مهمترین دستاورد برجام، "اعتماد مجدد مردم به نظام" بود!/دولت به توافق برای اجرای ایده تعامل با کشورهای توسعه یافته(غربی) نیاز داشت/دستگاه هستهای زیر نظر و کنترل هدایتگرانه رهبران نظام به سامان رسیده نه در ذیل عوامل اقتصادی و اجتماعی/مهمترین اثر برجام تقویت رابطه احترامآمیز بین مردم و حاکمیت است/دولت بعد از توافق با گردنه سخت کارآمدی روبروست/بعد از مدتهای طولانی مجدداً در ایران دولتی مستقر شده که توسعه گرا است/با وجود اینکه آمریکا هنوز شیطان بزرگ است ممکن است به نتیجه برد-برد رسید...
به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ نشست تحلیلی "و اما بعد ..." با حضور محمد عطریانفر و پرویز امینی با موضوع "سیاست، اقتصاد و جامعه ایران پس از توافق هستهای"، با حضور خبرنگاران رسانهها برگزار شد.
مشروح این نشست را از نظر میگذرانید.
مهمترین دستاورد برجام، "اعتماد مجدد مردم به نظام" بود!
محمد عطریانفر در این نشست با اشاره به نقش مؤثر رسانهها گفت: معمولاً رسانهها در جامعه نقش بسیار مؤثری دارند شاید در گذشتههای دور رسانهها بیشتر ابزاری در اختیار قدرتهای حاکم بودند تا بتوانند کار خودشان را انجام دهند و از آنها استفاده ابزاری میشد اما در نظامها سیاسی مؤثر رسانهها نقشهای مؤثر دیگری نیز دارند.
وی افزود: این مطالب را میگویم تا برای شغل حرفهای خودتان ارزش قائل باشید؛ پرسشگر و حقیقتطلب باشید، حقیقتطلبی شما مطمئناً تأثیرگذاری اجتماعی خواهد داشت.
این فعال اصلاح طلب در ادامه در پاسخ به سوالی در خصوص بستر اجتماعی پسا توافق و ارزیابی از برجام گفت: این موضوع بسیار مهم است و لازم میدانم توجه مخاطبان عزیز را به چند نکته جلب کنم: ما یک نظام نوپایی هستیم که با گذشت 37 سال از آغاز انقلاب بحرانهای زیادی را پشت سر گذاشتیم حداقل برای نسلهای جوان باید نکاتی را روشن کنیم، این نکات سرمایهای برای نسلهای بعد خواهد شد و همچنین میتواند برای جامعه کنونی هم بسیار حائز اهمیت باشد.
عطریانفر با اشاره به بحرانهایی که انقلاب اسلامی پشت سر گذاشته است، گفت: فصل مشترک تمام این بحرانها بحث ملی بودن است طبیعتاً میدانیم جریانهای نفاقی در کشور ما وجود داشتند که طی یک پروسه این نهادها تبدیل به نهادهای تروریستی شدند.
وی افزود: نظام سیاسی ما مدتها دچار عارضههایی چون انقلاب و عارضه جنگ بود که در این عرصه نقشآفرینی بسیار کردند.
این فعال اصلاح طلب گفت: دشمن در این شرایط به دنبال مخدوش کردن نظام ما و زیر سوال بردن مشروعیت نظام است و تلاش دارد بین نظام و مردم همواره فاصله ایجاد کند؛ چرا که شاهد بودیم عارضه نفاق در دوران انقلاب و در بین جامعه به دنبال اختلافافکنی بودند و حتی در عارضه جنگ نیز کشورهای همسایه به نمایندگی از استکبار جهانی تلاش داشتند ایران را زیر سوال ببرند.
عطریانفر در ادامه افزود: بستر اجتماعی هر پدیده به حیطه نفوذ آن موضوع در جامعه باز میگردد هر مقداری که آن موضوع با ذهنیت مردم و نخبگان درگیر باشد طبعاً سعه وجودی آن موضوع و بستر آن در جامعه فراختر است.
وی با بیان اینکه بالای 70 درصد از ذهنیت جامعه و نخبگان درگیر مسائل هستهای است، گفت: بیشترین قشر درگیر با این موضوع قشر متوسط جامعه است که مخاطب مستقیم این موضوع بودهاند، نقاط برجسته این تحرکات مستقیماً با ذهنیت جامعه درگیر بوده است.
این فعال اصلاح طلب ادامه داد: در هر فضایی که یک درگیری با رقیب در مذاکرات وجود داشت شاهد بودیم که جامعه حامی این حرکت بود در شرایط مصالحه هم جامعه و مخاطبان ما همسو با گفتمان حاکم بودهاند.
