نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: ماهواره ارسال می‌کنیم اما چرا نمی‌توانند دراز مدت بماند؟ چرا مجبور به برگشت می شود؟ چون مشکل اساسی آن سوخت آن است وگرنه تمام امکانات برای ماندن در فضا را دارد/ دلالان پتروشیمی برای سود بیشتر ثروت ملی را تاراج کردند

به گزارش «پايگاه خبري تحليلي رئيس جمهور ما»؛ رهبر معظم انقلاب چندی پیش سیاست های کلی « اقتصاد مقاومتی» را ابلاغ کرده و تاکید فرمودند که اقتصاد مقاومتی خواهد توانست الگویی الهام بخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد و زمینه و فرصت مناسب را برای نقش آفرینی مردم و فعالان اقتصادی در تحقق حماسه اقتصادی فراهم کند. به دنبال ابلاغ این سند در گفت وگو با الیاس نادران دکترای اقتصاد عمومی و عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس شورای اسلامی به بررسی ابعاد مختلف سند ابلاغی « اقتصاد مقاومتی» پرداختیم.

الیاس نادران، نمایندهٔ دوره هفتم، دوره هشتم و دورهٔ نهم مجلس شورای اسلامی و عضو کمیسیون برنامه و بودجه است. وی از اصولگرایان مطرح و از منتقدان مفاسد اقتصادی در دولتهای هاشمی، خاتمی، احمدی نژاد و دولت حسن روحانی محسوب می شود. نادران در سال 1996 از دانشگاه کلرمون فران Clermont-Ferrand فرانسه در رشته اقتصاد عمومی دکتری تخصصی گرفته است. او همچنین، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران است و در دوره دکتری اقتصاد بخش عمومی در این دانشکده تدریس می کند.

متن گفتگوی پایگاه خبری تحلیلی « پارس» با الیاس نادران در ذیل می آید.

*آیا بومی سازی تولیدات اقتصادی صرفه اقتصادی دارد؟

هرکاری در مرحله ی تحقیق و توسعه یعنی در مرحله ی   R& D، فقط هزینه است یعنی شما باید پول خرج کنید تا دانش و تجربه را بیاورید تا از مجموعه ترکیب دانش و ابزارهای فنی که در اختیار دارید، یک دانش فنی، بر اساس آن یک محصول شکل گیرد و وقتی یک محصول شکل گرفت مرحله اقتصادی شدن آن شکل می گیرد. بنابراین اقتصادی بودن یا نبودن یک فعالیت بستگی دارد به این که اقدامی که صورت می دهید را در چه بازه زمانی و با چه خروجی تعریف می کنید.
ما اگر بطور مثال اگر به همین سانتریفیوژ های نسل یک و دو که در ایران ساختیم، اکتفا بکنیم این هزینه ای که اختصاص یافته صرفا یک هزینه اختصاصی نیست. اما آن دانش فنی و آن عقبه ی فنی که به موجب ساخت سانتریفیوژ در کارگاه های مختلف شکل گرفته و شغل هایی که ایجاد کرده و پیامدهایی که می تواند ایجاد کند و راه های جدیدی که می توان برای مصرف آن در کشاورزی، دارو و صنعتی بکار گرفت، در نظر بگیرید؛ آنوقت شما می توانید ببینید که نه تنها اقتصادی است بلکه پر منفعت ترین فعالیت اقتصادی است یعنی در کنار بحث های امنیت ملی بحث انرژی بمب یا استقلال دانش فنی و یا ابزارهای مواجه با نظام بین الملل به عنوان یک ابزار قدرت در چانه زنی ها اصلا به لحاظ اقتصادی هم صرف خواهد کرد.

ماهواره هایی که امروز در دنیا می توانند به راحتی در فضا بهره وری داشته باشند به دلیل استفاده از سوخت هسته ای است. ما هم ماهواره ارسال می کنیم اما چرا نمی توانند دراز مدت بماند؟ چرا مجبور به برگشت می شود؟ چون مشکل اساسی آن سوخت آن است وگرنه تمام امکانات برای ماندن در فضا را دارد. حال اگر بتوانیم این موتور را بسازیم و سوخت آن را نیز فراهم کنیم ؛ این طرح کاملا صرفه اقتصادی دارد.
دنیا در حال حاضر با این کشتی ها میلیون ها بشکه نفت میبرد که این کار کاملا اقتصادی است بطور مثال کشتی های دنیا که اصلا متحول می کند و یا مثلا در حوزه ی کشاورزی شما استفاده کنید برای تکثیر برای اصلاح بذر برای آفت کشی و یا برای هر کاری که می خواهد صورت بگیرد بطور کلی زمینه ی مصرف آن فوق العاده است.
 
