود را طی کرد. یعنی ایشان فهرست را تهیه کرد و خواست قرائت کند که مانع شدند. دلیلش هم که منطقی است، آن است که تا پیش از اثبات جرم، نام کسی قرائت نشود.

اثبات جرم به عهده قوه قضائیه است. فهرست به قوه قضائیه ارائه شد؛ اما توقع مردم که رسیدگی و اثبات جرم است، همچنان باقی است. بنابراین اگر دوباره توقعی مطرح شود و این توقع متوجه آقای احمدی‌نژاد باشد، توقع اعلام و افشای افراد است. سیر تهیه لیست تا به اینجا رسیده که نام‌ها به قوه قضائیه داده شده است؛ اما تفسیر نشده که مردم باید مطالبه خود را از قوه قضائیه بگیرند. چون تفسیری صورت نگرفته، پس مردم مطالبه خود را از همان فرد نخست دارند؛ یعنی همان فردی که وعده داده بود مفاسد اقتصادی را افشا می‌کند. بنابراین، این سیر طی شده است و اکنون باید جهت توقع عوض شود و به سمت قوه قضائیه برود.

یک‌بار آقای احمدی‌نژاد آن هم به عنوان بررسی، نام یک نفر را در مجلس مطرح کرد (قضیه اخیر مجلس را عرض می‌کنم) و این اعلام نام، قبل از اثبات جرم بود. شاید مدارکی که آقای احمدی‌نژاد ارائه کرد، برای اثبات بخشی از جرم بود؛ زیرا نشان می‌داد که یک نوع ارتشاء صورت گرفته است. به هر حال این پرونده به محکمه‌ای داده نشده و جرمی اثبات نشده است. ولی پیش از این، نام این فرد به قوه قضائیه داده شده است.

یعنی نام فاضل لاریجانی قبلاً گفته شده بود؟
بله، قبلاً نامش در لیست پیوستی بود؛ ولی هنوز هیچ حکم و بررسی‌ای انجام نشده است.

منظور شما لیستی است که در دولت نهم تنظیم شده بود؟
منظورم دولت دهم است. شاید در دولت نهم هم بوده است؛ ولی من از آن اطلاعی ندارم. البته فهرست لیست‌ها حتی از طرف برخی نهادهای دیگر هم داده شد که رسیدگی به برخی از زمین‌های ورامین و امثال آن را می‌توان نام برد. حتی بسیاری از این اطلاعات در سایت‌ها هم منتشر شد. اما هنوز بررسی‌ای در این زمینه صورت نگرفته است. البته یکی از مقامات که بیرون از تشکیلات قوای اجرایی و قضایی و مقننه کار می‌کرد، لیستی را در اینترنت منتشر و اتهاماتی را متوجه برخی کرد (البته نمی‌خواهم نام او برده شود؛ فقط اشاره می‌کنم) به هر حال مقصود اینکه لیست‌ها و مدارکی اعلام شده، ولی هنوز هیچ نتیجه‌ای به دست نیامده است.

شما از هفت سال - هشت سال پیش یاد می‌کنید که هیچ لیستی قرائت نشده است؛ ولی همان‌گونه که گفتم، لیست تهیه شد اما از آشکار کردن آن جلوگیری کردند. به هر حال فشار مطالبات مردم همچنان باقی است.

آقای احمدی‌نژاد در یک محکمه مجلس از یک نفر نام برد. البته بحث بر سر داوری درباره یک وزیر بود؛ آن هم نه به خاطر خودش؛ بلکه به خاطر فردی که زیر پوشش او در تأمین اجتماعی کار می‌کرد و در ماجرای کهریزک متهم بود. به همین خاطر به وزیر می‌گفتند باید او کنار گذاشته شود و وزیر وقت کنار نمی‌گذاشت. حتی به یاد دارم که آقای حسینیان گفتند که هنوز جرمی برای مرتضوی ثابت نشده و آنچه گفته می‌شود، اتهام است. پس چطور وقتی جرمی ثابت نشده است، می‌خواهید وزیری که او را به کار گرفته، استیضاح کنید و کنار گذارید. نظر آقای احمدی‌نژاد هم این بود که شما بر اساس اتهام آقای مرتضوی، می‌خواهید درباره یک وزیر داوری کنید!