عطریانفر افزود: دیپلماسی ما در حوزه مذاکرات هستهای و دیپلماسی ما در جنگ از یک سنخ است، جنگ تصویر خشن دیپلماسی است که یک ملت میخواهد از منافع خودش صیانت کند و در حوزه دیپلماسی هم هدف همین است فقط وجه نرم افزاری نبرد با دشمن دیپلماسی، هستهای است.
دولت به توافق برای اجرای ایده تعامل با کشورهای توسعه یافته(غربی) نیاز داشت
پرویز امینی در ادامه این نشست با اشاره به اینکه در جامعه شناسی سیاسی به دنبال نگاه به سیاست از پایگاه اجتماعی هستیم و تلاش میکنیم سیاست را اجتماعی ببینیم گفت: ما به دنبال این هستیم که ببینیم یک شرایط اجتماعیای که منجر به شکلگیری یک اتفاق سیاسی میشود دارای چه عقبهای بوده و از طرف دیگر بررسی کنیم و ببینیم که آثار و پیامدهای یک رخداد سیاسی بر روی جامعه چه خواهد بود. از همین نظر توافق وین که به عنوان نقطه اتصال شرایط اجتماعی قبل و بعد از توافق است را بررسی خواهم کرد.
امینی گفت: تحلیل ما این است که در شرایط قبل از توافق نارضایتیهای اجتماعی وسیعی بوده است که عمدتاً ناظر به مسائل اقتصادی و اجتماعی مردم میشده که عامل اصلی آن نیز تحریمها تحلیل میشد و تحریمها نیز به دلیل عدم توافق تحلیل میشد. عدم رسیدن به توافق بعد از یک فرایند 10 الی 12 ساله پرونده هستهای ایران در شکلگیری این تحلیل مؤثر بود. علاوه بر این تحلیل، دولتی از 24 خرداد 92 بر سر کار آمده است که این تلقی را گسترش میداد که حتی تا آب خوردن مردم نیز در گرو رفع تحریمها است. حاکمیت هم در مقام انتخاب در شرایطی بود که از یک طرف بدنه جامعه مشکلات خود را ناشی از تحریمها میدانست که به توافق مربوط شده بود و از طرف دیگر دولتی بر سر کار آمده بود که برای اداره جامعه ایدهای جز تعامل با دولتهای توسعه یافته نداشت.
وی با بیان اینکه مشکلی که برای دولت با عدم توافق هستهای به وجود آمده بود این بود که در روند تعامل او با کشورهای توسعه یافته اختلال ایجاد کرده بود، گفت: دولت به توافق برای تعامل با کشورهای توسعه یافته نیاز داشت و حاکمیت با این مسئله رو به رو بود که دولتی بر سر کار است که اگر توافق نمیشد دیگر برنامهای برای اداره جامعه نداشت و دولت به پایان کار خود میرسید که اگر مناسباتی که در برخی کشورها حاکم است که اگر ایده دولت برای اداره کشور از نظر کارامدی پاسخگو نباشد و با شکست مواجه شود، پایان کار دولت اعلام میشود، دولت یازدهم هم باید خودش را آماده چنین شرایطی میکرد و انتخابات زودرس باید برگزار میشد.
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: نکته دیگر این است که جامعه نیز راه حل مشکلات خود را تنها در توافق هستهای میدید و حاکمیت احساس میکرد بدون توافق هستهای بن بست اجتماعی شکل میگیرد و همین هزینههای بن بست اجتماعی و پایان کار دولت، حاکمیت را به این نتیجه رساند که این توافق را که از هزینهها و ریسکهایی که از آن آگاه بود، بپذیرد و مانع بن بست اجتماعی و پایان کار دولت شد.
دستگاه هستهای زیر نظر و کنترل هدایتگرانه رهبران نظام به سامان رسیده نه در ذیل عوامل اقتصادی و اجتماعی
عطریانفر با اشاره به اظهارات پرویز امینی مبنی بر اینکه محور نارضایتیهای اجتماعی اقتصادی مبنای تحقق حل مسائل هستهای است گفت: من با این تحلیل زاویه و برخوردی ندارم اما معتقدم این مسئله را نمیتوان عامل اصلی دانست بلکه باورم این است که از منظر و جایگاه رفیعتری باید به مسئله هستهای بنگریم و در مورد حلش نیز از این موضع رفتار کنیم.
وی در همین رابطه ادامه داد: مطالبات و رفتارهای جامعه بی تاثیر از تدابیر رهبران نظام نیست.
این فعال اصلاحطلب همچنین با بیان اینکه در حد ساختار بحث باید به مفهوم حاکمیتی دولت و عناصر کارگزاری آن نگاهی داشته باشیم اظهار داشت: مهمتر از این مقوله آن است که جایگاهی برای حاکمیت از این دید که حاکمیت مفهومی است که رهبران ارشد افق دیدشان استراتژیک است باید قائل شویم.