*اما مسئولین دولتی سالها این نوع فعالیت ها را صرفا هزینه زا دانسته و تلاشی برای ورود به این مراحل تحقیق و توسعه نداشتند.

در مرحله ی R& D (مرحله ی تحقیق و توسعه) هر فعالیتی حتی در حوزه ی نفت بحث در این است که اگر والف سر چاه را وقت میگذاشت اصرار میداشت به اینکه این را داخلی کند این را بومی کند چون باید فشار 10آتمسفر 50 اتمسفر در چاه را ببندد و الا منفجر میشود آنچه در هسته ای ساخته شده است از این دقیق تر است از لحاظ   قدرت از لحاظ فنی از لحاظ ظرافت مهم نیست مهم تکنولوژی بکار رفته در آن است که می تواند تولید کند، چرا در آنجا به دنبال آن نرفتند بله اگر از اول میرفتند ممکن بود خیلی در آن هزینه کنند اصلا حکومت ها دچار (R& D) می شوند چون آرانددی شامل هزینه می شود ولی وقتی به نتیجه رسید محصول آن آنقدر اقتصادی است که همه ترغیب می کنند که این کار بشود یعنی یک کار اساسی است یک کار راهبردی است یک استراتژی روشن است.

به این دلیل میگویم که ما الگو بگیریم و گرنه بله هزینه بر است مثل این می ماند که شما به طور مثال در ساخت موشک ها اگر موشک می خریدیم ارزانتر در می آمد اما شما دیدید که حتی روسیه در مقابل نظام غرب ایستاده در مسئله S  300 معامله کرد خوب اگر روزی ما را بر سر دو راهی قرار دادند ما چه باید بکنیم یعنی قیمت استقلالی که ما در یک دانش فنی پیدا می کنیم چقدر برای آن بها قائلیم؟
 
*یکی از دغدغه های جدی در مساله اقتصاد مقاومتی مساله خام فروشی است. به نظر شما راهکار مقابله با این روش چست؟

این ها همه تولیدات اقتصادی است که می تواند همه در قیاس اقتصادی مورد اقتصادی قرار بگیرد که تبدیل به صادرات بشود یعنی همه ی این رشته ها در دنیا مصرف دارد، حالا در بحث پتروشیمی هم که امسال شما دیدید در   مجلس بحث قیمت خوراک پتروشیمی و این ها شد همه ی اصرار مجلس به این است که شما اگر خام پتروشیمی را که صادر می کنید یک مرحله فرآوری کنید نه بیشتر همین بیش از دویست هزار شغل ایجاد می کند بیش از دویست هزار شغل پایدار در کشور میتواند ایجاد کند خب چرا این کار را نمی کنند؟ چون در اینجا حاشیه ی سود آن با آن خوراک گازی که تحویل می گرفتند خیلی بالا بود و این خام فروشی برایشان صرف میکرد، صادر می کردند، اینها برای سود بیشتر ثروت ملی را تاراج کردند پولش را هم در بازار آزاد می بردند و هزینه می کردند اگر نمی رود به این سمت. حکومت باید ببرد به این سمت، یعنی اقتصادی شدن حکومت بستگی به رفتار حکومت دارد، ما باید شرایط را فراهم کنیم تا هدایت کنیم فعالیت های اقتصادی را، آن سمتی که نظام میخواهد که کشور به آن سمت برود. اینها برای سود بیشتر ثروت ملی را تاراج کردند.
 