البته این مسئله یک چهره دیگر هم دارد که قابل بررسی است. این چهره را هم ببینید تا به درستی داوری کنید یا ببینید اکنون می‌شود درباره استیضاح یک وزیر داوری کرد یا خیر. آنچه درباره آقای مرتضوی مطرح است، غیر از بحث پرونده کهریزک، بحث مالی است که از ایشان خواسته شده در تأمین اجتماعی (که صاحب اموال بسیاری است) خواسته شده است.

این مسئله مطرح شد و پس از آن، با ایشان برخوردی صورت گرفت. به هر حال هنوز جرمی ثابت نشده است. پس شما نامی را در مجلس مطرح کردید؛ در حالی که همین مسئله نسبت به مرتضوی هم مطرح بود. جرم ایشان هم هنوز ثابت نشده بود. نه فقط نامش که بر اساس او شما یک وزیر را عزل کردید؛ آن هم وزیری که پرکار بود و هیچ ایرادی به خودش نبود. سپس گفتند این عزل کار اشتباهی بود و هیچ اتفاقی هم نیفتاد؛ یعنی جبران کار غلط صورت نگرفت.

اکنون عرض بنده این است که دوباره آن تذکر به آقای احمدی‌نژاد داده شد که پیش از اثبات جرم، از کسی نام نبرید. بنابراین دیگر نباید این پرسش را مطرح کنید که چرا آقای احمدی‌نژاد لیستی را افشا نمی‌کند. ایشان از هشت سال پیش، لیست را تهیه کرده است؛ ولی هر بار خواست قرائت کند، مانع شدند. دلیل منع هم این بود که تا پیش از اثبات جرم، نامی از کسی برده نشود. با همه این توضیحات، پس چه زمان باید به اتهام‌ها رسیدگی شود تا معلوم شود که چه کسی مجرم است و چه کسی مجرم نیست. در حقیقت این مسئله باید مطالبه مردم باشد.

آقای احمدی‌نژاد گاه پرده را بالا زده و چیزهایی را نشان داده است؛ مثلاً درباره عزل وزیر امور خارجه‌اش گفته است که چرا باید به سفرهای بی‌رویه در خارج از کشور برود. به این مسئله در جلسه حامیانش اشاره کرد؛ اما در بیرون هم منتشر شد. ایشان گفت برخی سفرها علت منطقی نداشته و به صورت نادرست انجام می‌شده است. بنابراین آقای احمدی‌نژاد از وزیر خودش شروع کرد. ما باید این مسئله را بدانیم که از چه کسی توقع داشته باشیم و به این هم یقین داشته باشیم که اسم‌های بسیاری و مطالب مختلفی برای گفتن وجود دارد. پس آقای احمدی‌نژاد از گفتن نام افراد به همان دلیلی که آمد، منع شده است و ما این منع را در آخر دولت هم دوباره مشاهده کردیم.

در مناظرات انتخاباتی، نام آقای صفایی فراهانی و فرزندان آقای هاشمی آورده شده است.
آقای احمدی‌نژاد یک‌بار در اول، یک‌بار در وسط و یک‌بار هم در آخر نامی بردند و هر سه دفعه با منع جدی روبه‌رو شدند؛ مثلاً درباره فرزندان آقای هاشمی. تحلیلگران می‌گویند یکی از علل افزایش رأی آقای احمدی‌نژاد،افشای همین سخن یعنی افشای مفاسد و مفسدان بود؛ چون تابویی شکسته شد. مردم در اتوبوس و تاکسی پیوسته از خانواده آقای هاشمی سخن می‌گفتند و همه شنیده بودیم که لقب‌هایی برای اینها مشخص می‌کردند. اما هیچ مسئولی تا آن روز که آقای احمدی‌نژاد در این‌باره سخن گفت، از این مطلب یاد نکرده بود.