عطریانفر افزود: بنده بر این باورم که دستگاه هستهای زیر نظر و کنترل هدایتگرانه رهبران نظام به سامان رسیده است نه در ذیل عوامل اقتصادی و اجتماعی؛ گرچه دولت کارگزار که اتفاقات را درون خود رقم میزند رابطهای جا نشدنی با این مقوله دارد.
وی همچنین با بیان اینکه اتفاقاتی در جامعه میتوانست به نگرانی ختم شود چه بسا در تصمیم نهایی ایران اثر گذاشته است متذکر شد: اما تصمیم قطعی در حوزه رهبران نظام شکل گرفته است و در واقع آنچه امروز به اسم دستاورد از آن یاد میکنیم چیزی نبوده که در سرمایه ملی ما به عنوان آوردهای برای نظام مطرح باشد.
این فعال اصلاح طلب در مورد چیزهایی که ما در مذاکرات هستهای به طرف مقابل دادهایم با بیان اینکه اساساً آنچه از دست دادهایم خیلی روی آن تمرکز نمیکردیم اذعان داشت: دنیای غرب در این مورد ادبیاتش این بوده که ایران به دنبال تدارک هستهای بوده است و گفتههای ما را مبنی بر رد این قضیه باور نمیکردند اما در نهایت در خلال مذاکرات پذیرفتند که زیر ابروی یار هم چشمی است.
عطریانفر همچنین تأکید کرد: در واقع ما یک واقعیت قطعی که از پیش برای خودمان واضح بوده را در یک معامله به غرب فروختیم و رهبران نظام در مقوله هستهای از گفتههای صلح طلبانه نظام دفاع کردهاند که البته حقاً این قضیه را (رهبری مذاکرات) باید در حوزه رهبری دید و در این بین دولت، کارگزار این عرصه بوده است.
وی در ادامه صحبتهایش گفت: امام (ره) در مورد جنگ تصورشان این بود که حتی اگر 20 سال هم جنگ طول بکشد ما کوتاه نمیآییم اما بعد از 8 سال بنا بر شرایط و واقعیتهای موجود تغییر نگاهی ایجاد شد و جنگ پایان گرفت.
این فعال اصلاح طلب افزود: من این صحبتها را میگویم تا بگویم واقعیتهای جامعه با آن چیزی که ما میگوییم شاید فاصله داشته باشد اگر بگوییم چون دولت یک مأموریتی را تعریف کرد تا مسئله هستهای را به ثمر برساند و جامعه هم دچار این مسئله بود و آن را میخواست و اگر توافق هستهای صورت نمیگرفت باعث گسست جامعه و دولت میشد و این عامل پذیرش برجام شده است شاید کمی سادهنگری باشد.
عطریانفر با بیان اینکه اگر این دید را ببینیم پس نگاه رهبری در کجای آن قرار دارد؟ گفت: باور من این است مقوله هستهای به عنوان یک امر محوری در حوزه اختصاصی رهبری نظام تعریف شده است کما اینکه در جنگ نیز این مسئله بود و در تمام بحرانهایی که در کشور وجود دارد نیز این مسئله تعریف شده است از منظر حقوق قانون اساسی هم در وظایف رهبری این آمده است که رهبر مسئولیت دفاع از کلیت منافع مردم را بر عهده دارد.
پرویز امینی در ادامه در پاسخ به عطریانفر گفت: بحثی که من در ابتدای نشست مطرح کردم در حوزه جامعه شناسی بود. این مسئله به این معنی نیست که من همه توافق را به شرایط اجتماعی تقلیل دادم بلکه از منظر شرایط اجتماعی این مسئله را بررسی کردم من بحثهای جناب عطریان فر را انکار نکردم و مسئلهام مسئله اجتماعی بود.
مهمترین اثر برجام تقویت رابطه احترامآمیز بین مردم و حاکمیت است
محمد عطریانفر در ادامه این نشست در پاسخ به سوالی با این عنوان که مهمترین اثرات اجتماعی سیاسی اقتصادی برجام را در سیاست داخلی کشور چه میدانید؟ گفت: مهمترین اثری که در وادی اول از برکات این برجام است تقویت رابطه احترام آمیز بین مردم و حاکمیت است وقتی که صحبت از حاکمیت میکنیم تمام قدرتهای سیاسی اجتماعی نظام را میپوشاند که به نظر من نقطه بسیار مهمی است.
وی افزود: امروزه در عرصه شکلگیری قدرتهای سیاسی تلاش میشود تا از اندیشه دینی فاصله گرفته شود و میگویم تفکر دینی قدرت حکومت ندارد اما انقلاب اسلامی ایران این نگاه را تغییر داد.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران احیای رابطه اعتمادانگیز بین نظام سیاسی ایران و جامعه را یکی از دستاوردهای معمولی برجام و حل مسئله هستهای خواند و گفت: ابعاد این دستاورد سطحی است و دستاورد معنوی برجام این بود که مردم به نظام مجدداً اعتماد کردند و ثابت کردند که در بحرانیترین مسئلهها و سختترین گرفتاریها میتوانند به نظام سیاسی اعتماد کنند و نشان دادهاند که وقتی که این اعتماد از سر اعتقاد و بدون تحلیل باشد آثار مقابل آن این است که جامعه تمام ظرفیت خود را در اختیار جامعه قرار میدهد.