*چرا با وجود سخنان سران سه قوه مبنی بر اجرای اقتصاد مقاومتی اما هیچگاه این رویکرد در متن برنامه های دولتی به طور جدی دیده نمی شود؟

هر جنگی آدم های خودش را دارد در عرصه فرهنگی هم ما همین مشکل را داشتیم البته پیداست بین آنچه که رهبر انقلاب می گوید و مدیران ارشد و میانه و خرد می گویند فاصله است و همین هم است که ما باید دارای درک مشترک باشیم به همین دلیل هم است که میگویند سران قوا با هم جلسه بگذارند، من متن جلسه رهبری با سران قوا در مورد اقتصاد مقاومتی را میخوانم: لازم است سران قوا بی درنگ با زمان بندی مشخص قوا اقدام به اجرای آن کنند و با تعیین قوانین و مقررات مشخص و با تبیین راه برای عرصه های مختلف برای نقش های مختلف و فعالان اقتصادی در این جهاد مقدس شرایط را فراهم کنند، یعنی روشن است ما باید اول به یک درک مشخص مشترک برسیم و بعد باید همه ی آن کسانی که می توانند در این عرصه بکار گرفته شوند پای کار بیاوریم، من اصلا قبول ندارم که لازمه ی جامعه جهاد اقتصادی و یا یک الگوی اقتصاد مقاومتی در کشور این است که ما به سرمایه دار ها متوسل بشویم، البته نمی گویم که این ها بی نقش هستند نه آن ها نقش خود را دارند ولی اینکه ما فکر کنیم لازمه ی آن، این است که آن ها باشند و اگر نباشند هیچ اتفاقی در کشور نخواهد افتاد نخیر اینطور نیست ما در جنگ هم اگر جنگ را پیش برده ایم یک سری از افراد به جنگ نگاه دینی و تکلیفی داشته اند، امروز هم می توان همین نگاه را ایجاد کرد اینکه می فرمایند یک جهاد است مخاطب آن همه هستند هرکسی هرجا هست باید فکر کند من امروز در این جهاد چه نقشی می خواهم ایفا کنم البته معلوم است که نقش یک نماینده مجلس، یک رئیس کمسیون، یک وزیر، یک رئیس جمهور، با نقش یک فرد عادی کاملا متفاوت است، با نقش یک صنعتگر متفاوت است، ولی اگر ما حکومتی ها وظیفه ی خود را درست انجام دهیم همان صنعتگر و تاجری که دنبال کسب سود است می تواند فعالیت هایش را مدیریت کرد در جهتی که مورد تأیید نظام است چون آنکه خلاف منافع ملی نمی خواهد فعالیت کند خلاف منافع خودش هم نمی خواهد تصمیم بگیرد ولی ما باید مدیریت کنیم یعنی این جریان سرمایه این نیروی کار و دانش علمی، همه ی این ها را در مسیری تعریف می کنیم که باید باشد که آن ها جایگاه خود را پیدا کنند به همین دلیل من آن مثال را گفتم.
 
*نام گذاری سال به عنوان اقتصاد با عزم و مدیریت جهادی و ابلاغ سند اقتصاد مقاومتی در این مقطع چه پیام خاصی را به همراه دارد؟

من فکر می کنم به درستی مقطع زمان انتخاب سیاست ها شکل گرفته یعنی به یک کمالی رسیده است از یک مسیری که تعریف شده عبور کرده است، یک نامه ای مقام معظم رهبری در مقدمه ی ابلاغ سیاست های کلی فرمودند من سه چهار نکته از این ها را که مربوط به چشم انداز است را خدمتتان عرض می کنم ایشان می فرمایند که ما باید الگوی اقتصاد بومی و علمی بر آمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی که همان اقتصاد مقاومتی است درست کنیم، یعنی کشور باید از چنین مثالی پیروی کند که دو کار می تواند انجام دهد یک بر مشکلات اقتصادی فائق بیاید و این دشمنی که وارد جنگ اقتصادی شده است را به عقب نشینی وادار کند و دوم این که به نظر بنده مهمتر از مورد یک است این است که در جهانی که مخاطرات و بی اطمینانی های ناشی از تحولات خارج از اختیار مانند بحران های مالی، اقتصادی و سیاسی رو به افزایش است با حفظ دست آورد های کشور و تداوم پیشرفت و تحقق آرمان ها و سند چشم انداز بیست ساله اقتصاد مبتنی بر دانش و فناوری و عدالت بنیان و… بتواند با الگویی الهام بخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد، این دقیقا همان چیزی است که مد نظر است، یعنی یک الگوی پایداری که همه ی وجوه ممیزه ی یک الگوی اسلامی را در حوزه اقتصادی دارا است و نه تنها در مواجه با نظام سلطه که جنگ اقتصادی با ما به راه می اندازد، حتی اگر جنگ اقتصادی نبود چون عده ای می گویند با بحث های دیپلماسی و این مذاکرات جنگ اقتصادی تمام می شود ایشان می فرمایند اصلا نیاز به جنگ اقتصادی نیست، جنگ اقتصادی یک وجه قصه است این بحران 1998 که بوجود آمد و بحران های قبلی که در نظام غرب بوجود آمد بحران 1997 شرق آسیا که بوجود آمد 2008 که بوجود آمد در بازار سرمایه در آمریکا و اروپا بالاخره این ها هم بحران های مالی بود و این ها بر روی اقتصاد کشورهایی که مرتبط هستند تاثیر گذار است، منتها ما می آییم یک الگویی تعریف می کنیم که در عین حالی که درهای تجاری ما به روی خارج باز است و مراودات تجاری داریم ولی آنقدر مستحکم باشد که آن آثار خودش را بر اقتصاد ما نتواند به شکل آثار منفی بگذارد، این همان الگویی است که می خواهیم. حالا چگونگی پیاده شدن آن حتما مستلزم شرط است که به اصطلاح قوا همراهی و همدلی بکنند
 