حداقل برای شما ثابت شده بود؟
بله. مواردی را دیده بودم. البته به فرزندان ایشان کاری ندارم. به‌طور کل، منظور این قبیل مفاسد است. دیده بودم اما نام نمی‌برم که در کجا دیده‌ام و برای چه کسی دیده‌ام. اما می‌دانم این ولوله بین مردم بود. آقای احمدی‌نژاد که مطرح کرد، گویی عقده‌گشایی شد و تابویی شکست و مردم احساس کردند حرف دلشان را یک مسئول برای اولین‌بار زده است.

چرا در آستانه انتخابات مطرح شد؟
اصلاً کار ندارم که کجا به این مسئله اشاره کردم و آیا از این معنا استفاده‌ای شد یا نشد. همان‌طور که گفتم، یکی از عواملی که سبب افزایش رأی ایشان شد، همین موضوع بوده است. حال به نیت ایشان کار ندارم که چه بوده است. همه حرف بنده بر سر این است که آقای احمدی‌نژاد در سه مقطع به شکل محدود از اسامی نام برد؛ ولی هر سه دفعه با ممانعت روبه‌رو شد. پرسش من این است که زمان اثبات جرم‌ها چه زمانی است؟ قوه مجریه که نمی‌تواند اثبات‌کننده جرم باشد؛زیرا حاکم نیست؛ یعنی حکم و داوری نمی‌کند؛ بلکه فقط پرونده‌ها را به همراه نام‌ها ارائه می‌کند. مقامی که باید جرم را ثابت یا تبرئه کند، یک قوه دیگر است.

به بحث مطالبات مردم اشاره کردید؛ الان دو - سه سال است که درباره خاندان آقای هاشمی، درباره آقای مشایی، فرزندان آقای احمدی‌نژاد و آقای رحیمی بارها سخنانی در رسانه‌ها منتشر شده است؛ نظر شما چیست؟
البته بار اتهام به آقای مشایی یا آقای احمدی‌نژاد قابل مقایسه نیست با بار اتهامی که به آقای هاشمی می‌زنند. درباره فرزندان آقای احمدی‌نژاد چیزی نشنیده‌ام. اگر هم گفته شده باشد، اصلاً قابل قیاس با بار اتهام دیگران نیست. درباره آقای رحیمی زیاه روی کرده‌اند. بار بهتان‌ها سه سال است که به گونه‌های مختلف بر روی دوش آقای مشایی گذاشته شده است. حال این بهتان‌ها به شکل‌های گوناگون است؛ از رمالی و ساحری و جن‌گیری و... گرفته تا اومانیست،پلورالیست، سکولاریست، فراموسونر و ناسیونالیست. اصلاً ایشان چنین مشکلاتی ندارد. همه این سخنان بی‌پایه است. سپس گفتند مشکل ایشان، امنیتی است؛ یعنی با اسرائیل ارتباط دارد. بعد از این هم گذشتند و گفتند این هم قابل اثبات نیست؛ بلکه ایشان مشکل اقتصادی دارد که درباره آن هم در مدت شش ماه هیچ اتهامی اثبات نشد. بنابراین وزن این اتهامات با وزن اتهاملای که به فرزندان آقای هاشمی می‌زدند یکی نیست. آن اتهام سابقه چندین ساله داشت و خیلی کهنه بود. اما اتهام اقتصادی به آقای مشایی در سال 91 انجام شد. آن هم بعد از بار اتهامات قبلی و اثبات نشدن آنها. با توجه به این شرایط، قوه قضائیه مأمور شد و نیز رئیس قوه با قوت گفت که بدون هیچ مجامله‌ای، هرچه هست اثبات شود. با وجود اثبات جرائم و صدور احکام، حتی یک بار هم نام آقای مشایی برده نشده است.