عطریانفر ادامه داد: به همین سبب در درون جامعه ایران چنین دستاورد مهم حاکمیتی برای نظام فراهم شد و برای مردم نیز این اعماد را داشت و البته دستاوردهای فرا مرزی این مسئله نیز حائز اهمیت است.
وی با بیان اینکه کشورهای دیگر پس از این دستاورد به هر دلیلی مطابق سلیقه خود خواستار رابطه با ایران هستند تأکید کرد: برخی از این کشورها با هدف سیاسی و حتی سایر اهداف چون اقتصادی احساس کردند میتوانند بار دیگر روی این سرمایه بزرگ (ایران) حساب کنند.
ابن فعال اصلاح طلب تأکید کرد: آنها میدانند ایران مانند کشورهای عراق، سوریه و ... نیست بلکه ایران از اعتبار منطقهای و جایگاه بالایی برخوردار است شاید شاخص اجتماعی و اقتصادی درسطح بالا برای ایران از دید کشورهای دیگر مطرح نباشد اما به لحاظ تاریخی و تمدن جایگاه بالایی دارد که قابل مقایسه با کشورهای همسایه و اطراف نیست.
دولت بعد از توافق با گردنه سخت کارآمدی روبروست
پرویز امینی با بیان اینکه توافقنامه وین دارای سه ویژگیاست که آثار اجتماعی آن بر اساس این سه کلید واژه قابل بررسی است گفت: سه کلید واژه «گستردگی آثار»، «کوتاه مدت بودن آثار» و «امکان بازگشت پذیری» سه ویژگی اصلی این توافق است.
وی خاطرنشان کرد: آثار توافق گسترده است چون معادلات اجتماعی که ایجاد میکند باعث میشود دولت یازدهم را به دولت یازدهم پیشاتوافق و دولت یازدهم پساتوافق تقسیم کند و از همین منظر، تغییری که برای دولت یازدهم در 23 تیرماه 94 ایجاد شد، مهمتر از 24 خرداد 92 است.
امینی با بیان اینکه اگر این توافق صورت نمیگرفت دولت در شرایط منفعلی قرار میگرفت خاطرنشان کرد: اکنون دولت این فرصت را پیدا کرده است که سرمایه اجتماعی خود را بازیابی کند و از جامعهای که برای حل مشکلات خود امیدوار هستند استفاده کند.
این کارشناس مسائل سیاسی در خصوص کوتاه مدت بودن آثار این توافق اظهار داشت: آثار این توافق کوتاه مدت است برای اینکه مردم توافق را به ما هو توافق ارزشمند نمیدانند و مسئله اصلی برای آنها حل مشکلاتی است که دولت وعده حل و فصل آنها را از طریق توافق داده است. بنابراین دولت برای اینکه بتواند این سرمایه اجتماعی را حفظ کند باید آثار این توافق را در معیشت مردم نشان دهد. دولت اکنون در گردنهای برای اداره جامعه قرار گرفته است. هر چند دولت توانسته از گردنه توافق که آن را عامل حل مشکلات خود عنوان میکرد رد شود اما اکنون گردنه سختتری را پیش رو دارد چون از یک طرف فرصتهایی به دست آورده که عنوان شد و از طرف دیگر تعهداتی را که پیش از این داده است را باید عملیاتی کند و دولت دیگر فرصت اینکه ناکارآمدی خود را به تحریمها ارجاع دهد، ندارد.
وی با بیان اینکه دولت انتظارات از رفع تحریمها را بسیار بالا برده است گفت: این انتظارات اکنون شرایطی را برای دولت ایجاد کرده که اگر آنها را اجرایی نکند با مشکلات بسیاری رو به رو خواهد شد و دولت دیگر فرصتی برای نا کارآمد ی خود ندارد و در حقیقت در این فرصت میان مدت باید انتظارات جامعه را در حوزه معیشت تأمین کند که اگر بتواند این گردنه را رد کند میتواند بگوید برداشتهایی که از توافق داشت، حقیقی است و اگر نه اشتباه بودن آن برداشتها نمایان میشود.
باید در توافق یک چیزی داد تا بتوانیم چیز دیگری را بگیریم
عطریانفر با بیان اینکه اتفاقی که در خصوص توافق هستهای افتاد دو طرف داشت که یک طرف آن ایران و طرف دیگر قدرتهای جهانی به رهبری آمریکا بود، گفت: از این توافق شعاری به نام "برد- برد" درآمد که اگر این مقوله را باز کنیم میتوانیم به سوالات پیرامون آن پاسخ دهیم.
