محمدی: مک فارلین با لباس مبدل و به عنوان مهاندار هواپیمای ایرلندی و با پاسپورت جعلی ایرلندی همراه با تیمش که یک شخص ایرانی الاصل اسرائیلی نیز همراه آنها بود به خاک ایران وارد شدند؛ آنها یک انجیل که توسط ریگان امضا شده بود را برای امام فرستادند، 3 قبضه اسلحه کمری طلایی برای سران 3 قوه و یک کیک که روی آن یک کلید طراحی شده بود را همراه داشتند.

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ منوچهر محمدی کارشناس ارشد سیاست خارجی در گفتگوی تفصیلی شبکه اطلاع رسانی دانا در خصوص ماجرای مک فارلین و اصل آن اظهار داشت: در دوران جنگ تحمیلی و پس از پیروزی قاطع در خرمشهر و باز پس گیری آن، این تصور در اکثر نقاط دنیا بوجود آمد که طرف پیروز این جنگ ایران است و لذا آمریکا می خواست که مسائلش با ایران را حل کند.

وی افزود: در زمان ریگان که مک فارلین، مسئول شورای عالی امنیت ملی آمریکا بود، دو تن از کارشناسان این شورا گزارشی را برای مک فارلین نوشتند که این گزارش حاوی چند نکته اساسی بود.

این کارشناس مسائل خارجی با برشمردن این نکات تصریح کرد: نکته مهم و اصلی این گزارش این بود که ایران در جنگ با عراق شکست نخورده است و نخواهد خورد و همچنین ایران در حال حاضر نیاز به تسلیحات نظامی دارد.

محمدی خاطر نشان کرد: دیگر نکات اساسی این گزارش این بود که گروگان های آمریکایی در ایران تنها به وسیله ایران آزاد می شوند و اگر امام خمینی با توجه به کهولت سنشان از دنیا برود دیگر امکان برقراری رابطه با ایران و یا رهبر آن از بین می رود.

وی افزود: آنها می خواستند نوع ارتباطشان با ایران را تغییر دهند و بر همین اساس این گزارش را به رونالد ریگان رساندند که این گزارش در شورای عالی امنیت آمریکا به تصویب رسید اما وزارت خارجه و وزارت دفاع آمریکا با این موضوع مخالفت کرد.

این کارشناس منطقه خاورمیانه یادآور شد: شورای عالی امنیت ملی آمریکا نمی‌توانست از طریق راه‌های دیپلماتیک با ایران وارد مذاکره شود زیرا روابط دیپلماتیک می بایست از طریق وزارت خارجه انجام می گرفت که این راه بسته بود.

محمدی گفت: در نهایت ویلیام جیسی، رئیس سازمان سیا، مک فارلین، عضو مستعفی شورای عالی امنیت ملی آمریکا و سرهنگ اولیور نورث، عضو شورای عالی امنیت ملی، مأمور برقراری ارتباط با ایران می شوند که تنها راه ارتباطی با ایران نیز دلال های اسلحه بودند؛ یک دلال اسلحه از جانب آمریکائیان که یک زنرال بازنشسته به نام ژنرال سکورد است نیز در این ماجرا نقش داشت.

وی تصریح کرد: در ایران نیز شخصی به نام منوچهر قربانی فر، از عناصر ساواک و از اقوام یکی از وزرای آن زمان، مأمور شد تا این ارتباط را برقرار کند که هدف اصلی این ارتباط گیری نیز حل و فصل اختلافات و برقراری ارتباطات گسترده تر بود و آمریکایی ها فهمیده بودند که قطع ارتباط دیپلماتیک با ایران اشتباه بود.

نویسنده و پژوهشگر ایرانی گفت: قربانی فر با شخصی به نام محسن کنگرلو که در نخست وزیری کار می کرد، ارتباط برقرار می کند و نهایتا ارتباط برقرار می شود.

محمدی خاطر نشان کرد: هدایت این جریان در جلسات سران سه قوه را هم آقای هاشمی رفسنجانی به عهده گرفت و نخست وزیری را هم اصلا در جریان نگذاشتند و در مجموع افرادی مانند مقام معظم رهبری، هاشمی رفسنجانی و موسوی اردبیلی، رئیس قوه قضائیه، در جریان قضایا قرار داشتند و از طرف دیگر امام هم این معامله را در حد معامله و نه چیزی فراتر تأیید می کند.