می‌گویند آقای احمدی‌نژاد اجازه نمی‌دهد به پرونده نزدیکانش رسیدگی شود.
اگر منظور شما آقای رحیمی است، باید بگویم که آقای احمدی‌نژاد بارها در مجامع گفتند که اگر یک ریال توانستید اثبات کنید، ایشان را بازداشت کنید. شما مقاومتی دیدید؟ آقای احمدی‌نژاد گفت به ما می‌گویند ما که نمی‌توانیم اثبات کنیم، ولی اجازه بده ایشان را به زندان ببریم! چون از این اتفاقات فراوان افتاده است که فردی را به صرف یک اتهام به زندان برده‌اند و هیچ جرمی برای او ثابت نشده و در نهایت آزاد شده است. ظاهراً این‌طور که بنده تحقیق کردم، بیشتر از ده روز نمی‌توان در زندان نگهداشت و هستند افرادی که نود روز در زندان بوده‌اند و هیچ جرمی هم ثابت نشده است. آقای احمدی‌نژاد گفتند شما نمی‌توانید یک معاون را به اسم بازجویی به زندان ببرید و چیزی هم اثبات نشود و در نهایت آزاد شود. مگر آقای ملک‌زاده را بازداشت نکردند؛ آیا برای ایشان جرمی ثابت شد. ملک‌زاده از رحیمی بیشتر متهم بود. آقای ملک‌زاده تقریباً متهم‌ترین فرد در بین حامیان دولت در زمینه مسائل اقتصادی بود؛ ولی هیچ جرمی اثبات نشد و عذرخواهی هم صورت نگرفت. پس از آزادی ایشان، آقای هاشمی شاهرودی وی را به عنوان مشاور خود انتخاب کرد. رئیس جمهور هم ایشان را به عنوان مشاور برگزید.

آقای هاشمی شاهرودی از سال‌ها قبل ایشان را می‌شناختند و رئیس دفتر و راننده ایشان بود.
غرض آنکه کسی را که مجرم نیست، به عنوان مشاور انتخاب می‌کنند. کسی که مجرم باشد، نمی‌تواند مشاور باشد. می‌خواهم عرض کنم که پرونده این آقایان باز بود، اثبات می‌کردند. آقای احمدی‌نژاد گفت اگر جرمی دارد، اثبات کنید. وقتی اثبات شد، آنگاه ایشان را تحویل شما می‌دهم. این حرف صریح آقای احمدی‌نژاد بود و این کار را می‌کرد. به هر حال مدارک دست آقایان است، ثابت کنند. البته سؤال کردن و بازجویی که ایرادی ندارد. حرف سر بازداشت است که تا چیزی اثبات نشده، زندانی کردن جایی ندارد.

آقای احمدی‌نژاد چند بار خواسته است درباره برخی مسائل، دست به افشاگری بزند؛ ولی آقا به ایشان سفارش کرده است که به خاطر برخی مصالح، این کار را انجام ندهد. زیرا ده‌ها مصلحت در بین است و نباید تشنج ایجاد شود.

آقای مرتضوی بعد از جریان مالی فوراً بازداشت شد. اما هنوز پرونده دیگری رسیدگی نشده است که امیدواریم زودتر رسیدگی شود تا مردم آگاه شوند آیا این فرد بی‌گناه است یا گناهکار است؛ چون مطالبه مردم همین است. حال که مطرح شد، معلوم کنید که واقعاً مجرم است یا نیست. اگر نیست، تبرئه شود تا خیال مردم راحت شود و اگر مجرم است، مجازات شود.

البته رئیس قوه قضائیه هم تلاش خود را می‌کند. آقای علی لاریجانی هم در مجلس گفتند که صرف اینکه ایشان برادر ماست، دلیل بر این نمی‌شود که اگر گناهی مرتکب شده باشد، ارتباطی با ما پیدا کند. خود اینها وقتی این راه را باز می‌گذارند، پس امیدواریم زودتر رسیدگی شود. البته فقط این فرد منظور نیست؛ بلکه سخن بر سر لیست و فهرستی است که داده شده است.