وی تاکید کرد: اینکه بگوییم در توافق تا حدی از انتظارات خود کوتاه آمدیم تا طرف مقابل را پایین بکشیم بیان درستی است زیرا در نهایت باید در توافق یک چیزی داد تا بتوانیم چیز دیگری را بگیریم.
این فعال اصلاح طلب گفت: مقدار برد-برد از یک سنخ نیست؛ برداشتی که از این برد در جهان بود که کلیه زمینه هایی که به ایران فرصت هستهای به مفهوم تسلیحاتی را می داد از بین برده است که البته بازتاب آن در میان کشورهایی که در مقابل ما صف کشیدهاند مانند اسرائیل، اتحادیه اروپا یا امریکا متفاوت است.
عطریانفر افزود: اما این برداشت در خصوص ملت ایران متفاوت است و آنها این برداشت را دارند که در شرایطی که جهان مانند نبرد ایران و عراق به دنبال این بودند که نظام جدید التاسیس ایران را به وسیله حمله نظامی از ببرند و در این مسئله همه با هم متحد شده بودند ولی شکست خوردند و در مسئله هستهای نیز که این اجماع بر سر ما به وجود آمده بود و در ادبیات حقوقی ما را ذیل فصل 7 منشور سازمان ملل برده بودند را از دست آنها خارج کردیم.
وی با تاکید بر اینکه شاید در دنیا تنها از منظر دستاوردهای هستهای به این توافق نگاه شود گفت: اما دستاوردهای داخلی ما مطمئنا بیشتر از مسئله هستهای است و ما توانستیم سهم خود را از یک کیک جهانی به دست آوریم که البته نوع نگاه به این مسئله بستگی به زاویه نگاه طرف مقابل است.
بعد از مدتهای طولانی مجدداً در ایران دولتی مستقر شده که توسعه گرا است
پرویز امینی در پاسخ به صحبتهای عطریان فر گفت: جناب عطریانفر بحثهایی را مطرح می کنند که مناقشه برانگیز است و من ورودی به آن ندارم مثلاً اینکه ایران ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد بوده است یا نه به نظرم دیگران باید نظر بدهند و در حوزه من نیست و من ورود نمیکنم.
امینی در خصوص آثار توافق هستهای از منظر اجتماعی گفت: بعد از مدتهای طولانی مجدداً در جمهوری اسلامی ایران دولتی مستقر شده است که توسعه گرا است و نقطه ثقل توسعهگراییاش هم بحث اقتصادی است و معیار آن هم افزایش ثروت ملی است و مسیر توسعه یافتگی اش را هم در چارچوب نظریات مدرنیزاسیون میدانند که این هم از طریق همگرایی و تعامل با کشورهای توسعه یافته اروپای غربی و آمریکا انجام میگیرد. در واقع چیزی که فراتر از هستهای وجود دارد و در سوال شما بود این است که این دولت با ایدهای که برای اداره کشور دارد و با انعطافهایی که حاکمیت نسبت به آن نشان میدهد فرصتی پیدا کرده است که از منظر اجتماعی مجدداً آزموده شود و این دارای الزاماتی است.
وی با تشبیه این الزامات گفت: یکی از الزامات تقلیل استقلال است و تغییر در مواضع سیاسی است چون در تعامل با این کشورها باید استقلال مواضعت را تقلیل بدهی. برخی معتقدند که جمهوری اسلامی دچار یک پارادوکس است هم میخواهد پیشرفت کند هم میخواهد استقلال داشته باشد اگر بخواهد اسلام را مبنا و راهنمای عمل قرار دهد این با ایدهای که آنها دارند قابلیت جمعپذیری ندارد. اینکه حاکمیت انعطافهایی نشان داده است تا برای دولت این فرصت فراهم شود تا ایده خود را اثبات کند، از تاثیرات فراهستهای این توافق بوده است.
این کارشناس مسائل سیاسی در واکنش به طرح سوالی مبنی بر اینکه به نظر می رسد مسئولان برای پیشبرد مذاکرات به دنبال ارائه تصویری متفاوت از ماهیت آمریکا در ذهن ملت هستند، اظهار داشت: سیاستهای اعمال شده در دولتهای سازندگی و اصلاحات و کارهای انجام شده در دولتهای غربی ، باعث رقم زدن یک بحث ایدئولوژیک در جامعه ایران شد بدین گونه که برخی در جامعه ایران ارزشهای غربی را میپسندند و تمایل دارند از سبک و سیاق و ارزشهای غربی تبعیت کنند.