وی با اشاره به اینکه این معاملات چندین مرحله انجام گرفت تصریح کرد: آمریکایی ها به دلیل قانون منع صدور اسلحه به ایران، در این معامله از اسرائیل استفاده می کردند و در نتیجه اسرائیل هم به این ماجرا وارد شد و بسیاری از سلاح هایی را که می خواستند به ایران بدهند از طریق اسرائیل انجام گرفت.

 

نقش کارشکنانه دلالان اسلحه در مک فارلین

کارشناس مسائل منطقه یادآور شد: در مجموع حدودا 5 مرحله معامله به صورت درست انجام می گیرد. منتهی دلال های اسلحه چون فقط به فکر کسب منافع خود بودند، به ایرانی ها گفتند این فقط راهی است برای انتقال اسلحه اما از طرف دیگر به آمریکا گفتند که این آغازی است برای ارتباط بیشتر با ایران.

 

ارسال کیکی با علامت کلید برای ایران/ تحویل گرفتن هدایای مک فارلین توسط روحانی

محمدی گفت: پس از 5 مرحله معامله آمریکا با الهام از ماجرای کسینجر، آقای مک فارلین با لباس مبدل و به عنوان مهاندار هواپیمای ایرلندی و با پاسپورت جعلی ایرلندی همراه با تیمش که یک شخص ایرانی الاصل اسرائیلی نیز همراه آنها بود به خاک ایران وارد شدند؛ آنها یک انجیل که توسط ریگان امضا شده بود را برای امام فرستادند، 3 قبضه اسلحه کمری طلایی برای سران 3 قوه و یک کیک که روی آن یک کلید طراحی شده بود را همراه داشتند.

وی خاطر نشان کرد: این اتفاق کاملا بدون اطلاع قبلی انجام شد و وقتی آنها وارد ایران شدند به اطلاع امام رسانند و ایشان دستور دادند که هیچ یک از مسئولین با آنها دیدار نکنند.

نویسنده و پژوهشگر کشور تأکید کرد: از آنجا که آنها یک مقدار هدایا هم همراه نظیر قطعاتی از هواپیمای اف14 و تعدادی موشک را برای ایران آورده بودند، آقای روحانی مأمور شد که این هدایا را از آنها تحویل بگیرد.

 

روحانی در مذاکرات مک فارلین حضور نداشت

محمدی خاطرنشان کرد: در مذاکراتی که بین دو طرف انجام شد آقای روحانی حضور نداشتند وفقط هادی نجف آبادی (نماینده مجلس)، تعدادی از بچه های وزارت اطلاعات و شخصی از نخست وزیری که با دلال اسلحه ارتباط گرفته بود، حضور داشتند.

وی افزود: در نهایت گروه مک فارلین به هتل استقلال منتقل رفتند و دو روز هم در آنجا ماندند و مذاکرات هم صرفا در خصوص معاملاتی که انجام گرفته بود صورت گرفت.

کارشناس مسائل منطقه با اشاره به این موضوع که برخی از چیزهایی که برای ایران فرستاده بودند تقلبی بود افزود: چند عدد از موشک های هاک که آمریکا به ایران تحویل داد، زیر هواپیماهای ما منفجر شده بود و این از خباثت اسرائیلی ها بود؛ همچنین یک هواپیمای آرژانتینی که در حال حمل اسلحه برای ایران بود سقوط کرد؛ آمریکا بعضی سلاح ها را به چند برابر قیمت به ما فروخته بود و موضوع دیگر این بود که آمریکا درآمد حاصل از فروش اسلحه به ایران را به ضد انقلاب های نیکاراگوئه که معروف به «کنترا»بودند منتقل کرده بود که این خلاف مصوبات کنگره امریکا بود.