*همه بار اجرای این اهداف بر دوش دولت نیست. نقش شما نمایندگان مجلس در این زمینه چیست؟

ما باید فهم مشترک پیدا کنیم اراده ی مشترک پیدا کنیم توانهایمان را با هم تجمیع بکنیم و این تبدیل بشود به یک مطالبه ی ملی هم این که حضرت آقا فرمودند به یک گفتمان ملی تبدیل بشود یعنی همه بپذیرند که بر حول این سیاست ها عمل بکنند حالا همین کار در کمیسیون انرژی انجام می شود و هم خود آقای لاریجانی تأکید دارد که مجلس فعال شود دولت هم خودش اراده کرده است و یکسری جلسات اولیه گذاشته اند که مشترک یکسری کارهایی را با هم جلو ببرند. در بحث هدفمندی و باقی مسائل هم فکر می کنم که اگر این ها همه با هم همکاری داشته باشند برای برون رفت از این شرایط، شدنی است و استقرار یک الگو و یک مدلی که مدل اقتصادی باشد مدلی که مبتنی بر نظرات دینی است، ایرادی هم که در زمینه ی نیروی انسانی و کار دانشگاه ها می گیرند ایراد بجایی است بالاخره ما در حوزه ی نیروی انسانی کاستی های زیادی داریم یعنی سال ها دانشگاه بیراهه رفته است تکرار نظریات اقتصادی غرب که حتی در آن هم بروز نیستند یعنی نظریات اقتصادی جدیدی هم که در نظام اقتصادی سرمایه داری جدید است را هم این ها به آن اعتنای جدی نمی کنند ولی در عین حال به اعتقاد من اگر ما شروع کنیم این کار را چه در حوزه سیاست گذاری چه در حوزه ی مدلسازی در حوزه نظری هم همین ظرفیت موجود کشور هم میتواند کمک کند و آن هم باید نقش خود را بیابد یعنی اینکه گفته می شود حوزه ها در حوزه های علمی باید دانشمندان ما اساتید ما بیایند پای کار، آن ها هم باید کار خودشان را انجام دهند یعنی این باید تبدیل شود به یک گفتمانی هم در مجامع دانشگاهی، هم پژوهشی، هم صنعتی و هم حوزه های نهاد های حکومتی و هم حوزه های مردمی همه درگیر این مسئله بشوند اگر این تبدیل شود به یک گفتمان، می شود از آن انتظار داشت که یک الگوی عملیاتی جدی بیرون بیاید و من اعتقاد دارم که این کار شدنی است و تا بحال هم قدم هایی که برداشته شده باوجود قدم های نادرست و با فهم ناقصی که از سیاست های کلی یا بحث هدفمندی یارانه ها انتظار می رفته است ولی در عین حال همین کار های ناقصی هم که شکل گرفته بخاطر اقداماتی بوده است که افراد مختلف انجام داده اند. و این به نظر من اگر محور بشود این ظرفیت و قابلیت را دارد که محور وحدت ملی بشود.

منبع: پایگاه خبری تحلیلی پارس