امینی در ادامه توضیح داد: اما موانع و مناسباتی در مسیر این ارتباط از جمله آلترناتیوهایی مبنی بر اینکه آمریکا شیطان بزرگ است وجود دارد. همراهی آمریکا با صدام در جنگ و تجربههای تلخ تاریخی ما در ارتباط با غرب موانعی ایجاد کرد که در واقع این خود در یک سمت ماجرا قرار دارد. سمت دیگر این است که دولتهای غربی و در رأس آن آمریکاییها، همراهی با جمهوری اسلامی با آن ماهیت اصولیاش، برایشان قابل هضم نبوده است که غربیها نیز به دنبال تعدیل مواضع جمهوری اسلامی در منطقه، و حتی تغییر ساختاری در کلان جمهوری اسلامی یا به نوعی تبدیل ایران به شیری بییال و کوپال بودند.
وی اهداف غرب در مواجهه هسته ای با ایران را فرا هستهای و هستهای خواند و در این رابطه گفت: در نسبت بندی به این دو هدف، اهداف فرا هستهای مهم دیده شده که یکی از آنها «تغییر تصویر آمریکا در نظر ملت ایران» است تا مقاومت ایرانیها نسبت به غرب (در روند مذاکرات) شکسته شود. علاوه بر این دولت یازدهم هم نمیتواند همزمان هم بر طبل خصومت و ماهیت استکباری غرب بکوبد و هم ایده همگرایی با غرب را پیش ببرد. پس باید چهره مثبت تری از غرب در جامعه ایران ایجاد کند تا بتواند ایده خود را با پشتوانه اجتماعی همراه سازد.
آمریکا تا اطلاع ثانوی شیطان بزرگ است؛ اما "مرگ بر آمریکا" قطعی و جاودانه نیست
عطریانفر در ادامه این نشست با بیان اینکه آمریکا تا اطلاع ثانوی شیطان بزرگ است گفت: اگر در بزرگ بودن شیطان تردید داریم اما در شیطان بودنش هیچ شکی نیست که در شعارهای نظام همچنان مورد اتهام و مورد نفرت از سوی جامعه و رهبران سیاسی ایران قرار دارد.
وی با اشاره به اینکه آیا این امر (مرگ بر آمریکا) قطعی و جاودانه است گفت: در جواب این سوال باید بگوییم خیر، ما در عرصه سیاسی حاکم بر جهان نه دوست دائمی داریم نه دشمن دائمی اما در کنار آن منافع و مشکلات دائمی داریم.
این فعال اصلاح طلب گفت: آیا میتوان امریکا را از سرفصل شیطان بودن خارج کرد؟ باید گفت: آری، این اتفاق می افتد و با مبانی ما ناسازگار نیست اگر بخواهیم پیشرفت داشته باشیم قطعاً این پیشرفت نیازمند ارتباط تنگاتنگ با جهان است
عطریانفر اظهار داشت: پیشرفت با استقلال در تعارض نیست چرا که برای این پیشرفت ارتباط لازم است، استقلال ایران با پیشرفت الا و لابد به عنوان امری قطعی و تدوینی غیر قابل تعارض نیست میتوان استقلال داشت اما پیشرفت هم کرد.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران با بیان اینکه دیدگاه امام خمینی (ره) از ابتدا دیدگاهی استکبارستیز بوده است گفت: نظریات رهبری نیز متأثر از دیدگاههای امام خمینی است، این امام میگفت اگر آمریکا هم آدم شود با آن ارتباط برقرار میکنیم.
وی ادامه داد: به تناسب زمان و شرایط جهتگیریها قابل انعطاف است و مشخصاً در کیس هستهای کشوری که بیش از همه با توافق واجد منطق همراه ما بود کشور آمریکا بود، کشورهای 1+5 از همه سر سختتر بودند در این مسیر حتی ما شاهد سرسختی روسیه بعد از آن چین و بعد کشورهای اروپایی بودیم.
عطریانفر افزود: بسیار از مشکلات و دردسرها از سوی کشورهای 1+5 در این مسیر جلوی پای ما قرار گرفت که با همراهی و کمک آمریکا رفع شد از نظر تحلیل عمومی هیچ امر قطعی و غیر قابل انعطافی در حوزه سیاست وجود ندارد.
این فعال اصلاح طلب در ادامه با بیان اینکه ما به سیاستهای پیشین آمریکا معترض هستیم حتی در سیاست تحمیلی فضای سلطنتی گذشته، اگر آنها از ما عذرخواهی کنند و در سیاستهای خود اصلاحاتی را بوجود آورند میتوان زمینه را برای ارتباط با آمریکا ایجاد کرد در واقع هر قدر در این حوزه تغییر از ناحیه استکبار جهانی حس کنیم می توان به این همسویی امیدوار بود.