شما از عالمان دینی و چهره‌ای شناخته شده در حوزه علمیه هستید، می‌خواستم از لحاظ دینی، نقد و بررسی کوتاهی درباره افشاگری در اسلام داشته باشید.
حرف همان است که رهبر گفت. همانی که آقایان بر آن صحه گذاشتند که تا پیش از اثبات جرم، کسی آبرویش در جامعه ریخته نشود. ولی مطالبات مردم این است که اثبات شود و گفته شود. اینجا یک اشکالی وجود دارد. نظر بنده این است که آقای احمدی‌نژاد در فشار قرار دارد؛ از طرفی اسم‌ها را آماده می‌کند و از طرفی قوه قضائیه باید این اسامی را از دست آقای احمدی‌نژاد بگیرد و رسیدگی کند. ولی اینجا یک اتفاقی می‌افتد که پیش نمی‌رود. حال از شما سؤال می‌کنم که اگر پیش نرفت، چه باید کرد؟ اصلاً خود شما به عنوان یک روشنفکر به من جواب دهید که اگر یک بخش کار خودش را انجام داد و بخش دیگر کارش را نکرد؛ یعنی به هر دلیلی کار به شکل کند جلو رفت، چه باید کرد. آیا شما افشا را تجویز می‌کنید یا نه؟

اگر من به جای آقای احمدی‌نژاد بودم، نزد رهبر می‌رفتم و اصرار می‌کردم.
ایشان اصرار کرده است؛ ولی آقا به خاطر مصالح اجازه نداده است.

از رهبری می‌خواستم که به قوه قضائیه بگوید سریع‌تر انجام شود.
قطعاً این تقاضا مطرح شده است؛ چون رهبر قبل از دوره آقای احمدی‌نژاد، بحث «تجمل‌گرایی در دولت» را مطرح کردند. اگر به خاطر داشته باشید، رهبر در دوره آقای خاتمی به سران سه قوه دستور دادند که مجمعی برای مبارزه با تجمل‌گرایی تشکیل دهند. وقتی اقدامی ندید، نهیب زدند که اگر اقدامی صورت نگیرد، خودم به میدان می‌آیم. یعنی ایشان خواسته، ولی انجام نشده است. غرض آنکه فکر نکنید صرف خواستن آقای احمدی‌نژاد و رهبر انقلاب، کار تمام می‌شود؛ بلکه بحث تبعیت مطرح می‌شود و اینکه چقدر کارها بر‌اساس منویات ایشان انجام می‌شود.

تقریباً دوره احمدی‌نژاد رو به اتمام است. در هفته‌های اخیر می‌شنویم که ایشان می‌گوید از مسائلی می‌خواهم سخن بگویم، ولی نمی‌گذارند.
ولی من شنیده‌ام که ایشان گفت بعضی از مسائل را خواهم گفت؛ حال ممکن است نامی هم نبرد.

بعد از هشت سال مردم حرف‌های ایشان را در این زمینه قبول دارند؟
بله. چون می‌دانم حرف‌ها به شکلی است که وقتی گفته شود، بسیاری از مسائل روشن می‌شود. منظور از اینکه خیلی چیزها روشن می‌شود، یعنی کاملاً با واقعیت مردم تطابق دارد و مردم این مسئله را خوب درک می‌کنند. سخنان آقای احمدی‌نژاد بسیار مؤثر است. ایشان وقتی مسئله‌ای را بازگو می‌کند، منطبق با واقعیت است؛ چون علت مسائل را بیان می‌کند.

البته به یاد دارم که ایشان گفت بعضی از مسائل را به گور می‌برم؛ چون به صلاح نظام نیست. اخیراً می‌بینم که ایشان در گفتن مسائل مصمم شده‌اند و وقتی بگویند، مردم کاملاً می‌پذیرند؛ چون خیلی شفاف است.