نویسنده و پژوهشگر کشور تأکید کرد: مک فارلین در جریان مذاکراتش با ایران خیلی ناراحت شد و جمله معروفی در این خصوص دارد که "من اگر برای فروش پالتوی پوست به روسیه رفته بودم، گورباچف شخصا به ملاقات من می آمد و قالی قرمز برای من پهن می کرد شما مگر کی هستید که نه به ملاقات من نمی آیید و حاضر نیستید راجع به مسئله ارتباط بین دو کشور صحبت کنید". بنابراین وی پس از دو روز دست خالی به آمریکا برگشت.

محمدی خاطرنشان کرد: مک فارلین در حقیقت آمده بود برای آب کردن یخ روابط میان ایران و آمریکا؛ اما در عمل چیزی حاصل نکرده بود و فقط در جریان مذاکرات معامله سلاح و گروگان های آمریکایی انجام گرفت و نهایتا بهره‌ای که ریگان از این ماجرا برد آزادی گروگان ها بود.

 

چه کسی مک فارلین را افشا کرد؟

وی با اشاره به افشا شدن ماجرای مک فارلین اظهار داشت: ماجرا زمانی افشا شد که سید مهدی هاشمی، برادر داماد آقای منتظری دستگیر شد که سید مهدی هاشمی مواضع بسیار تندی نسبت به برخی مسئولین داشت و موضع ضد آمریکایی شدیدی داشت.

نویسنده و پژوهشگر کشور پس از دستگیری سید مهدی هاشمی، شب نامه هایی منتشر شد که در این شب نامه ها نوشته شده بود که علت دستگیری مهدی هاشمی شرط آمریکایی ها برای برقراری ارتباط بوده است و آمریکا از ایران خواسته است که اگر می خواهید ارتباط دو کشور برقرار شود باید مهدی هاشمی را دستگیر کنید که این موضوع به روزنامه الشراع در لبنان هم کشیده شد.

کارشناس مسائل منطقه خاطرنشان کرد: در ابتدا که این موضوعات به رسانه‌ها کشیده شد آمریکا به طور کلی این بحث و هرگونه ارتباط با ایران را تکذیب کرد ولی در ایران جناح تند چپ و همچنین برخی راست گراها می خواستند از این ماجرا بهره گیری کنند و در نتیجه امام دستور دادند که ماجرا را علنی کنید و آقای هاشمی رفسنجانی در 13 آبان 65 به مجلس رفته و مسائل را به صورت کلی بیان می کند و نقش کشورهای مختلف از جمله ژاپن را بازگو کرده و پاسپورت های جعلی آنها را نشان می دهد.

 

خودکشی مک فارلین پس از افشای آن/ کاخ سفید سیاه شد

محمدی با بیان این موضوع که این جریان در آمریکا مثل بمب صدا کرد، خاطر نشان کرد: این ماجرا منجر به خودکشی ناکام مک فارلین، مرگ ویلیام کیسی رئیس سازمان سیا، از ناراحتی زیاد، عزل پویندکستر از ریاست شورای عالی امنیت ملی آمریکا و همچنین متهم شناخته شدن 11 نفر از سران دولت ریگان در آمریکا شد.

وی افزود: به دلیل اینکه ریگان هم دوره ریاست جمهوری اش رو به اتمام بود و هم نمی خواستند مانند نیکسون در ماجرای واتر گیت کار به استعفا بکشد یک تفاهمی صورت گرفت و به وی کاری نداشتند، اما پس از پایان ریاست جمهوری وی تا آخر عمر دادگاهی شد.

کارشناس مسائل منطقه خاطرنشان کرد: در ایران امام جلوی تبدیل شدن این موضوع به یک رسوایی را گرفتند و درحالی که 8 نفر از نمایندگان مجلس وزیر خارجه را زیر سؤال برده بودند و می خواستند که در این خصوص توضیح دهد، امام در مقابل به آنها گفت یا شما پوچ هستید یا اینکه نمی فهمید چه کار می کنید و بعد حضرت امام آن جمله معروف را به کار برد که "کاخ سفید، سیاه شد و ریگان هم افتضاح شد"

 

خاطرات مک فارلینی هاشمی کامل نیست

این نویسنده و پژوهشگر کشور اذعان داشت: اگرچه من در کلیت ماجرای مک فارلین نقشی نداشتم و در کارهای خرید اسلحه کمک می کردم اما خاطرات هاشمی درباره مک فارلین کامل نبود و بسیاری از صحبت ها را هاشمی در خاطراتش نیاورده است و خیلی حرف ها را آقای هاشمی در این ماجرا نزده است.