پرویز امینی با طرح این سوال که "چگونه میتوان با شیطان بزرگ بازی برد- برد داشت؟" مطرح کرد: زمانی که شما دولت آمریکا را شیطان بزرگ میدانید چطور انتظار دارید در بازی رو به روی آن هر دو به برد دست یابید؟
با وجود اینکه آمریکا هنوز شیطان بزرگ است ممکن است به نتیجه برد-برد رسید
عطریانفر در پاسخ به این سوال امینی با بیان اینکه پاسخ شما مانند این است که بگویید چگونه ممکن است که "رهبر انقلاب که شعارهای ضد آمریکایی میدهند اجازه مذاکره با آمریکا را نیز بدهند؟" این در حالی است که حتی در زمان پیامبر اسلام نیز اجازه مذاکره با دشمنان داده میشد و در خصوص برد-برد هر دو طرف هم از آنجایی که هر طرف با توجه به منافع خود به موضوع نگاه میکند ممکن است توافقی به دست آید که هر دو طرف از آن احساس برد داشته باشد.
وی با بیان اینکه نباید به موضوع برد -برد نگاه صد در صدی داشت: خاطرنشان کرد: ممکن است هر طرف نتیجه بازی را 3-2 به نفع خود بداند؛ در این شرایط با وجود اینکه آمریکا هنوز شیطان بزرگ است ممکن است با آن گفتگو کرد و به نتیجه برد-برد رسید با این حال کماکان آمریکا شیطان بزرگ باقی خواهد ماند.
این فعال اصلاح طلب با بیان اینکه ما پیش از این نیز با وجود اینکه آمریکا شیطان بزرگ بود توانستیم در عرصههای مختلفی با آنها تعامل داشته باشیم، گفت: در موضوع عراق عرصه مشترک با آمریکا داشتیم که این کشور از دست صدام خارج شد و به دست دوستان ما افتاد یا همچنین در مورد افغانستان نیز ما توانستیم عرصه مشترک دیگری را با آمریکاییها داشته باشیم.
عطریانفر با تاکید بر اینکه در حوزه سیاست امری ناگهانی و تصادفی اتفاق نمیافتد خاطرنشان کرد: در این حوزه موضوعات تدریجی هستند و ممکن است در سیاست ورزی در یک موضوع یک طرف از یک جنس احساس برد کند در حالی که طرف دیگر از جنس دیگری احساس برد دارد.
وی در واکنش به سوالی در خصوص اظهارات وزیر امور خارجه امریکا که مدعی شده بود توانسته اند با توافق اثر شگرفی بر نیروهای معتدل و حامی خود داشته باشند گفت: همواره در جریان گفتگوهای هستهای این بحث بود که دو طرف ماجرا اجازه دارند به اقتضای نیاز تبلیغاتی خود، تعریف، تفسیر یا تصویر از ماجرا به جامعه مخاطب خود منتقل کنند که این تفسیر یا تاویل هیچ قید و بندی را برای آن طرف ایجاد نمیکرد.
این فعال اصلاح طلب با تاکید بر اینکه اینگونه اظهارات وزیر امور خارجه امریکا نیز در همین دستهبندی قرار میگیرد خاطرنشان کرد: ممکن است ما نیز بگوییم که توانستیم با این مذاکرات بین جمهوری خواهان و دموکرات ها در کنگره افتراق ایجاد کنیم اما در مجموع اظهار نظر وزیر امور خارجه آمریکا چیزی را تغییر نمیدهد یا چیزی را ثابت نمیکند.
عطریانفر با اشاره به اینکه بارها بیان شده که اگر نظرسنجی در جامعه نخبگان ایرانی انجام شود ممکن است چیزی بیان شود که با سیاست های نظام مخالف باشد گفت: حالا ممکن است برخی بگویند این نشان میدهد که سیاستهای نظام اشتباه بوده که طبیعتاً هیچکدام از این دو نتیجهگیری درست نیست و بر همین اساس نشان میدهد که اینگونه اظهارات آقای کری بی مبنا است و اگر آن چیزی که در ذهن آقای کری بوده برخی افرادی که از این توافق فاصله گرفته اند این افراد بدون توافق نیز به دنبال آقای کری بودند ولی اگر منظور من و شما باشیم خیر این توافق در نظرات ما تأثیری نخواهد داشت.
دولتمردان آمریکایی میگویند اگر توافق نمیشد روحانی و ظریف در شرایط سختی قرار میگرفتند
پرویز امینی در خصوص اظهارات جان کری گفت: آقای ظریف در اوایل این دولت سخنرانی در جمع نخبگان آمریکایی داشتند ایشان در پاسخ به سوال هاله اسفندیاری که از تاثیرات توافق در مسائل داخلی ایران پرسیده بود گفت اگر توافق صورت نگیرد جامعه، در 16 ماه آینده، ما را در انتخابات پارلمان کنار خواهد گذاشت.