این گفتن‌ها در نتیجه انتخابات اثر می‌گذارد؟
من به انتخابات کاری ندارم؛ چون ایشان در ماه‌ها اخیر لطمه زیادی دید. از آن جهت که طرح‌ها به پیش نرفت و فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها با آنکه رهبر تأکید کرده بود و برای آن برنامه‌ریزی شده بود، اجرا نشد و این در حالی بود که ایشان اعلام کرد دولت توانایی دارد که این مقدار پول به مردم جامعه در ماه پرداخت کند. این مقدار پول در شرایط دشوار اقتصادی که در آن به سر می‌بریم، (که علل اصلی‌اش تحریم‌ها و بالا رفتن و افزایش قیمت دلار است) حالت آرام‌بخش و مسکن محسوب می‌شد. اما این مسمکن تزریق نشد.

درباره تحریم باید بگویم که همان‌طور که به ما فشار می‌آید، به دولت‌های غربی هم فشار وارد می‌شود. وقتی آنها از ما نفت نمی‌خرند، قیمت‌های خودشان هم بالا می‌رود و فشارهای اقتصادی بر آنها نیز تحمیل می‌شود. اما چون آنها یک جماعت هستند و ما تنها هستیم، طبیعتاً فشارها بر ما چندین برابر می‌شود. طرح آقای احمدی‌نژاد این بود که ما در این مدت می‌توانیم با تزریق پول به مردم که حالت مسکن دارد، این دوره را رد کنیم. وقتی این دوره رد شود، دیگر مشکلی برای اقتصاد کشور وجود ندارد. بنابراین با وجود تاکید رهبری، فاز دوم به جایی نرسید. حتی مجلس تاکید کرد که تا بعد از انتخابات، هیچ حرکتی برای فاز دوم نباید اتفاق بیفتد.

از اینکه دوران آقای احمدی‌نژاد تمام شود و یکی از یاران ایشان رأی نیاورد و درواقع راهشان ادامه نیابد، نظر شما چیست؟
ایشان هیچ‌گاه دست از تفکرش بر‌نمی‌دارد؛ چون تفکر ایشان جزء باور ایشان است؛ یعنی به تفکرش ایمان دارد. حامیان آقای احمدی‌نژاد هم توقعات مختلفی دارند. ولی گروه ایشان واقعاً معتقد و باورمند هستند و به صورت جدی این باور و تفکر را ادامه می‌دهند؛ حال هر اندازه که در توانشان باشد. البته این به صورت یک جریان فکری درآمده است و آن چیزی که باید واقع می‌شده، اتفاق افتاده است. یعنی آن عزم و فکری که باید به وجود می‌آمده است، به وجود آمده است. برای مثال مخالفان آقای احمدی‌نژاد می‌گفتند که ایشان ریاست جمهوری را دشوار کرده است؛ چون به سفرهای استانی رفت و ساعت‌ها بی‌خوابی کشید. حال مردم دوست دارند که رئیس جمهور بعدی هم این‌گونه عمل کند؛ یعنی به استان‌ها سر بزند و در واقع مطالبات مردم را برآورده کند. از این‌رو آقای احمدی‌نژاد فکرش را ایجاد کرد و به گونه‌ای هم ایجاد کرد که باقی بماند و این در حالی است که بخش بزرگیاز این تفکر، تعطیل‌ناپذیر است؛ مثلاً نمی‌شود هدفمندی یارانه‌ها یا سفرهای استانی یا سهام عدالت و مسکن مهر را تعطیل کرد.

افشاگری هم دیگر تعطیل نمی‌شود.
 افشاگری بحث دیگری است. افشاگری بستگی به مطالبه مردم دارد. به نظر من، مردم باید مطالبه کنند منتهی باید بدانند که باید از چه کسی مطالبه کنند. اگر مطالبه مردم جدی باشد، به پاسخ خواهند رسید؛ زیرا قدرت مردم زیاد است.