 

نقش مهم خانواده هاشمی در مک فارلین/ تغییر شدید موضع روحانی از 78 تا کنون

محمدی در خصوص نقش خانواده هاشمی در این ماجرا گفت: مطالبی از درون خاطرات اولیور نورث استخراج شده است و نشان می دهد که آقای هاشمی و خانواده اش نقش اساسی در این ماجرا داشتند و حتی یکی از فرزندان ایشان به کاخ سفید رفتند و در جلسات آنها حضور داشتند؛ به طوری که برادر زاده آقای هاشمی نقش کلیدی در این ماجرا داشته است.

وی در خصوص چرایی واکنش های تند به مستند من روحانی هستم اظهار داشت: این مستند به دلیل اینکه تغییر مواضع آقایان، از جمله آقای روحانی نسبت به سال های گذشته را نشان می دهد، با واکنش های تندی همراه بود؛ موضعی که روحانی در 23تیر سال 78 داشت و اصلاح طلبان را پوچ و توخالی معرفی کرده بود و مواضعی که الان اتخاذ کرده، کاملا متفاوت است.

این کارشناس مسائل منطقه عده ای دلیل مذاکرات آمریکا با ایران را کهولت سن امام مطرح می کنند و معتقدند که آمریکائیان فکر می کردند جانشین امام آقای هاشمی خواهد بود و به همین دلیل می خواستند زمینه ساز ارتباط با رهبر آینده ایران شوند؟

نویسنده و پژوهشگر کشور در خصوص انتخاب هاشمی توسط آمریکایی ها برای جریان مک فارلین گفت: واقعیت این است که در زمان امام آقای هاشمی بسیار انسان با نفوذی بودند و حتی از آقای خامنه ای هم بیشتر نفوذ داشتند و این به دلیل آن بود که هاشمی کارهای سیاسی به معنای امروزی اش که همان سیاست ماکیاولی است را قبول داشت و در حقیقت هم در کسوت ریاست مجلس بود اما در حقیقت رئیس کل دولت هم بود و واقعا هم خوب وارد مسائلی می شد که حتی در قوانین بین الملل خلاف می بود مانند فرستادن مواد منفجره به مکه در سال65 و خیلی مباحث دیگر.

 

لزوم شفافیت دولتمردان با مردم/ نگرانی مردم از نتایج مذاکرات

محمدی در پایان با اشاره به سیاست های امروز جامعه اظهار داشت: این سیاسی کاری ها عاقبت خوبی ندارد و امام هم از ابتدا معتقد بودند که باید سیاست ما سیاست باز و شفافی باشد و همه مردم باید در جریان امور قرار بگیرند.

وی یادآور شد: در بعضی موارد که مردم در جریان نبودند ما لطمه خوردیم، بنابراین اینکه عده ای در یک جلسه مذاکره حضور دارند اما در جواب خبرنگاران پاسخ های گنگ و غیر شفاف بدهند مانند "اینکه روند مذاکرات روند مثبت دارد ولی اختلافات همچنان سر حرف هایی مانند اینکه مسئولین در جواب می گویند ما بحث های محرمانه را باز گو نمی کنیم حتی اگر استیضاح شویم، باعث می شود که مردم بیشتر نگران شوند و می ترسند که نتیجه این دور از مذاکرات هم مانند دور اول شود.

این کارشناس مسائل منطقه تأکید کرد: مسئولین باید در روند مذاکرات از موضع قدرت وارد شوند و کافی است که شکست های مفتضحانه ای که در گذشته غرب متحمل شدند را به آنها یاد اوری کند؛ مثلا آمریکا در افغانستان ضعیف فقیر، شکست خورد و آنجا گورستان آمریکا شده است.

نویسنده و پژوهشگر ایرانی یادآور شد: باید به آنها گفت که ما ابر قدرت فرهنگی در دنیا هستیم و پشت درهای شما در آمریکای لاتین حضور داریم.