امینی افزود: ما در صحبتهای جان کری و بقیه دولتمردان آمریکایی میبینیم که میگویند اگر توافق نمیشد روحانی و ظریف در شرایط سختی قرار میگرفتند به هر حال این جمع بندی صریح و روشنی است و اگر بخواهیم در یک جمله بگوییم برای غربیها حضور یک دولت مثل دولت روحانی میتواند تقویت و تلاش برای داشتن یک سیاست مؤثر در اوضاع داخلی ایران باشد که این بحث هم میتواند سلبی باشد و هم ایجابی یعنی میتواند از بازگشت دولتهایی مثل دولت احمدی نژاد که رویهای متفاوت در مقابل غربیها داشتند جلوگیری کند.
ما در بحث احزاب دچار یک توقف و یک امتناع هستیم
عطریانفر در خصوص اثر توافق هستهای بر رابطه دولت و جریانهای سیاسی و احزاب گفت: به نظر من این موضوع خیلی فوریت ندارد ما در بحث احزاب دچار یک توقف و یک امتناع هستیم و تا این مسئله را در جایگاه خودش حل نکنیم پرداختن به آن موضوعی را حل نمیکند.
وی گفت: ما در امر احزاب و گروههای سیاسی و نسبتشان با حکومت باید موضع را در یک نقطه کاملاً شرافتمندانه حل کنیم آن چیزی که در بحث عمومی احزاب داریم بحث تصنعی بیش نیست احزاب ما دچار یک توقف هستند و شما هر چقدر هم که در این مسئله توقف کنید خروجی نخواهد داشت.
منتقدین شرایط سختتری در پیش خواهند داشت
امینی در پاسخ به این سوال گفت: این توافق آثار کوتاه مدتی دارد یک اثر در نوع مناسبات با جریانهای اصلاح طلب و یک اثر با جریان منتقدان است در ارتباط با جریان اصلاحطلب چون دولت یک پایگاه ایدئولوژیکی در این بحث ندارد و پیروزیاش در انتخابات هم یک پیروزی گفتمانی نبود پس این به یک پایگاه اجتماعی اصلاح طلبان نیاز دارد. توافق هستهای در کوتاه مدت فرصتی را برای دولت به وجود میآورد که از نظر کارآمدی شرایطی را به دست آورد که نیاز به جریان اصلاح طلب را تعدیل کند و در این تعامل دست بالاتر داشته باشد.
امینی مواجهه دولت با جریان منتقد را داشتن احساس قدرت برای دولت عنوان کرد و گفت: دولت از جریان منتقد حتی زهر چشم هم گرفت و منتقدین شرایط سختتری را در پیش خواهند داشت همانطور که چندین نشریه تعطیل شد و یا اینکه بعضی از نشریات تذکر گرفتند.
در لوزان از وین و ژنو فاصله گرفتیم و این را مرهون موضع قاطع رهبری و نحوه مذاکره تیم ایرانی هستیم
عطریانفر در پایان این نشست در پاسخ به سوال خبرنگاری مبنی بر اینکه آیا در متن برجام نقطه یا نقاط ضعفی را می بینید که طی 10 سال اول پس از توافق برای ما خطری ایجاد کند، گفت: اگر بپذیرید که ما به دنبال تسلیحات هسته ای بوده ایم بله در جای جای این سند و سطرهای آن چنین است و جلوی شما گرفته شده است ولی از آنجایی که هدف ما ورای این بوده است باید چنین پاسخ گفت که هر امر بازدارنده ای در این عرصه مغایر با پیشینه و هدف ما است.
وی در خصوص مواجهه متن برجام با مسئله بازجوئی دانشمندان هسته ای و موشک های بالستیک ایران که جزئی از خطوط قرمز ایران در روند مذارکرات هسته ای بوده، اظهار داشت: ما در این رابطه دچار دست اندازی شدیم.
این فعال اصلاح طلب تحلیل کرد: در سه عرصه مذاکراتی مان در ژنو، لوزان و وین دستاوردهای بسیاری خوبی در توافق و تفاهم های صورت گرفته داشتیم تا جائی که جمع بندی ما از برآیند مذاکرات با توجه به خطوط قرمز مطرح شده نشان از این دارد که تهدیدی وجود ندارد.
عطریانفر افزود: یعنی در ژنو دستاوردمان به قدری خوب بود که تهدیدی نسبت به خطوط قرمز احساس نمی شد؛ بعد از آن هم ما را به نقطه دیگری بردند که حالت تفاهم گونه ای در لوزان اتفاق افتاد و در بحث دانشمندان هسته ای و موشک های بالستیک تثبیت روند را شاهد بودیم.
وی ضمن شبیه دانستن توافق وین و ژنو، گفت: دستاورد ما در ژنو با توافقی که در وین داشتیم شباهت داشت اما در لوزان از آن فاصله گرفتیم و این ها را مرهون موضع قاطع رهبری و نحوه مذاکره تیم ایرانی هستیم.(+)
"Our President, analytical news site"
آخرالزمان
#قدرت نظامی ایران
#مستند
#یوفو